گنجور

۱ - النوبة الثانیة

این سورة دو هزار و سیصد و چهل و نه حرف است و پانصد و سی و نه کلمت و سی و هشت آیت. خلافست میان علماء تفسیر که این سورة مکی است یا مدنی.

سدّی و ضحاک گفتندی مکی است، مجاهد گفت مدنی است. ابن عباس گفت و قتاده مدنی است مگر یک آیت: وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ هِیَ أَشَدُّ قُوَّةً. میگویند این آیت آن روز فرو آمد که از مکه بیرون آمد بهجرت، رسول خدا (ص) با مکه مینگریست و اندوه مفارقت وطن در دل وی اثر میکرد، تا رب العزة تسلی دل وی را این آیت فرستاد. و در این سوره دو آیت منسوخ است: یکی فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ الی قوله: فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً این منسوخ است بآن آیت که در سورة الانفالست گفت: فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ.

آیت دیگر: وَ لا یَسْئَلْکُمْ أَمْوالَکُمْ، منسوخ است بقوله: إِنْ یَسْئَلْکُمُوها فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُوا وَ یُخْرِجْ أَضْغانَکُمْ، و در فضیلت سورة، ابی کعب گفت: قال رسول اللَّه (ص) من قرأ سورة محمد کان حقا علی اللَّه ان یسقیه من انهار الجنة.

قوله: الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ. ای امتنعوا عن الایمان صدودا و صدوا الناس عن الایمان صدا، أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ ای ابطلها فلم یقبلها.

این آیت در شأن قومی مشرکان فرود آمد که در کفر خویش صله رحم بپای داشتند و عمارت مسجد حرام میکردند و مردمان را طعام میدادند. رب العالمین آن عملهای ایشان باطل کرد که هیچ نپذیرفت و ثواب آن ضایع. زیرا که خود از راه هدی برگشتند و دیگران را نیز از ایمان برمیگردانیدند.

ابن عباس گفت در شأن مطعمان روز بدر فرود آمد، دوازده مرد بودند: بو جهل و عتبة و شیبه و ولید بن عتبة و عقبة بن ابی معیط و امیة بن خلف و منبه و نبیه و حکیم بن حزام و زمعة بن الاسود و الحارث ابن عامر بن نوفل و ابو البختری. این دوازده مرد، ورزیدن کفر، بر عداوت رسول (ص) هزینه میکردند و طعام میدادند و پیوسته در راهها رصد داشتند تا مردم را از رسول خدا و اسلام باز میداشتند و بکفر میفرمودند.

وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، مهاجران و انصاراند، مهاجران هجرت کردند با رسول و خان و مان خود بگذاشتند بر دوستی خدا و رسول و انصار با مهاجران مواسات کردند و ایشان را در آنچه داشتند بر خود میگزیدند، آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی‌ مُحَمَّدٍ یعنی القرآن وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ، لانه ناسخ لسائر الکتب و الناسخ حق، و قیل هو یعود الی محمد (ص) و قیل یعود الی ایمانهم، کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ، ای اللَّه کفّر عنهم سیّئاتهم غفرها لهم و سترها علیهم، وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ ای حالهم و شأنهم فی دینهم و دنیاهم، و البال لا یثنی و لا یجمع، قال ابن عباس عصمهم ایام حیاتهم یعنی ان هذا الاصلاح یعود الی اصلاح اعمالهم حتی لا یعصوا و قیل البال القلب و انشدوا:

لو کنت من بالک لم تنسنی
لکننی لم اک فی بالکا

ذلِکَ اشارة الی الاضلال و الاصلاح، بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یعنی بسبب انّ الذین کفروا، اتَّبَعُوا الْباطِلَ، و هو الشرک «و» بسبب أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ، و هو القرآن، کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُمْ ای هکذا یبیّن اللَّه لامّة محمد (ص) امثال من کان قبلهم و هلاکهم و قیل یبیّن اللَّه امثال حسنات المؤمنین و سیئات الکافرین.

فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ، نصب علی الاغراء، ای فاضربوا رقابهم و هذا کنایة عن القتل بالسلاح، حَتَّی إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ، ای بالغتم فی القتل و قهرتموهم، فَشُدُّوا الْوَثاقَ، یعنی فی الاسر، شدّ و هم بالحبال و السیور المحکمة الوثیقة حتی لا یقتلوا منکم و الاسر یکون بعد المبالغة فی القتل، کما قال تعالی: ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْری‌ حَتَّی یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً، یعنی بعد ان تاسروهم فامّا ان تمنّوا علیهم منّا باطلاقهم من غیر عوض و اما ان تفادوهم فداء. علماء دین در حکم این آیت مختلف‌اند. قول قتاده و سدّی و ضحاک و ابن جریح آنست که این آیت منسوخ است و ناسخ آن، آیات قتل است که رب العزة میگوید: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ و این مذهب اوزاعی است و اصحاب رأی، گفتند بحکم این آیات چون کافر در دست مسلمان افتاد باسیری، منّ و فدا بروی روا نیست و جز قتل وی روی نیست، اما ابن عمر و حسن و عطا و بیشترین صحابه میگویند که: این آیت محکم است و منسوخ نیست و حکم آن ثابت است و مذهب شافعی و احمد و سفیان ثوری و اسحاق اینست که گفتند: مرد بالغ عاقل کافر که اسیر افتاد در دست مسلمانان امام در حق او مخیّر است، اگر خواهد او را بکشد و گر خواهد برده گیرد و گر خواهد منت بر وی نهد و بی‌عوض و بی‌فدا او را رها کند و گر خواهد او را بمال باز فروشد یا باسیران مسلمان که در دست کافران باشند باز فروشد، یک اسیر کافر، بدو اسیر مسلمان. ابن عباس گفت: آیت منّ و فداء آن گه فرو آمد که مسلمانان انبوه گشتند و کار اسلام و سلطان دین قوی گشت و این حکم ثابت بود در روزگار رسول (ص) و در روزگار خلفاء راشدین. و خبر درست است که ثمامة ابن اثال از بنی حنیفه اسیر گرفتند یاران رسول، و او را در ستون مسجد بستند. رسول خدا (ص) بنزدیک وی شد گفت: ما عندک یا ثمامة نزدیک تو چیست یا ثمامة یعنی سر چه داری و چه خواهی کرد و رسول خدا از وی تعرف اسلام میکرد. و ثمامة گفت: یا محمد ان تقتلنی تقتل ذا دم و ان تنعم، تنعم علی شاکر و ان کنت ترید المال فسل منه ما شئت.

یا محمد اگر بکشی خونیی را کشته باشی و اگر انعام کنی و منّت نهی، بر شاکری سپاس دار منت نهاده باشی و اگر مال خواهی چندان که خواهی هست. رسول او را هم چنان فرا گذاشت تا دیگر روز باز آمد و همان سؤال کرد و همان جواب شنید.

سوم روز باز آمد و همان سؤال و همان جواب رفت. آن گه رسول خدا منت نهاد و او را رها کرد، گفت: اطلقوا ثمامة، از بند اسر، او را بگشائید و رها کنید. ثمامة در آن حال رفت و غسلی برآورد و بمسجد باز آمد و گفت: اشهد ان لا اله الا اللَّه و ان محمدا رسول اللَّه. آن گه گفت یا محمد و اللَّه که از نخست هیچ کس بمن از تو دشمن‌تر نبود و اکنون در روی زمین هیچ کس بمن از تو دوست‌تر نیست و اللَّه که بمن هیچ دین دشمن‌تر از دین تو نبود و اکنون هیچ دین بمن دوست‌تر از دین تو نیست و اللَّه که بمن هیچ بقعت بغیض‌تر از بقعت تو نبود و اکنون هیچ بقعت بدل من شیرین‌تر و عزیزتر از بقعت تو نیست.

و عن عمران بن حصین قال: اسر اصحاب رسول اللَّه (ص) رجلا من بنی عقیل فاوثقوه و کانت ثقیف قد اسرت رجلین من اصحاب النبی (ص) ففداه رسول اللَّه (ص) بالرجلین الّذین اسرتهما ثقیف. قوله: حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها ای اثقالها و احمالها یعنی حتی تضع اهل الحرب السلاح فیمسکوا عن الحرب و اصل الوزر ما یحمله الانسان فسمّی الاسلحة اوزارا لانها تحمل و قیل الحرب هم المحاربون کالشرب و الرکب و قیل الاوزار الآثام و معناه حتی یضع المحاربون آثامها، بان یتوبوا من کفرهم، فیؤمنوا باللّه و رسوله. و قیل حتّی تضع حربکم و قتالکم اوزار المشرکین و قبائح اعمالهم بان یسلموا.

قال مجاهد و سعید و قتاده حتی تنقطع الحرب و لا یکون فی الارض مشرک و هذا یکون زمان نزول عیسی بن مریم و الجهاد لا ینقطع ما دام فی الارض مشرک و معنی الایة: اثخنوا المشرکین بالقتل و الاسر حتی یدخل اهل الملک کلها فی الاسلام و یکون الدین کلّه للَّه فلا یکون بعده جهاد و لا قتال و ذلک عند نزول عیسی بن مریم (ع).

