گنجور

النوبة الثانیة

این سوره صد و سی حرفست. سی و سه کلمه. نه آیت، جمله به مکه فرو آمد.

و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در فضیلت سوره خبر ابی بن کعب است از پیغامبر (ص) گفت: «هر که این سوره بر خواند، اللَّه تعالی او را بعدد هر کس که پیغامبری را افسوس داشته ده نیکی در دیوان او بنویسد. و این سوره اندر شأن کافران‌ مکه فرو آمد. ولید مغیره و امیّة خلف و اخنس شریق که بر رهگذر مصطفی (ص) و یاران می‌نشستند، چون یکی از ایشان بگذشتی از پس وی سخن ناسزا گفتندی، بلب همی‌گزیدند و بچشم و ابرو همی‌نمودند و بزبان همی‌گفتند. گهی رویاروی طعن همی‌کردند و ناسزا همی‌گفتند، گهی از پس پشت عیب همی‌جستند و افسوس همی‌داشتند. تا ربّ العزّة این سوره در شأن ایشان فرو فرستاد و بد سرانجامی ایشان بیان کرد، گفت: وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ و قیل: هو عامّ فی حقّ کلّ من هذه صفته. قال ابن عباس: الهمزة و اللّمزة معناهما واحد و هو العیّاب المشّاء بالنّمیمة، المفرّق بین الاحبّة، الباغی للبری‌ء العیب.

روی عن اسماء بنت یزید قالت: قال رسول اللَّه (ص): «الا اخبرکم بخیارکم»؟ قالوا بلی یا رسول اللَّه. قال: «الّذین اذا رأوا ذکر اللَّه عزّ و جلّ ثمّ قال: «اخبرکم بشرارکم»؟ قالوا: بلی قال: «المشّاؤن بالنّمیمة، المفرّقون بین الاحبّة، الباغون للبرءاء العیب».

و قال مقاتل: الهمزة الّذی یعیبک فی الغیب و اللّمزة یعیبک فی الوجه. و قال ابو العالیة و الحسن علی ضدّه. و قال سعید بن جبیر و قتادة الهمزة الّذی یأکل لحوم النّاس یغتابهم. و اللّمزة الطّعّان علیهم. و قال ابن زید: الهمزة الّذی یهمز النّاس بیده و یضربهم و اللّمزة الّذی یلمز النّاس بلسانه و یعیبهم. و یرمز بحاجبه و یشیر برأسه، و الهمزة و اللّمزة ساکنتا المیم الّذی یفعل ذلک به.

قال النّبی (ص): «انّی لاعرف قوما یضربون صدورهم ضربا یسمع اهل النّار.» قیل: من هم یا رسول اللَّه؟ قال: «هم الهمّازون اللّمّازون الّذین یلتمسون عورات المسلمین و یهتکون ستورهم و یشنعون علیهم من الفواحش ما لیس فیهم.»

ثمّ وصفه فقال: الَّذِی جَمَعَ مالًا قرأ ابو جعفر و ابن عامر و حمزة و الکسائی: جمّع بالتّشدید المیم علی التّکثیر. و قرأ الآخرون بالتّخفیف. وَ عَدَّدَهُ ای احصاه مرّة بعد اخری و حفظ عدده، و التّعدید الحفظ من غیر ان یؤدّی حقّ اللَّه منه. و قیل: عَدَّدَهُ ای اکثره لانّ فی تکثیر عینه تکثیر عدده. و قال الحسن: صنّفه ابلا و غنما و ارضا و ذهبا و فضّة. یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ فی الدّنیا یظنّ انّه لا یموت مع یساره. قال الزّجاج: ای یعمل عمل من یظنّ انّه یبقی لیساره و یخلد فی الدّنیا لماله. فحیفظ ماله کحفظ الانسان حیاته کانّ ما ینقص منه ینقص من عمره.

کَلَّا ای لیس لامر علی ما یحسب و قیل: هو متّصل بما بعده و معناه حقّا.

لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ای لیطرحنّ فی جهنّم و «الحطمة» من اسماء النّار و هی سبع درکات. فاسم الاولی جهنّم لانّها تتجهّم فی وجوه الخلق و هو موضع اهل التّوحید و لا نار فیها و لکنّه یصل حرّ النّار الیهم فاذا خرج اهل التّوحید منها جعلت طبقا علی سائر الدّرکات. و الدّرکة الثّانیة لظی و هی الّتی تتلظّی ای تتلهّب. و الثّالثة سقر و هی الّتی تسقر ای تذیب ما القی فیها من قول العرب: سقرته الشّمس. ای اذابته. و الرّابعة «الحطمة» و هی الّتی تحطم ما فیها ای تکسر و قیل: «الحطمة» الکثیرة الأکل سمّیت حطمة لانّه یأکل بعضها بعضا. و رجل حطمة ای اکول.

و الخامسة الجحیم. و هی النّار العظیمة تقول: اجحمت النّار فجحمت. و السّادسة السّعیر و هی المسعورة ای الموقدة غایة الایقاد. و السّابعة الهاویة و هی الّتی تهوی باهلها ای تهلکهم. و هذه الدّرکات تحت الصّخرة، و الصّخرة تحت الثّری، و الثّری تحت الحوت، و الحوت تحت الثّور، و الثّور تحت الارض السّابعة. قوله: وَ ما أَدْراکَ مَا الْحُطَمَةُ تعجیب و تعظیم، معناه: ما أَدْراکَ مَا الْحُطَمَةُ لو لا انّ اللَّه تعالی بیّن شأنها لک. نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ تفسیر لها، الْمُوقَدَةُ المسعّرة الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ ای تحرق الجلود و الاجسام حتّی تصل الی القلوب ثمّ یعاد ما احرق منها جدیدا، و قیل: هی الّتی یبلغ المها الی القلب الالم اذا وصل الی القلب مات صاحبه. فهم فی حال من یموت و لا یموتون. کقوله: «لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیی‌».

إِنَّها عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ تهمز و لا تهمز فبالهمز من آصدت الباب و بغیر الهمز من اوصدت الباب. و المعنی: انّ النّار او «الحطمة» مطبقة مغلقة لا یدخلها روح و لا فرج.

فِی عَمَدٍ قرأ حمزة و الکسائی و ابو بکر بضمّتین، و الآخرون بفتحتین و هی اختیار ابی حاتم لقوله تعالی: «رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ» و هما جمعان للعمود مثل ادیم و ادم و ادم. و قال ابو عبیدة هو جمع عماد مثل اهاب و اهب و اهب. قوله: «مُمَدَّدَةٍ» من صفة العمد ای انّها قیود طوال ذات حلق فهم فیها یعذّبون. و قیل: یمدّ ارجل الکفّار فی العمد من النّار. و قیل: «العمد الممدّدة» اغلال فی اعناقهم. و قیل: فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ علی ابواب جهنّم مدّت بها الأبواب لا یمکنهم الخروج. و قال الحسن: تفسیر ذلک فی الکهف: «أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها» فلجهنّم سرادق و للسّرادق عمد و ظاهر الآیة انّهم یجعلون فی العمد ثمّ تمدّ تلک العمد فی النّار. و اللَّه اعلم.

روی عن انس بن مالک قال: قال رسول اللَّه (ص): «المؤمن کیّس فطن حذر وقّاف متثبّت، لا یعجل عالم ورع و المنافق.

«هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» حطمة کحاطب اللّیل لا یبالی من این کسب و فیما انفق.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این سوره صد و سی حرفست. سی و سه کلمه. نه آیت، جمله به مکه فرو آمد.
هوش مصنوعی: این سوره شامل صد و سی حرف و سی و سه کلمه است و دارای نه آیه می‌باشد. این سوره به زبان عربی بر پیامبر (ص) در مکه نازل شده است.
و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در فضیلت سوره خبر ابی بن کعب است از پیغامبر (ص) گفت: «هر که این سوره بر خواند، اللَّه تعالی او را بعدد هر کس که پیغامبری را افسوس داشته ده نیکی در دیوان او بنویسد. و این سوره اندر شأن کافران‌ مکه فرو آمد. ولید مغیره و امیّة خلف و اخنس شریق که بر رهگذر مصطفی (ص) و یاران می‌نشستند، چون یکی از ایشان بگذشتی از پس وی سخن ناسزا گفتندی، بلب همی‌گزیدند و بچشم و ابرو همی‌نمودند و بزبان همی‌گفتند. گهی رویاروی طعن همی‌کردند و ناسزا همی‌گفتند، گهی از پس پشت عیب همی‌جستند و افسوس همی‌داشتند. تا ربّ العزّة این سوره در شأن ایشان فرو فرستاد و بد سرانجامی ایشان بیان کرد، گفت: وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ و قیل: هو عامّ فی حقّ کلّ من هذه صفته. قال ابن عباس: الهمزة و اللّمزة معناهما واحد و هو العیّاب المشّاء بالنّمیمة، المفرّق بین الاحبّة، الباغی للبری‌ء العیب.
هوش مصنوعی: در این سوره هیچ آیه‌ای نسخ نشده و مضمون خاصی دارد. در فضیلت این سوره، حدیثی از ابی بن کعب نقل شده که پیامبر (ص) فرمودند: هر کسی این سوره را بخواند، خداوند به تعداد هر کسی که از دیدن پیامبری حسرت بخورد، ده حسنه برای او ثبت می‌کند. این سوره درباره کافران مکه نازل شده است. ولید مغیره، امیة بن خلف و اخنس شریق که در مسیر پیامبر (ص) و یارانش نشسته بودند، وقتی یکی از آنان از کنارشان می‌گذشت، با الفاظ بی‌احترامی درباره او صحبت می‌کردند و به شکل‌های مختلف به او توهین می‌کردند. گاه به صورت مستقیم به او طعنه می‌زدند و گاه از پشت به او عیب‌جویی می‌کردند. تا اینکه خداوند متعال این سوره را درباره آنان نازل کرد و به سرنوشت شومشان اشاره کرد و فرمود: «وای به حال هر عیب‌جویی و عیب‌نشان‌دهنده». گفته شده این آیه شامل هر کسی با این ویژگی‌ها می‌شود. ابن عباس در تفسیر این واژه‌ها بیان کرد که همزه و لمزه معناهای مشابهی دارند و به معنای کسی هستند که به عیب‌جویی و نشر غیبت مشغول است، و در واقع می‌خواهد بین محبان جدایی بیندازد و به برآورده‌ای بی‌دلیل عیب‌جویی کند.
روی عن اسماء بنت یزید قالت: قال رسول اللَّه (ص): «الا اخبرکم بخیارکم»؟ قالوا بلی یا رسول اللَّه. قال: «الّذین اذا رأوا ذکر اللَّه عزّ و جلّ ثمّ قال: «اخبرکم بشرارکم»؟ قالوا: بلی قال: «المشّاؤن بالنّمیمة، المفرّقون بین الاحبّة، الباغون للبرءاء العیب».
هوش مصنوعی: اسماء بنت یزید نقل می‌کند که رسول خدا (ص) فرمود: «آیا می‌خواهید به شما بگویم بهترین شما کیست؟» مردم گفتند: بله، ای رسول خدا. ایشان ادامه داد: «بهترین شما آنهایی هستند که وقتی نام خداوند عز و جل را می‌شنوند، برای ذکر کردن آن شوق دارند.» سپس فرمود: «آیا می‌خواهید بدترین شما را هم بگویم؟» و آن‌ها پاسخ دادند: بله. ایشان گفت: «بدترین شما کسانی هستند که به انتشار شایعات می‌پردازند، بین دوستان جدایی می‌اندازند و به دنبال عیب‌جویی از افراد بی‌گناه هستند.»
