گنجور

شمارهٔ ۱۲

از تو ما را آب در جوی تمنا آتش است
عشق بازی چون مزاج باده گویا آتش است
ای معلم کشتی ما مشکل آید بر کنار
کاندر اقلیمی که مائیم آب دریا آتش است
ساغر از می بادت ای ساقی مرا معذور دار
در مذاق عشق بازان جام صهبا آتش است
دین زرتشتی مگرای دل که در تکریم تو
همچو کانون زور وشب در سینه ما آتش است
مردم چشم ترا اشراق اکنون جای خواب
آن هم آغوش که در خورداست شب‌ها آتش است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از تو ما را آب در جوی تمنا آتش است
عشق بازی چون مزاج باده گویا آتش است
هوش مصنوعی: ما از تو خواهان محبت و عشق هستیم، اما این عشق مانند آتش می‌سوزد و حالتی مشابه با باده دارد که خود نیز آتشین است.
ای معلم کشتی ما مشکل آید بر کنار
کاندر اقلیمی که مائیم آب دریا آتش است
هوش مصنوعی: ای معلم، ما در شرایطی که هستیم با مسائل و مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شویم؛ زیرا در محیطی که زندگی می‌کنیم، آب دریا به نوعی مانند آتش است و این وضعیت برای ما دشواری‌هایی ایجاد می‌کند.
ساغر از می بادت ای ساقی مرا معذور دار
در مذاق عشق بازان جام صهبا آتش است
هوش مصنوعی: ای ساقی، لیوانی از شراب برای من بیاور و مرا در عشق بازان ببخش، زیرا آنچه در جام صهبا (شراب سفید) است، آتش عشق را به وجود می‌آورد.
دین زرتشتی مگرای دل که در تکریم تو
همچو کانون زور وشب در سینه ما آتش است
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که دین زرتشتی مانند آتش در دل‌های ما می‌سوزد و گرما و نور می‌آورد. این آتش نماد عشق و احترام به آموزه‌ها و ارزش‌های زرتشتی است، به‌گونه‌ای که همیشه در دل ما زنده و فعال است.
مردم چشم ترا اشراق اکنون جای خواب
آن هم آغوش که در خورداست شب‌ها آتش است
هوش مصنوعی: مردم اکنون در خواب تو غرق شده‌اند و شب‌ها در آغوش تو آرام می‌گیرند، در حالی که آتش عشق در دل آنها شعله‌ور است.