گنجور

شمارهٔ ۳۳

امّید وعد‌ه‌های تو نو می‌کند مرا
در دست انتظار، گرو می‌کند مرا
قاصد که هر زمان ز تو آید به سوی من
شرمنده خود از تک و دو می‌کند مرا
حیرت، مثال صورت آیینه پیش یار
غافل ز شوق گفت‌و‌شنو می‌کند مرا
میلی خیال ابروی خنجر‌گذار او
رسوای شهر چون مه نو می‌کند مرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امّید وعد‌ه‌های تو نو می‌کند مرا
در دست انتظار، گرو می‌کند مرا
هوش مصنوعی: امید به وعده‌های تو، روح تازه‌ای به من می‌بخشد و در انتظار دیدار تو، مرا به گونه‌ای وابسته و اسیر خود می‌کند.
قاصد که هر زمان ز تو آید به سوی من
شرمنده خود از تک و دو می‌کند مرا
هوش مصنوعی: پیام‌آوری که هر بار از سمت تو به سمت من می‌آید، بخاطر اینکه مرا تنها و بی‌پاسخ می‌بیند، شرمنده و دلتنگ می‌شود.
حیرت، مثال صورت آیینه پیش یار
غافل ز شوق گفت‌و‌شنو می‌کند مرا
هوش مصنوعی: حیرت و شگفتی من مانند تصویری است که در آینه می‌بینم، در حالی که یار غافل از شوق و عشق، باعث گفت‌وگو و ارتباط بین ما می‌شود.
میلی خیال ابروی خنجر‌گذار او
رسوای شهر چون مه نو می‌کند مرا
هوش مصنوعی: نگاه و زیبایی ابروی معشوق، همچون خنجری تیز و برنده، مرا در مقابل چشم مردم شرمنده و رسوا می‌کند؛ احساس می‌کنم که مانند ماه نو، خجالت‌زده و پنهان شده‌ام.