گنجور

۴ - النوبة الاولى

قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ (۶۷) گوی ای محمد آن خبری بزرگ است.

أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ (۶۸) شما از ان روی گردانیده‌اید.

ما کانَ لِی مِنْ عِلْمٍ مرا دانش نبود و آگاهی، بِالْمَلَإِ الْأَعْلی‌ بآن جوق برترین از فریشتگان، إِذْ یَخْتَصِمُونَ (۶۹) که با یکدیگر خصومت می‌کردند.

إِنْ یُوحی‌ إِلَیَّ بمن پیغام نیست إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ (۷۰) مگر آنکه نیستم من مگر آگاه کننده باز نماینده‌ای.

إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ آن گه که خداوند تو گفت فریشتگان را، إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ (۷۱) من مرد می‌خواهم آفرید از گل.

فَإِذا سَوَّیْتُهُ چون وی را راست کردم، وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی و جان خویش درو دمیدم، فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ (۷۲) او را بر روی افتید.

فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ بر روی افتادند فریشتگان، کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (۷۳) همگان بهم.

إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ مگر ابلیس که گردن کشید، وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ (۷۴) و از ناگرویدگان بود.

قالَ یا إِبْلِیسُ اللَّه گفت ای ابلیس، ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ چه بازداشت ترا که سجود کردید تو؟ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ چیزی را که بیافریدم بدو دست خویش، أَسْتَکْبَرْتَ باش گردن کشیدی؟ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ (۷۵) یا برتری جستی و خویشتن را از برتران دیدی؟

قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ ابلیس گفت: من به از وام، خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ مرا از آتش آفریدی وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ (۷۶) و او را از گل آفریدی.

قالَ فَاخْرُجْ مِنْها اللَّه گفت: بیرون شو از آسمان، فَإِنَّکَ رَجِیمٌ (۷۷) که تو نفریده‌ای و رانده.

وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی‌ یَوْمِ الدِّینِ (۷۸) و بر تو نفرین و راندن من تا روز شمار.

قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی ابلیس گفت: خداوند من پس مرا درنگ ده، إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ (۷۹) تا آن روز که ایشان را برانگیزانند.

قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ (۸۰) اللَّه گفت: تو از درنگ دادگانی.

إِلی‌ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (۸۱) تا روزی که هنگام آن دانستنی است.

قالَ فَبِعِزَّتِکَ ابلیس گفت بخدایی تو، لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (۸۲) که ایشان را بیراه کنم همگان.

إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (۸۳) مگر آن بندگان تو از ایشان که ترا یکتا شناسندگان‌اند از دل پاک.

قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ اللَّه گفت: راست میگویم، راست میگویم، براستی براستی: لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ ناچار بهر حال پر کنم دوزخ، مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ (۸۴) از تو و از هر که در بی تو رود ازیشان همگان.

قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ گوی نمیخواهم از شما بر این پیغام رسانیدن هیچ مزدی، وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ (۸۵) و نیستم از ایشان که از خویش چیزی بر سازند.

إِنْ هُوَ نیست این إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ (۸۶) مگر یادی و سخنی جهانیان را.

وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ و بدانید خبر این چه با شما میگویند بَعْدَ حِینٍ (۸۷) پس هنگامی.