و قال مقاتل: الهمزة الّذی یعیبک فی الغیب و اللّمزة یعیبک فی الوجه. و قال ابو العالیة و الحسن علی ضدّه. و قال سعید بن جبیر و قتادة الهمزة الّذی یأکل لحوم النّاس یغتابهم. و اللّمزة الطّعّان علیهم. و قال ابن زید: الهمزة الّذی یهمز النّاس بیده و یضربهم و اللّمزة الّذی یلمز النّاس بلسانه و یعیبهم. و یرمز بحاجبه و یشیر برأسه، و الهمزة و اللّمزة ساکنتا المیم الّذی یفعل ذلک به.
هوش مصنوعی: مقاتل می‌گوید که "همزه" کسی است که در غیاب دیگران به آن‌ها عیب‌جویی می‌کند و "لمزه" کسی است که به صورت رودررو عیب‌ آنان را بر زبان می‌آورد. ابو العالیه و حسن نظر معکوسی دارند. سعید بن جبیر و قتاده معتقدند که "همزه" کسی است که گوشت مردم را می‌خورد و به غیبت آن‌ها می‌پردازد، در حالی که "لمزه" کسی است که به طعنه زدن به آن‌ها مشغول است. ابن زید می‌گوید "همزه" کسی است که با دستانش دیگران را می‌زند و "لمزه" کسی است که با زبانش به عیب‌جویی از دیگران می‌پردازد و ممکن است با ابرو یا سر به آن‌ها اشاره کند. در واقع "همزه" و "لمزه" به کسی اطلاق می‌شود که این کارها را انجام می‌دهد.
قال النّبی (ص): «انّی لاعرف قوما یضربون صدورهم ضربا یسمع اهل النّار.» قیل: من هم یا رسول اللَّه؟ قال: «هم الهمّازون اللّمّازون الّذین یلتمسون عورات المسلمین و یهتکون ستورهم و یشنعون علیهم من الفواحش ما لیس فیهم.»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «من گروهی را می‌شناسم که سینه‌های خود را به شدت می‌زنند و صدای آن به گوش اهل آتش می‌رسد.» از ایشان پرسیدند: «آنها چه کسانی هستند ای رسول خدا؟» فرمودند: «آنها افرادی هستند که به عیوب دیگران خندیده و به عیوب مسلمانان ملتفت می‌شوند و پرده‌پوشی‌های آن‌ها را می‌درند و در موردشان سخنان نابجا و زشت می‌گویند در حالی که چنین عیوبی در آن‌ها وجود ندارد.»
ثمّ وصفه فقال: الَّذِی جَمَعَ مالًا قرأ ابو جعفر و ابن عامر و حمزة و الکسائی: جمّع بالتّشدید المیم علی التّکثیر. و قرأ الآخرون بالتّخفیف. وَ عَدَّدَهُ ای احصاه مرّة بعد اخری و حفظ عدده، و التّعدید الحفظ من غیر ان یؤدّی حقّ اللَّه منه. و قیل: عَدَّدَهُ ای اکثره لانّ فی تکثیر عینه تکثیر عدده. و قال الحسن: صنّفه ابلا و غنما و ارضا و ذهبا و فضّة. یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ فی الدّنیا یظنّ انّه لا یموت مع یساره. قال الزّجاج: ای یعمل عمل من یظنّ انّه یبقی لیساره و یخلد فی الدّنیا لماله. فحیفظ ماله کحفظ الانسان حیاته کانّ ما ینقص منه ینقص من عمره.
هوش مصنوعی: سپس او را توصیف کرد و گفت: کسی که مال جمع کرده است. ابو جعفر و ابن عامر و حمزه و کسایی، جمع را با تشدید میم خوانده‌اند که نشان‌دهنده انبوهی است. اما دیگران آن را با تخفیف خوانده‌اند. "و عَدَّدَهُ" به معنای شمارش است، یعنی او تعداد مالش را بارها شمارش کرده و حفظ کرده است، در حالی که این شمارش به معنای ادای حق الهی از مالش نیست. برخی گفته‌اند "عَدَّدَهُ" یعنی او آن را افزون کرده است، چرا که در تکثیر مالش، تعداد آن نیز افزایش می‌یابد. حسن گفته است: او مالش را به دسته‌های مختلف، مانند شتر، گوسفند، زمین، طلا و نقره تقسیم کرده است. او فکر می‌کند که مالش او را در دنیا جاودانه خواهد کرد و گمان می‌کند که هیچ‌گاه نخواهد مرد و به همین دلیل با ثروت خود کارهایی انجام می‌دهد، انگار که برای همیشه در دنیا باقی خواهد ماند. پس او مالش را مثل زندگی‌اش نگه‌داری می‌کند و گویی هرگاه چیزی از مالش کم می‌شود، از عمرش کاسته می‌شود.
