گنجور

۱ - النوبة الثالثة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ نام خداوندی نکونام بهر نام، ستوده بهر هنگام، اینت خوش نظام و شیرین کلام و عزیز نام، دل را انس است و جان را پیغام. از دوست یادگار و بر جان عاشقان سلام. آزاد آن نفس، که بیاد او یازان، و آباد آن دل، که بمهر او نازان، و شاد آن کس که در غم عشق او نالان.

آسایش صد هزار جان یک دم توست
شادان بود آن دل که در آن دل، غم توست
دانی صنما که روشنایی دو چشم
در دیدن زلف سیه پر خم توست‌

پیر طریقت گفت: الهی گر در عمل، تقصیر است، آخر ایندل پر درد کجاست و گر در خدمت، فترت است آخر این مهر دل بجاست، ور فعل ما تباه است، فضل تو آشکار است، ور آب و خاک، برشد بل تا برسد، نور ازلی بجاست:

محنت همه در نهاد آب و گل ماست
بیش از گل و دل چه بود آن حاصل ماست‌

قوله: حم، وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ حا، اشارت است بحیات حق جل جلاله، میم اشارت است بملک او، قسم یاد میکند، میفرماید: بحیات من، بملک من، بقرآن کلام من، که عذاب نکنم کسی را که گواهی دهد بیکتایی و بی‌همتایی من. من آن خداوندم که در دنیا پیغام و نشان خود از دشمن بازنگرفتم و ایشان را محل خطاب خود گردانیدم، نعمت بر ایشان ریختم و ببد کرد ایشان، نعمت باز نبریدم. چگویی مؤمن موحد که در دنیا بذات و صفات من ایمان آورد و بیکتایی و بی‌همتایی من گواهی داد، اگر چه در عمل تقصیر کرد، فردا که روز بازار و هنگام بار بود، او را از لطائف رحمت و کرائم مغفرت خود کی نومید گردانم.

فذلک قوله تعالی: أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِینَ، من لا یقطع الیوم خطابه عمن تمادی فی عصیانه و اسرف فی اکثر شأنه، کیف یمنع غدا لطائف غفرانه و کرائم احسانه، عمن لم یقصر فی ایمانه، و لم یدخل خلل فی عرفانه، و ان تلطخ بعصیانه.

پیر طریقت در مناجات خویش گفته: الهی تو آنی که از بنده، ناسزا بینی، و بعقوبت، نشتابی. از بنده کفر میشنوی، و نعمت از وی بازنگیری، توبت و عفو بروی عرضه میکنی، و به پیغام و خطاب خود، او را می‌بازخوانی، و گر باز آید وعده مغفرت میدهی، که إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ. چون با دشمن بدکردار چنینی، چگویم که با دوستان نیکوکار چونی.وَ کَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ، وَ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ عجب کاریست. هر جا که حدیث دوستان درگیرد، داستان بیگانگان در آن پیوندد، هر جا که لطافتی و کرامتی نماید، قهری و سیاستی در برابر آن نهد. هر جا حقیقتی است، مجازی آفریده، تا بر روی حقیقت گرد میافشاند. در هر حجتی شبهتی آمیخته تا رخساره حجت میخراشد. هر جا که علمی است، جهلی پیش آورده تا با سلطان علم برمیاویزد.

هر جا که توحیدیست شرکی پدید آورده تا با توحید طریق منازعت میسپرد. بعدد هر دوستی هزار دشمن آفریده، بعدد هر صدیقی صد هزار زندیق آورده، هر کجا مسجدیست کلیسایی در برابر او بنا کرده، هر کجا صومعه‌ای، خراباتی، هر کجا طیلسانی، زناری، هر کجا اقراری، انکاری، هر کجا عابدی، جاهلی، هر کجا دوستی، دشمنی، هر کجا صادقی، فاسقی. از شرق تا غرب پرزینت و نعمت کرده و در هر نعمتی تعبیه محنتی و بلیتی ساخته، من نکد الدنیا مضرة اللوزینج و منفعة الهلیلج، مسکین آدمی عاجز، میان اینکار متحیر فرومانده و زهره دم زدن نه.

