گنجور

شمارهٔ ۸۶

حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست
در نامهٔ تو آنچه نگنجید، نام ماست
با آنکه بست آن گل خود رو لب از جواب
شرمندهٔ رقیب ز ننگ سلام ماست
ای دل ز شکوه بهر خدا رنجه‌اش مساز
آن آهوی رمیده زمانی که رام ماست
ما را ز بس که یار فراموش کرده است
قاصد در انفعال ز عرض پیام ماست
میلی ز بس که ما و تو بدنام گشته‌ایم
هر بد که می‌کنند رقیبان، به نام ماست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست
در نامهٔ تو آنچه نگنجید، نام ماست
هوش مصنوعی: پیامی که هیچ وقت از کسی نشنیدی، نشان‌دهندهٔ احساسات و افکار ماست. آنچه در نامهٔ تو وجود ندارد، در واقع نشانی از وجود ماست.
با آنکه بست آن گل خود رو لب از جواب
شرمندهٔ رقیب ز ننگ سلام ماست
هوش مصنوعی: با وجود اینکه آن گل با لبانش پاسخ را نمی‌دهد، از ترس رقیب در برابر سلام ما شرمنده است.
ای دل ز شکوه بهر خدا رنجه‌اش مساز
آن آهوی رمیده زمانی که رام ماست
هوش مصنوعی: ای دل، به خاطر خدا از درد و شکایت خودداری کن، زیرا آن آهوی رمیده‌ای که اکنون به دام ما افتاده است، به آرامش نیاز دارد.
ما را ز بس که یار فراموش کرده است
قاصد در انفعال ز عرض پیام ماست
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه محبوب ما را فراموش کرده، پیام ما از سوی قاصد به درستی منتقل نمی‌شود و او هم درگیر این موضوع است.
میلی ز بس که ما و تو بدنام گشته‌ایم
هر بد که می‌کنند رقیبان، به نام ماست
هوش مصنوعی: ما به خاطر بدنامی‌ که نصیب‌ ما و تو شده، هر کار بدی که رقیبان انجام می‌دهند، به نام ما تمام می‌شود.