شمارهٔ ۳۱
انگشت اگر زنی به لبم چون پیالهها
از حسرت لب تو درآیم به نالهها
در ودایی که خون شهیدان عشق ریخت
خونابه جگر چکد از برگ لالهها
جان میسپرد عاشق و چشم تو میگریست
میداشتند ماتم مجنون، غزالهها
میلی جراحت دل ما تازه میشود
در حلقههای کاکل مشکین کلالهها
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
انگشت اگر زنی به لبم چون پیالهها
از حسرت لب تو درآیم به نالهها
هوش مصنوعی: اگر انگشتت را به لبم بگذاری، مانند پیالهها از حسرت لب تو پر از ناله میشوم.
در ودایی که خون شهیدان عشق ریخت
خونابه جگر چکد از برگ لالهها
هوش مصنوعی: در دنیایی که شهدای عشق جانشان را فدای آرمانهایشان کردند، غم و اندوهی عمیق از دل و جان بر گلهای لاله میبارد.
جان میسپرد عاشق و چشم تو میگریست
میداشتند ماتم مجنون، غزالهها
هوش مصنوعی: عاشق جان خود را فدای عشق میکند و در عین حال چشمان تو در حال گریان است. غزالهها هم به خاطر غم مجنون، حالتی ماتمزده دارند.
میلی جراحت دل ما تازه میشود
در حلقههای کاکل مشکین کلالهها
هوش مصنوعی: دل ما به خاطر جراحتی که دارد، هر بار با مشاهدهی موهای مشکی و زیبا دوباره زنده میشود و احساس تازگی میکند.