و جاء فی الحدیث عن النبی (ص): الجهاد ماض منذ بعثنی اللَّه الی ان یقاتل آخر امتی الدّجال، و قال (ص): یوشک من عاش منکم ان یلقی عیسی اماما هادیا و حکما عدلا یکسر الصلیب و یقتل الخنزیر، و تضع الحرب اوزارها حتی تدخل کلمة الاخلاص کلّ بیت من و بر او مدر بعز عزیز او ذل دلیل و یبتزّ قریشا الا مارة بان ینزعها عنهم.

ابتزّ أی سلب.

قوله: «ذلک» ای الحکم فیهم ذلک، فهو مبتداء و خبر، وَ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ فاهلکهم بغیر قتال، وَ لکِنْ، امر بالقتال، لِیَبْلُوَا بَعْضَکُمْ بِبَعْضٍ‌، یمتحنکم بمقاتلة الکفار لیظهر المحق من المبطل و یصیر من قتل من المؤمنین الی الثواب و من قتل من الکافرین الی العذاب، وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، قرأ ابو عمرو و یعقوب و حفص: قتلوا بضم الکاف و کسر التاء بالتخفیف، یعنی الشهداء و قرأ الآخرون قاتلوا بالالف من المقاتلة و هم المجاهدون، فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ خلاف الکفّار.

قال قتاده: نزلت هذه الایة یوم احد و قد فشت فی المسلمین الجراحات و القتل، سَیَهْدِیهِمْ ایام حیاتهم فی الدنیا الی ارشد الامور و فی الآخرة الی الدرجات وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ ای یرضی خصمائهم و یقبل اعمالهم. و قیل سَیَهْدِیهِمْ الی جواب المنکر و النکیر فی القبر، وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ حالهم فی النعیم و کرّر لان الأول سبب للنعیم و الثانی نفس النعیم، یصلح بالهم ای قلوبهم باخراج الغلّ منها.

وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ، ای بیّن لهم منازلهم فی الجنة، حتی یهتدوا الی مساکنهم کانّهم سکّانها منذ خلقوا فیکون المؤمن اهدی الی درجته و خدمه منه الی منزله و اهله فی الدنیا. هذا قول اکثر المفسرین و قیل عرّفها لهم ای عرّف ان طریق الوصول الیها الحسنات و روی عطاء عن ابن عباس، عرفها لهم، ای طیّبها لهم من العرف و هو الریح الطیبة و طعام معرّف ای مطیّب.

روی عن اسماعیل بن رافع عن انس بن مالک (رض) قال: قال رسول اللَّه (ص): بینما اهل الجنة علی خیول من یاقوت سروجها من ذهب و لحمها من ذهب، یتحدثون تحت ظل الشجرة کل ورقة منها یسبح اللَّه عز و جل و یحمده و یقدسه فبینما هم یتحدثون عن الدنیا اذ اتاهم آت عن ربهم عز و جل ان اجیبوا ربکم فینزلون عن خیولهم الی کثب من مسک ابیض افیح فیها منابر من ذهب و منابر من نور و منابر من لؤلؤ و منابر من یاقوت و منابر من فضة فیجلسون علیها فیقول الجبار جل جلاله و تقدست اسماؤه مرحبا بخلقی و زواری و اهل طاعتی، اطعموهم فیطعمونهم طعاما ما طعموا قبله مثله فی الجنة قط، ثم یقول جل جلاله مرحبا بخلقی و زواری، و اهل طاعتی البسوهم فیلبسونهم ثیابا ما لبسوا مثلها قط فی الجنة، ثم یقول تبارک و تعالی مرحبا بخلقی و زواری و اهل طاعتی اکلوا و شربوا و البسوا و عطروا، حق لی ان اتجلی لهم فینظرون الی وجهه عز و جل فیتجلی لهم تبارک و تعالی فیقعون له سجدا فیقول عبادی ارفعوا رؤسکم فلیس هذا موضع عبادة فیرفعون رؤسهم و یرکبون خیولهم فیبعث اللَّه عز و جل علیهم سحابة تمطرهم مسکا ابیض ثم یبعث اللَّه عز و جل علیهم ریحا تدعی المثیرة فتدخل ثیابهم المسک الأبیض فاذا رجعوا الی ازواجهم من الحور العین قلن یا ولی اللَّه الا نسمعک شیئا لیس من مزامیر الشیطان فیسمعنه من حمد اللَّه عز و جل و تقدیسه و تهلیله شیئا ما دخل اذنیه قط، ثم ینظر الی واحدة لم یکن یراها فی منزله فیقول من انت فتقول انا المزید زادنیک ربی عز و جل.

قوله: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یعنی دینه و رسوله، یَنْصُرْکُمْ علی عدوکم وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ علی الصراط. و قال قتادة حق علی اللَّه ان ینصر من نصره لقوله: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ و ان یزید من شکره لقوله: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ، و ان یذکر من ذکره لقوله: فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ، و ان یوفی بعهدکم لقوله تعالی: أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ.

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ، فی الدنیا بالقتل و فی العقبی بالتردّی فی النار ای عثارا لهم ضد الانتعاش و تثبیت الاقدام و قیل تعسا لهم ای بعدا لهم و شفاء و خیبة و المعنی اتعبهم اللَّه فتعسوا تعسا، وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ لانها کانت فی طاعة الشیطان.

ذلِکَ ای ذلک التعس و الاضلال، بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ استثقلوا القرآن، فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ فلم ینالوا بها خیرا. قال ابن عیسی انما کرّر لیکون کلّما ذکروا وصل ذکرهم بالذم و التحقیر و الاخبار بسوء الحال ثم خوّف الکفار.

فقال تعالی: أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ای اهلکهم، وَ لِلْکافِرِینَ أَمْثالُها ای لمشرکی قریش امثال تلک العقوبات ان لم یؤمنوا، هذا کقوله: أَ لَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ.

ذلِکَ، ای ذلک الذی ذکرت من نصر المؤمنین و تعس الکافرین، بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا، ولیّهم و ناصرهم، وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی‌ لَهُمْ ای لا ناصر لهم.

قال المبرد: اللَّه مولی العبد من ثلاثة اوجه: الاختراع و ملک التصرف فیه و هو غیر الاختراع و النصرة و الولایة، فهو جل جلاله ولی المؤمنین و الکافرین من جهة الاختراع و التصرف فیهم. و مولی المؤمنین خاصة من جهة النصرة و الولایة. ثم ذکر مآل الفریقین فقال: إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ، وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ فی الدنیا، وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ، لیس لهم همة الا بطونهم و فروجهم و هم لاهون ساهون عما فی غد و قیل من کانت همته ما یأکل، فقیمته ما یخرج منه. و قیل المؤمن فی الدنیا یتزودوا المنافق یتزین و الکافر یتمتع.

و قیل الاکل علی وجهین: اکل للشهوة و المصلحة و هو اکل العاقل و اکل للشهوة فقط و هو اکل الانعام و البهائم و قیل شبّههم بالانعام لاکلهم بالشره و النهم و لجهلهم عاقبة امرهم و ما یجب علیهم معرفته و لترکهم الاستدلال بالآیات، وَ النَّارُ مَثْویً لَهُمْ یجوز ان یکون المثوی فی محل الرفع بالخبر و یجوز ان یکون فی محل النصب بالحال و لهم الخبر.

وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ، ای کم من قریة یعنی اهل قریة، هِیَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْیَتِکَ الَّتِی أَخْرَجَتْکَ، یعنی مکة اخرجک منها اهلها، أَهْلَکْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ.

قال ابن عباس: لما خرج رسول اللَّه من مکة الی الغار، التفت الی مکة و قال: انت احب بلاد اللَّه الی اللَّه و احبّ بلاد اللَّه الیّ. و لو ان المشرکین لم یخرجونی لم اخرج منک، فانزل اللَّه هذه الایة: أَ فَمَنْ کانَ عَلی‌ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ، ای علی یقین من دینه و قیل علی حجة و بیان و برهان و عقل. قیل هو محمد (ص) و البینة القرآن و قیل هم المؤمنون و البینة معجزة النبی (ص)، کَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ، زین له الشیطان و سوّلت له نفسه وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ بعبادة الاوثان و هم ابو جهل و المشرکون.

مَثَلُ الْجَنَّةِ، ای صفة الجنة، الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ، فی قوله: إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ، و المتقون امّة محمد (ص)، فِیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ، یعنی غیر آجن منتن. قرأ ابن کثیر: اسن بالقصر و الباقون بالمد و هما لغتان یقال اسن الماء یاسن اسنا و اجن یاجن، اجنا و اسن یاسن اسونا و اجن یاجن اجوّنا اذا تغیّر و انتن، وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ، الی حموضة و غیرها مما یعتری الالبان فی الدنیا لانه لم یخرج من ضرع، وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ، لذیذ طعمها یقال شراب لذّ و لذّة و لذیذ و یحتمل ان یکون مصدرا و تقدیره من خمر ذات لذة للشاربین. تطرب و لا تسکر و لا تصدع و لیست بحامض و لا مرّ و لا منتن لانها لم تعصر بالایدی و الارجل، وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی، من الشمع و الرغدة و الکدر لانه لم یخرج من بطن النّحل.

