شمارهٔ ۳۵
مشو با روی آتشناک، شبها شمع محفلها
که میسوزند بال آرزو پروانه دلها
دم مردن، به سختی جان من دل از تو برگیرم
مرا در کار آسان بین چنین افتاده مشکلها
فشاندم قطرههای اشک در کویش، چه دانستم
کزان تخم وفا، گلهای حسرت روید از گلها
همان از بدگمانی گوش بر آواز او باشم
اگر صد بار شبها بشنوم غوغای محفلها
درین ره نیست غیر از جان سپردن چارهای، میلی
که سخت افتادهام از پا ودر پیش است منزلها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مشو با روی آتشناک، شبها شمع محفلها
که میسوزند بال آرزو پروانه دلها
هوش مصنوعی: با چهرهی آتشین و پرشور خود در شبها، مانند شمعی در جمعهای دوستانه ظاهر نشو؛ چرا که این شمعها هستند که میسوزند و پروانههای دلها به آرزوها در میآیند.
دم مردن، به سختی جان من دل از تو برگیرم
مرا در کار آسان بین چنین افتاده مشکلها
هوش مصنوعی: در لحظهی مرگ، به سختی میخواهم از تو دل بکنم. مرا در امور آسان ببین، اما در این حال مشکلات زیادی بر من چیره شده است.
فشاندم قطرههای اشک در کویش، چه دانستم
کزان تخم وفا، گلهای حسرت روید از گلها
هوش مصنوعی: در کوچههای تو قطرههای اشک ریختم، اما نمیدانستم که از دانههای وفا، گلهای حسرت خواهند رویید.
همان از بدگمانی گوش بر آواز او باشم
اگر صد بار شبها بشنوم غوغای محفلها
هوش مصنوعی: اگر به بدگمانی خود ادامه دهم و به صدای او گوش ندهم، حتی اگر شبها صد بار هم صدای شلوغی جمعها را بشنوم.
درین ره نیست غیر از جان سپردن چارهای، میلی
که سخت افتادهام از پا ودر پیش است منزلها
هوش مصنوعی: در این مسیر، تنها راهی که باقی مانده، فدا کردن جان است. من به شدت خستهام و هنوز مسافتهای زیادی در پیش رو دارم.