گنجور

شمارهٔ ۹۳

چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیرد
عجب است کاین قدرها، ز من اعتبار گیرد
ز تپیدن دل خود، شب هجر در عذابم
که غمت نمی‌تواند که در آن قرار گیرد
ز دل رمیدهٔ من، عجب است عالمی را
که چو صید خون گرفته، ره آن سوار گیرد
به رهش نه ناصح آمد، ز پی نصیحت من
که به این بهانه او هم، سر راه یار گیرد
ز سر گناه میلی بگذر، مگیر بروی
که عنان چون تو مستی، نه به اختیار گیرد

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیرد
عجب است کاین قدرها، ز من اعتبار گیرد
هوش مصنوعی: وقتی مرا در مهمانی ببیند، از دیگران فاصله می‌گیرد. جای تعجب دارد که چرا این اندازه به من احترام می‌گذارد.
ز تپیدن دل خود، شب هجر در عذابم
که غمت نمی‌تواند که در آن قرار گیرد
هوش مصنوعی: از تپش دل خود در شب غم انگیز جدایی در رنج و عذاب هستم، چون درد و غم تو هرگز نمی‌تواند در آرامش و سکون باشد.
ز دل رمیدهٔ من، عجب است عالمی را
که چو صید خون گرفته، ره آن سوار گیرد
هوش مصنوعی: از دل آزرده من، جای تعجب است که جهانی را به ستم گرفته، همچون صیدی که خونش را گرفته‌اند، راهی به سوی آن سوار پیدا کند.
به رهش نه ناصح آمد، ز پی نصیحت من
که به این بهانه او هم، سر راه یار گیرد
هوش مصنوعی: در راه او کسی که نصیحت کند نیامد، و من هم به این دلیل که او از این فرصت استفاده کرده و به سمت یار خود می‌رود.
ز سر گناه میلی بگذر، مگیر بروی
که عنان چون تو مستی، نه به اختیار گیرد
هوش مصنوعی: از گناه و اشتباهات خود فاصله بگیر و به سمت آنها نرو، زیرا در حالتی که تو درگیر خواهش‌ها و تمایلات خود هستی، نمی‌توانی به راحتی کنترل اوضاع را به دست بگیری.