میکشد این جور از آن رخان چو ماه
زهره آن نه و را که آه کند
از آنک رویش بسان آینه است
و آه آئینه را تباه کند.

پیر طریقت گفت: آدمی را سه حالت است که وی بآن مشغولست: یا طاعت است که او را از آن سودمندیست، یا معصیت است که او را از آن پشیمانیست، یا غفلت است، که او را از آن زیانکاری است، پند نیکوتر از قرآن چیست؟ ناصح مهربانتر از مولی کیست؟ سرمایه فراختر از ایمان چیست؟ رابحتر از تجارت با اللَّه چیست؟ مگر که آدمی را بزیان خرسندیست و بقطیعت رضا دادنی است، و او را از مولی بیزاریست، بیدار آن روز گردد که ببودیوی هر چه بود نیست. پند آن گه پذیرد که باو رسد هر چه رسید نیست. اینست صفت آن قوم که رب العزة گوید: فَأَهْلَکْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضی‌ مَثَلُ الْأَوَّلِینَ، پیغامبران ما را دروغ زن گرفتند، و بایشان افسوس میکردند و پند ایشان می‌نپذیرفتند، لا جرم ایشان را سیاست و قهر خود نمودیم، برانداختیم و از بیخ برکندیم، هر که با ما کاود، قهر ما با وی تاود، ما دادستان از گردن کشانیم و کین خواه از برگشتگانیم و جواب نمای از دشمنانیم.

