حکایت شمارهٔ ۱۱۰
آوردهاند کی خواجه علی خباز از مرو بمیهنه آمد کی بجانب باورد میشد. شیخ ابوسعید در مسجد نشسته بودو خواجه احمد نصر و بسیار مشایخ با هم بودند و سخنی میگفتند. در میان سخن حدیث یکی از ابنای دنیا میرفت خواجه علی خباز گفت آری مردی با همت است، شیخ گفت جوامردی باید، آن را همت نخوانند آن را امنیت بخوانند. آنکه مال را نفقه کند آن را امنیت گویند نه همت. صاحب همت آن باشد که اندیشۀ او بدون خداوند بهیچ چیز فرو نیاید.
حکایت شمارهٔ ۱۰۹: وقتی احمد بولیث نزدیک شیخ آمده بود، چون باز میگشت شیخ کسی را با وی بفرستاد، چون باز آمد پرسید کی در راه احمد چه میگفت؟ گفت حدیث نعمتهای خدای تعالی میگفت. شیخ گفت کدام نعمتها را میگفت؟ این نعمتها بردرجاتست، آن نعمت کی با ما کرده است یا آن نعمت کی با شما کرده است؟ آن نعمت کی با ما کرده است بلندترین و بزرگترین نعمتهاست و آن نعمت کی با شما کرده است میانه است و تمام شود. پس گفت پیری بوده است و موی سر باز نکرده تا کژدم در سرش آشیانه نهاد و بچه کرد..حکایت شمارهٔ ۱۱۱: آوردهاند کی شیخ قدس اللّه روحه العزیز در مسجد نشسته بود و کاهی بر محاسن مبارک او اوفتاده بود، درویشی دست دراز کرد وآن کاه برگرفت و در مسجد بینداخت. شیخ روی بوی کرد و گفت ای اخی نترسیدی بدین کی کردی کی خداوند عزّ و جلّ هفت آسمان بر زمین زند ونیست گرداند؟ کی حقّ تعالی این روی بدین عزیزی را فرمود کی برآن خاک مسجد نهی وَاسْجُد وَاقْتَرِبْ تو این کاه را بر محاسن ما روانداشتی، چون روا داشتی که در خانۀ خدای بینداختی؟
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آوردهاند کی خواجه علی خباز از مرو بمیهنه آمد کی بجانب باورد میشد. شیخ ابوسعید در مسجد نشسته بودو خواجه احمد نصر و بسیار مشایخ با هم بودند و سخنی میگفتند. در میان سخن حدیث یکی از ابنای دنیا میرفت خواجه علی خباز گفت آری مردی با همت است، شیخ گفت جوامردی باید، آن را همت نخوانند آن را امنیت بخوانند. آنکه مال را نفقه کند آن را امنیت گویند نه همت. صاحب همت آن باشد که اندیشۀ او بدون خداوند بهیچ چیز فرو نیاید.
هوش مصنوعی: داستان از آمدن خواجه علی خباز از مرو به میهنش حکایت میکند. او به مسجدی که شیخ ابوسعید و خواجه احمد نصر و دیگر مشایخ حضور داشتند، رفت. در حین گفتگو، یکی از افراد دنیا به عنوان مردی با همت معرفی شد، اما شیخ ابوسعید تاکید کرد که جوامردی واقعی چیز دیگری است. او گفت که باید آن را امنیت نامید، نه همت. او توضیح داد که کسی که مالش را در راه دیگری خرج میکند، در حقیقت امنیت دارد، نه همت. در واقع، صاحب همت کسی است که فکرش هیچ چیزی را جز خدا نمیپذیرد.