بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوندی قادر و قاهر و دیان، واحد و وحید در نام و در نشان، یکی یگانه یکتا از ازل تا جاودان، رحمن است دارنده جهان و پروراننده جهانیان، دوستان و دشمنان. رحیم است بمؤمنان و نوازنده ایشان در دو جهان، بنگاشت از کل صورت انسان و برگزید او را بر همه آفریدگان.
همه را هست کرد در این سرای بلا و امتحان. پس بحکمت اختلاف او کند میان ایشان، یکی گریان، یکی خندان، یکی شادان یکی با غم و احزان، یکی نواخته فضل، آراسته معرفت و ایمان، یکی خسته عدل آلوده کفر و طغیان، فردا برستاخیز همه را جمع کند. آدمیان و پریان همه را جزا دهد بکردار ایشان، مؤمنانرا احسان و رضوان و غفران، کافران را انکال و اغلال، زقوم و قطران. رب العالمین در ابتداء این سورة هر دو گروه را یاد کرد و مآل و مرجع ایشان پیدا کرد، فرمود: الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ. وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ فردا برستاخیز هر که سر از خاک حسرت برآرد چنان برآرد که بخاک فرو شده.
المؤمن علی ایمانه و المنافق علی نفاقه، یکی را میارند با هزاران کرامت و انواع لطافت. طیلسان سعادت بر کتف مفاخرت افکنده و ایمان و معرفت و اخلاص گرد بر گرد مرکب او درآمده و دست در فتراک دولت او زده و این منشور اقبال در پیش او داشته که: سَیَهْدِیهِمْ وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ. یکی را در ضحضاح ظلمت نفس خود بمانده کفران و طغیان و عصیان گرد او درآمده و در عرصات سیاست این ندا برو زده که: وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ بنده مؤمن اگر او را خود این شرف بودی و این کرامت که رب العزة میفرماید: ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی لَهُمْ. او را شرف تمام بودی که میفرماید جل جلاله من یار مؤمنانم و کافران را نه. من دوست مؤمنانم و کافران را نه. دوست کافران طاغوت است که در دنیا او را پرستیدند و دوست داشتند چنانک فرمود: وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ نتیجه دوستی و پرستش طاغوت آنست که در دنیا ایشان را از نور معرفت با ظلمت کفر برد تا در عقبی از روشنایی بهشت با تاریکی دوزخ افتادند. کافران را چنین فرمود که أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ. و مؤمنانرا فرمود: نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ ای مؤمن موحد، ای درویش دل ریش، ای رنج و بلاء دنیا بسی کشیده، ای در بیکامی و بینوایی روز بسر آورده و اندوه شادی دین اسلام در برگرفته، باش تا فردا که رستاخیز بپای شود و سیاست و عظمت جباری بر خلق ظاهر گردد و این قوالب و اشباح و این اجزاء و اعضاء متفرق و این تنهای خراب شده و صورتهای از هم جدا گشته و این اشخاص ریزیده و ذره در عالم پراکنده شده همه را در عرصات قیامت جمع کند.
در آن موقف هیبت و در آن صفصف قهر بدارد و جبّار وار بخودی خود خطاب فرماید نامهای خود را بشنواند فرماید: انا اللَّه، انا الرحمن، انا الملک، انا القدّوس، انا السلام، انا المؤمن، انا المهیمن، انا العزیز، انا الجبار، انا المتکبر، انا الذی ابدأت السماء و لم تک شیئا، انا الذی اعیدها، این الملوک و الجبابرة.