۱ - النوبة الثانیة: این سورة الزخرف سه هزار و چهارصد حرف است و هشتصد و سی و سه کلمت و هشتاد و نه آیت، جمله بمکه فرو آمد، باتفاق مفسران، مگر مقاتل که گفت: و سئل من ارسلنا، به بیت المقدس فرو آمد، شب معراج، و این آیت هم مکی شمرند، زیرا که از مکه مصطفی (ص) را به بیت المقدس برده بودند و در این سوره سه آیت منسوخ است: اول: فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ دوم. فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَ یَلْعَبُوا. سوم: فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ. تا اینجا منسوخ است و باقی آیت محکم.۲ - النوبة الاولى: قوله تعالی: أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ، ایشان میبخشند بخشایش خداوند تو، نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ، ما بخش کردیم میان ایشان، مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا، زیش ایشان و جهان داشتن ایشان در زندگانی این جهانی، وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ، و برداشتیم ایشان را زبر یکدیگر در عز و در مال، پایه‌ها افزونی، لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا تا یکدیگر را بچاکری و بندگی گیرند و زیر دستی سازند، وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ (۳۲) و بهشت خداوند تو، به است از آنچه ایشان می‌فراهم کنند.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ نام خداوندی نکونام بهر نام، ستوده بهر هنگام، اینت خوش نظام و شیرین کلام و عزیز نام، دل را انس است و جان را پیغام. از دوست یادگار و بر جان عاشقان سلام. آزاد آن نفس، که بیاد او یازان، و آباد آن دل، که بمهر او نازان، و شاد آن کس که در غم عشق او نالان.
هوش مصنوعی: به نام خداوند رحمتگر و مهربان. نام خداوندی که هر نامش نیکوست و در هر زمانی ستوده می‌شود. این نام زیبا، دل را آرامش می‌دهد و جان را پیام می‌آورد. یاد دوست، یادگاری است برای عاشقان که سلام بر آنها باد. آن نفسی آزاد است که یاد او را در دل دارد و آن دلی آباد است که به محبت او افتخار می‌کند. کسی که در اشتیاق عشق او می‌نالد، در حقیقت شاد و خوشحال است.
آسایش صد هزار جان یک دم توست
شادان بود آن دل که در آن دل، غم توست
هوش مصنوعی: آسایش و آرامش هزاران نفر به لحظه‌ای از وجود تو بستگی دارد. دل‌هایی که در آن‌ها غم تو باشد، هرچند شاد باشند، در حقیقت در درد و رنجی هستند.
دانی صنما که روشنایی دو چشم
در دیدن زلف سیه پر خم توست‌
هوش مصنوعی: می‌دانی که زیبایی چشم‌ها در مشاهده زلف‌های مجعد و سیاه توست؟
پیر طریقت گفت: الهی گر در عمل، تقصیر است، آخر ایندل پر درد کجاست و گر در خدمت، فترت است آخر این مهر دل بجاست، ور فعل ما تباه است، فضل تو آشکار است، ور آب و خاک، برشد بل تا برسد، نور ازلی بجاست:
هوش مصنوعی: روشنگر مسیر گفت: ای خدا، اگر در عمل ما نقصی وجود دارد، پس علت این درد کجاست و اگر در خدمت ما کوتاهی است، پس این محبت قلبی کجاست؟ اگر اعمال ما خراب است، ولی فضل تو روشن و مشهود است، و اگر زمین و آب گسترش یافته‌اند تا نور ازلی به ما برسد، آن نور هنوز وجود دارد.
محنت همه در نهاد آب و گل ماست
بیش از گل و دل چه بود آن حاصل ماست‌
هوش مصنوعی: مشکلات و رنج‌های ما در وجود و سرشت ما نهفته است و چیزی بیشتر از زیبایی و احساسات در وجود ما وجود ندارد.
قوله: حم، وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ حا، اشارت است بحیات حق جل جلاله، میم اشارت است بملک او، قسم یاد میکند، میفرماید: بحیات من، بملک من، بقرآن کلام من، که عذاب نکنم کسی را که گواهی دهد بیکتایی و بی‌همتایی من. من آن خداوندم که در دنیا پیغام و نشان خود از دشمن بازنگرفتم و ایشان را محل خطاب خود گردانیدم، نعمت بر ایشان ریختم و ببد کرد ایشان، نعمت باز نبریدم. چگویی مؤمن موحد که در دنیا بذات و صفات من ایمان آورد و بیکتایی و بی‌همتایی من گواهی داد، اگر چه در عمل تقصیر کرد، فردا که روز بازار و هنگام بار بود، او را از لطائف رحمت و کرائم مغفرت خود کی نومید گردانم.
