گنجور

۱ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز من اشتاق الی لقیاه استعذب فیه ما یلقاه من بلواه فان طلب مونسا فی دنیاه او عقباه ضلّ من یدعو الّا ایاه بنام او که خرد را باو راه نیست و هیچکس از حقیقت جلال او آگاه نیست، بنام او که مفلسان را جز حضرت او پناه نیست و عاصیان را جز درگاه او درگاه نیست، بنام او که جهانیان را چو او پادشاه نیست و در آسمان و زمین جز او اللَّه نیست. ای خداوندی که دستگیر درماندگان جز توقیع جلال تو نیست: ای مهربانی که رهنمای متحیّریان جز منشور رحمت تو نیست، ای کریمی که آرام سوختگان جز از حضرت جمال و لطف تو نیست، ای عزیزی که عربده مستان عشق جز از جام شراب و شربت نوشاگین تو نیست، ای لطیفی که انس جان مشتاقان جز در انتظار دیدار و رضای تو نیست، و اللَّه الموفق و المعین

گر پای من از عجز طلبکار تو نیست
تا ظنّ نبری که دل گرفتار تو نیست
نه زان نایم که جان خریدار تو نیست
خود دیده ما محرم دیدار تو نیست‌

قوله تعالی: یس گفته‌اند که یس نام سوره است بدلیل آن خبر که مصطفی علیه الصلاة و السلام فرمود: «انّ اللَّه تعالی قرأ یس و طه قبل ان خلق آدم بالفی عام فلمّا سمعت الملائکة قالوا طوبی لامّة ینزل علیهم هذا و طوبی لالسن تکلّم بهذا و طوبی لأجواف تحمل هذا»

حقّ جل جلاله و تقدّست أسماؤه پیش از آفرینش آدم بدو هزار سال طه و یس برخواند، ملائکة ملکوت چون آن بشنیدند گفتند: خنک مران امّتی را که این کلام پاک بایشان فروآید، خنک مران زبانها را که این خواند، خنک مران سینه‌ها را که صدف این جوهر مکنون بود. و در خبر است که چون دوستان و مؤمنان در ان بوستان سعادت روند و بآن ناز و نعیم بهشت رسند از جناب جبروت ندا آید که از دیگران بسیار شنیدید وقت آن آمد که از ما شنوید فیسمعهم سورة الفاتحه و طه و یس. مصطفی علیه الصلاة و السلام فرمود: «کانّ الناس لم یسمعوا القرآن حین سمعوه من فی الرحمن یتلوه علیهم»، گل باید که از درخت خود بازکنی تا بوی آن بشرط یابی.

اسمعه ممّن قاله تزدد به
شعفا فطیب الورد من اغصانه‌

پس یک قول آنست که «یا انسان»، و این خطاب با صورت و بشریّت مصطفی است چنانک جای دیگر فرمود: قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ. از آنجا که انسانیّت و جنسیّت او مشاکل خلق است، و این خطاب با انسان بر وفق آنست و از آنجا که شرف نبوّت است و تخصیص رسالت خطاب با وی اینست که یا أَیُّهَا النَّبِیُّ، یا أَیُّهَا الرَّسُولُ، و این خطاب که با صورت و بشریّت است از بهر آن رفت تا نقاب غیرت سازند و هر نامحرمی را بر جمال و کمال وی اطلاع ندهند، این چنانست که گویند: ارسلانم خوان تا کس به نداند که که‌ام. دریغ بود آن چنان جمالی و کمالی که پرماس دیده بو جهل و عتبه و شیبه گردد وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ دیده بو جهل که خیره شده انکارست از وی جز انسانیّت و بشریّت نبیند، دیده صدیق اکبر باید ز دوده استغفار تا جمال نبوت و کمال رسالت وی ببیند، دیده عتبه و شیبه که حجاب افکنده شب ردّ از لست جز نسبت عبد المطلب نبیند، دیده صدیق و فاروق باید روشن کرده صبح قبول ازل تا شرف و نواخت محمد رسول اللَّه ببیند. آری حرم را بنا محرم نمودن شرط نیست کسی باید محرم شریعت و طریقت شده و گرد متابعت سید صلوات اللَّه و سلامه علیه در دیده طلب وی توتیای حرمت گشته تا اهلیّت آن دارد که آن جمال ببیند.