کَلَّا ای لیس لامر علی ما یحسب و قیل: هو متّصل بما بعده و معناه حقّا.
هوش مصنوعی: نه، اینطور نیست که او بر اساس آنچه فکر می‌کند، چیزی باشد. برخی گفته‌اند که این جمله به جمله‌ای که بعد از آن می‌آید، مرتبط است و معنایش واقعاً این گونه است.
لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ای لیطرحنّ فی جهنّم و «الحطمة» من اسماء النّار و هی سبع درکات. فاسم الاولی جهنّم لانّها تتجهّم فی وجوه الخلق و هو موضع اهل التّوحید و لا نار فیها و لکنّه یصل حرّ النّار الیهم فاذا خرج اهل التّوحید منها جعلت طبقا علی سائر الدّرکات. و الدّرکة الثّانیة لظی و هی الّتی تتلظّی ای تتلهّب. و الثّالثة سقر و هی الّتی تسقر ای تذیب ما القی فیها من قول العرب: سقرته الشّمس. ای اذابته. و الرّابعة «الحطمة» و هی الّتی تحطم ما فیها ای تکسر و قیل: «الحطمة» الکثیرة الأکل سمّیت حطمة لانّه یأکل بعضها بعضا. و رجل حطمة ای اکول.
هوش مصنوعی: افرادی که به جهنم فرستاده خواهند شد، در مکانی به نام "حطمه" قرار خواهند گرفت. "حطمه" یکی از نام‌های آتش جهنم است و این آتش دارای هفت سطح مختلف است. اولین سطح آن جهنم است که در آن بر چهره مردم خشمگین می‌شود. اینجا محل ایمان‌داران به خدا است و آتش در اینجا وجود ندارد، اما حرارت آن به آن‌ها خواهد رسید. وقتی که مؤمنان از این مکان خارج شوند، این سطح به باقی سطوح جهنم اضافه خواهد شد. سطح دوم "لظی" نام دارد که با شدت می‌سوزد. سطح سوم "سقر" است که به این معناست که هر چیزی که در آن قرار گیرد، ذوب می‌شود. سطح چهارم "حطمه" است که می‌تواند هر چیزی را درون خود بشکند و به نظر می‌رسد نام آن به خاطر خوردن زیاد به این شکل انتخاب شده است، به طوری که چیزی را از بین می‌برد. همچنین "حطمه" به معنی شخصی است که بسیار می‌خورد.
و الخامسة الجحیم. و هی النّار العظیمة تقول: اجحمت النّار فجحمت. و السّادسة السّعیر و هی المسعورة ای الموقدة غایة الایقاد. و السّابعة الهاویة و هی الّتی تهوی باهلها ای تهلکهم. و هذه الدّرکات تحت الصّخرة، و الصّخرة تحت الثّری، و الثّری تحت الحوت، و الحوت تحت الثّور، و الثّور تحت الارض السّابعة. قوله: وَ ما أَدْراکَ مَا الْحُطَمَةُ تعجیب و تعظیم، معناه: ما أَدْراکَ مَا الْحُطَمَةُ لو لا انّ اللَّه تعالی بیّن شأنها لک. نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ تفسیر لها، الْمُوقَدَةُ المسعّرة الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ ای تحرق الجلود و الاجسام حتّی تصل الی القلوب ثمّ یعاد ما احرق منها جدیدا، و قیل: هی الّتی یبلغ المها الی القلب الالم اذا وصل الی القلب مات صاحبه. فهم فی حال من یموت و لا یموتون. کقوله: «لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیی‌».
هوش مصنوعی: و جهنم، آتش بزرگ است که گفته می‌شود: "آتش افروخته شد و به شدت شعله‌ور گشت." و سپس آتش سوزان وجود دارد که به شدت شعله‌ور است. پس از آن، هاویه‌ای وجود دارد که مردم را به پایین می‌کشاند و هلاک می‌کند. این مراحل عذاب در اعماق زمین قرار دارند؛ جایی که سنگی وجود دارد که زیر آن خاک است و خاک بر روی ماهی بزرگ و ماهی زیر گاوی قرار دارد و گاو نیز در زیر زمین هفتم است. عبارتی مانند "وَ ما أَدْراکَ مَا الْحُطَمَةُ" نوعی تعجب و بزرگداشت است، به این معنا که چه چیزی تو را از "حطم" آگاه ساخته است، مگر اینکه خداوند شأن آن را برایت روشن کرده باشد. آتش خداوندی که مشتعل است، توصیف این آتش است؛ آتشی که به شدت شعله‌ور است و بر دل‌ها می‌تابد، به گونه‌ای که پوست و بدن را می‌سوزاند تا به دل‌ها برسد و سپس آنچه را که سوزانده، دوباره جدید می‌کند. برخی می‌گویند، این آتش به حدی دردناک است که وقتی به دل می‌رسد، صاحبش می‌میرد. آنها در حالتی هستند که می‌میرند و نمی‌میرند. مانند گفته‌ای که "در آن نمی‌میری و زنده نمی‌مانی."