ای جوانمرد، امروز این نامها از خلق میشنوی در سرای فانی، فردا از حق بشنوی در سرای باقی. امروز از مخلوق میشنوی در سرای خاکی، فردا از خالق لم یزل بشنوی در سرای پاکی. میفرماید: اللَّه منم، رحمن منم، ملک منم، قهر کننده منم، سلام منم، سلامت دهنده منم، مؤمن و مهیمن منم، داننده راز خلق منم، عزیز و بینیاز از خلق منم، جبار و کامران منم، داد مظلوم از ظالم ستاننده منم، متکبر با کبریا منم. خلق این نامها از حق جل جلاله بیواسطه شنوند، آن گه خطاب کند که دنیا من آفریدم، نیست بود من هست کردم، باز من آن را نیست کردم. خلق میآفریدم و از آفرینش ایشان در مملکت ما زیادتی نه و از نابودن ایشان ما را نقصانی نه. امروز آن روز است که مؤمنانرا بفضل خود بیامرزم و کافران را بعدل خود قهر کنم. نصیب دوستان از ما امروز لطف است و فضل و نصیب دشمنان از ما عدلست و قهر. مؤمنان و موحّدان مخلصان و معتقدان را حور و قصور است و شراب طهور، از ملک غفور در آن سرای سرور که صفتش اینست: فِیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی، و دشمنان و بیگانگان را ماتم بیگانگی و مصیبت جدایی و فضیحت و رسوایی، ملک با ایشان بخشم و ایشان در عذاب، نه رستن را امید و نه خواندن را جواب، با آن عیش ناخوش، جاوید در آتش، چنانک رب العزه فرمود: کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِی النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوندی قادر و قاهر و دیان، واحد و وحید در نام و در نشان، یکی یگانه یکتا از ازل تا جاودان، رحمن است دارنده جهان و پروراننده جهانیان، دوستان و دشمنان. رحیم است بمؤمنان و نوازنده ایشان در دو جهان، بنگاشت از کل صورت انسان و برگزید او را بر همه آفریدگان.
هوش مصنوعی: بنام خداوند مهربان و بخشنده، که توانمند و قهردار و دادگر است. او یگانۀ بیهمتاست، از آغاز تا پایان، و رحمتش بر همه جهان و پرورشدهندۀ تمام موجودات است، چه دوست و چه دشمن. او نسبت به مؤمنان رحیم است و در دو جهان به آنها لطف میکند. او انسان را به بهترین صورت آفرید و او را بر سایر مخلوقات برگزید.
همه را هست کرد در این سرای بلا و امتحان. پس بحکمت اختلاف او کند میان ایشان، یکی گریان، یکی خندان، یکی شادان یکی با غم و احزان، یکی نواخته فضل، آراسته معرفت و ایمان، یکی خسته عدل آلوده کفر و طغیان، فردا برستاخیز همه را جمع کند. آدمیان و پریان همه را جزا دهد بکردار ایشان، مؤمنانرا احسان و رضوان و غفران، کافران را انکال و اغلال، زقوم و قطران. رب العالمین در ابتداء این سورة هر دو گروه را یاد کرد و مآل و مرجع ایشان پیدا کرد، فرمود: الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ. وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ فردا برستاخیز هر که سر از خاک حسرت برآرد چنان برآرد که بخاک فرو شده.
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از بلا و امتحان است، همه انسانها و موجودات به یک نوعی دستخوش حکمت الهی قرار گرفتهاند. برخی در غم و اندوه، برخی دیگر در شادی و خنده، و برخی در جستجوی علم و ایمان هستند، در حالی که عدهای تحت ظلم و نافرمانی به سر میبرند. در روز قیامت، خداوند همه را جمع میکند و آنان را بر اساس اعمالشان پاداش میدهد؛ مؤمنان به نعمت و رحمت و آمرزش میرسند، در حالی که کافران مجازات و عذاب خواهند داشت. در ابتدای این سوره، خداوند به دو گروه اشاره کرده و سرنوشت هر یک را مشخص کرده است. کسانی که کفر ورزیده و از راه خدا منحرف شدهاند، اعمالشان بیاثر است، در حالی که مؤمنان که اعمال صالح انجام داده و به راستا پیوستهاند، خداوند گناهانشان را میبخشد و وضعیتشان را بهبود میبخشد. در روز قیامت، هر کس که از خاک حسرت سر بلند کند، در حالی خواهد بود که به زمین فرو رفته است.
