شمارهٔ ۱۶
من کجا، آرزوی وصل دلارام کجا
دل نومید کجا، وین طمع خام کجا
جان ناشاد که و آرزوی شادی چه
دل ناکام کجا و هوس کام کجا
تو چو گل پرده نشین، من چو صبا پرده شکاف
تو نکونام کجا و من بدنام کجا
ای که عزت طلبی، در طلب خواری باش
ذوق تعظیم کجا، لذت دشنام کجا
کس چه داند که تو می می خوری و می باشی
شب کجا، روز کجا، صبح کجا، شام کجا
میلی آرام ندارد چو سگ بی صاحب
کی شد آن آهوی وحشی به کسی رام، کجا
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من کجا، آرزوی وصل دلارام کجا
دل نومید کجا، وین طمع خام کجا
هوش مصنوعی: من کجا، و خواستهام برای رسیدن به محبوبی زیبا و دلربا کجا؟ دل ناامید من کجا، و این امید بیپایه و ناپایدار کجا؟
جان ناشاد که و آرزوی شادی چه
دل ناکام کجا و هوس کام کجا
هوش مصنوعی: جان بیخوشی من که آرزوی شادی را دارد، چقدر دل ناامید است و چقدر دور است رسیدن به آرزوها!
تو چو گل پرده نشین، من چو صبا پرده شکاف
تو نکونام کجا و من بدنام کجا
هوش مصنوعی: تو همچون گلی زیبا و در عین حال پنهان هستی، در حالی که من همچون نسیم خنکی هستم که پردهها را کنار میزند. تو را با نام نیکو میشناسند و من هم شهرت خوبی ندارم.
ای که عزت طلبی، در طلب خواری باش
ذوق تعظیم کجا، لذت دشنام کجا
هوش مصنوعی: اگر به دنبال بزرگی و عزت هستی، پس باید به ضعف و خواری هم توجه کنی. چون احساس بزرگمنشی و عزتنفس چطور میتواند با لذت از دشنام و تحقیر تفاوت داشته باشد؟
کس چه داند که تو می می خوری و می باشی
شب کجا، روز کجا، صبح کجا، شام کجا
هوش مصنوعی: هیچکس نمیداند که تو در حال نوشیدن شراب هستی و شبها کجا میمانی، روزها کجا میگذرانید، صبحها کجا هستی و شامها کجا مینشینی.
میلی آرام ندارد چو سگ بی صاحب
کی شد آن آهوی وحشی به کسی رام، کجا
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که هیچ موجودی سرکوبشده و بدون صاحب نمیتواند آرامش پیدا کند. همچنان که یک سگ بیسرپرست همیشه بیقرار و آشفته است، چگونه ممکن است یک آهوی وحشی به کسی تسلیم و رام شود؟