گنجور

۴ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ فیه ثلاثة اقوال: احدها انه القرآن و سمّاه عظیما، لانه کلام ربّ العالمین کقوله: وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ.

قاله ابن عباس و مجاهد و قتادة. و قیل: هو یوم القیمة کقوله: عَمَّ یَتَساءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ. و القول الثالث: نبوّة الرسول، یعنی النبأ الّذی انبأتکم به عن اللَّه نبا عظیم و انتم تعدّونه لعبا و تعرضون.

«ما کانَ لِی مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلی‌» یعنی الملائکة «إِذْ یَخْتَصِمُونَ» ای لو لم اکن نبیّا یوحی الیّ لما کان لی علم بالملإ الاعلی و اختصامهم.

«إِنْ یُوحی‌ إِلَیَّ إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ» ای ما یوحی الیّ الّا الانذار. نظم این آیات و معنی آنست که: ای محمد کفّار قریش را گوی: این پیغام که من از اللَّه رسانیدم و قرآن که آوردم و بر شما خواندم و وعده رستاخیز و بعث و نشور که دادم کاری عظیم است و خبری بزرگوار درست و شما آن را بازی میشمرید و از تصدیق آن روی میگردانید، اگر نه من پیغامبر بودمی پیغام رسان و وحی گزار اللَّه من کجا دانستمی اختصام فریشتگان در آسمان؟ اکنون که شما را از اختصام فریشتگان و گفت و گوی ایشان در کار آدم و غیر وی خبر دادم بدانید که آن از وحی پاک میگویم و از نبوّت درست.

و در معنی اختصام فریشتگان ابن عباس گفت: اختصموا فی امر آدم علیه السلام، یعنی حین قال اللَّه عزّ و جلّ: إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً، قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ... الآیة. و قیل: اختصامهم تنازعهم فی الکلام فی فضل الاعمال و اختلافهم فی ذلک و انما اختلفوا فی بیان الاجر و کمیّة الفضیلة فیها لا فی جحود الاصل، و دلیل هذا التّأویل الخبر الصحیح و هو ما روی عبد الرحمن بن عائش الحضرمیّ قال قال النبی (ص): «رأیت ربی فی احسن صورة» یعنی فی المنام، فقال: فیم یختصم الملأ الاعلی یا محمد؟

قلت: انت اعلم ای رب، قال: فوضع کفّه بین کتفی فوجدت بردها بین ثدیی فعلمت ما فی السّماء و الارض، قال: ثمّ تلا هذه الآیة: وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ، ثمّ قال. فیم یختصم الملأ الاعلی یا محمد؟ قلت فی الکفّارات و الدّرجات، قال: و ما الکفّارات؟ قلت: اسباغ الوضوء فی السّبرات و المشی علی الاقدام الی الجمعات و انتظار الصّلاة بعد الصّلاة، قال: و ما الدّرجات؟ قلت: اطعام الطعام و افشاء السلام و لین الکلام و الصّلاة باللیل و النّاس نیام، قال: صدقت یا محمد من یفعل ذلک یعش بخیر و یمت بخیر و یکن من خطیئته کیوم ولدته امّه.

«إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی خالِقٌ بَشَراً» یعنی آدم علیه السلام «مِنْ طِینٍ» ای تراب مبلول.

«فَإِذا سَوَّیْتُهُ» اتممت خلقه «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ».

«فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ» هذه ثلاثة الفاظ بمعنی واحد کلّ لفظ منها یفید فائدة حسنة الملائکة جماعة لو لم یزد علیها لجاز أن یکون سجد منهم طائفة، فقوله: کُلُّهُمْ افاد انهم سجدوا له عن آخرهم، و قوله: أَجْمَعُونَ افاد انهم سجدوا له فی وقت واحد لا تراخی فیه.

روی ابو هریرة قال قال رسول اللَّه (ص): ان اللَّه عزّ و جلّ خلق آدم من تراب فعجنه بماء من ماء الجنّة و جعله طینا ثمّ ترکه حتّی اذا کان حمأ مسنونا خلقه و صوّره حتّی اذا کان صلصالا کالفخار کان یمرّ به ابلیس فیقول: لقد خلقت لامر عظیم. ثمّ نفخ اللَّه فیه من روحی و کان اوّل شی‌ء اجری فیه الرّوح بصره و خیاشیمه، فلمّا بلغ الرّوح خیاشیمه عطس فالقاه اللَّه حمده فحمد ربه عزّ و جلّ فقال اللَّه: یرحمک ربک، ثمّ قال: یا آدم اذهب الی اولئک النفر، فقل: السّلام علیکم فانظر ما یقولون، فجاءهم فسلّم علیهم فقالوا: و علیک السّلام و رحمة اللَّه، فجاء الی اللَّه فقال: ما ذا قالوا لک؟ و هو اعلم بما قالوا، قال: قالوا و علیک السلام و رحمة اللَّه، قال: یا آدم هذه تحیّتک و تحیّة ذریّتک، قال: یا رب و ما ذریّتی؟ قال: اختر یدی، قال: اخترت یمین ربی و کلتا یدی ربی یمین، فنسف اللَّه کفّه فاذا من هو من ذرّیته فی کفّ الرحمن عزّ و جلّ.