المؤمن علی ایمانه و المنافق علی نفاقه، یکی را میارند با هزاران کرامت و انواع لطافت. طیلسان سعادت بر کتف مفاخرت افکنده و ایمان و معرفت و اخلاص گرد بر گرد مرکب او درآمده و دست در فتراک دولت او زده و این منشور اقبال در پیش او داشته که: سَیَهْدِیهِمْ وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ. یکی را در ضحضاح ظلمت نفس خود بمانده کفران و طغیان و عصیان گرد او درآمده و در عرصات سیاست این ندا برو زده که: وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ بنده مؤمن اگر او را خود این شرف بودی و این کرامت که رب العزة میفرماید: ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی لَهُمْ. او را شرف تمام بودی که میفرماید جل جلاله من یار مؤمنانم و کافران را نه. من دوست مؤمنانم و کافران را نه. دوست کافران طاغوت است که در دنیا او را پرستیدند و دوست داشتند چنانک فرمود: وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ نتیجه دوستی و پرستش طاغوت آنست که در دنیا ایشان را از نور معرفت با ظلمت کفر برد تا در عقبی از روشنایی بهشت با تاریکی دوزخ افتادند. کافران را چنین فرمود که أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ. و مؤمنانرا فرمود: نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ ای مؤمن موحد، ای درویش دل ریش، ای رنج و بلاء دنیا بسی کشیده، ای در بیکامی و بینوایی روز بسر آورده و اندوه شادی دین اسلام در برگرفته، باش تا فردا که رستاخیز بپای شود و سیاست و عظمت جباری بر خلق ظاهر گردد و این قوالب و اشباح و این اجزاء و اعضاء متفرق و این تنهای خراب شده و صورتهای از هم جدا گشته و این اشخاص ریزیده و ذره در عالم پراکنده شده همه را در عرصات قیامت جمع کند.
هوش مصنوعی: مؤمن به ایمان خود و منافق به نفاقش شناخته میشود. یک نفر در حالی به مقامهای بلند و کرامتهای فراوان میرسد که سعادت و خوشبختی بر دوش اوست و ایمان، معرفت و اخلاص دور او را فراگرفته است. در مقابل، دیگری در تاریکی نفس خود در حال کفران و طغیان گرفتار شده و تحت نداهایی از ظلمت قرار دارد. خداوند میفرماید که مؤمنان را یاری میدهد و کافران را در هیچ چیز یاری نخواهد کرد. دوست واقعی مؤمنان خداوند است، در حالی که کافران از طاغوت پیروی میکنند و نتیجۀ این دوستی آن است که در دنیا از نور ایمان به تاریکی کفر و در آخرت از بهشت به دوزخ میروند. برای مؤمنان وعده داده شده است که در دنیا و آخرت رفیق آنها هستیم. ای مؤمن، ای کسی که در سختیها و مشکلات زندگی را سپری کردهای و غم دین اسلام را بر دوش گرفتهای، صبر کن تا فردا رستاخیز برپا شود و همه انسانها از پراکندگی برانگیخته شوند.
در آن موقف هیبت و در آن صفصف قهر بدارد و جبّار وار بخودی خود خطاب فرماید نامهای خود را بشنواند فرماید: انا اللَّه، انا الرحمن، انا الملک، انا القدّوس، انا السلام، انا المؤمن، انا المهیمن، انا العزیز، انا الجبار، انا المتکبر، انا الذی ابدأت السماء و لم تک شیئا، انا الذی اعیدها، این الملوک و الجبابرة.
هوش مصنوعی: در آن حالت پر از عظمت و در آن صفات خشمناکی که دارد، به گونهای پر قدرت به خود خطاب میشود و نامهایش را اعلام میکند: من خداوند هستم، من رحمان هستم، من پادشاه هستم، من مقدس هستم، من صلح هستم، من مؤمن هستم، من مراقب هستم، من عزیز هستم، من قهری هستم، من بزرگترین هستم، من کسی هستم که آسمان را خلق کردم و پیش از آن چیزی وجود نداشت، من کسی هستم که آن را دوباره به وجود آوردم، این پادشاهان و ستمگران.
