شمارهٔ ۸۳
گر یار به سوی دیگران رفت
سوی دگر نمیتوان رفت
فریاد که مدعی ز پیشم
با قاصد یار، همزمان رفت
نشناخت ز مستیاش همانا
کزپیش رقیب سرگران رفت
تا درد دلم نگیرد آرام
از بزم تو مدعی نهان رفت
میلی نتوان ازو خبر یافت
از بس که به بزم این وآن رفت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر یار به سوی دیگران رفت
سوی دگر نمیتوان رفت
هوش مصنوعی: اگر محبوب به سمت دیگران برود، نمیتوان به سمت دیگری رفت.
فریاد که مدعی ز پیشم
با قاصد یار، همزمان رفت
هوش مصنوعی: آوای شکوهمند که کسی که ادعا میکرد از پیش من، همزمان با پیامآور محبوب، رفته است.
نشناخت ز مستیاش همانا
کزپیش رقیب سرگران رفت
هوش مصنوعی: او در حالتی از مستی به سر میبرد که نمیتوانست تشخیص دهد، به همین دلیل از ترس رقیب، در پیاله خود را خالی کرد و از آنجا رفت.
تا درد دلم نگیرد آرام
از بزم تو مدعی نهان رفت
هوش مصنوعی: تا زمانی که درد دلم آرام نگیرد، مدعی به طور پنهانی رفت.
میلی نتوان ازو خبر یافت
از بس که به بزم این وآن رفت
هوش مصنوعی: نمیتوان به هیچ چیز از او پی برد، چون به شدت در مهمانیها و مجالس دیگران غرق شده است.

میلی