و قیل: یس، الیاء اشارة الی یوم المیثاق و السین اشارة الی سرّه مع الاحباب فکانّه قال بحق یوم المیثاق و بسرّی مع الاحباب و بالقرآن الحکیم إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ، عَلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ.

قوله: تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ این قرآن فرو فرستاده خداوندیست که نام وی عزیزست و رحیم، عزیز اوست که دشخوارست دریافتن او، اللَّه تعالی عزیز است بآن معنی که دریافت وی نیست و افهام و اوهام را رسیدن بکنه جلال وی نیست.

پیر طریقت گفت: ای نادر یافته یافته و نادیده عیان، ای در نهانی پیدا و در پیدایی نهان، یافت تو روز است که خود برآید ناگاهان، یاونده تو نه بشادی پردازد نه باندوهان، بسر بر ما را کاری که از آن عبارت نتوان. تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ هم عزیز است هم رحیم، عزیز به بیگانگان رحیم بمؤمنان، اگر عزیز بود بی‌رحیم هرگز کس او را نیابد و اگر رحیم بود بی‌عزیز همه کس او را یابد، عزیزست تا کافران در دنیا او را ندانند، رحیم است در عقبی تا مؤمنان او را به بینند.

لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ غافلان دواند یکی از کار دین غافل و از طلب صلاح خود بیخبر، سر بدنیا در نهاده و مست شهوت گشته و دیده فکرت و عبرت بر هم نهاده حاصل وی آنست که رب العزّة فرمود: وَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ، أُولئِکَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ و فی الخبر: عجبت لغافل و لیس بمغفول عنه‌ دیگر غافلی است پسندیده از کار دنیا و ترتیب معاش غافل، سلطان حقیقت بر باطن وی استیلا نموده، در مکاشفه جلال احدیّت چنان مستهلک شده که از خود غائب گشته، نه از دنیا خبر دارد نه از عقبی، بزبان حال میگوید:

این جهان در دست عقلست آن جهان در دست روح
پای همّت بر قفای هر دو دیه سالار زن‌

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز من اشتاق الی لقیاه استعذب فیه ما یلقاه من بلواه فان طلب مونسا فی دنیاه او عقباه ضلّ من یدعو الّا ایاه بنام او که خرد را باو راه نیست و هیچکس از حقیقت جلال او آگاه نیست، بنام او که مفلسان را جز حضرت او پناه نیست و عاصیان را جز درگاه او درگاه نیست، بنام او که جهانیان را چو او پادشاه نیست و در آسمان و زمین جز او اللَّه نیست. ای خداوندی که دستگیر درماندگان جز توقیع جلال تو نیست: ای مهربانی که رهنمای متحیّریان جز منشور رحمت تو نیست، ای کریمی که آرام سوختگان جز از حضرت جمال و لطف تو نیست، ای عزیزی که عربده مستان عشق جز از جام شراب و شربت نوشاگین تو نیست، ای لطیفی که انس جان مشتاقان جز در انتظار دیدار و رضای تو نیست، و اللَّه الموفق و المعین
هوش مصنوعی: به نام خداوند بخشنده و مهربان، من خوشحالم که به دیدار او مشتاقم و در این ملاقات از سختی‌ها لذت می‌برم. هر که در دنیا یا آخرت دنبال همصحبتی است، گمراه است اگر جز او را بخواند؛ چرا که خرد نمی‌تواند او را درک کند و هیچ‌کس از عظمت او باخبر نیست. تنها اوست که می‌تواند به بی‌پناهان پناه دهد و معصیتمندان نمی‌توانند جز درگاه او امیدوار باشند. او را پادشاهی نیست و در آسمان و زمین جز او خدایی نیست. ای خداوندی که تنها تو به درماندگان کمک می‌رسانی، ای مهربانی که رهنمای گمگشتگان تویی، ای کریمی که تنها لطف و زیبایی توست که به دل سوختگان آرامش می‌بخشد، ای عزیزی که عشق فقط از جام محبت تو سرچشمه می‌گیرد، و ای لطیفی که محبت مشتاقان تنها در انتظار دیدار تو قرار دارد. خداوند یاری‌کننده و مددکار است.
گر پای من از عجز طلبکار تو نیست
تا ظنّ نبری که دل گرفتار تو نیست
هوش مصنوعی: اگر پای من به خاطر ناتوانی‌ام از تو چیزی نمی‌خواهد، پس گمان نکن که دلم به تو وابسته نیست.
نه زان نایم که جان خریدار تو نیست
خود دیده ما محرم دیدار تو نیست‌
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساساتی اشاره دارد که از ناامیدی و فاصله بین دو نفر ناشی می‌شود. شاعر می‌گوید که نه به خاطر نای و صدای او، بلکه به دلیل اینکه کسی حاضر به قبول عشق و وجود او نیست، از دیدار فرد محبوب ناامید است. در واقع، طرف مقابل نمی‌تواند او را درک کند و به همین دلیل، شاعر از این وضع ناراحت و غمگین است.
قوله تعالی: یس گفته‌اند که یس نام سوره است بدلیل آن خبر که مصطفی علیه الصلاة و السلام فرمود: «انّ اللَّه تعالی قرأ یس و طه قبل ان خلق آدم بالفی عام فلمّا سمعت الملائکة قالوا طوبی لامّة ینزل علیهم هذا و طوبی لالسن تکلّم بهذا و طوبی لأجواف تحمل هذا»
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که «یس» نام یکی از سور قرآن است. دلیل انتخاب این نام، حدیثی از پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) است که بیان می‌کند: «خداوند پیش از آفرینش آدم، به مدت پنجاه هزار سال سوره‌های یس و طه را قرائت کرده است. زمانی که ملائکه این را شنیدند، گفتند: خوشا به حال امتی که این سوره بر آن‌ها نازل می‌شود، و خوشا به حال زبان‌هایی که این را تلاوت می‌کنند، و خوشا به حال دل‌هایی که این آیات را حمل می‌کنند.»
حقّ جل جلاله و تقدّست أسماؤه پیش از آفرینش آدم بدو هزار سال طه و یس برخواند، ملائکة ملکوت چون آن بشنیدند گفتند: خنک مران امّتی را که این کلام پاک بایشان فروآید، خنک مران زبانها را که این خواند، خنک مران سینه‌ها را که صدف این جوهر مکنون بود. و در خبر است که چون دوستان و مؤمنان در ان بوستان سعادت روند و بآن ناز و نعیم بهشت رسند از جناب جبروت ندا آید که از دیگران بسیار شنیدید وقت آن آمد که از ما شنوید فیسمعهم سورة الفاتحه و طه و یس. مصطفی علیه الصلاة و السلام فرمود: «کانّ الناس لم یسمعوا القرآن حین سمعوه من فی الرحمن یتلوه علیهم»، گل باید که از درخت خود بازکنی تا بوی آن بشرط یابی.
