شمارهٔ ۲۸
هنوز از نالهام بنیادِ جان نابود میگردد
هنوز از آه من شبها جهان پُر دود میگردد
هنوز از بس هجوم درد و غم در سینه تنگم
همه شب تا سحر راه نفس مسدود میگردد
بلای عشق طرح دوستی افکند و میدانم
که آخر دشمن این جانِ غمفرسود میگردد
ز غمزه چند بر هستی ما ناوک زنی؟ رحمی!
که این صحرا پُر از پیکانِ زهرآلود میگردد
نگویم دل در این ویرانه تن دشمنی دارم
که هر روزم از آن بنیاد جان نابود میگردد
به دردی سر به سر کردی دو عالم شادباش ای دل
که در سودای عشق آخر زیانها سود میگردد
ز زلف خویش زنجیری بیا بر گردن شب نِهْ
که باز امشب به رغم من فلک خوشرود میگردد
به طنز اشراق را گویی که خوشنودی ز ما یا نه
بلی از چون تو خونخواری کسی خشنود میگردد؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هنوز از نالهام بنیادِ جان نابود میگردد
هنوز از آه من شبها جهان پُر دود میگردد
هوش مصنوعی: نالههایم همچنان جانم را به خطر میاندازد و هنوز آههای من باعث میشود شبها دنیا پر از دود و غم شود.
هنوز از بس هجوم درد و غم در سینه تنگم
همه شب تا سحر راه نفس مسدود میگردد
هوش مصنوعی: درد و غم به قدری در دل من سنگینی میکند که تمام شب تا صبح احساس خفگی و تنگی نفس دارم.
بلای عشق طرح دوستی افکند و میدانم
که آخر دشمن این جانِ غمفرسود میگردد
هوش مصنوعی: عشق باعث شد که دوستی و رابطهای به وجود بیاید، اما میدانم که در نهایت، آن کسی که در این رابطه دوست به نظر میرسد، ممکن است دشمن حقیقی این روح آزرده من شود.
ز غمزه چند بر هستی ما ناوک زنی؟ رحمی!
که این صحرا پُر از پیکانِ زهرآلود میگردد
هوش مصنوعی: چند بار با نگاههای زیبا و جذابت به ما آسیب میزنی؟ کاش کمی رحم کنی، زیرا این دنیا پر از تیرهای زهرآلود میشود.
نگویم دل در این ویرانه تن دشمنی دارم
که هر روزم از آن بنیاد جان نابود میگردد
هوش مصنوعی: من نمیگویم که در این ویرانه دلی دارم که هر روز به خاطر آن، جانم نابود میشود.
به دردی سر به سر کردی دو عالم شادباش ای دل
که در سودای عشق آخر زیانها سود میگردد
هوش مصنوعی: به خاطر درد و رنجی که تحمل کردهای، به تو و به دنیا تبریک میگویم ای دل! چون در آرزوی عشق، در نهایت زیانها به نفع تبدیل میشوند.
ز زلف خویش زنجیری بیا بر گردن شب نِهْ
که باز امشب به رغم من فلک خوشرود میگردد
هوش مصنوعی: از موهای خود زنجیری بساز و آن را به گردن شب بینداز، زیرا امشب با وجود من، ستارهها به دور خود خوش میچرخند.
به طنز اشراق را گویی که خوشنودی ز ما یا نه
بلی از چون تو خونخواری کسی خشنود میگردد؟
هوش مصنوعی: ظاهراً این ظرافت را به طنز بیان کرده که آیا خوشنودی تو از ما مهم است یا نه. همچنین سوالی مطرح میکند که آیا کسی میتواند از خشنودی یک فرد خونآشام خوشحال شود؟ این به نوعی به تضاد در احساسات و رفتار اشاره دارد.