روی ابو هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): سیحان و جیحان و الفرات و النیل کل من انهار الجنة و قال کعب الاحبار: نهر دجلة نهر ماء اهل الجنة و نهر الفرات نهر لبنهم و نهر مصر نهر خمرهم و نهر سیحان نهر عسلهم و هذه الانهار الاربعة تخرج من نهر الکوثر، وَ لَهُمْ فِیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ، مما یعرف و مما لا یعرف، وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ، ستر الذنوب و ترک العتاب و التذکیر. و فیه کمال لذّاتهم، کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِی النَّارِ، ای من کان فی هذا النعیم، کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِی النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِیماً، شدید الحرّ اذا ادنی منهم شوی وجوههم و وقعت فروة رؤسهم فاذا اشربوا، قطع امعاءهم فخرجت من ادبارهم و الامعاء جمیع ما فی البطن من الحوایا واحدها معاء.

وَ مِنْهُمْ، ای من المنافقین، مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ، ای الی خطبتک یوم الجمعة و قد یکون فیها عیب المنافقین و هم عبد اللَّه بن ابیّ بن سلول و رفاعة بن زید و مالک بن جعشم و عمرو بن الحرث و اصحابهم کانوا یحضرون مجالس النبی و الجمعات و یستمعون کلامه و لا یعونه کما یعیه المسلم حَتَّی إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِکَ قالُوا لِلَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ، من الصحابة قیل هو ابن عباس و ابن مسعود و ابو الدرداء قالوا ای شی‌ء قال محمد الآن و سؤالهم هذا استهزاء و اعلام انهم لم یلتفتوا الی ما قاله. قوله: آنِفاً، ای فی ساعتنا هذه و الآنف اقرب حین منک و سمی انف الرجل لانه اقرب جسده منک و ایتنف الکلام ایتنافا اذا ابتدأ به و استأنف الامر، اذا استقبل اوّله.

أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ فلم یؤمنوا، وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ فی الکفر و النفاق.

وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا یعنی المؤمنین، زادَهُمْ، ما قال الرسول، هُدیً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ. وفّقهم للعمل بما امر به و هو التقوی و قال سعید بن جبیر: آتاهم ثواب تقواهم.

فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً، روی ابو هریرة قال: قال النبی: ما ینتظر احدکم الا غنی مطغیا، او فقرا منسیا، او مرضا مفسدا، او هر ما مقتدا او موتا مجهزا، او الدجال و الدجال شر غایب ینتظر، او الساعة و الساعة هی ادهی و امرّ قوله: فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها ای اماراتها و علاماتها من انشقاق القمر و غیره و کان النبی (ص) من اشراط الساعة فانه‌ قال بعثت و الساعة هاتین و اشار بالسبابة و الوسطی‌ و لانه (ص) آخر الانبیاء و امّته آخر الامم و قال انس سمعت رسول اللَّه (ص) یقول: ان من اشراط الساعة ان یرفع العلم و یکثر الجهل و یکثر الزنا و یکثر شرب الخمر و یقلّ الرجال و یکثر النساء حتی یکون لخمسین امراة القیم الواحد.