و عن ابی موسی عن النبی (ص) قال: «انّ اللَّه عزّ و جلّ یوم خلق آدم قبض من صلبه قبضتین فوقع کلّ طیّب بیمینه و وقع کلّ خبیث بیده الأخری، فقال: هؤلاء اصحاب الیمین اصحاب الجنّة و لا ابالی، و هؤلاء اصحاب الشمال اصحاب النّار و لا ابالی، ثمّ اعادهم فی صلبه فعلی ذلک ینسلون».

قوله: إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ ای امتنع من السجود «وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ» فی علم اللَّه عز و جلّ.

«قالَ یا إِبْلِیسُ» ای قال اللَّه لابلیس حین امتنع من السجود: «ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ» ای ما الّذی دعاک الی ترک السجود لمن خصصته بخلقی ایّاه بیدیّ کرامة له، «أَسْتَکْبَرْتَ» الف استفهام دخلت علی الف الوصل، و هو استفهام توبیخ و انکار، «أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» المتکبّرین. یقول: استکبرت بنفسک حین ابیت السّجود، ام کنت من القوم الّذین یتکبّرون فتکبّرت عن السجود لکونک منهم؟ یقال: العلوّ اسم، اسم من أسماء التکبّر، کقوله: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ و کقوله: لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ.

«قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» ظنّ انّ ذلک شرف له و لم یعلم انّ الشّرف یکتسب بطاعة اللَّه.

«قالَ فَاخْرُجْ مِنْها» یعنی من الجنّة. و قیل: من السّماوات. قال الحسن و ابو العالیة: ای من الخلقة الّتی انت فیها و هی صورة الملک. قال الحسین بن الفضل: هذا تأویل صحیح لانّ ابلیس تجبّر و افتخر بالخلقة فغیّر اللَّه خلقته فاسودّ و قبح بعد حسنه. و قیل «فَاخْرُجْ مِنْها» ای من الارض الی جزائر البحور، «فَإِنَّکَ رَجِیمٌ» ای لعین طرید.

«وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی» علی السنة عبادی یلعنونک فلا تنقطع عنک الی یوم القیمة و قیل: «انّ علیک لعنتی» ای طردی من الجنّة و ابعادی من کلّ خیر «إِلی‌ یَوْمِ الدِّینِ» یعنی الی الابد. گفته‌اند: روز قیامت روزی است که هرگز آن را سپری شدن نیست، مدّتی خلق در عرصات ایستاده باشند فصل و قضا را، و بعد از ان لا یزال بهشتی در بهشت شود و دوزخی در دوزخ، و ازینجاست که حقّ جلّ جلاله لعنت ابلیس بقیامت پیوسته کرد و گفت: «وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی‌ یَوْمِ الدِّینِ»، اگر آن روز را هرگز سپری شدن بودی لعنت ابلیس منقطع شدی بانقطاع قیامت، و مراد ازین بسته کردن لعنت بقیامت تأبید است و تخلید، ازینجا معلوم شد که قیامت را هرگز سپری شدن نیست.

«قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ» انما قال: «یبعثون» لئلّا یذوق الموت، فابی اللَّه سبحانه ان یعطیه سؤله فقال: «فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی‌ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» یعنی نفخة الموت، و هذا اخبار من اللَّه سبحانه لا استجابة لدعائه. و قال بعضهم: لم یعلمه الوقت الّذی انظره الیه.

«قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ» ای لاحملنّهم علی الغیّ و هو ضدّ الرّشد، «إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» ای الّذین عصمتهم منّی. و قرئ «المخلصین» بکسر اللّام، ای الّذین اخلصوا طاعتهم للَّه.

«قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ» قراءت عاصم و حمزه و یعقوب: «فالحقّ» برفع است «وَ الْحَقَّ أَقُولُ» بنصب، یعنی: انا الحقّ و الحقّ اقول میگوید: من خداوند راستگوی استوارم و راست میگویم، باقی هر دو حقّ بنصب خوانند، یعنی: فالحقّ قلت و الحقّ اقول، «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ» راست گفتم و راست میگویم که: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ» و قیل: معناه القسم، ای حقّا حقّا اقول میگویم حقّا حقّا لأملأنّ جهنّم. و در شواذّ هر دو حقّ برفع خوانده‌اند، یعنی سخن راست اینست و بودنی. آن گه گوید: «اقول لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ‌» یعنی من الجنّة و النّاس.

«قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ» ای علی تبلیغ الرّسالة «مِنْ أَجْرٍ» ای جعل و رزق، «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ» المتقوّلین القرآن من تلقاء نفسی، و کلّ من قال شیئا من تلقاء نفسه فقد تکلّف له. و صحّ‌ فی الحدیث عن رسول اللَّه (ص) النهی عن التکلّف.

و عن مسروق قال: دخلنا علی عبد اللَّه بن مسعود فقال یا ایّها النّاس من علم شیئا فلیقل به، و من لم یعلم فلیقل: اللَّه اعلم، فانّ من العلم ان یقول لما لا یعلم: اللَّه اعلم، قال اللَّه لنبیّه: «قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ».

«إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ» ای ما هذا القرآن الّا تذکرة و شرف وعظة للخلق.

«وَ لَتَعْلَمُنَّ» انتم یا کفّار مکة، «نَبَأَهُ» یعنی خبر صدقه «بَعْدَ حِینٍ» ای بعد الموت.

قال الکلبیّ: من بقی علم ذلک اذا ظهر امره و من مات علمه بعد موته. قال الحسن: ابن آدم عند الموت یأتیک الخبر الیقین و قیل: «وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ» یعنی نبأ القرآن و ما فیه من الوعد و الوعید و ذکر البعث و النّشور، «بَعْدَ حِینٍ» یعنی یوم القیمة.

فتح السّورة بالذّکر و ختمها بالذّکر.

۴ - النوبة الاولى: قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ (۶۷) گوی ای محمد آن خبری بزرگ است.۴ - النوبة الثالثة: قوله: قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ این «نبأ عظیم» بیک قول اشارت است بنبوّت و رسالت مصطفی علیه الصّلاة و السّلام و جلالت حالت وی. میگوید: خبر نبوّت وی خبری عظیم است و شأن او شأنی جلیل و شما از ان غافل، از جمال او روی گردانیده و از شناخت او وامانده، ندانید که چه گم کرده‌اید و از چه وامانده‌اید، مهتری که در عالم خود دو کلمه است و بس: «لا اله الّا اللَّه محمد رسول اللَّه»، یک کلمه اللَّه را و دیگر کلمه محمد را، فرمان آمد که: یا محمد تو در حضرت خود ثنای ما میگوی که ما در حضرت خود ثنای تو می‌گوییم، یا محمد تو می‌گویی: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» ما می‌گوییم: «محمد رسول اللَّه». ذره‌ای از طلعت زیبای آن مهتر در انگشت آدم تعبیه کردند، هشت بهشت بدرود کرد و گفت: ما را خود توانگر آفریده‌اند سر ما بحجره هر گدایی فرو نیاید، آن ذره هم چنان میرفت و بهر که میرسید در عین حسرت در شوق آن جمال میسوخت، حشمت نوح و جاه خلیل و کرامت کلیم همه قطره‌ای بود در مقابل بحر رسالت او، دولت بلال و خباب و عمار و دیگر یاران بود که ابراهیم و موسی و عیسی در عداد احیاء صورت نبودند که اگر ایشان زنده بودندی آن جاروب خدمت که ایشان برداشتند، ابراهیم و موسی برداشتندی، «لو کان موسی حیّا لما و سبعه الّا اتباعی». مهتری با این همه منقبت و مرتبت و کمال و جمال با مشتی گدای بی‌نوا میگوید: «انّما انالکم مثل الوالد لولده»

