گنجور

شمارهٔ ۲۲

رخش توفان حسن و آفت دوران در او پیدا
دلم یک قطره خون در عشق و صد توفان در او پیدا
قدش نورسته چون سرو و صنوبر، بار او پیکان
دلم بار صنوبر، زخم صد پیکان در او پیدا
مکن ای دزدِ دل‌ها پیش مردم شانه کاکل را
که ناگه می‌شود دل‌های سرگردان در او پیدا
به جان یاد تو، زخم زلف بر هم در زند غم را
به دل داغ تو، در دل لذت درمان در او پیدا
به رحمت نامزد شد حشرگاه کشتگان تو
عجب دارم که گردد نامه عصیان در او پیدا
به بزم وصل او سوزم ز رشک غیر و از غیرت
کنم ذوقی که باشد این غم پنهان در او پیدا
بر آن آیینه رو نیست خال عنبرین میلی
که شد عکس سواد دیده گریان در او پیدا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رخش توفان حسن و آفت دوران در او پیدا
دلم یک قطره خون در عشق و صد توفان در او پیدا
هوش مصنوعی: زیبایی تو همچون طوفان و مشکلات زمانه به وضوح در دل من نمایان است. در عشق تو، قلبم فقط یک قطره خون احساس می‌کند و در عین حال، صد طوفان از احساسات و هیجانات در آن جاری است.
قدش نورسته چون سرو و صنوبر، بار او پیکان
دلم بار صنوبر، زخم صد پیکان در او پیدا
هوش مصنوعی: قد او همانند درختان سرو و صنوبر است و هیکلش نرم و کشیده به نظر می‌رسد. اما دل من از شدت عشق به او، درد و زخم‌های زیادی را تحمل کرده است.
مکن ای دزدِ دل‌ها پیش مردم شانه کاکل را
که ناگه می‌شود دل‌های سرگردان در او پیدا
هوش مصنوعی: ای دزد دل‌ها، در حضور مردم مراقب باش که ناگهان دل‌های بی‌قرار و آشفته می‌توانند در چنگ تو قرار بگیرند.
به جان یاد تو، زخم زلف بر هم در زند غم را
به دل داغ تو، در دل لذت درمان در او پیدا
هوش مصنوعی: به خاطر یاد تو، زخم زلف تو بر جانم نشسته و غم را در دل حس می‌کنم. داغی که از تو در دل دارم، لذت درمانی را در درونم به وجود می‌آورد.
به رحمت نامزد شد حشرگاه کشتگان تو
عجب دارم که گردد نامه عصیان در او پیدا
هوش مصنوعی: در روز قیامت، حشرگاه کشته‌شدگان تو با رحمت پر شده است. من تعجب می‌کنم که چگونه ممکن است در آنجا، نامه اعمال خطا و گناهان آشکار گردد.
به بزم وصل او سوزم ز رشک غیر و از غیرت
کنم ذوقی که باشد این غم پنهان در او پیدا
هوش مصنوعی: در مراسم وصال او، از حسادت دیگران می‌سوزم و از غیرتم لذتی می‌برم که این غم به‌طور پنهان در دل من آشکار است.
بر آن آیینه رو نیست خال عنبرین میلی
که شد عکس سواد دیده گریان در او پیدا
هوش مصنوعی: در آن آیینه، لکه‌ی عطرینی وجود ندارد که تصویر سیاهی چشم گریان در آن نمایان شده است.