و قال النبی (ص) لاعرابی سأله عن الساعة قال: اذا اضیعت الامارة فانتظر الساعة قال: کیف اضاعتها قال اذا و سدّ الامر الی غیر اهله فانتظر الساعة، فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ، فمن این لهم التذکر و الاتعاظ و التوبة اذا جاءتهم الساعة. هذا کقوله: یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّی لَهُ الذِّکْری‌ و قیل الذکری دعاؤهم باسمائهم فی القیمة تبشیرا و تخویفا، عن انس قال: قال النبی (ص)، احسنوا اسماءکم فانکم تدعون یوم القیمة یا فلان قم الی نورک یا فلان قم فلا نور لک.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این سورة دو هزار و سیصد و چهل و نه حرف است و پانصد و سی و نه کلمت و سی و هشت آیت. خلافست میان علماء تفسیر که این سورة مکی است یا مدنی.
هوش مصنوعی: این سوره شامل دو هزار و سیصد و چهل و نه حرف، پانصد و سی و نه کلمه و سی و هشت آیه است. درباره اینکه این سوره مکی است یا مدنی، بین علمای تفسیر اختلاف نظر وجود دارد.
سدّی و ضحاک گفتندی مکی است، مجاهد گفت مدنی است. ابن عباس گفت و قتاده مدنی است مگر یک آیت: وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ هِیَ أَشَدُّ قُوَّةً. میگویند این آیت آن روز فرو آمد که از مکه بیرون آمد بهجرت، رسول خدا (ص) با مکه مینگریست و اندوه مفارقت وطن در دل وی اثر میکرد، تا رب العزة تسلی دل وی را این آیت فرستاد. و در این سوره دو آیت منسوخ است: یکی فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ الی قوله: فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً این منسوخ است بآن آیت که در سورة الانفالست گفت: فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ.
هوش مصنوعی: سدّی و ضحاک معتقدند که این سوره به زمان مکی تعلق دارد، اما مجاهد می‌گوید که مدنی است. ابن عباس و قتاده نیز آن را مدنی می‌دانند به جز یک آیه: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ هِیَ أَشَدُّ قُوَّةً». گفته می‌شود این آیه در زمانی نازل شده که رسول خدا (ص) از مکه هجرت کرده و به مکه می‌نگریست و اندوه وداع با وطن در دلش احساس می‌شد، تا اینکه خداوند این آیه را به عنوان تسلی برای دل او نازل کرد. در این سوره دو آیه منسوخ وجود دارد: یکی «فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ» تا «فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً» که این آیه با آیه‌ای دیگر در سوره انفال منسوخ شده است که می‌گوید: «فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ».
آیت دیگر: وَ لا یَسْئَلْکُمْ أَمْوالَکُمْ، منسوخ است بقوله: إِنْ یَسْئَلْکُمُوها فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُوا وَ یُخْرِجْ أَضْغانَکُمْ، و در فضیلت سورة، ابی کعب گفت: قال رسول اللَّه (ص) من قرأ سورة محمد کان حقا علی اللَّه ان یسقیه من انهار الجنة.
هوش مصنوعی: آیه‌ای دیگر: «و از شما اموال‌تان را نخواهد»، که با جمله «اگر از شما چیزی بخواهد، شما بخیل می‌شوید و کینه‌هایتان بیرون می‌آید» نسخ شده است. و در مورد فضیلت سوره‌ای، ابی کعب نقل کرده که پیامبر (ص) فرمود: کسی که سوره محمد را بخواند، حق بر خداست که او را از نهرهای بهشت سیراب کند.
قوله: الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ. ای امتنعوا عن الایمان صدودا و صدوا الناس عن الایمان صدا، أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ ای ابطلها فلم یقبلها.
هوش مصنوعی: کسانی که کفر ورزیدند و مردم را از راه خدا بازداشتند، در حقیقت از ایمان بازماندند و دیگران را نیز از ایمان محروم کردند. اعمال آن‌ها باطل و بی‌ارزش شده است و هیچ‌کدام از آن‌ها مورد قبول واقع نمی‌شوند.
این آیت در شأن قومی مشرکان فرود آمد که در کفر خویش صله رحم بپای داشتند و عمارت مسجد حرام میکردند و مردمان را طعام میدادند. رب العالمین آن عملهای ایشان باطل کرد که هیچ نپذیرفت و ثواب آن ضایع. زیرا که خود از راه هدی برگشتند و دیگران را نیز از ایمان برمیگردانیدند.
هوش مصنوعی: این آیه در مورد گروهی از مشرکان نازل شده است که با وجود کفرشان، به صله رحم و ساختن مسجد الحرام می‌پرداختند و به مردم غذا می‌دادند. اما خداوند اعمال آن‌ها را بی‌ارزش دانست و پاداش آن‌ها را از بین برد، زیرا آن‌ها خودشان از راه هدایت دور شده بودند و دیگران را هم به سمت کفر می‌بردند.
ابن عباس گفت در شأن مطعمان روز بدر فرود آمد، دوازده مرد بودند: بو جهل و عتبة و شیبه و ولید بن عتبة و عقبة بن ابی معیط و امیة بن خلف و منبه و نبیه و حکیم بن حزام و زمعة بن الاسود و الحارث ابن عامر بن نوفل و ابو البختری. این دوازده مرد، ورزیدن کفر، بر عداوت رسول (ص) هزینه میکردند و طعام میدادند و پیوسته در راهها رصد داشتند تا مردم را از رسول خدا و اسلام باز میداشتند و بکفر میفرمودند.
هوش مصنوعی: ابن عباس بیان می‌کند که در واقعه بدر، دوازده نفر مأموریت داشتند که شامل افرادی مانند ابوجهل، عتبه، شیبه و دیگران بودند. این دوازده نفر از مخالفان سرسخت پیامبر (ص) بودند و به ترویج کفر و دشمنی با اسلام می‌پرداختند. آن‌ها تلاش می‌کردند تا مردم را از پیوستن به پیامبر و دین اسلام بازدارند و به کفر وادار کنند.
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، مهاجران و انصاراند، مهاجران هجرت کردند با رسول و خان و مان خود بگذاشتند بر دوستی خدا و رسول و انصار با مهاجران مواسات کردند و ایشان را در آنچه داشتند بر خود میگزیدند، آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی‌ مُحَمَّدٍ یعنی القرآن وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ، لانه ناسخ لسائر الکتب و الناسخ حق، و قیل هو یعود الی محمد (ص) و قیل یعود الی ایمانهم، کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ، ای اللَّه کفّر عنهم سیّئاتهم غفرها لهم و سترها علیهم، وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ ای حالهم و شأنهم فی دینهم و دنیاهم، و البال لا یثنی و لا یجمع، قال ابن عباس عصمهم ایام حیاتهم یعنی ان هذا الاصلاح یعود الی اصلاح اعمالهم حتی لا یعصوا و قیل البال القلب و انشدوا:
هوش مصنوعی: افرادی که ایمان آورده و کارهای نیک کرده‌اند، گروه مهاجران و انصار هستند. مهاجران با پیامبر هجرت کردند و خانه و کاشانه‌ی خود را برای دوستی با خدا و رسول ترک کردند. انصار نیز با مهاجران همدلی کردند و آنچه داشتند را به آن‌ها بخشیدند. آن‌ها به چیزی که بر پیامبر محمد نازل شده، یعنی قرآن که حق از جانب پروردگارشان است، ایمان آوردند. زیرا قرآن نسخ‌کننده‌ی سایر کتاب‌ها است و خود حق است. گفته شده است که این ایمان به پیامبر برمی‌گردد و یا به ایمان خود آن‌ها. خداوند گناهانشان را بخشیده و برای آن‌ها پرده‌پوشی کرده و حال و وضعشان را در دین و زندگی بهتر کرده است. این به معنای اصلاح اعمال آن‌هاست به‌گونه‌ای که دیگر مرتکب گناه نشوند. همچنین، گفته شده که "بال" به قلب انسان برمی‌گردد.
لو کنت من بالک لم تنسنی
لکننی لم اک فی بالکا
هوش مصنوعی: اگر فکر تو را به خود مشغول کرده بودم، فراموشم نمی‌کردی، اما من هرگز در افکار تو نبوده‌ام.
ذلِکَ اشارة الی الاضلال و الاصلاح، بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یعنی بسبب انّ الذین کفروا، اتَّبَعُوا الْباطِلَ، و هو الشرک «و» بسبب أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ، و هو القرآن، کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُمْ ای هکذا یبیّن اللَّه لامّة محمد (ص) امثال من کان قبلهم و هلاکهم و قیل یبیّن اللَّه امثال حسنات المؤمنین و سیئات الکافرین.
هوش مصنوعی: این متن به مقایسه‌ای بین کافران و مؤمنان اشاره دارد. کسانی که کافرند، به دلیل پیروی از باطل و شرک، در ضلالت هستند. در مقابل، مؤمنانی که به حق و قرآن از سوی پروردگار خود ایمان آورده‌اند، در راه اصلاح قرار دارند. این گونه، خداوند برای مردم مثال‌هایی می‌زند تا به آنان درک بیشتری از وضعیت گذشته و حال خود بدهد، همچنین می‌تواند به بررسی اعمال نیک مؤمنان و گناهان کافران نیز بپردازد.
فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ، نصب علی الاغراء، ای فاضربوا رقابهم و هذا کنایة عن القتل بالسلاح، حَتَّی إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ، ای بالغتم فی القتل و قهرتموهم، فَشُدُّوا الْوَثاقَ، یعنی فی الاسر، شدّ و هم بالحبال و السیور المحکمة الوثیقة حتی لا یقتلوا منکم و الاسر یکون بعد المبالغة فی القتل، کما قال تعالی: ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْری‌ حَتَّی یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً، یعنی بعد ان تاسروهم فامّا ان تمنّوا علیهم منّا باطلاقهم من غیر عوض و اما ان تفادوهم فداء. علماء دین در حکم این آیت مختلف‌اند. قول قتاده و سدّی و ضحاک و ابن جریح آنست که این آیت منسوخ است و ناسخ آن، آیات قتل است که رب العزة میگوید: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ و این مذهب اوزاعی است و اصحاب رأی، گفتند بحکم این آیات چون کافر در دست مسلمان افتاد باسیری، منّ و فدا بروی روا نیست و جز قتل وی روی نیست، اما ابن عمر و حسن و عطا و بیشترین صحابه میگویند که: این آیت محکم است و منسوخ نیست و حکم آن ثابت است و مذهب شافعی و احمد و سفیان ثوری و اسحاق اینست که گفتند: مرد بالغ عاقل کافر که اسیر افتاد در دست مسلمانان امام در حق او مخیّر است، اگر خواهد او را بکشد و گر خواهد برده گیرد و گر خواهد منت بر وی نهد و بی‌عوض و بی‌فدا او را رها کند و گر خواهد او را بمال باز فروشد یا باسیران مسلمان که در دست کافران باشند باز فروشد، یک اسیر کافر، بدو اسیر مسلمان. ابن عباس گفت: آیت منّ و فداء آن گه فرو آمد که مسلمانان انبوه گشتند و کار اسلام و سلطان دین قوی گشت و این حکم ثابت بود در روزگار رسول (ص) و در روزگار خلفاء راشدین. و خبر درست است که ثمامة ابن اثال از بنی حنیفه اسیر گرفتند یاران رسول، و او را در ستون مسجد بستند. رسول خدا (ص) بنزدیک وی شد گفت: ما عندک یا ثمامة نزدیک تو چیست یا ثمامة یعنی سر چه داری و چه خواهی کرد و رسول خدا از وی تعرف اسلام میکرد. و ثمامة گفت: یا محمد ان تقتلنی تقتل ذا دم و ان تنعم، تنعم علی شاکر و ان کنت ترید المال فسل منه ما شئت.
هوش مصنوعی: اگر شما با کسانی که کافر هستند مواجه شدید، باید گردن آن‌ها را بزنید، که این به معنای کشتن با سلاح است. سپس اگر در کشتن آن‌ها موفق شدید و بر آن‌ها تسلط پیدا کردید، باید آنها را به اسارت بگیرید و با طناب و زنجیر محکم ببندید تا نتوانند از شما آسیب برسانند. این اسارت بعد از کشتن افراد به حداکثر مقدار می‌رسد. در اینجا مطرح شده که بعد از اسارت، می‌توانید یا به آنها لطف کنید و آن‌ها را بدون عوض آزاد کنید یا اینکه فدای آن‌ها کنید. علمای دین در مورد این آیه نظرات متفاوتی دارند. برخی می‌گویند این آیه نسخ شده و آیات دیگری جایگزین آن شده‌اند که به قتل اشاره دارند. اما برخی دیگر اعتقاد دارند که این آیه معتبر باقی مانده و حکم آن همچنان ثابت است. به گفته برخی از علمای دیگر، اگر یک کافر بالغ و عاقل به اسارت مسلمانان افتاد، امام می‌تواند بین کشتن او، برده کردنش یا آزاد کردنش بدون عوض تصمیم بگیرد. ابن عباس هم بیان کرده که آیات مربوط به لطف و فدای اسیران زمانی نازل شد که مسلمانان تعدادشان بیشتر شد و قدرت اسلام و پادشاهی آن قوی‌تر شد. یک واقعه تاریخی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه پیامبر اسلام با یکی از اسیران کافر گفتگو کرد و او را ترغیب به پذیرفتن اسلام کرد.
یا محمد اگر بکشی خونیی را کشته باشی و اگر انعام کنی و منّت نهی، بر شاکری سپاس دار منت نهاده باشی و اگر مال خواهی چندان که خواهی هست. رسول او را هم چنان فرا گذاشت تا دیگر روز باز آمد و همان سؤال کرد و همان جواب شنید.
هوش مصنوعی: ای محمد، اگر کسی را بکشی، گویی خون یک نفر را ریخته‌ای. اما اگر احسان کنی و منت نگذاری، در حقیقت به کسی که شکرگزار است، لطف کرده‌ای. همچنین اگر بخواهی، اموال به اندازه‌ای که می‌خواهی در دسترس است. پیامبر نیز به همین ترتیب ادامه داد و روز بعد دوباره آمد و همان سؤال را پرسید و همان پاسخ را دریافت کرد.
سوم روز باز آمد و همان سؤال و همان جواب رفت. آن گه رسول خدا منت نهاد و او را رها کرد، گفت: اطلقوا ثمامة، از بند اسر، او را بگشائید و رها کنید. ثمامة در آن حال رفت و غسلی برآورد و بمسجد باز آمد و گفت: اشهد ان لا اله الا اللَّه و ان محمدا رسول اللَّه. آن گه گفت یا محمد و اللَّه که از نخست هیچ کس بمن از تو دشمن‌تر نبود و اکنون در روی زمین هیچ کس بمن از تو دوست‌تر نیست و اللَّه که بمن هیچ دین دشمن‌تر از دین تو نبود و اکنون هیچ دین بمن دوست‌تر از دین تو نیست و اللَّه که بمن هیچ بقعت بغیض‌تر از بقعت تو نبود و اکنون هیچ بقعت بدل من شیرین‌تر و عزیزتر از بقعت تو نیست.
هوش مصنوعی: در روز سوم، او دوباره به نزد پیامبر آمد و همان سؤال و جواب قبلی مطرح شد. پس از آن، پیامبر او را آزاد کرد و گفت: «ثمامه را رها کنید». ثمامه به این ترتیب رفت و وضو گرفت و به مسجد برگشت و شهادتین را به زبان آورد. سپس خطاب به پیامبر گفت: «ای محمد، به خدا قسم که از ابتدا هیچ‌کس برای من از تو دشمن‌تر نبود و اکنون هیچ‌کس در روی زمین برای من از تو دوست‌تر نیست. به خدا قسم که هیچ دینی برای من از دین تو دشمن‌تر نبود و اکنون هیچ دینی برای من از دین تو دوست‌تر نیست. همچنین هیچ مکانی برای من از این مکان که تو در آن هستی بغض‌تر نبود، اما اکنون هیچ مکانی برای من شیرین‌تر و عزیزتر از مکان تو نیست».
و عن عمران بن حصین قال: اسر اصحاب رسول اللَّه (ص) رجلا من بنی عقیل فاوثقوه و کانت ثقیف قد اسرت رجلین من اصحاب النبی (ص) ففداه رسول اللَّه (ص) بالرجلین الّذین اسرتهما ثقیف. قوله: حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها ای اثقالها و احمالها یعنی حتی تضع اهل الحرب السلاح فیمسکوا عن الحرب و اصل الوزر ما یحمله الانسان فسمّی الاسلحة اوزارا لانها تحمل و قیل الحرب هم المحاربون کالشرب و الرکب و قیل الاوزار الآثام و معناه حتی یضع المحاربون آثامها، بان یتوبوا من کفرهم، فیؤمنوا باللّه و رسوله. و قیل حتّی تضع حربکم و قتالکم اوزار المشرکین و قبائح اعمالهم بان یسلموا.
هوش مصنوعی: عمران بن حصین می‌گوید: هنگامی که صحابه پیامبر (ص) یکی از اعضای قبیله بنی عقیل را اسیر کردند، او را محکم بستند. در همین حین، قبیله ثقيف نیز دو نفر از همراهان پیامبر (ص) را به اسارت گرفته بودند. پیامبر (ص) برای آزادی آن دو نفر، آن مرد را که در دست صحابه‌اش بود، فدای آنان کرد. منظور از عبارت "تا زمانی که جنگ اوزار خود را بگذارد" این است که وقتی جنگ‌جویان سلاح‌های خود را کنار بگذارند و از جنگ دست بردارند. "وزر" به معنای بار یا وسیله‌ای است که فرد حمل می‌کند. سلاح‌ها به این دلیل "اوزار" نامیده می‌شوند که حمل می‌شوند. برخی می‌گویند که منظور از "اوزار" گناهان است، یعنی تا زمانی که جنگ‌جویان از گناهان خود توبه کنند و به خدا و پیامبر ایمان بیاورند. همچنین گفته شده است که این عبارت به معنای آن است که جنگ و نبرد شما، بار گناهان مشرکان و زشت‌کاری‌های آنان را کنار بگذارد، به گونه‌ای که آنان اسلام را بپذیرند.
قال مجاهد و سعید و قتاده حتی تنقطع الحرب و لا یکون فی الارض مشرک و هذا یکون زمان نزول عیسی بن مریم و الجهاد لا ینقطع ما دام فی الارض مشرک و معنی الایة: اثخنوا المشرکین بالقتل و الاسر حتی یدخل اهل الملک کلها فی الاسلام و یکون الدین کلّه للَّه فلا یکون بعده جهاد و لا قتال و ذلک عند نزول عیسی بن مریم (ع).
هوش مصنوعی: برخی از مفسران مانند مجاهد، سعید و قتاده بر این باورند که جنگ و جهاد تا زمانی که در زمین مشرکی وجود داشته باشد، ادامه خواهد داشت. اما زمانی که عیسی بن مریم (ع) نازل شود، جنگ متوقف خواهد شد و دیگر مشرکی باقی نخواهد ماند. در این زمان، تمام افراد باید به دین اسلام درآیند و دین فقط برای خداوند خواهد بود. بنابراین، از آن زمان به بعد، جهاد و جنگی وجود نخواهد داشت.
و جاء فی الحدیث عن النبی (ص): الجهاد ماض منذ بعثنی اللَّه الی ان یقاتل آخر امتی الدّجال، و قال (ص): یوشک من عاش منکم ان یلقی عیسی اماما هادیا و حکما عدلا یکسر الصلیب و یقتل الخنزیر، و تضع الحرب اوزارها حتی تدخل کلمة الاخلاص کلّ بیت من و بر او مدر بعز عزیز او ذل دلیل و یبتزّ قریشا الا مارة بان ینزعها عنهم.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: جهاد از زمانی که خداوند مرا به رسالت فرستاد ادامه دارد تا زمانی که آخرین امتی که به این دنیا می‌آید، با دجال مبارزه کند. ایشان همچنین اشاره کردند که به زودی افرادی از شما خواهند بود که حضرت عیسی (ع) را به عنوان امامی راهنما و حکمی عادل ملاقات خواهند کرد. او صلیب‌ها را شکسته و خوک‌ها را می‌کشد و جنگ‌ها به پایان می‌رسند، به‌طوری که کلمه ایمان در هر خانه‌ای، اعم از پر ثروت یا بی‌چیز، جا پیدا می‌کند. و قریش نیز تحت فشار قرار خواهد گرفت تا این موهبت را از دست ندهد.