هوش مصنوعی: این متن به زندگی و عظمت خداوند اشاره دارد و بیان می‌کند که خداوند به وجود و ملک خود سوگند می‌خورد. او می‌گوید که هیچ کس را که به یگانگی و بی‌همتایی او گواهی دهد، عذاب نخواهد کرد. همچنین اشاره می‌کند که حتی دشمنان نیز از نعمت‌های او بی‌نصیب نمی‌مانند و او رحمتی را که برای مؤمنان دارد، بر همگان می‌گستراند. در نهایت، به مؤمنان امید می‌دهد که اگرچه ممکن است در زندگی دچار خطا شوند، اما خداوند در روز قیامت از رحمت و بخشش خویش آنها را ناامید نخواهد کرد.
فذلک قوله تعالی: أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِینَ، من لا یقطع الیوم خطابه عمن تمادی فی عصیانه و اسرف فی اکثر شأنه، کیف یمنع غدا لطائف غفرانه و کرائم احسانه، عمن لم یقصر فی ایمانه، و لم یدخل خلل فی عرفانه، و ان تلطخ بعصیانه.
هوش مصنوعی: آیا می‌توانیم به خاطر این که شما مردمی اسراف‌کار هستید، از یادآوری سخنان الهی چشم‌پوشی کنیم؟ کسی که امروز سخن خدا را از کسی که در گناه خود پافشاری کرده و در بیشتر امور خود اسراف کرده مجزا نمی‌کند، چطور می‌تواند فردا رحمت و احسان خدا را از کسی که در ایمانش کوتاهی نکرده و در معرفتش نقصی ندارد، حتی اگر در گناهش آلوده باشد، منع کند؟
پیر طریقت در مناجات خویش گفته: الهی تو آنی که از بنده، ناسزا بینی، و بعقوبت، نشتابی. از بنده کفر میشنوی، و نعمت از وی بازنگیری، توبت و عفو بروی عرضه میکنی، و به پیغام و خطاب خود، او را می‌بازخوانی، و گر باز آید وعده مغفرت میدهی، که إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ. چون با دشمن بدکردار چنینی، چگویم که با دوستان نیکوکار چونی.وَ کَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ، وَ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ عجب کاریست. هر جا که حدیث دوستان درگیرد، داستان بیگانگان در آن پیوندد، هر جا که لطافتی و کرامتی نماید، قهری و سیاستی در برابر آن نهد. هر جا حقیقتی است، مجازی آفریده، تا بر روی حقیقت گرد میافشاند. در هر حجتی شبهتی آمیخته تا رخساره حجت میخراشد. هر جا که علمی است، جهلی پیش آورده تا با سلطان علم برمیاویزد.
هوش مصنوعی: در مناجات خود، پیر طریقت به خدا می‌گوید: ای پرودگار، تو آنی که وقتی بنده‌ات به تو ناسزا می‌گوید، از او دور نمی‌شوی و او را تنبیه نمی‌کنی. وقتی او کفر می‌گوید، نعمت‌هات را از او نمی‌گیری و توبه و بخشش را پیش رویش قرار می‌دهی. تو با خطاب‌های خویش او را به سوی خود می‌خوانی و اگر به سوی تو بازگردد، وعده می‌دهی که اگر برگردد، آنچه از پیش انجام داده است بخشیده می‌شود. با این حال، وقتی چنین عاطفی را نسبت به دشمنان بدکردار داری، چطور می‌توانم بگویم که نسبت به دوستان نیکوکار نیز همین‌گونه هستی. چه عجب است که هرگاه سخن از دوستان در میان است، داستان بیگانگان نیز در آن در می‌آید و هرجا که لطافتی و کرامتی وجود دارد، در برابر آن قهری و سیاستی قرار می‌گیرد. هر جا که حقیقتی وجود داشته باشد، مجازی درست می‌شود تا به نوعی بر حقیقت سایه بیفکند. در هر دلیلی، شکی آمیخته است تا آن دلیل خدشه‌دار شود. هر جا علمی وجود دارد، جهلی پیش می‌آید تا بر سر علمی باطل غلبه کند.