ای جوانمرد، امروز این نامها از خلق میشنوی در سرای فانی، فردا از حق بشنوی در سرای باقی. امروز از مخلوق میشنوی در سرای خاکی، فردا از خالق لم یزل بشنوی در سرای پاکی. میفرماید: اللَّه منم، رحمن منم، ملک منم، قهر کننده منم، سلام منم، سلامت دهنده منم، مؤمن و مهیمن منم، داننده راز خلق منم، عزیز و بینیاز از خلق منم، جبار و کامران منم، داد مظلوم از ظالم ستاننده منم، متکبر با کبریا منم. خلق این نامها از حق جل جلاله بیواسطه شنوند، آن گه خطاب کند که دنیا من آفریدم، نیست بود من هست کردم، باز من آن را نیست کردم. خلق میآفریدم و از آفرینش ایشان در مملکت ما زیادتی نه و از نابودن ایشان ما را نقصانی نه. امروز آن روز است که مؤمنانرا بفضل خود بیامرزم و کافران را بعدل خود قهر کنم. نصیب دوستان از ما امروز لطف است و فضل و نصیب دشمنان از ما عدلست و قهر. مؤمنان و موحّدان مخلصان و معتقدان را حور و قصور است و شراب طهور، از ملک غفور در آن سرای سرور که صفتش اینست: فِیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی، و دشمنان و بیگانگان را ماتم بیگانگی و مصیبت جدایی و فضیحت و رسوایی، ملک با ایشان بخشم و ایشان در عذاب، نه رستن را امید و نه خواندن را جواب، با آن عیش ناخوش، جاوید در آتش، چنانک رب العزه فرمود: کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِی النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ.
هوش مصنوعی: ای جوانمرد، امروز نامهای مختلفی را از انسانها میشنوی که در این جهان فانی زندگی میکنند، اما فردا از خداوند در آن عالم باقی میشنوی. امروز از مخلوق در این دنیای خاکی میشنوی، در حالی که فردا از خالق جاودانی میشنوی در سرای پاک و مقدس. او میفرماید: من خداوند هستم، رحمان و رحیم منم، پادشاه منم، قهرکننده و سلمدهنده منم، مؤمن و نگهدارنده منم، همه رازها را میدانم، عزیز و بینیاز از مخلوقین منم، جبار و کامیاب منم، من داد مظلوم را از ظالم میستانم و با کبریا برخوردارم. مخلوق این نامها را از خداوند بیواسطه میشنوند و سپس او میفرماید که من این دنیا را آفریدم و از نیستی به هستی آوردند، بار دیگر من آن را به نیستی میکشم. آفرینش بندگان هیچ افزایشی در ملک ما ایجاد نمیکند و نابودی آنها هم برای ما نقصی ندارد. امروز، روزی است که به مؤمنان با فضل خود رحمت میکنم و کافران را با عدل خود مجازات مینمایم. نصیب دوستان از ما امروز لطف و فضل است و نصیب دشمنان از ما عدل و قهر. مؤمنان و مخلصان به نعمتهایی چون حور و قصر و شراب پاک میرسند در آن سرای سرور، در حالی که دشمنان و بیگانگان ماتم و مصیبت و رسوایی را خواهند داشت، و ملک نسبت به آنها در عذاب است و هیچ امیدی به نجات ندارند، در عیشی ناخوش و جاودان در آتش. چنان که خداوند فرمود: آیا کسی مانند آنها هست که در آتش جاودانه باقی بماند و آب داغ نوشیده و احشاءشان به خاطر آن پاره شود؟
حاشیه ها
1402/07/03 17:10
یزدانپناه عسکری
2- الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ. وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ - محمد : 2
***
[مولانا - دیوان شمس - غزل 603]
ای در غم بیهوده از بوده و نابوده
[مولانا - دیوان شمس - غزل 1872]
ای در غم بیهوده رو کم ترکوا برخوان
وی حرص تو افزوده رو کم ترکوا برخوان
از اسپک و از زینک پربادک و پرکینک
وز غصه بیالوده رو کم ترکوا برخوان
[یزدانپناه عسکری]
سیّئات: هر آن چه به زندگی بشر وارد می شود و در امور دنیوی و اخروی اندوهگین می سازد. انسان با سیّئات القاء شده در بوته ی آزمایش است.
کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِم: پوشاندن گناه و اصلاح کارها - محمد : 2 ، آل عمران : 195 ، المائدة : 65 ، العنکبوت : 7 ، الفتح : 5
______