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ فیه ثلاثة اقوال: احدها انه القرآن و سمّاه عظیما، لانه کلام ربّ العالمین کقوله: وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ.
هوش مصنوعی: آیه‌ای وجود دارد که می‌گوید: «بگو! این یک خبر بزرگ است» و در این باره سه نظر وجود دارد. یکی از این نظرات این است که منظور از این خبر بزرگ، قرآن است و به آن عظیم گفته شده چون کلام پروردگار جهانیان است. مانند آیه‌ای که می‌فرماید: «و به راستی که به تو هفت آیه از مثانی و قرآن عظیم داده‌ایم».
قاله ابن عباس و مجاهد و قتادة. و قیل: هو یوم القیمة کقوله: عَمَّ یَتَساءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ. و القول الثالث: نبوّة الرسول، یعنی النبأ الّذی انبأتکم به عن اللَّه نبا عظیم و انتم تعدّونه لعبا و تعرضون.
هوش مصنوعی: ابن عباس، مجاهد و قتاده گفتند که این آیه به روز قیامت اشاره دارد، مشابه جمله‌ای که می‌گوید: «در مورد چه چیزی سؤال می‌کنند؟» یعنی در مورد خبر عظیم. نظر سوم این است که منظور، نبوت رسول است، به این معنا که خبری که از طرف خدا به شما رسانده، خبری بزرگ است و شما آن را بی‌اهمیت می‌دانید و به آن پشت می‌کنید.
«ما کانَ لِی مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلی‌» یعنی الملائکة «إِذْ یَخْتَصِمُونَ» ای لو لم اکن نبیّا یوحی الیّ لما کان لی علم بالملإ الاعلی و اختصامهم.
هوش مصنوعی: من هیچ دانشی درباره‌ی فرشتگان بلندپایه نداشتم، زمانی که آنها در حال نزاع بودند. اگر من پیامبر نبودم و وحی بر من نازل نمی‌شد، هرگز از این ماجرا آگاه نمی‌شدم.
«إِنْ یُوحی‌ إِلَیَّ إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ» ای ما یوحی الیّ الّا الانذار. نظم این آیات و معنی آنست که: ای محمد کفّار قریش را گوی: این پیغام که من از اللَّه رسانیدم و قرآن که آوردم و بر شما خواندم و وعده رستاخیز و بعث و نشور که دادم کاری عظیم است و خبری بزرگوار درست و شما آن را بازی میشمرید و از تصدیق آن روی میگردانید، اگر نه من پیغامبر بودمی پیغام رسان و وحی گزار اللَّه من کجا دانستمی اختصام فریشتگان در آسمان؟ اکنون که شما را از اختصام فریشتگان و گفت و گوی ایشان در کار آدم و غیر وی خبر دادم بدانید که آن از وحی پاک میگویم و از نبوّت درست.
هوش مصنوعی: به محمد بگو: ای مردم قریش، من تنها پیامی از طرف خداوند آورده‌ام که وظیفه من فقط هشدار دادن به شماست. این پیامی که از طرف خدا به شما می‌رسانم و این قرآن که برای شما تلاوت می‌کنم، خبری بزرگ و مهم است که شما به سادگی از کنار آن عبور می‌کنید و به آن بی‌توجهی می‌کنید. اگر من پیامبر نبودم، چگونه می‌توانستم از بحث و جدل فرشتگان در آسمان آگاه باشم؟ حالا که شما را از آن گفتگوها و مسائل مربوط به آدم آگاه کرده‌ام، بدانید که این اطلاعات بر اساس وحی الهی و نبوّت راستین و پاک است.
و در معنی اختصام فریشتگان ابن عباس گفت: اختصموا فی امر آدم علیه السلام، یعنی حین قال اللَّه عزّ و جلّ: إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً، قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ... الآیة. و قیل: اختصامهم تنازعهم فی الکلام فی فضل الاعمال و اختلافهم فی ذلک و انما اختلفوا فی بیان الاجر و کمیّة الفضیلة فیها لا فی جحود الاصل، و دلیل هذا التّأویل الخبر الصحیح و هو ما روی عبد الرحمن بن عائش الحضرمیّ قال قال النبی (ص): «رأیت ربی فی احسن صورة» یعنی فی المنام، فقال: فیم یختصم الملأ الاعلی یا محمد؟
هوش مصنوعی: ابن عباس درباره معنی اختصام فرشتگان می‌گوید: آنها در مورد آدم علیه السلام با یکدیگر بحث کردند. زمانی که خداوند فرمود: «من در زمین خلیفه‌ای می‌گذارانم»، آنها گفتند: «آیا می‌خواهی در آن کسی را قرار دهی که فساد می‌کند و خون‌ها می‌ریزد؟» برخی بر این باورند که بحث آنها درباره فضیلت اعمال و اختلاف در این موضوع بوده است، نه اینکه اصل وجود آدم را انکار کنند. دلیل این تفسیر، روایت صحیحی است که عبد الرحمن بن عائش الحضرمی نقل کرده و در آن پیامبر (ص) می‌گوید: «خدا را در زیباترین شکل در خواب دیدم» و سپس سوال می‌کند که «ای محمد، ملأ اعلی درباره چه چیزی بحث می‌کنند؟»
