گنجور

شمارهٔ ۸۱

ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست
گرنه در سوز محبت ناتمامی، دود چیست
قصد یار از کشتنم نومیدی عشّاق بود
ورنه از خونریز چون من نا کسی، مقصود چیست
باز امشب گر نبودی شمع بزم‌افروز غیر
روی گلگون، زلف درهم، چشم خواب‌آلود چیست
کینه‌جویان را گر امشب رخصت قتلم نداد
منفعل امروز یار و مدعی خشنود چیست
گر نمی‌ترسد که این ویرانه افتد بر سرش
بی‌قراریهای دل از جسم غم فرسود چیست
بر مراد دل بیا میلی که ترک جان کنیم
یار چون نابود ما خواهد، خیال بود چیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست
گرنه در سوز محبت ناتمامی، دود چیست
هوش مصنوعی: ای دل، در آتش غم خود بسوز، چه فایده‌ای دارد اگر در دلتنگی عشق چیزی نمانده، فقط دودی از آن باقی مانده است؟
قصد یار از کشتنم نومیدی عشّاق بود
ورنه از خونریز چون من نا کسی، مقصود چیست
هوش مصنوعی: قصد یار از کشتن من این بود که عاشقان را ناامید کند. ولی با توجه به اینکه من در مقایسه با دیگران بی‌نام و نشان هستم، دلیل چنین رفتاری چه خواهد بود؟
باز امشب گر نبودی شمع بزم‌افروز غیر
روی گلگون، زلف درهم، چشم خواب‌آلود چیست
هوش مصنوعی: امشب اگر شمع روشن‌کننده‌ی مجلس نبود، غیر از چهره‌ی سرخ و زلف‌های آشفته و چشمان خواب‌آلود چه چیزی وجود داشت؟
کینه‌جویان را گر امشب رخصت قتلم نداد
منفعل امروز یار و مدعی خشنود چیست
هوش مصنوعی: اگر امشب به کینه‌ورزان اجازه ندهند که مرا بکشند، امروز چه دلیلی دارد که یار و حریف خوشحال باشند؟
گر نمی‌ترسد که این ویرانه افتد بر سرش
بی‌قراریهای دل از جسم غم فرسود چیست
هوش مصنوعی: اگر از خراب شدن این ویرانه بر سرش نگران نیست، پس افسردگی و بی‌قراری دل او از چه چیزی ناشی می‌شود که جسمش را فرسوده کرده است؟
بر مراد دل بیا میلی که ترک جان کنیم
یار چون نابود ما خواهد، خیال بود چیست
هوش مصنوعی: دل به می‌منا می‌زند، ما برای رسیدن به خواهش‌های خود هر چه لازم باشد انجام می‌دهیم. اگر یار ما را ترک کند و از بین برود، چه چیزی از عشق باقی می‌ماند؟