گنجور

۲ - النوبة الاولى

قوله تعالی: و ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ دو دریا بهم نه یکسان، هذا عَذْبٌ فُراتٌ این یکی خوش سخت خوش، سائِغٌ شَرابُهُ گوارنده آب او، وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ و این دیگر شور تلخ زبان گز، وَ مِنْ کُلٍّ تَأْکُلُونَ و از هر یکی میخورید، لَحْماً طَرِیًّا گوشتی تازه، وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً و بیرون می‌آرید از هر شوری مروارید، تَلْبَسُونَها تا می‌پوشید آن را، وَ تَرَی الْفُلْکَ فِیهِ و می‌بینید کشتیها در ان، مَواخِرَ روان و آب برّان، لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ تا میجوئید از فضل و نیکوکاری او، وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۲) و تا مگر آزادی کنید.

یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ در می‌آرد شب تاریک در روز روشن، وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ و در می‌آرد روز روشن در شب تاریک، وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ و نرم کرد و روان و بفرمان خورشید و ماه را، کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّی شب و روز خورشید و ماه میرود سرانجامی نام برده را، ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ آن خداوند شماست، لَهُ الْمُلْکُ و پادشاهی او راست، وَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ و ایشان را که می‌پرستید بخدایی فرود از اللَّه، ما یَمْلِکُونَ مِنْ قِطْمِیرٍ (۱۳) بدست ایشان پوست خست خرما نیست.

إِنْ تَدْعُوهُمْ اگر خوانید ایشان را، لا یَسْمَعُوا دُعاءَکُمْ خواندن شما نشنوند، وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَکُمْ و اگر شنودندی پاسخ نتوانندی و بکار نیایندی شما را، وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ و روز رستاخیز بانباز گرفتن شما کافر شوند و از شما بیزار، وَ لا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ (۱۴) و خبر نکند ترا هیچ کس چنان خبردار، و آگاه نکند ترا هیچ کس چنان آگاه کن.

یا أَیُّهَا النَّاسُ ای مردمان أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ شما درویشان‌اید و با نیاز فرا اللَّه، وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (۱۵) و اللَّه اوست آن بی‌نیاز نکو نام ستوده.

إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ اگر خواهد ببرد شما را با نیست، وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ (۱۶) و آفریده‌ای آرد نو.

وَ ما ذلِکَ عَلَی اللَّهِ بِعَزِیزٍ (۱۷) و آن بر اللَّه دشخوار و سخت نیست.

وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری‌ و هیچ بارکش بار بد کس نکشد، وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ و اگر تنی گران بار کرده خود را بگناهان کسی را خواند، إِلی‌ حِمْلِها با آن بار خود تا از وی برگیرد، لا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْ‌ءٌ از آن بار او هیچیز بر نگیرند، وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبی‌ و از چند سخت نزدیک خویشاوند خواند، إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ تو که آگاه کنی آگاه کردن که سود دارد ایشانراست که می‌ترسند از خداوند خویش نادیده، وَ أَقامُوا الصَّلاةَ و نماز بپای دارند، بهنگام وَ مَنْ تَزَکَّی فَإِنَّما یَتَزَکَّی لِنَفْسِهِ و هر که هنری با دید آید خویشتن را با دید آید، وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ و بازگشت خلق همه با خدای است.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی‌ وَ الْبَصِیرُ هام سان نیست نابینا و بینا، وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ (۲۰) و نه تاریکیها و روشنائیها.

وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الْحَرُورُ (۲۱) و نه سایه خنک و تیزی گرما.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لَا الْأَمْواتُ و یکسان نبود زندگان و مردگان، إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ اللَّه می‌شنواند او را که خواهد، وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ (۲۲) و تو شنواننده نیستی مردگان را در گورها.

إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِیرٌ (۲۳) نیستی تو مگر آگاهی نمای، إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً ما فرستادیم ترا بشارت رسانی بیم نمایی، وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ (۲۴) مگر بایشان آگاه کننده‌ای آمد و گذشت.

وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ و اگر دروغ زن دارند ترا، فَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دروغ زن داشتند پیشینیان ایشان که پیش از دشمنان تو بودند، جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ رسولان آمدند بایشان پیغامهای روشن، وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْکِتابِ الْمُنِیرِ (۲۵) و بنامها و بنبشته روشن.

ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِینَ کَفَرُوا آن گه فرا گرفتم ایشان را که بنگرویدند، فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ (۲۶) پیدا کردن نشان ناخشنودی چون بود، حال گردانیدن من چون دیدی؟

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً نمی‌بینی که اللَّه فرو فرستاد از آسمان آبی، فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ تا بیرون آوردیم بآن آب میوه‌ها، مُخْتَلِفاً أَلْوانُها گوناگون رنگهای آن وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ و از کوه‌ها راههای پیدا شده از روندگان، بِیضٌ وَ حُمْرٌ خطّهای سپید و خطّهای سرخ، مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها گوناگون رنگهای آن، وَ غَرابِیبُ سُودٌ (۲۷) و کوه‌ها و سنگهای سخت سیاه.

وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ و از مردمان و جنبندگان و چهارپایان و شتران مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ کَذلِکَ گوناگون رنگهای ایشان هم چنان که میوه‌ها و کوه‌ها رنگها و نیم رنگها، إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ از خدای دانایان ترسند، إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ (۲۸) اللَّه توانای است آمرزگار.

إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ ایشان که می‌خوانند نامه خدای، وَ أَقامُوا الصَّلاةَ و نماز هنگام بپای می‌دارند، وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ و از دست می‌بیرون کنند درویشان را از آنچه ما ایشان را روزی دادیم، سِرًّا وَ عَلانِیَةً نهان و آشکارا، یَرْجُونَ تِجارَةً می‌بیوسند سود بازرگانیی، لَنْ تَبُورَ (۲۹) که آن بازرگانی هرگز زیان زد نیاید

لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ آن را تا بایشان گزارد اللَّه مزدهای ایشان تمام، وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ و بیفزاید ایشان را از فضل و نیکوکاری خویش، إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ (۳۰) که او بزرگ آمرز است خرد پذیر.

وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ و آنچه ما بتو پیغام دادیم از این نامه هُوَ الْحَقُّ آن نامه راست است، مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ گواه و استوار گیر آن نامه‌ها که پیش باز آمد از اللَّه، إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ (۳۱) اللَّه برهیکان خویش داناست و ازیشان آگاه.

۱ - النوبة الثالثة: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ «بسم اللَّه» کلمة من آمن بها امن زوال النعمی و حظی بنعیم الدّنیا و العقبی من آمن بها سعد سعادة لا یشقی و وجد ملکا لا یبلی و بقی فی العزّ و العلی‌۲ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ الفرات اشدّ الماء عذوبة، «سائغ» ای هنی‌ء شهی سهل المرور فی الحلق، «شرابه» ای ماؤه، «وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ، الاجاج اشدّ الماء ملوحة، و من کلّ تأکلون» ای من کلّ بحر من العذب و الملح «تَأْکُلُونَ لَحْماً طَرِیًّا» طعاما شهیّا یعنی السمک، وَ تَسْتَخْرِجُونَ یعنی من الملح دون العذب، «حلیة» یعنی زینة اللؤلؤ و الجوهر، و قیل: فی الملح عیون عذبة و ممّا بینهما یخرج اللؤلؤ، و قیل: ینعقد اللؤلؤ من ماء السماء، تَلْبَسُونَها ای تتخذ نساءکم منها ملابس، وَ تَرَی الْفُلْکَ الفلک واحد و جمع، «فیه» ای فی الکلّ «مواخر» ای جواری، و المخر قطع السفینة الماء بالجری. قال مقاتل: هو ان تری سفینتین احدیهما مقبلة و الأخری مدبرة هذه تستقبل تلک و تلک تستدبر هذه تجریان بریح واحدة. و فی الخبر: استمخروا الرّیح و اعدّوا النبل‌، یعنی عند الاستنجاء ای اجعلوا ظهورکم ممّا یلی الرّیح و کذلک حالة السفن.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1402/02/08 10:05
یزدانپناه عسکری

11- إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِیرٌ نیستی تو مگر آگاهی نمای، إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً ما فرستادیم ترا بشارت رسانی بیم نمایی، وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ  مگر بایشان آگاه کننده‌ای آمد و گذشت.

***

[علامه سید محمدحسین طباطبایی]

رود شاخ گل در بر نیلُفَر  – برسد به صد ناز گلنارها

[یزدانپناه عسکری]

به وجود آمدن امکانی برای یک آگاهی جدید