گنجور

شمارهٔ ۴۵

گر نیست فکر قتل منت، قهر بهر چیست
بادام تلخ چشم تو پر زهر بهر چیست
بیداد غمزه تو هلاک مرا بس است
جور زمانه و ستم دهر بهر چیست
با صد ستم کنون که مرا آزموده‌ای
هر دم غضب برای چه و قهر بهر چیست
او در پی هلاک من و خلق در عجب
کاین صید خون گرفته درین شهر بهر چیست
گر بهر تلخکامی میلی نیامدی
در دست غمزه‌ات، قدح زهر بهر چیست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر نیست فکر قتل منت، قهر بهر چیست
بادام تلخ چشم تو پر زهر بهر چیست
هوش مصنوعی: اگر فکر کشتن عشق و غم تو در سر ندارم، پس برای چه باید به خاطر ناملایمات و تلخی چشمانت ناراحت و عصبانی شوم؟
بیداد غمزه تو هلاک مرا بس است
جور زمانه و ستم دهر بهر چیست
هوش مصنوعی: درد و رنجی که از نگاه فریبندهٔ تو دارم، برای من کافی است. دیگر تحمل ظلم زمانه و ستم‌های روزگار را ندارم، اینها چه فایده‌ای دارند؟
با صد ستم کنون که مرا آزموده‌ای
هر دم غضب برای چه و قهر بهر چیست
هوش مصنوعی: تو که با ظلم و ستم من را آزمایش کرده‌ای، پس چرا هر لحظه به خشم می‌آیی و برای چه به قهر و غضب رو می‌آوری؟
او در پی هلاک من و خلق در عجب
کاین صید خون گرفته درین شهر بهر چیست
هوش مصنوعی: او متوجه شده که دشمنش در تلاش است تا او را نابود کند، و در عجب است که چرا این شکار خونی در این شهر وجود دارد و هدفش چیست.
گر بهر تلخکامی میلی نیامدی
در دست غمزه‌ات، قدح زهر بهر چیست
هوش مصنوعی: اگر به خاطر تلخی و ناکامی به من نزدیک نشده‌ای، پس چرا با نگاه فریبنده‌ات مرا به نوشیدن زهر دعوت می‌کنی؟