ابتزّ أی سلب.
هوش مصنوعی: ابتزاز به معنی گرفتن چیزی از کسی به زور یا تهدید است. این عمل معمولاً با هدف کسب منفعت شخصی یا مالی انجام می‌شود و نوعی سوءاستفاده از قدرت یا موقعیت است.
قوله: «ذلک» ای الحکم فیهم ذلک، فهو مبتداء و خبر، وَ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ فاهلکهم بغیر قتال، وَ لکِنْ، امر بالقتال، لِیَبْلُوَا بَعْضَکُمْ بِبَعْضٍ‌، یمتحنکم بمقاتلة الکفار لیظهر المحق من المبطل و یصیر من قتل من المؤمنین الی الثواب و من قتل من الکافرین الی العذاب، وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، قرأ ابو عمرو و یعقوب و حفص: قتلوا بضم الکاف و کسر التاء بالتخفیف، یعنی الشهداء و قرأ الآخرون قاتلوا بالالف من المقاتلة و هم المجاهدون، فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ خلاف الکفّار.
هوش مصنوعی: در اینجا، منظور از "ذلک" به حکم درباره آنها است که به عنوان موضوع و خبر بیان شده است. اگر خدا می‌خواست، می‌توانست بدون جنگ از آنها انتقام بگیرد و آنها را نابود کند، اما دستور به جنگ داده شده است تا شما را به یکدیگر آزمایش کند. این امتحان از طریق مبارزه با کفار است تا حق از باطل جدا شود و کسانی که در این راه کشته می‌شوند به پاداشی بزرگ برسند و قاتلان کفار به عذاب دچار شوند. درباره کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند، برخی خوانندگان کلمه "قتلوا" را با ضم کاف و کسر تاء خوانده‌اند که به معنی شهداست و دیگران آن را با الف خوانده‌اند که به مجاهدان اشاره دارد. در نهایت، خداوند اعمال آنها را از کفار گمراه نمی‌کند.
قال قتاده: نزلت هذه الایة یوم احد و قد فشت فی المسلمین الجراحات و القتل، سَیَهْدِیهِمْ ایام حیاتهم فی الدنیا الی ارشد الامور و فی الآخرة الی الدرجات وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ ای یرضی خصمائهم و یقبل اعمالهم. و قیل سَیَهْدِیهِمْ الی جواب المنکر و النکیر فی القبر، وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ حالهم فی النعیم و کرّر لان الأول سبب للنعیم و الثانی نفس النعیم، یصلح بالهم ای قلوبهم باخراج الغلّ منها.
هوش مصنوعی: قتاده می‌گوید: این آیه در روز احد نازل شد، زمانی که مسلمانان با جراحات و کشته‌ها مواجه بودند. خداوند در دنیا به آنها هدایت می‌دهد تا به بهترین امور دست یابند و در آخرت هم به درجات بالا برساند و حال آنها را بهبود می‌بخشد، یعنی با پذیرش دعاهایشان و قبول اعمالشان، در مقابل دشمنانی که دارند، آرامش می‌دهد. همچنین گفته شده که خداوند آنها را در قبر به پاسخگویی برزخ هدایت می‌کند و حالشان را در نعمت‌ها اصلاح می‌سازد. چون اصلاح حال در دنیا مقدمه‌ای برای نعمت‌ها در آخرت است، اصلاح حال به معنای خروج کینه‌ها و آرامش قلبی آنها نیز مطرح شده است.
وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ، ای بیّن لهم منازلهم فی الجنة، حتی یهتدوا الی مساکنهم کانّهم سکّانها منذ خلقوا فیکون المؤمن اهدی الی درجته و خدمه منه الی منزله و اهله فی الدنیا. هذا قول اکثر المفسرین و قیل عرّفها لهم ای عرّف ان طریق الوصول الیها الحسنات و روی عطاء عن ابن عباس، عرفها لهم، ای طیّبها لهم من العرف و هو الریح الطیبة و طعام معرّف ای مطیّب.
هوش مصنوعی: و آن‌ها را وارد بهشت می‌کند که آن را برایشان توصیف کرده است، یعنی مکان‌های خود را در بهشت برایشان مشخص می‌کند تا به مسکن‌های خود رهنمون شوند، گویی که از زمان خلقت ساکن آنجا بوده‌اند. بنابراین مومنان به درجات خود هدایت می‌شوند و به منزله و خانواده‌شان در دنیا نزدیک‌تر می‌شوند. این نظر بیشتر مفسران است و برخی گفته‌اند که این روایت به این معنی است که مشخص کرده است که مسیر رسیدن به آنجا، انجام کارهای نیک است. عطاء از ابن عباس نقل کرده که این یعنی آن را برایشان خوشبو کرده است، چون "عرف" به معنای بوی خوش و غذای خوشمزه است.
روی عن اسماعیل بن رافع عن انس بن مالک (رض) قال: قال رسول اللَّه (ص): بینما اهل الجنة علی خیول من یاقوت سروجها من ذهب و لحمها من ذهب، یتحدثون تحت ظل الشجرة کل ورقة منها یسبح اللَّه عز و جل و یحمده و یقدسه فبینما هم یتحدثون عن الدنیا اذ اتاهم آت عن ربهم عز و جل ان اجیبوا ربکم فینزلون عن خیولهم الی کثب من مسک ابیض افیح فیها منابر من ذهب و منابر من نور و منابر من لؤلؤ و منابر من یاقوت و منابر من فضة فیجلسون علیها فیقول الجبار جل جلاله و تقدست اسماؤه مرحبا بخلقی و زواری و اهل طاعتی، اطعموهم فیطعمونهم طعاما ما طعموا قبله مثله فی الجنة قط، ثم یقول جل جلاله مرحبا بخلقی و زواری، و اهل طاعتی البسوهم فیلبسونهم ثیابا ما لبسوا مثلها قط فی الجنة، ثم یقول تبارک و تعالی مرحبا بخلقی و زواری و اهل طاعتی اکلوا و شربوا و البسوا و عطروا، حق لی ان اتجلی لهم فینظرون الی وجهه عز و جل فیتجلی لهم تبارک و تعالی فیقعون له سجدا فیقول عبادی ارفعوا رؤسکم فلیس هذا موضع عبادة فیرفعون رؤسهم و یرکبون خیولهم فیبعث اللَّه عز و جل علیهم سحابة تمطرهم مسکا ابیض ثم یبعث اللَّه عز و جل علیهم ریحا تدعی المثیرة فتدخل ثیابهم المسک الأبیض فاذا رجعوا الی ازواجهم من الحور العین قلن یا ولی اللَّه الا نسمعک شیئا لیس من مزامیر الشیطان فیسمعنه من حمد اللَّه عز و جل و تقدیسه و تهلیله شیئا ما دخل اذنیه قط، ثم ینظر الی واحدة لم یکن یراها فی منزله فیقول من انت فتقول انا المزید زادنیک ربی عز و جل.
هوش مصنوعی: روایتی از انس بن مالک (رض) نقل شده که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: در حالی که اهل بهشت بر اسب‌هایی از یاقوت نشسته‌اند که زین‌هایشان از طلا و بدن‌هایشان نیز از طلاست، در سایه درختی گفتگو می‌کنند. هر برگ این درخت به تسبیح و حمد و تقدیس خدا مشغول است. در حینی که آنها درباره دنیا صحبت می‌کنند، صدایی از سمت پروردگارشان به گوششان می‌رسد که فرمان می‌دهد به سوی خداوندشان بروند. پس آنها از اسب‌هایشان پیاده می‌شوند و به مکانی از مشک سفید می‌روند که در آن منابر طلایی، نوری و مرواریدی وجود دارد. در آن جا به نشستن می‌پردازند و خداوند با جلال و عظمتش می‌فرماید: "خوش آمدید به بندگان و زائران من، و اهل طاعت من." سپس به آنها غذاهایی می‌دهد که هیچ‌گاه مانند آن را در بهشت نچشیده‌اند. بار دیگر خداوند می‌فرماید: "خوش آمدید، لباس‌های نیکو به آنها بدهید" و آنها لباس‌هایی می‌پوشند که هرگز مانند آن را در بهشت ندیده‌اند. سپس خداوند می‌فرماید: "بخورید، بنوشید، بپوشید و معطر شوید، حق من است که به آنها تجلی کنم تا به وجه من نظر بیفکنند." در این لحظه خداوند خود را به آنها نمایان می‌کند و آنها در مقابل او سجده می‌کنند. خداوند می‌فرماید: "ای بندگانم، سرهای خود را بالا کنید، اینجا مکان عبادت نیست." آنها سرهایشان را بالا می‌کنند و دوباره بر اسب‌هایشان سوار می‌شوند. سپس خداوند سحابی می‌فرستد که بر آنها مشک سفید ببارد و بعد از آن ، بادی می‌وزد که لباس‌هایشان را معطر می‌کند. وقتی آنها به سوی همسران حوری خود بر می‌گردند، حوری‌ها از آنها می‌پرسند که آیا صدایی را می‌شنوند که به زمره شیطان نمی‌باشد و آنها صدای حمد و تقدیس و تهلیل خدا را می‌شنوند که هیچ‌گاه مانند آن را نشنیده‌اند. سپس یکی از حوری‌ها را می‌بیند که قبلاً او را در منزلش ندیده است و می‌پرسد: "تو کیستی؟" او پاسخ می‌دهد: "من المزید هستم، که خداوند متعال به تو افزوده است."
قوله: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یعنی دینه و رسوله، یَنْصُرْکُمْ علی عدوکم وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ علی الصراط. و قال قتادة حق علی اللَّه ان ینصر من نصره لقوله: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ و ان یزید من شکره لقوله: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ، و ان یذکر من ذکره لقوله: فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ، و ان یوفی بعهدکم لقوله تعالی: أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ.
هوش مصنوعی: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر به خدا و پیامبرش کمک کنید، خدا نیز به شما کمک خواهد کرد و قدم‌های شما را در مسیر حق ثابت نگه می‌دارد. طبق گفته قتاده، بر خداوند حق است که کسانی را که به او کمک می‌کنند یاری کند و برای کسانی که شکرگزاری کنند، نعمت‌ها را افزایش دهد. همچنین، اگر او را یاد کنید، او نیز شما را یاد خواهد کرد و به عهدهایی که بسته‌اید وفا خواهد کرد.