۳ - النوبة الثالثة: قوله: وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ای نعم العبد لانه اوّاب الی اللَّه، رجّاع فی جمیع الاحوال فی النعمة بالشکر و فی المحنة بالصبر. نیکو بنده‌ای که سلیمان بود، بازگشت وی در همه حال با اللَّه بود، در نعمت شاکر و در محنت صابر بود، بظاهر ملک و مملکت میراند و بباطن فقر و فاقت همی‌راند و می‌پرورد، و یعجبنی فقری الیک و لم اکن لیعجبنی لولا محبّتک الفقر. سلیمان روزی تمنّی کرد گفت: بار خدایا جن و انس و طیور و وحوش بفرمان من کردی چه بود گر ابلیس را نیز بفرمان من کنی تا او را در بند کنم؟ گفت: ای سلیمان این تمنّی مکن که در آن مصلحت نیست، گفت: بار خدایا گر هم دو روز باشد این مراد من بده، گفت دادم. سلیمان ابلیس را در بند کرد و معاش سلیمان با آن همه ملک و مملکت از دست رنج خویش بود، هر روز زنبیلی ببافتی و بدو قرص بدادی و در مسجد با درویشی بهم بخوردی و گفتی: مسکین جالس مسکینا. آن روز که ابلیس را در بند کرد، زنبیل ببازار فرستاد و کس نخرید که در بازار آن روز هیچ معاملت و تجارت نبود و مردم همه بعبادت مشغول بودند، آن روز سلیمان هیچ طعامی نخورد، دیگر روز هم چنان بر عادت زنبیل بافت و کس نخرید، سلیمان گرسنه شد باللّه نالید گفت: بار خدایا گرسنه‌ام و کس زنبیل نمی‌خرد، فرمان آمد که ای سلیمان نمیدانی که تو چون مهتر بازاریان در بند کنی در معاملت بر خلق فرو بسته شود و مصلحت خلق نباشد، او معمار دنیاست و مشارک خلق در اموال و اولاد، یقول اللَّه تعالی: وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ.۴ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ فیه ثلاثة اقوال: احدها انه القرآن و سمّاه عظیما، لانه کلام ربّ العالمین کقوله: وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ (۶۷) گوی ای محمد آن خبری بزرگ است.
هوش مصنوعی: بگو ای محمد، آن یک خبر بزرگ است.
أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ (۶۸) شما از ان روی گردانیده‌اید.
هوش مصنوعی: شما از آن روی گردانیده‌اید.
ما کانَ لِی مِنْ عِلْمٍ مرا دانش نبود و آگاهی، بِالْمَلَإِ الْأَعْلی‌ بآن جوق برترین از فریشتگان، إِذْ یَخْتَصِمُونَ (۶۹) که با یکدیگر خصومت می‌کردند.
هوش مصنوعی: من هیچ دانشی درباره‌ی آنچه در جمع برتر فرشتگان اتفاق می‌افتد نداشتم، زمانی که آنها با یکدیگر در حال خصومت بودند.
إِنْ یُوحی‌ إِلَیَّ بمن پیغام نیست إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ (۷۰) مگر آنکه نیستم من مگر آگاه کننده باز نماینده‌ای.
هوش مصنوعی: تنها پیامی که به من وحی می‌شود این است که من تنها یک هشداردهنده واضح هستم.
إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ آن گه که خداوند تو گفت فریشتگان را، إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ (۷۱) من مرد می‌خواهم آفرید از گل.
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند به فرشتگان گفت: "من می‌خواهم انسانی از گل بسازم."
فَإِذا سَوَّیْتُهُ چون وی را راست کردم، وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی و جان خویش درو دمیدم، فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ (۷۲) او را بر روی افتید.
هوش مصنوعی: پس وقتی او را به شکل درست درآوردم و از روح خود در او دمیدم، در برابر او به سجده بیفتید.
فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ بر روی افتادند فریشتگان، کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (۷۳) همگان بهم.
هوش مصنوعی: تمامی فرشتگان همگی بر زمین سجده کردند.
إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ مگر ابلیس که گردن کشید، وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ (۷۴) و از ناگرویدگان بود.
هوش مصنوعی: به جز ابلیس که متکبر شد و از کسانی بود که ایمان نمی‌آوردند.
قالَ یا إِبْلِیسُ اللَّه گفت ای ابلیس، ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ چه بازداشت ترا که سجود کردید تو؟ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ چیزی را که بیافریدم بدو دست خویش، أَسْتَکْبَرْتَ باش گردن کشیدی؟ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ (۷۵) یا برتری جستی و خویشتن را از برتران دیدی؟