قلت: انت اعلم ای رب، قال: فوضع کفّه بین کتفی فوجدت بردها بین ثدیی فعلمت ما فی السّماء و الارض، قال: ثمّ تلا هذه الآیة: وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ، ثمّ قال. فیم یختصم الملأ الاعلی یا محمد؟ قلت فی الکفّارات و الدّرجات، قال: و ما الکفّارات؟ قلت: اسباغ الوضوء فی السّبرات و المشی علی الاقدام الی الجمعات و انتظار الصّلاة بعد الصّلاة، قال: و ما الدّرجات؟ قلت: اطعام الطعام و افشاء السلام و لین الکلام و الصّلاة باللیل و النّاس نیام، قال: صدقت یا محمد من یفعل ذلک یعش بخیر و یمت بخیر و یکن من خطیئته کیوم ولدته امّه.
هوش مصنوعی: گفتم: تو بهتر می‌دانی، ای پروردگار. او گفت: پس دستش را بین شانه‌هایم گذاشت و من خنکی‌اش را بین سینه‌ام احساس کردم و آنچه در آسمان و زمین بود را دانستم. سپس آیه‌ای تلاوت کرد که می‌گوید: «و بدین‌گونه، ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از یقین‌آورندگان باشد.» سپس فرمود: «محمد، در ملأ اعلی درباره چه موضوعی بحث می‌کنند؟» گفتم: در مورد کفاره‌ها و درجات. فرمود: «و کفاره‌ها چیست؟» گفتم: کامل کردن وضو در سختی‌ها و رفتن با پای پیاده به نماز جمعه و انتظار نماز بعد از نماز. فرمود: «و درجات چیست؟» گفتم: نان خوردن به دیگران، سلام کردن، نرم‌گویی و نماز خواندن در شب وقتی که مردم در خواب هستند. فرمود: «درست گفتی، ای محمد. کسی که این کارها را انجام دهد، در زندگی‌اش خیر خواهد دید، به خیری خواهد مرد و از گناهش مثل روزی که مادرش او را به دنیا آورد، پاک خواهد بود.»
«إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی خالِقٌ بَشَراً» یعنی آدم علیه السلام «مِنْ طِینٍ» ای تراب مبلول.
هوش مصنوعی: زمانی که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من انسانی را از گل، از خاک مرطوب می‌سازم.»
«فَإِذا سَوَّیْتُهُ» اتممت خلقه «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ».
هوش مصنوعی: زمانی که من او را به شکلی صحیح و کامل بسازم و از روح خود در او بدمم، شما باید به او سجده کنید.
«فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ» هذه ثلاثة الفاظ بمعنی واحد کلّ لفظ منها یفید فائدة حسنة الملائکة جماعة لو لم یزد علیها لجاز أن یکون سجد منهم طائفة، فقوله: کُلُّهُمْ افاد انهم سجدوا له عن آخرهم، و قوله: أَجْمَعُونَ افاد انهم سجدوا له فی وقت واحد لا تراخی فیه.
هوش مصنوعی: تمامی فرشتگان به طور یکجا سجده کردند. این سه واژه معنای واحدی دارند و هر یک فایده‌ای مثبت را رسانند. اگر تنها به ذکر فرشتگان می‌پرداخت، ممکن بود تنها بخشی از آن‌ها سجده کنند، اما با استفاده از واژه «همه» مشخص می‌شود که تمامی فرشتگان بدون استثنا سجده کردند. همچنین، واژه «یکجا» نشان می‌دهد که آن‌ها در یک زمان مشخص و بدون تأخیر سجده کردند.
روی ابو هریرة قال قال رسول اللَّه (ص): ان اللَّه عزّ و جلّ خلق آدم من تراب فعجنه بماء من ماء الجنّة و جعله طینا ثمّ ترکه حتّی اذا کان حمأ مسنونا خلقه و صوّره حتّی اذا کان صلصالا کالفخار کان یمرّ به ابلیس فیقول: لقد خلقت لامر عظیم. ثمّ نفخ اللَّه فیه من روحی و کان اوّل شی‌ء اجری فیه الرّوح بصره و خیاشیمه، فلمّا بلغ الرّوح خیاشیمه عطس فالقاه اللَّه حمده فحمد ربه عزّ و جلّ فقال اللَّه: یرحمک ربک، ثمّ قال: یا آدم اذهب الی اولئک النفر، فقل: السّلام علیکم فانظر ما یقولون، فجاءهم فسلّم علیهم فقالوا: و علیک السّلام و رحمة اللَّه، فجاء الی اللَّه فقال: ما ذا قالوا لک؟ و هو اعلم بما قالوا، قال: قالوا و علیک السلام و رحمة اللَّه، قال: یا آدم هذه تحیّتک و تحیّة ذریّتک، قال: یا رب و ما ذریّتی؟ قال: اختر یدی، قال: اخترت یمین ربی و کلتا یدی ربی یمین، فنسف اللَّه کفّه فاذا من هو من ذرّیته فی کفّ الرحمن عزّ و جلّ.