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ، فی الدنیا بالقتل و فی العقبی بالتردّی فی النار ای عثارا لهم ضد الانتعاش و تثبیت الاقدام و قیل تعسا لهم ای بعدا لهم و شفاء و خیبة و المعنی اتعبهم اللَّه فتعسوا تعسا، وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ لانها کانت فی طاعة الشیطان.
هوش مصنوعی: کسانی که کافر شدند، برایشان نابودی و بدبختی است؛ در این دنیا به وسیله کشتن و در آخرت به خاطر سقوط در آتش دوزخ. این وضعیتی است معکوس برای پیشرفت و استواری. به عبارت دیگر، دوری از رحمت و فضل الهی، و نشانه‌ای از خستگی و ناکامی است. خداوند اعمال آن‌ها را گمراه کرده، زیرا آن اعمال در راستای اطاعت از شیطان انجام شده است.
ذلِکَ ای ذلک التعس و الاضلال، بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ استثقلوا القرآن، فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ فلم ینالوا بها خیرا. قال ابن عیسی انما کرّر لیکون کلّما ذکروا وصل ذکرهم بالذم و التحقیر و الاخبار بسوء الحال ثم خوّف الکفار.
هوش مصنوعی: این متن به موضوعی می‌پردازد که افراد به دلیل نفرت از چیزی که خدا نازل کرده است، به سرنوشت بدی دچار می‌شوند. آنها به قرآن که پیام الهی است، بی‌اعتنایی کرده و این باعث می‌شود که اعمالشان بی‌ثمر باشد و نتوانند از آنها چیزی خوب به دست آورند. همچنین اشاره می‌شود که هدف از تکرار این موضوع در ذکر آن، این است که هر بار که به یادشان بیفتند، به همراه آن یادآوری، به تحقیر و نکوهش آنها نیز پرداخته شود و همچنین خوفی بر کافران و مخالفان قرار گیرد.
فقال تعالی: أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ای اهلکهم، وَ لِلْکافِرِینَ أَمْثالُها ای لمشرکی قریش امثال تلک العقوبات ان لم یؤمنوا، هذا کقوله: أَ لَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ.
هوش مصنوعی: آیا در زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند که سرنوشت مردمی که پیش از آن‌ها بودند چگونه بود؟ خداوند آن‌ها را هلاک کرد. و برای کافران نیز مجازات‌هایی مشابه آن خواهد بود، اگر ایمان نیاورند. این به مانند آن است که گفته شده: آیا ما پیشینیان را هلاک نکردیم و سپس آخرین‌ها را پیروز کردیم؟
ذلِکَ، ای ذلک الذی ذکرت من نصر المؤمنین و تعس الکافرین، بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا، ولیّهم و ناصرهم، وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی‌ لَهُمْ ای لا ناصر لهم.
هوش مصنوعی: این، همان چیزی است که درباره پیروزی مؤمنان و شکست کافران ذکر کردی؛ زیرا خداوند حامی و یاری‌دهنده مؤمنان است و برای آنان ولی و سرپرست است. اما کافران هیچ یار و حامی ندارند.
قال المبرد: اللَّه مولی العبد من ثلاثة اوجه: الاختراع و ملک التصرف فیه و هو غیر الاختراع و النصرة و الولایة، فهو جل جلاله ولی المؤمنین و الکافرین من جهة الاختراع و التصرف فیهم. و مولی المؤمنین خاصة من جهة النصرة و الولایة. ثم ذکر مآل الفریقین فقال: إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ، وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ فی الدنیا، وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ، لیس لهم همة الا بطونهم و فروجهم و هم لاهون ساهون عما فی غد و قیل من کانت همته ما یأکل، فقیمته ما یخرج منه. و قیل المؤمن فی الدنیا یتزودوا المنافق یتزین و الکافر یتمتع.
هوش مصنوعی: مبرد می‌گوید که خداوند به سه شکل ولی و سرپرست بنده است: اول، در خلق و ایجاد او؛ دوم، در مالکیت و تصرف در او؛ و سوم، در یاری و کمک به او. خداوند به مؤمنان و کافران در زمینه ایجاد و تصرف سرپرستی می‌کند، اما فقط مؤمنان را در زمینه یاری و حمایت خود دارد. او سپس به پیامد هر دو گروه اشاره می‌کند و می‌گوید: خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال نیک انجام داده‌اند، وارد بهشت‌هایی می‌کند که نهرها زیر آنها جاری است، ولی کافران در دنیا بهره‌مند می‌شوند و همانند دام‌ها می‌خورند. آنها تنها به شکم و خواسته‌های جسمانی خود مشغول هستند و از آنچه در آینده برایشان رخ می‌دهد غافل‌اند. گفته شده که کسی که فقط به فکر خوراک خود باشد، به اندازه‌ای که از او خارج می‌شود، ارزش دارد. همچنین گفته شده که مؤمن در دنیا توشه برمی‌دارد، منافق به زیورآلات می‌پردازد و کافر تنها از لذات دنیوی بهره‌مند می‌شود.
و قیل الاکل علی وجهین: اکل للشهوة و المصلحة و هو اکل العاقل و اکل للشهوة فقط و هو اکل الانعام و البهائم و قیل شبّههم بالانعام لاکلهم بالشره و النهم و لجهلهم عاقبة امرهم و ما یجب علیهم معرفته و لترکهم الاستدلال بالآیات، وَ النَّارُ مَثْویً لَهُمْ یجوز ان یکون المثوی فی محل الرفع بالخبر و یجوز ان یکون فی محل النصب بالحال و لهم الخبر.
هوش مصنوعی: مصرف غذا به دو صورت تقسیم می‌شود: یکی به صرف لذت و منفعت که مربوط به خوردن عاقلانه است و دیگری صرفاً برای لذت که به خوردن حیوانات و چهارپایان مربوط می‌شود. در اینجا، تشبیه آنها به چهارپایان به خاطر پرخوری و حرص آنهاست و همچنین به دلیل نداشتن آگاهی از عواقب کارهایشان و از آنچه که باید بدانند. آنها از استدلال به آیات نیز غفلت دارند. عذاب آنها در آتش در نظر گرفته شده که ممکن است به صورت خبر در محل رفع باشد یا در حالت نصب و با توجه به خبر.
وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ، ای کم من قریة یعنی اهل قریة، هِیَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْیَتِکَ الَّتِی أَخْرَجَتْکَ، یعنی مکة اخرجک منها اهلها، أَهْلَکْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ.
هوش مصنوعی: چندین روستا وجود دارد که ساکنانشان از روستای تو که تو را بیرون کردند، قوی‌تر بودند. اما ما آنها را نابود کردیم و هیچ حمایتی برایشان نبود.
قال ابن عباس: لما خرج رسول اللَّه من مکة الی الغار، التفت الی مکة و قال: انت احب بلاد اللَّه الی اللَّه و احبّ بلاد اللَّه الیّ. و لو ان المشرکین لم یخرجونی لم اخرج منک، فانزل اللَّه هذه الایة: أَ فَمَنْ کانَ عَلی‌ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ، ای علی یقین من دینه و قیل علی حجة و بیان و برهان و عقل. قیل هو محمد (ص) و البینة القرآن و قیل هم المؤمنون و البینة معجزة النبی (ص)، کَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ، زین له الشیطان و سوّلت له نفسه وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ بعبادة الاوثان و هم ابو جهل و المشرکون.
هوش مصنوعی: ابن عباس می‌گوید: وقتی پیامبر (ص) از مکه به غار مهاجرت کرد، به مکه نگاه کرد و گفت: «تو محبوب‌ترین سرزمین‌ها نزد خدا هستی و برای من هم محبوب‌ترین سرزمین‌ها محسوب می‌شوی. اگر مشرکین مرا از تو بیرون نمی‌کردند، هرگز از تو خارج نمی‌شدم.» سپس خداوند این آیه را نازل کرد: «آیا کسی که بر دلیلی از جانب پروردگارش است، مانند کسی است که زشت‌کاری‌اش برایش زینت داده شده است؟» برخی می‌گویند، این شخص محمد (ص) است و دلیل، قرآن است، و برخی دیگر مؤمنان را می‌دانند و معجزه پیامبر (ص) را دلیلی برای این امر می‌شناسند. در مقابل، کسانی که زشت‌کارهایشان برایشان جلوه‌گر شده، به تحریک شیطان و خواسته‌های نفسشان به عبادت بت‌ها روی آورده‌اند، مانند ابوجهل و دیگر مشرکان.
مَثَلُ الْجَنَّةِ، ای صفة الجنة، الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ، فی قوله: إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ، و المتقون امّة محمد (ص)، فِیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ، یعنی غیر آجن منتن. قرأ ابن کثیر: اسن بالقصر و الباقون بالمد و هما لغتان یقال اسن الماء یاسن اسنا و اجن یاجن، اجنا و اسن یاسن اسونا و اجن یاجن اجوّنا اذا تغیّر و انتن، وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ، الی حموضة و غیرها مما یعتری الالبان فی الدنیا لانه لم یخرج من ضرع، وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ، لذیذ طعمها یقال شراب لذّ و لذّة و لذیذ و یحتمل ان یکون مصدرا و تقدیره من خمر ذات لذة للشاربین. تطرب و لا تسکر و لا تصدع و لیست بحامض و لا مرّ و لا منتن لانها لم تعصر بالایدی و الارجل، وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی، من الشمع و الرغدة و الکدر لانه لم یخرج من بطن النّحل.
