گنجور

۲ - النوبة الاولى

قوله تعالی: إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی‌ ماایم که زنده کنیم مردگان را، وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا و مینویسیم هر چه پیش میفرستند، وَ آثارَهُمْ و نشانها و رسمها و نهادها که می‌نهادند، وَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ أَحْصَیْناهُ و همه چیز را دانسته‌ایم و شمرده، فِی إِمامٍ مُبِینٍ (۱۲) در لوح محفوظ آن پیشوای روشن پیدا.

وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا ایشان را مثل زن و همسان ساز، أَصْحابَ الْقَرْیَةِ مردمان آن شهر را، إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ (۱۳) آن گه که بایشان آمد فرستادگان.

إِذْ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فرستادیم بایشان دو تن، فَکَذَّبُوهُما دروغ زن گرفتند ایشان را هر دو، فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ قوی کردیم آن دو رسول بآن سه دیگر، فَقالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ (۱۴) ایشان را گفتند ما بشما فرستادگانیم.

قالُوا ما أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا گفتند نیستید شما مگر مردمی همچون ما، وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَیْ‌ءٍ و فرو نفرستاد خدای هیچیز، إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ (۱۵) نیستید شما مگر دروغ می‌گویید.

قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ گفتند خداوند ما میداند، إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ (۱۶) که ما بشما فرستادگانیم.

وَ ما عَلَیْنا إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ (۱۷) و نیست بر ما مگر پیغام رسانیدن آشکارا.

قالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ گفتند ما بشما فال بد گرفتیم، لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا اگر باز نشوید ازین سخن، لَنَرْجُمَنَّکُمْ شما را بسنگ بکشیم، وَ لَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِیمٌ (۱۸) و بشما رسد از ما عذابی دردنمای.

قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ گفتند آنچه شما از ان میترسید آن با شماست، أَ إِنْ ذُکِّرْتُمْ باش از بهر آنکه شما را پند دادند دروغ زن میگیرید؟ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (۱۹) بلکه شما گروهی گزاف کاران‌اید.

وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ و آمد از دورتر جای ازان شهر، رَجُلٌ یَسْعی‌ مردی شتابان، قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ (۲۰) گفت ای قوم بر پی این فرستادگان ایستید.

اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً بر پی ایشان ایستید که از شما مزدی نمیخواهند وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (۲۱) و ایشان بر راه راست‌اند و بنشان راست.

وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی و چه رسید مرا که نپرستم آن خداوند که مرا آفرید؟ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (۲۲) و شما را همه با او خواهند برد.

أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً من فرود از اللَّه خدایان گیرم؟ إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ که اگر رحمن بمن گزندی خواهد، لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً بکار نیاید مرا با من بودن ایشان هیچ، وَ لا یُنْقِذُونِ (۲۳) و مرا ازان گزند نرهانند.

إِنِّی إِذاً لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (۲۴) آن گه که من چنین کنم پس من در گمراهیی آشکارا باشم.

إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ (۲۵) من بگرویدم بخداوند شما که یکتاست همه بمن نیوشید.

قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ او را گفتند در رو در بهشت، قالَ یا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ (۲۶) گفت: کاشکی قوم من دانندی.

بِما غَفَرَ لِی رَبِّی بآنچه بیامرزید مرا خداوند من، وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ (۲۷) و مرا از نواختگان کرد.

وَ ما أَنْزَلْنا عَلی‌ قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ و فرو نفرستادیم بر قوم او پس او، مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ هیچ سپاهی از آسمان، وَ ما کُنَّا مُنْزِلِینَ (۲۸) فرو نفرستادیم بر ایشان هیچ عذابی.

إِنْ کانَتْ إِلَّا صَیْحَةً واحِدَةً نبود مگر یک بانک جبرئیل فَإِذا هُمْ خامِدُونَ (۲۹) که همه بیکبار مرده شدند.

یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ای دریغا بر رهیکان، ما یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ نیامد بایشان هیچ فرستاده‌ای، إِلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (۳۰) مگر برو افسوس میکردند.

۱ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز من اشتاق الی لقیاه استعذب فیه ما یلقاه من بلواه فان طلب مونسا فی دنیاه او عقباه ضلّ من یدعو الّا ایاه بنام او که خرد را باو راه نیست و هیچکس از حقیقت جلال او آگاه نیست، بنام او که مفلسان را جز حضرت او پناه نیست و عاصیان را جز درگاه او درگاه نیست، بنام او که جهانیان را چو او پادشاه نیست و در آسمان و زمین جز او اللَّه نیست. ای خداوندی که دستگیر درماندگان جز توقیع جلال تو نیست: ای مهربانی که رهنمای متحیّریان جز منشور رحمت تو نیست، ای کریمی که آرام سوختگان جز از حضرت جمال و لطف تو نیست، ای عزیزی که عربده مستان عشق جز از جام شراب و شربت نوشاگین تو نیست، ای لطیفی که انس جان مشتاقان جز در انتظار دیدار و رضای تو نیست، و اللَّه الموفق و المعین۲ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی‌ میگوید جل جلاله: ماایم که مرده زنده گردانیم. و مرده زنده گردانیدن در وصف باری جل جلاله آنست که در بنده و در حیوان حیاة آفریند و آفریننده حیاة جز آن قادر بر کمال نیست، یقول اللَّه تعالی: الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ و این در سه طور است، در طور اوّل حیاة در نطفه آفریند اندر رحم مادر، در طور دیگر حیاة در مرده آفریند اندر زاویه لحد تا با وی رود سؤال چنانک در خبر صحیح است، در طور سوم روز قیامت خلق را زنده گرداند فصل و قضا را و ثواب و عقاب را و از ان پس جاوید همه زندگی بود هیچ مردگی نه، امّا خلود فی الجنّة و امّا خلود فی النار.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1402/02/26 17:04
یزدانپناه عسکری

قرآن کریم - یس/12

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی‏ وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ

وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبین‏

[ بازیابی اثر اعمال انسان  در کتاب آشکار، سایه نسیان در فرایند روان بودن آگاهی، و تطهیر]

______________