إِنَّها عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ تهمز و لا تهمز فبالهمز من آصدت الباب و بغیر الهمز من اوصدت الباب. و المعنی: انّ النّار او «الحطمة» مطبقة مغلقة لا یدخلها روح و لا فرج.
هوش مصنوعی: این آتش یا "حطمه" به شدت بسته و محکم است، به طوری که هیچ روحی نمی‌تواند وارد آن شود و هیچ راه خروجی وجود ندارد.
فِی عَمَدٍ قرأ حمزة و الکسائی و ابو بکر بضمّتین، و الآخرون بفتحتین و هی اختیار ابی حاتم لقوله تعالی: «رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ» و هما جمعان للعمود مثل ادیم و ادم و ادم. و قال ابو عبیدة هو جمع عماد مثل اهاب و اهب و اهب. قوله: «مُمَدَّدَةٍ» من صفة العمد ای انّها قیود طوال ذات حلق فهم فیها یعذّبون. و قیل: یمدّ ارجل الکفّار فی العمد من النّار. و قیل: «العمد الممدّدة» اغلال فی اعناقهم. و قیل: فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ علی ابواب جهنّم مدّت بها الأبواب لا یمکنهم الخروج. و قال الحسن: تفسیر ذلک فی الکهف: «أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها» فلجهنّم سرادق و للسّرادق عمد و ظاهر الآیة انّهم یجعلون فی العمد ثمّ تمدّ تلک العمد فی النّار. و اللَّه اعلم.
هوش مصنوعی: حمزه، کسایی و ابو بکر "عمد" را با ضمه خوانده‌اند، در حالی که دیگران آن را با فتحه خوانده‌اند. این موضوع از انتخاب‌های ابو حاتم است. او به آیه‌ای اشاره می‌کند که می‌گوید: «آسمان‌ها را بدون عمد بر افراشته است» و اشاره دارد که "عمد" جمع "عمود" است. برخی نیز آن را جمع "عماد" می‌دانند. درباره "ممددة" گفته شده که اشاره به عنکبوت‌های طویل دارد که در آن‌ها عذاب می‌شوند. همچنین گفته شده که ممکن است این "عمد" در آتش به پاهای کافران کشیده شود یا به زنجیرهایی در گردن آنان اشاره داشته باشد. برخی دیگر نیز بر این باورند که "عمد ممددة" به زنجیرهایی در گردن آن‌ها اشاره دارد. همچنین گفته شده است که در جهنم، "عمد" به درهای آن کشیده شده است که امکان خروج را از آن‌ها می‌گیرد. حسّان نیز اشاره به آیه‌ای از سوره کهف دارند که می‌گوید: «محاط به سرادق‌های جهنم» و بیان می‌کند که برای جهنم پرده‌نشین‌هایی وجود دارد که دارای عمد هستند. به نظر می‌رسد که در آتش، آن‌ها در داخل عمد قرار می‌گیرند و سپس این عمد‌ها در آتش کشیده می‌شوند. خداوند داناتر است.
روی عن انس بن مالک قال: قال رسول اللَّه (ص): «المؤمن کیّس فطن حذر وقّاف متثبّت، لا یعجل عالم ورع و المنافق.
هوش مصنوعی: انس بن مالک نقل می‌کند که پیامبر (ص) فرمودند: «مؤمن فردی هوشیار و با حواس است، احتیاط می‌کند و بر کارهایش تأمل دارد. او شتاب نمی‌کند و از دانایی وارسته و پایبند به اصول استفاده می‌کند، در حالی که انسان منافق این‌گونه نیست.»
«هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» حطمة کحاطب اللّیل لا یبالی من این کسب و فیما انفق.
هوش مصنوعی: فردی که عیب‌جو و بدگو است و به دیگران طعنه می‌زند، مانند آتش‌زنه‌ای است که هیچ نگرانی از کارهای خود ندارد و اهمیتی به این نمی‌دهد که چگونه به دست می‌آورد و در چه مسیری خرج می‌کند.