هوش مصنوعی: بهشت، وصفی است برای آنچه که به پرهیزکاران وعده داده شده است. خدای متعال در قرآن می‌فرماید: «خداوند کسانی را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، به باغ‌هایی وارد می‌کند.» پرهیزکاران متعلق به امت محمد (ص) هستند. در این بهشت، جوی‌هایی از آب زلال وجود دارد، یعنی آبی که نه چرکین و نه گندیده است. برخی از قرآن‌پژوهان مانند ابن‌کثیر این کلمه را به صورت کوتاه خوانده‌اند در حالی که دیگران به صورت کشیده. این دو شکل مختلف از زبان عربی است. همچنین، در این بهشت، جوی‌هایی از شیر وجود دارد که طعم آن تغییر نکرده است، به علت حموضت و دیگر تغییرات موجود در شیرهای دنیا به خاطر اینکه از پستان دوشیده نشده است. همچنین، جوی‌هایی از شرابی لذت‌بخش برای نوشیدنی‌ها وجود دارد که طعم خوشایندی دارد و نه تنها مست نمی‌کند بلکه طراوت‌بخش است و نه حالت تلخی و نه بویی نامطبوع دارد، زیرا با دست و پا فشرده نشده است. در نهایت، جوی‌هایی از عسل خالص وجود دارد که بدون هرگونه آلودگی و ناپاکی است، زیرا مستقیماً از دل زنبور عسل به دست آمده است.
روی ابو هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): سیحان و جیحان و الفرات و النیل کل من انهار الجنة و قال کعب الاحبار: نهر دجلة نهر ماء اهل الجنة و نهر الفرات نهر لبنهم و نهر مصر نهر خمرهم و نهر سیحان نهر عسلهم و هذه الانهار الاربعة تخرج من نهر الکوثر، وَ لَهُمْ فِیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ، مما یعرف و مما لا یعرف، وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ، ستر الذنوب و ترک العتاب و التذکیر. و فیه کمال لذّاتهم، کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِی النَّارِ، ای من کان فی هذا النعیم، کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِی النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِیماً، شدید الحرّ اذا ادنی منهم شوی وجوههم و وقعت فروة رؤسهم فاذا اشربوا، قطع امعاءهم فخرجت من ادبارهم و الامعاء جمیع ما فی البطن من الحوایا واحدها معاء.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: چهار رودخانه بهشت شامل سیحان، جیحان، فرات و نیل هستند. همچنین کعب الاحبار بیان کرد که دجله، نهر آب اهل بهشت، فرات نهر شیرشان، نیل نهر شرابشان و سیحان نهر عسلشان است. این چهار رودخانه از نهر کوثر سرچشمه می‌گیرند و در بهشت برای اهل آن از هر نوع میوه‌ای، چه شناخته شده و چه ناشناخته، فراهم است و همچنین آمرزش از سوی پروردگارشان شامل حالشان می‌شود که به معنای پوشاندن گناهان و ترک سرزنش‌ها و یادآوری‌هاست. در بهشت، لذت‌های آنان به کمال می‌رسد. در مقابل، کسی که در عذاب آتش جهنم باشد، مانند کسی است که همواره در عذاب است و آب داغی به او داده می‌شود که وقتی نزدیک می‌شود، پوست صورتش کباب می‌شود و وقتی می‌نوشد، روده‌هایش از هم پاره می‌شود. روده‌ها به معنای تمام محتویات شکم هستند.
وَ مِنْهُمْ، ای من المنافقین، مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ، ای الی خطبتک یوم الجمعة و قد یکون فیها عیب المنافقین و هم عبد اللَّه بن ابیّ بن سلول و رفاعة بن زید و مالک بن جعشم و عمرو بن الحرث و اصحابهم کانوا یحضرون مجالس النبی و الجمعات و یستمعون کلامه و لا یعونه کما یعیه المسلم حَتَّی إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِکَ قالُوا لِلَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ، من الصحابة قیل هو ابن عباس و ابن مسعود و ابو الدرداء قالوا ای شی‌ء قال محمد الآن و سؤالهم هذا استهزاء و اعلام انهم لم یلتفتوا الی ما قاله. قوله: آنِفاً، ای فی ساعتنا هذه و الآنف اقرب حین منک و سمی انف الرجل لانه اقرب جسده منک و ایتنف الکلام ایتنافا اذا ابتدأ به و استأنف الامر، اذا استقبل اوّله.
هوش مصنوعی: برخی از افراد منافق مثل عبدالله بن ابی، رفاعة بن زید، مالک بن جعشم و عمرو بن الحرث در مجالس پیامبر و در جمعه‌ها حضور داشتند و صحبت‌های او را می‌شنیدند، اما آن را نمی‌فهمیدند و درک نمی‌کردند. وقتی از پیش او خارج می‌شدند، به کسانی که علم داشتند، مانند ابن عباس، ابن مسعود و ابو الدرداء، می‌گفتند محمد چه گفت؟ این سوال آن‌ها نوعی تمسخر بود و نشان می‌داد که به سخنان پیامبر توجه نکرده‌اند. واژه "آنفاً" به معنای در این لحظه و اکنون است و به نوعی نشانه نزدیکی یا ابتدایی بودن موضوع صحبت است.
أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ فلم یؤمنوا، وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ فی الکفر و النفاق.
هوش مصنوعی: این افراد کسانی هستند که خداوند بر دل‌های آن‌ها مهر زده است به گونه‌ای که ایمان نمی‌آورند و در کفر و نفاق، تمایلات خود را دنبال می‌کنند.
وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا یعنی المؤمنین، زادَهُمْ، ما قال الرسول، هُدیً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ. وفّقهم للعمل بما امر به و هو التقوی و قال سعید بن جبیر: آتاهم ثواب تقواهم.
هوش مصنوعی: کسانی که هدایت یافته‌اند، یعنی مؤمنان، خداوند بر آنها افزوده است. آنچه را که پیامبر گفته، به آنها هدایت و تقوا عطا کرده است. خداوند آنها را در عمل به چیزی که سفارش شده، یاری کرده و این تقوا را به آنها داده است. همچنین سعید بن جبیر می‌گوید که خداوند پاداش تقوای آنها را به آنها عطا کرده است.
فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً، روی ابو هریرة قال: قال النبی: ما ینتظر احدکم الا غنی مطغیا، او فقرا منسیا، او مرضا مفسدا، او هر ما مقتدا او موتا مجهزا، او الدجال و الدجال شر غایب ینتظر، او الساعة و الساعة هی ادهی و امرّ قوله: فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها ای اماراتها و علاماتها من انشقاق القمر و غیره و کان النبی (ص) من اشراط الساعة فانه‌ قال بعثت و الساعة هاتین و اشار بالسبابة و الوسطی‌ و لانه (ص) آخر الانبیاء و امّته آخر الامم و قال انس سمعت رسول اللَّه (ص) یقول: ان من اشراط الساعة ان یرفع العلم و یکثر الجهل و یکثر الزنا و یکثر شرب الخمر و یقلّ الرجال و یکثر النساء حتی یکون لخمسین امراة القیم الواحد.
هوش مصنوعی: آیا آن‌ها انتظار چیزی جز قیامت را دارند که ناگهان به سراغشان بیاید؟ ابوهریره نقل می‌کند که پیامبر (ص) فرمود: هیچ‌کس جز این موارد را انتظار ندارد: یا ثروتی که او را مغرور می‌کند، یا فقر و بی‌کسی که باعث فراموشی می‌شود، یا بیماری‌ای که او را خراب می‌کند، یا مرگ آماده‌ای که در انتظار است، یا دجالی که بدترین غایب است و یا قیامت که از همه این‌ها هولناک‌تر و تلخ‌تر است. خداوند نشانه‌هایی از قیامت را ارسال کرده است که نمونه‌اش شکافتن ماه است و پیامبر (ص) به‌عنوان یکی از نشانه‌های قیامت شناخته می‌شود، زیرا فرمود: «من فرستاده شده‌ام و قیامت هم نزدیک است» و با انگشتان اشاره کرد. همچنین چون او آخرین پیامبر و امتش آخرین امت‌ها است. انس می‌گوید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: از نشانه‌های قیامت این است که علم بالا می‌رود و جهل افزایش می‌یابد، زنا زیاد می‌شود، نوشیدن شراب رواج پیدا می‌کند، و تعداد مردان کم و زنان زیاد می‌شود به‌گونه‌ای که برای هر ۵۰ زن یک مرد وجود دارد.
و قال النبی (ص) لاعرابی سأله عن الساعة قال: اذا اضیعت الامارة فانتظر الساعة قال: کیف اضاعتها قال اذا و سدّ الامر الی غیر اهله فانتظر الساعة، فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ، فمن این لهم التذکر و الاتعاظ و التوبة اذا جاءتهم الساعة. هذا کقوله: یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّی لَهُ الذِّکْری‌ و قیل الذکری دعاؤهم باسمائهم فی القیمة تبشیرا و تخویفا، عن انس قال: قال النبی (ص)، احسنوا اسماءکم فانکم تدعون یوم القیمة یا فلان قم الی نورک یا فلان قم فلا نور لک.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) به فردی که درباره وقوع قیامت سؤال کرده بود، گفت: وقتی که امارت و مسئولیت در دست نالایقان قرار گیرد، آنگاه انتظار قیامت را داشته باشید. او پرسید: چگونه آن را گم می‌کنند؟ پیامبر فرمود: وقتی که امور به افراد نالایق سپرده شود، منتظر قیامت باشید. در آن زمان، وقتی قیامت برپا شود، چه فایده‌ای برای آنها خواهد بود که بخواهند تذکر بگیرند. این همانند روزی است که انسان به یاد می‌آورد و حالا چه فایده‌ای برایش دارد. برخی گفته‌اند که تذکر آنها در آن روز، دعوت به نام‌هایشان در قیامت، برای بشارت و ترساندن خواهد بود. انس از پیامبر نقل می‌کند که ایشان فرمودند: نام‌های خود را نیکو انتخاب کنید، زیرا در روز قیامت به شما گفته می‌شود: ای فلانی، به سوی نور خود بیا، و ای فلانی، به تو نوری نخواهد بود.