هوش مصنوعی: خداوند متعال پیش از آفرینش آدم، به مدت هزار سال آیات طه و یس را قرائت کرد. وقتی ملائکۀ آسمانی این را شنیدند، گفتند: خوشا به حال آن امتی که این کلام پاک به آنها میرسد، خوشا به حال زبان‌هایی که آن را می‌خوانند و خوشا به حال سینه‌هایی که جوهر این كلمات در آنها نهفته است. در روایتی آمده که وقتی دوستان و مؤمنان به بهشت می‌روند و به نعمت‌های آن می‌رسند، از سوی جبروت ندا می‌آید که وقت شنیدن کلام ما رسیده است و آن‌ها سورة فاتحه و طه و یس را می‌شنوند. پیامبر اکرم (ص) نیز فرمود: «گویا مردم قرآن را برای اولین بار از خداوند می‌شنیدند». این نشان می‌دهد که باید گل را از درخت خود بچینی تا بتوانی بوی خوش آن را حس کنی.
اسمعه ممّن قاله تزدد به
شعفا فطیب الورد من اغصانه‌
هوش مصنوعی: به سخنان کسی که زیبایی‌هایی را بیان کرده گوش بده و از آن بهره‌مند شو، چرا که گل‌ها از شاخه‌های خود خوشبو هستند.
پس یک قول آنست که «یا انسان»، و این خطاب با صورت و بشریّت مصطفی است چنانک جای دیگر فرمود: قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ. از آنجا که انسانیّت و جنسیّت او مشاکل خلق است، و این خطاب با انسان بر وفق آنست و از آنجا که شرف نبوّت است و تخصیص رسالت خطاب با وی اینست که یا أَیُّهَا النَّبِیُّ، یا أَیُّهَا الرَّسُولُ، و این خطاب که با صورت و بشریّت است از بهر آن رفت تا نقاب غیرت سازند و هر نامحرمی را بر جمال و کمال وی اطلاع ندهند، این چنانست که گویند: ارسلانم خوان تا کس به نداند که که‌ام. دریغ بود آن چنان جمالی و کمالی که پرماس دیده بو جهل و عتبه و شیبه گردد وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ دیده بو جهل که خیره شده انکارست از وی جز انسانیّت و بشریّت نبیند، دیده صدیق اکبر باید ز دوده استغفار تا جمال نبوت و کمال رسالت وی ببیند، دیده عتبه و شیبه که حجاب افکنده شب ردّ از لست جز نسبت عبد المطلب نبیند، دیده صدیق و فاروق باید روشن کرده صبح قبول ازل تا شرف و نواخت محمد رسول اللَّه ببیند. آری حرم را بنا محرم نمودن شرط نیست کسی باید محرم شریعت و طریقت شده و گرد متابعت سید صلوات اللَّه و سلامه علیه در دیده طلب وی توتیای حرمت گشته تا اهلیّت آن دارد که آن جمال ببیند.
هوش مصنوعی: در این متن به موضوع مرتبط با انسانیت پیامبر و ویژگی‌های نبوّت او پرداخته شده است. اشاره شده که بیان «یا انسان» ناظر به بشری بودن پیامبر است، و اینکه او همانند دیگر انسان‌هاست. همچنین تأکید شده که اگرچه او یک انسان است، مقام نبوّت و رسالت او او را متمایز می‌کند. این خطاب‌ها به نوعی برای حفظ مقام والای او و جلوگیری از دسترسی ناپسند دیگران به جمال و کمالش است. در واقع، نگاهی که از سطح بشری فراتر رود و جمال پیامبر را ببیند، نیازمند درک عمیق‌تری است که از طریق شناخت صحیح و ناب به دست می‌آید. برای درک مقام او، شخص باید با شریعت و حقیقت وجود پیامبر آشنا شود و در سایه تبعیت از او به جمال و کمالش دست یابد.
و قیل: یس، الیاء اشارة الی یوم المیثاق و السین اشارة الی سرّه مع الاحباب فکانّه قال بحق یوم المیثاق و بسرّی مع الاحباب و بالقرآن الحکیم إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ، عَلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ.