هوش مصنوعی: در این روایت آمده است که خداوند آدم را از خاک خلق کرد و آن را با آب بهشتی مخلوط کرده و به شکل گل درآورد. سپس آن را به حال خود رها کرد تا زمانی که به حالت خاصی رسید و فرم گرفت. ابلیس، که به او نزدیک شد، اظهار داشت که آدم برای کار عظیمی خلق شده است. سپس خداوند روح خود را در او دمید و اولین چیزی که در او زنده شد، بینایی و بینی‌اش بود. وقتی روح به بینی‌اش رسید، عطسه کرد و خداوند او را به حمد واداشت. سپس خدا به آدم فرمود که به یک گروه از ملائکه برود و سلام کند و ببیند چه پاسخی می‌دهند. آدم به آن‌ها سلام کرد و آن‌ها نیز با احترام جواب دادند. زمانی که به خداوند برگشت و گفت که آن‌ها چه گفتند، خداوند این سلام را به عنوان تحیت همه نسل‌های او قرار داد. در ادامه، خدا از آدم پرسید که نسلش چیست و به او گفت که دستش را انتخاب کند. آدم دست راست خداوند را انتخاب کرد و خداوند نشان داد که برخی از نسل او در دست او هستند.
و عن ابی موسی عن النبی (ص) قال: «انّ اللَّه عزّ و جلّ یوم خلق آدم قبض من صلبه قبضتین فوقع کلّ طیّب بیمینه و وقع کلّ خبیث بیده الأخری، فقال: هؤلاء اصحاب الیمین اصحاب الجنّة و لا ابالی، و هؤلاء اصحاب الشمال اصحاب النّار و لا ابالی، ثمّ اعادهم فی صلبه فعلی ذلک ینسلون».
هوش مصنوعی: در روزی که خداوند آدم را خلق کرد، از نسل او دو گروه را جدا کرد: گروهی که شایسته و پاک بودند به سمت راست رفتند و گروهی که ناپاک بودند به سمت چپ. سپس خداوند فرمود: این‌ها کسانی هستند که به بهشت خواهند رفت و از آن مطمئنم و آن‌ها که در سمت چپ هستند، اهل آتش هستند و من نیز به این موضوع اهمیت نمی‌دهم. سپس این افراد را دوباره به نسل آدم برگرداند تا از اونسل و نسل‌کش تولید شوند.
قوله: إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ ای امتنع من السجود «وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ» فی علم اللَّه عز و جلّ.
هوش مصنوعی: جز ابلیس، که از سجده امتناع ورزید و در علم خداوند عز و جل، از کافران به حساب آمد.
«قالَ یا إِبْلِیسُ» ای قال اللَّه لابلیس حین امتنع من السجود: «ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ» ای ما الّذی دعاک الی ترک السجود لمن خصصته بخلقی ایّاه بیدیّ کرامة له، «أَسْتَکْبَرْتَ» الف استفهام دخلت علی الف الوصل، و هو استفهام توبیخ و انکار، «أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» المتکبّرین. یقول: استکبرت بنفسک حین ابیت السّجود، ام کنت من القوم الّذین یتکبّرون فتکبّرت عن السجود لکونک منهم؟ یقال: العلوّ اسم، اسم من أسماء التکبّر، کقوله: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ و کقوله: لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ.
هوش مصنوعی: خدا به ابلیس گفت: «چه چیزی تو را از سجده کردن بر آنچه که به دست خودم خلق کرده‌ام بازداشت؟» این سوال به نوعی سرزنش و انکار است. آیا تو به خاطر خودپسندی‌ات نتوانستی سجده کنی، یا اینکه از آن گروهی هستی که همواره برتری جویی می‌کنند و به همین خاطر از سجده امتناع ورزیدی؟ در اینجا «علاه» به معنای برتری جویی نیز به کار می‌رود، مانند جمله‌ای که درباره فرعون گفته شده که در زمین برتری جست.
«قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» ظنّ انّ ذلک شرف له و لم یعلم انّ الشّرف یکتسب بطاعة اللَّه.
هوش مصنوعی: او گفت: «من از او بهترم، زیرا که مرا از آتش آفریدی و او را از گل خلق کردی.» او گمان می‌کرد که این برتری برای او شرافت محسوب می‌شود و نمی‌دانست که شرافت را باید با اطاعت از خدا به دست آورد.