هوش مصنوعی: خداوند به ابلیس گفت: چه چیزی تو را از سجده کردن بازداشت؟ آیا به خاطر اینکه چیزی را که با دست خود آفریدم، سجده نکردی؟ آیا به خود اجازه دادی که گردن‌کشی کنی؟ یا اینکه خود را از دیگران برتر دانستی؟
قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ ابلیس گفت: من به از وام، خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ مرا از آتش آفریدی وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ (۷۶) و او را از گل آفریدی.
هوش مصنوعی: ابلیس گفت: من بهتر از او هستم، چون تو مرا از آتش آفریدی و او را از گل ساختی.
قالَ فَاخْرُجْ مِنْها اللَّه گفت: بیرون شو از آسمان، فَإِنَّکَ رَجِیمٌ (۷۷) که تو نفریده‌ای و رانده.
هوش مصنوعی: خداوند به او گفت: از آسمان بیرون برو، زیرا تو رانده‌شده‌ای.
وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی‌ یَوْمِ الدِّینِ (۷۸) و بر تو نفرین و راندن من تا روز شمار.
هوش مصنوعی: و بر تو نفرین و طرد من تا روز قیامت خواهد بود.
قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی ابلیس گفت: خداوند من پس مرا درنگ ده، إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ (۷۹) تا آن روز که ایشان را برانگیزانند.
هوش مصنوعی: ابلیس گفت: خداوند من، لطفاً مرا مهلت بده تا روزی که مردم برانگیخته می‌شوند.
قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ (۸۰) اللَّه گفت: تو از درنگ دادگانی.
هوش مصنوعی: خداوند گفت: تو از کسانی هستی که مهلت داده شده‌اند.
إِلی‌ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (۸۱) تا روزی که هنگام آن دانستنی است.
هوش مصنوعی: تا روزی که زمان مشخصی تعیین شده است.
قالَ فَبِعِزَّتِکَ ابلیس گفت بخدایی تو، لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (۸۲) که ایشان را بیراه کنم همگان.
هوش مصنوعی: ابلیس سوگند خورد به عزت خدا که همه آن‌ها را فریب خواهم داد.
إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (۸۳) مگر آن بندگان تو از ایشان که ترا یکتا شناسندگان‌اند از دل پاک.
هوش مصنوعی: مگر بندگان خالص تو از میان آن‌ها که تنها تو را می‌شناسند و از قلبی پاک برخوردارند.
قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ اللَّه گفت: راست میگویم، راست میگویم، براستی براستی: لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ ناچار بهر حال پر کنم دوزخ، مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ (۸۴) از تو و از هر که در بی تو رود ازیشان همگان.
هوش مصنوعی: خداوند فرمود: من راست می‌گویم و حقیقت را بیان می‌کنم. بدون شک، دوزخ را پر خواهم کرد، از تو و تمامی کسانی که از تو پیروی کرده‌اند.
قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ گوی نمیخواهم از شما بر این پیغام رسانیدن هیچ مزدی، وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ (۸۵) و نیستم از ایشان که از خویش چیزی بر سازند.
هوش مصنوعی: بگو که من از شما هیچ پاداشی برای رساندن این پیام نمی‌خواهم و من هم از آن دسته از افرادی نیستم که بخواهند چیزی به زور از خود بسازند.
إِنْ هُوَ نیست این إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ (۸۶) مگر یادی و سخنی جهانیان را.
هوش مصنوعی: این تنها یادآوری است برای جهانیان.
وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ و بدانید خبر این چه با شما میگویند بَعْدَ حِینٍ (۸۷) پس هنگامی.
هوش مصنوعی: و به زودی خواهید دانست که این خبر چیست که به شما گفته می‌شود.

حاشیه ها

1402/02/06 16:05
یزدانپناه عسکری

19- قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ گوی نمیخواهم از شما بر این پیغام رسانیدن هیچ مزدی، وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ و نیستم از ایشان که از خویش چیزی بر سازند.

***

[قرآن کریم]*

وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ‏- ص/ 86

(أنا و أتقیاء امّتی برآء من التکلّف  - رسول اکرم ص)

[یزدانپناه عسکری]*

 پرهیز از انتصاب و  تداخل نفس بیگانه‏

بالاترین تعیین حیطه با دشمن درونی نفس  است.