هوش مصنوعی: در این متن اشاره شده است که "یس" و "الیاء" به روز میثاق اشاره دارند و "سین" به راز و رمز با دوستان. به گونه‌ای بیان شده که انگار گفته شده است: "به حق روز میثاق و به راز من با دوستان و با قرآن حکیم. یقیناً تو از فرستادگان هستی و بر راهی راست قرار داری."
قوله: تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ این قرآن فرو فرستاده خداوندیست که نام وی عزیزست و رحیم، عزیز اوست که دشخوارست دریافتن او، اللَّه تعالی عزیز است بآن معنی که دریافت وی نیست و افهام و اوهام را رسیدن بکنه جلال وی نیست.
هوش مصنوعی: این قرآن از سوی خداوندی نازل شده که نامش عزیز و رحیم است. خداوند عزیز است به این معنا که شناختن او دشوار است و هیچ تصوری نمی‌تواند به تمامی جلال و عظمت او برسد.
پیر طریقت گفت: ای نادر یافته یافته و نادیده عیان، ای در نهانی پیدا و در پیدایی نهان، یافت تو روز است که خود برآید ناگاهان، یاونده تو نه بشادی پردازد نه باندوهان، بسر بر ما را کاری که از آن عبارت نتوان. تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ هم عزیز است هم رحیم، عزیز به بیگانگان رحیم بمؤمنان، اگر عزیز بود بی‌رحیم هرگز کس او را نیابد و اگر رحیم بود بی‌عزیز همه کس او را یابد، عزیزست تا کافران در دنیا او را ندانند، رحیم است در عقبی تا مؤمنان او را به بینند.
هوش مصنوعی: پیر طریقت فرمود: ای نادر و بی‌نظیر، ای آنچه در پنهانی پیدا و در آشکارا ناپیداست، تو چون روزی هستی که ناگهان طلوع می‌کند. در وجود تو نه شادی است و نه اندوه، تو کاری را انجام می‌دهی که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را توصیف کند. خداوند هم بزرگ و هم رحیم است؛ بزرگ نسبت به بی‌دینان و رحیم نسبت به مؤمنان. اگر فقط بزرگ باشد و رحمی نداشته باشد، هیچ‌کس او را نخواهد یافت و اگر فقط رحیم باشد و بزرگ نباشد، همه او را خواهند شناخت. او بزرگ است به گونه‌ای که کافران در این دنیا او را نمی‌شناسند و در آخرت رحیم است به گونه‌ای که مؤمنان او را خواهند دید.
لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ غافلان دواند یکی از کار دین غافل و از طلب صلاح خود بیخبر، سر بدنیا در نهاده و مست شهوت گشته و دیده فکرت و عبرت بر هم نهاده حاصل وی آنست که رب العزّة فرمود: وَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ، أُولئِکَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ و فی الخبر: عجبت لغافل و لیس بمغفول عنه‌ دیگر غافلی است پسندیده از کار دنیا و ترتیب معاش غافل، سلطان حقیقت بر باطن وی استیلا نموده، در مکاشفه جلال احدیّت چنان مستهلک شده که از خود غائب گشته، نه از دنیا خبر دارد نه از عقبی، بزبان حال میگوید:
هوش مصنوعی: یکی از ویژگی‌های افرادی که در پی حقیقت نیستند، این است که نسبت به دین و صلاح خود غافلند. آن‌ها به دنیا و تمایلات آن مشغول شده‌اند و دیگر به اندیشه و عبرت ورزی نمی‌پردازند. در واقع، چنین افرادی به آیات الهی توجه ندارند و عاقبت آن‌ها در آتش است به خاطر اعمالی که انجام داده‌اند. همچنین، در روایتی آمده که غافل بودن انسان عجیبی است در حالی که هیچ چیز از او مخفی نیست. افرادی که فقط به مسائل دنیوی مشغولند، ممکن است در حقیقت از واقعیت‌های عمیق‌تری غافل شوند و به حدی در اسرار الهی غرق شوند که دیگر به دنیا و آخرت توجهی نداشته باشند. در این حالت، آن‌ها به زبان حال می‌گویند که از خودشان و از دنیای اطراف غافل شده‌اند.
این جهان در دست عقلست آن جهان در دست روح
پای همّت بر قفای هر دو دیه سالار زن‌
هوش مصنوعی: این دنیا تحت کنترل عقل است و آن دنیا در دست روح قرار دارد. بنابراین باید تلاش کنیم و پشت سر هر دو یعنی عقل و روح از آن‌ها پیروی کنیم.