«قالَ فَاخْرُجْ مِنْها» یعنی من الجنّة. و قیل: من السّماوات. قال الحسن و ابو العالیة: ای من الخلقة الّتی انت فیها و هی صورة الملک. قال الحسین بن الفضل: هذا تأویل صحیح لانّ ابلیس تجبّر و افتخر بالخلقة فغیّر اللَّه خلقته فاسودّ و قبح بعد حسنه. و قیل «فَاخْرُجْ مِنْها» ای من الارض الی جزائر البحور، «فَإِنَّکَ رَجِیمٌ» ای لعین طرید.
هوش مصنوعی: «بیرون برو از اینجا» به معنای خروج از بهشت است. برخی گفته‌اند که منظور خروج از آسمان‌هاست. حسن و ابوعالیه می‌گویند که منظور خروج از خلقتی است که در آن قرار داری و که شکل ملک است. حسین بن فضل بیان کرده که این تفسیر صحیح است، زیرا ابلیس به خاطر خلقت خود برتری جویید و به همین دلیل خداوند خلقت او را تغییر داد و او را به صورت زشت و سیاه درآورد. برخی دیگر گفته‌اند که «بیرون برو از اینجا» به معنای خروج از زمین به جزایر دریاهاست. «چرا که تو رانده شده‌ای» یعنی ملعون و دور شده‌ای.
«وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی» علی السنة عبادی یلعنونک فلا تنقطع عنک الی یوم القیمة و قیل: «انّ علیک لعنتی» ای طردی من الجنّة و ابعادی من کلّ خیر «إِلی‌ یَوْمِ الدِّینِ» یعنی الی الابد. گفته‌اند: روز قیامت روزی است که هرگز آن را سپری شدن نیست، مدّتی خلق در عرصات ایستاده باشند فصل و قضا را، و بعد از ان لا یزال بهشتی در بهشت شود و دوزخی در دوزخ، و ازینجاست که حقّ جلّ جلاله لعنت ابلیس بقیامت پیوسته کرد و گفت: «وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی‌ یَوْمِ الدِّینِ»، اگر آن روز را هرگز سپری شدن بودی لعنت ابلیس منقطع شدی بانقطاع قیامت، و مراد ازین بسته کردن لعنت بقیامت تأبید است و تخلید، ازینجا معلوم شد که قیامت را هرگز سپری شدن نیست.
هوش مصنوعی: در این متن گفته شده است که لعنت خداوند بر ابلیس تا روز قیامت ادامه دارد و این لعنت به معنای طرد شدن ابلیس از بهشت و دوری او از هر خیری است. روز قیامت، روزی است که هیچ‌گاه پایان نمی‌یابد و انسان‌ها برای مدت طولانی در عرصات آن باقی خواهند ماند. پس از آن، بهشتی‌ها به بهشت و دوزخی‌ها به دوزخ می‌روند. این نکته تأکید می‌کند که لعنت ابلیس تا ابد ادامه خواهد داشت و قیامت هرگز پایان نمی‌پذیرد.
«قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ» انما قال: «یبعثون» لئلّا یذوق الموت، فابی اللَّه سبحانه ان یعطیه سؤله فقال: «فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی‌ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» یعنی نفخة الموت، و هذا اخبار من اللَّه سبحانه لا استجابة لدعائه. و قال بعضهم: لم یعلمه الوقت الّذی انظره الیه.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که شخصی از خداوند درخواست می‌کند تا او را تا روزی که مردم به حیات برمی‌گردند، مهلت دهد. اما خداوند به او پاسخ می‌دهد که چنین مهلتی به او داده نخواهد شد، بلکه او باید تا روز معینی که به او تعیین شده، منتظر بماند. این نشان‌دهنده این است که خداوند به درخواست او عمل نکرده و به نوعی از او اطلاع می‌دهد که مرگ ناگزیر است. برخی معتقدند که او از زمان دقیق این مهلت آگاهی نداشته است.
«قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ» ای لاحملنّهم علی الغیّ و هو ضدّ الرّشد، «إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» ای الّذین عصمتهم منّی. و قرئ «المخلصین» بکسر اللّام، ای الّذین اخلصوا طاعتهم للَّه.
هوش مصنوعی: او گفت: «به عزتت قسم، یقیناً آنها را به گمراهی می‌کشانم»، یعنی آنها را به سوی انحراف سوق می‌دهم که ضد مسیر صحیح و هدایت است، «مگر بندگان ویژه‌ات از میان آنها که خالص هستند»، یعنی آنهایی که من آنها را از گمراهی حفظ کرده‌ام. همچنین «المخلصین» به کسر لام نیز خوانده می‌شود، یعنی کسانی که طاعت و عبادت خود را خالصانه فقط برای خداوند انجام می‌دهند.
«قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ» قراءت عاصم و حمزه و یعقوب: «فالحقّ» برفع است «وَ الْحَقَّ أَقُولُ» بنصب، یعنی: انا الحقّ و الحقّ اقول میگوید: من خداوند راستگوی استوارم و راست میگویم، باقی هر دو حقّ بنصب خوانند، یعنی: فالحقّ قلت و الحقّ اقول، «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ» راست گفتم و راست میگویم که: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ» و قیل: معناه القسم، ای حقّا حقّا اقول میگویم حقّا حقّا لأملأنّ جهنّم. و در شواذّ هر دو حقّ برفع خوانده‌اند، یعنی سخن راست اینست و بودنی. آن گه گوید: «اقول لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ‌» یعنی من الجنّة و النّاس.
هوش مصنوعی: در این متن بیان شده که شخصی به حقانیت خود تاکید دارد و می‌گوید که راست می‌گوید. او اظهار می‌کند که جهنم را پر خواهد کرد و این جمله می‌تواند به عنوان قسم تلقی شود. در ادامه گفته می‌شود که افراد مختلفی از جهنم پر خواهند شد، از جمله جن و انسان‌ها.
«قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ» ای علی تبلیغ الرّسالة «مِنْ أَجْرٍ» ای جعل و رزق، «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ» المتقوّلین القرآن من تلقاء نفسی، و کلّ من قال شیئا من تلقاء نفسه فقد تکلّف له. و صحّ‌ فی الحدیث عن رسول اللَّه (ص) النهی عن التکلّف.
هوش مصنوعی: این متن می‌گوید که پیامبر (ص) از پرداختن به درخواست‌های شخصی و مالی در مقابل تبلیغ دین سوء استفاده نخواهد کرد و هیچ‌گونه توقعی از مردم ندارد. همچنین به این نکته اشاره می‌کند که او از خود چیزی نمی‌گوید و هر کس که به اختیار خودش چیزی بگوید، در واقع به زحمت و سختی افتاده است. در این راستا، پیامبر (ص) نیز از اصرار بر بیان نظرات شخصی نهی کرده است.
و عن مسروق قال: دخلنا علی عبد اللَّه بن مسعود فقال یا ایّها النّاس من علم شیئا فلیقل به، و من لم یعلم فلیقل: اللَّه اعلم، فانّ من العلم ان یقول لما لا یعلم: اللَّه اعلم، قال اللَّه لنبیّه: «قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ».
هوش مصنوعی: مسروق نقل می‌کند که زمانی به دیدار عبدالله بن مسعود رفتیم. او به مردم گفت: "ای مردم، هر کس چیزی می‌داند باید آن را بگوید و کسی که نمی‌داند باید بگوید: خداوند داناتر است. زیرا یکی از نشانه‌های علم این است که درباره چیزی که نمی‌دانی بگویی: خداوند داناتر است." او همچنین به آیات قرآن اشاره کرد که خداوند به پیامبرش فرموده است: "من از شما چیزی نمی‌خواهم و جزو متکلفان نیستم."
«إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ» ای ما هذا القرآن الّا تذکرة و شرف وعظة للخلق.
هوش مصنوعی: این قرآن تنها یک یادآوری و شرافت و پندی برای مردم است.
«وَ لَتَعْلَمُنَّ» انتم یا کفّار مکة، «نَبَأَهُ» یعنی خبر صدقه «بَعْدَ حِینٍ» ای بعد الموت.
هوش مصنوعی: و شما، ای کافران مکه، به زودی خواهید دانست که خبر صدقه چیست، پس از مدتی، یعنی بعد از مرگ.
قال الکلبیّ: من بقی علم ذلک اذا ظهر امره و من مات علمه بعد موته. قال الحسن: ابن آدم عند الموت یأتیک الخبر الیقین و قیل: «وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ» یعنی نبأ القرآن و ما فیه من الوعد و الوعید و ذکر البعث و النّشور، «بَعْدَ حِینٍ» یعنی یوم القیمة.
هوش مصنوعی: یک عالم به نام کلبی بیان می‌کند که وقتی حقیقت چیزی آشکار می‌شود، تنها افرادی که هنوز در قید حیات هستند، واقعیت آن را درک می‌کنند، در حالی که کسانی که فوت کرده‌اند، از این آگاهی محروم می‌مانند. حسن نیز اشاره می‌کند که در لحظات مرگ، انسان به خبرهای واقعی و عمیق پی می‌برد. همچنین، سخن دیگری بیان می‌کند که به موضوعاتی از قبیل قرآن و وعده‌ها و تهدیدات آن و نیز مساله‌ی قیامت و رستاخیز اشاره دارد که این حقایق در روز قیامت برای انسان‌ها روشن خواهد شد.
فتح السّورة بالذّکر و ختمها بالذّکر.
هوش مصنوعی: آغاز و پایان این سوره با یاد خداوند همراه است.