هر جا که توحیدیست شرکی پدید آورده تا با توحید طریق منازعت میسپرد. بعدد هر دوستی هزار دشمن آفریده، بعدد هر صدیقی صد هزار زندیق آورده، هر کجا مسجدیست کلیسایی در برابر او بنا کرده، هر کجا صومعه‌ای، خراباتی، هر کجا طیلسانی، زناری، هر کجا اقراری، انکاری، هر کجا عابدی، جاهلی، هر کجا دوستی، دشمنی، هر کجا صادقی، فاسقی. از شرق تا غرب پرزینت و نعمت کرده و در هر نعمتی تعبیه محنتی و بلیتی ساخته، من نکد الدنیا مضرة اللوزینج و منفعة الهلیلج، مسکین آدمی عاجز، میان اینکار متحیر فرومانده و زهره دم زدن نه.
هوش مصنوعی: هر جا که توحید وجود دارد، شرک به وجود آمده تا با توحید مقابله کند. به تعداد هر دوستی، هزار دشمن آفریده شده و به تعداد هر صدیق، صد هزار زندیق پدید آمده است. هر جا که مسجدی بنا شده، کلیسایی در مقابل آن ساخته شده و برای هر صومعه‌ای، خرابه‌ای وجود دارد. در هر مکانی که لباس ویژه‌ای پوشیده شده، نماد دیگری وجود دارد و برای هر اقرار و انکاری، عابدان و جاهلان نمایان هستند. در هر جا محبت وجود دارد، دشمنی هم با آن همراه است و در جایی که راستگویی هست، فاسد بودن نیز دیده می‌شود. از شرق تا غرب، دنیا پر از زینت و نعمت است، اما در هر نعمتی، سختی و امتحانی وجود دارد. من به عنوان یک انسان ضعیف و ناتوان، میان این وضعیت گیج و حیران مانده‌ام و حتی جرات صحبت کردن ندارم.
میکشد این جور از آن رخان چو ماه
زهره آن نه و را که آه کند
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی صورت افراد اشاره دارد و می‌گوید که جذابیت و زیبایی چهره‌ها به قدری دلربا و خیره‌کننده است که می‌تواند دل هر کسی را به درد آورد. در واقع، هنگامی که کسی از زیبایی خود آه و ناله کند، دل‌ها را به شدت تحت تاثیر می‌گذارد.
از آنک رویش بسان آینه است
و آه آئینه را تباه کند.
هوش مصنوعی: چون صورت او به زیبایی آینه است، نباید به او نگاه کرد؛ زیرا نگاه کردن به آینه موجب نقص و آسیب آن می‌شود.
پیر طریقت گفت: آدمی را سه حالت است که وی بآن مشغولست: یا طاعت است که او را از آن سودمندیست، یا معصیت است که او را از آن پشیمانیست، یا غفلت است، که او را از آن زیانکاری است، پند نیکوتر از قرآن چیست؟ ناصح مهربانتر از مولی کیست؟ سرمایه فراختر از ایمان چیست؟ رابحتر از تجارت با اللَّه چیست؟ مگر که آدمی را بزیان خرسندیست و بقطیعت رضا دادنی است، و او را از مولی بیزاریست، بیدار آن روز گردد که ببودیوی هر چه بود نیست. پند آن گه پذیرد که باو رسد هر چه رسید نیست. اینست صفت آن قوم که رب العزة گوید: فَأَهْلَکْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضی‌ مَثَلُ الْأَوَّلِینَ، پیغامبران ما را دروغ زن گرفتند، و بایشان افسوس میکردند و پند ایشان می‌نپذیرفتند، لا جرم ایشان را سیاست و قهر خود نمودیم، برانداختیم و از بیخ برکندیم، هر که با ما کاود، قهر ما با وی تاود، ما دادستان از گردن کشانیم و کین خواه از برگشتگانیم و جواب نمای از دشمنانیم.
هوش مصنوعی: انسان در سه حالت مشغول به کار است: یا در حال انجام کارهای نیک و عبادت است که برای او سودمند است، یا در حال ارتکاب گناه که موجب پشیمانی او می‌شود، و یا در حالت غفلت که به او آسیب می‌زند. آیا پند و نصیحتی بهتر از قرآن وجود دارد؟ آیا مشفق‌تر از خداوند مولی وجود دارد؟ آیا چیزی با ارزش‌تر از ایمان داریم؟ آیا تجارت با خداوند بزرگ‌تر و سودآورتر است؟ مگر انسان نباید به اندوه و زیان ناشی از نارضایتی فکر کند و خود را از مولای خود دور نسازد؟ انسان باید روزی بیدار شود که ببیند هر آنچه که داشت، نیست. او در زمانی پند خواهد گرفت که بفهمد آنچه به او رسیده، همگی زودگذر و فانی است. این وصف گروهی است که خداوند درباره‌شان می‌فرماید که عذاب کردند و از بین بردند، چون پیامبران ما را دروغگو خوانده و نصیحت‌هایشان را نپذیرفتند. به همین دلیل، ما به شدت با آنان برخورد کردیم و آنان را ریشه‌کن کردیم. هرکس به ما ظلم کند، عذاب ما بر او هم خواهد بود و ما از کسانی که برمی‌گردند انتقام خواهیم گرفت و از دشمنان پاسخ خواهیم خواست.