شمارهٔ ۲۰
هزار شکوه، گر از یار بوده است مرا
به او چه زهره اظهار بوده است مرا
کسی به صد هنرم کرده رد، که تا امروز
به کل عیب، خریدار بوده است مرا
مرنج، چشم اگر از تو بر نمی دارم
که آرزوی تو بسیار بوده است مرا
به داغهای تو اکنون خوشم به نومیدی
که پیش ازین گله ز آزار بوده است مرا
کنون ز بهر تو صد ناخوش از کسی شنوم
که از خوشامد او عار بوده است مرا
چو بی توام اجل آسوده ساخت، دانستم
که دوری تو چه دشوار بوده است مرا
فتاد با تو سر و کار میلی و دانست
که با چه سنگدلی کار بوده است مرا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هزار شکوه، گر از یار بوده است مرا
به او چه زهره اظهار بوده است مرا
هوش مصنوعی: من هزاران بار از یارم شکایت کردهام، اما او هیچ وقت جرأت نکرده است که این احساسات را بروز دهد.
کسی به صد هنرم کرده رد، که تا امروز
به کل عیب، خریدار بوده است مرا
هوش مصنوعی: کسی به خاطر هنرم توجهی نکرده و از تا امروز هیچکس عیبهایم را ندیده و به نوعی از من استقبال کرده است.
مرنج، چشم اگر از تو بر نمی دارم
که آرزوی تو بسیار بوده است مرا
هوش مصنوعی: نگران نباش، من چشمم را از تو برنمیدارم چون آرزوی تو همیشه در دلم بوده است.
به داغهای تو اکنون خوشم به نومیدی
که پیش ازین گله ز آزار بوده است مرا
هوش مصنوعی: سختیها و ناراحتیهای تو اکنون برایم قابل تحمل است و حتی خوشحالم که به ناامیدی رسیدهام، زیرا قبل از این، از آزار و زجرهایی که کشیده بودم گله میکردم.
کنون ز بهر تو صد ناخوش از کسی شنوم
که از خوشامد او عار بوده است مرا
هوش مصنوعی: الان به خاطر تو صد نفر ناراحت از کسی را میشنوم که من هیچ علاقهای به خوشامد او نداشتهام.
چو بی توام اجل آسوده ساخت، دانستم
که دوری تو چه دشوار بوده است مرا
هوش مصنوعی: وقتی که من بدون تو هستم و مرگ به من آرامش میدهد، متوجه میشوم که فاصله گرفتن از تو چه زجرآور و سخت بوده است.
فتاد با تو سر و کار میلی و دانست
که با چه سنگدلی کار بوده است مرا
هوش مصنوعی: با تو درگیر شدم و فهمیدم که چه قدر بیرحمانه با من رفتار شده است.