گنجور

۲ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: وَ تِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَیَّ الایة...، موسی (ع) چون بفرعون رسید و او را بر توحید دعوت کرد و لختی آیات و معجزات برو ظاهر کرد فرعون سر وازد از توحید و آن گه بر موسی سپاس و منّت نهاد که: ترا نه من پروردم و از کودکی ببزرگی رسانیدم؟ موسی از روی انکار جواب داد که بر من سپاس چه نهی بآنکه بنی اسرائیل را بندگان گرفتی و خود کرا رسد که بنده گیرد و خداوندی کند مگر خدای عالمیان کردگار جهان و جهانیان. فرعون گفت: وَ ما رَبُّ الْعالَمِینَ این خدای عالمیان چیست و کیست؟ فرعون این سؤال بی‌ادب‌وار کرد و موسی در تعظیم شد، گفت: رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا ای فرعون اگر تو نمیدانی و بتوحید وی راه نمی‌بری هفت آسمان و هفت زمین، و هر چه در میان آن، نشانست و گواه بر خداوندی و یگانگی او، کائنات و محدثات همه آیات و رایات قدرت او.

و فی کلّ شی‌ء له آیة
تدلّ علی انّه واحد

تاریخ ازل و ابد کم از لحظتی در بدایت اقبال او، نعمت هر دو سرای کم از ذره‌ای در شعاع آفتاب افضال او، ساختگان خدمتند سوختگان محبت او، خستگان محنتند عزیزان حضرت او، خداوندی که همه ثناها را سزاوارست، در ذات بی‌نظیر و در صفات بی‌یارست، در کامرانی با اختیار و در کارسازی بی‌اختبارست، عاصیان را آمرزگار و با مفلسان نیکوکار است، آرنده ظلمات و برآرنده انوار است، بیننده احوال و داننده اسرار است.

با رنگ رخ تو لاله بی‌مقدارست
با بوی سر زلف تو عنبر خوارست‌

بدانکه حق جل جلاله و تقدست اسمائه در این آیات چهار جایگه خود را بخلق اضافت کرد، گفت: رَبُّ الْعالَمِینَ، رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا، رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ، رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَیْنَهُما: و این اضافت، اعنی ذات البارئ جل جلاله الی خلقه در قرآن بر دو وجه بود: یکی اضافت جزوی، دیگر اضافت کلّی. اما اضافت جزوی تشریف مضاف الیه، چنان که مصطفی (ص) گفت: وَ اذْکُرْ رَبَّکَ، وَ اعْبُدْ رَبَّکَ، وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ، وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ، وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ، ازین نمط در قرآن بسیارست و همه تشریف و تکریم مصطفی (ص) است و حق جل جلاله خداوند همه مخلوقات و محدثات است. اما مصطفی (ص) را بذکر مخصوص کرد بزرگ گردانیدن او را بر دل بندگان، هم چنان که همه بقعتها را پادشاهست و خداوند جل جلاله آن گه مکه و کعبه را بذکر مخصوص کرد، گفت: إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ،لْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ‌ بزرگ گردانیدن آن را بر دل خلق. اما اضافت کلّی آنست که درین آیات گفت، و امثال این در قرآن فراوانست، و مقصود بیان قدرتست و اظهار هیبت و عزت کریم است. و بزرگوار آن خداوند را که در هر جایی صنعی خبی دارد و در هر امری لطفی خفی مینماید.

بنگر که صنع خبی با فرعون دشمن چه کرد و لطف خفی موسی کلیم را چه ساخت.

موسی از دشمن بشب بگریخته و روی سوی دریا نهاده و فرعون با خیل و حشم بر پی وی ایستاده. بنی اسرائیل گفتند: یا موسی البحر امامنا و العدو خلفنا، فما الحیلة؟

یا موسی از پیش دریا و از پس دشمن حیلت چیست و راه گریز کجا؟ إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ما را دریافتند اینک بما رسیدند. موسی گفت: کَلَّا، إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ نومید مباشید که لطف خفی ما را رهبرست و صنع خبی فرعون را بر گذرست.

قوله: إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ موسی (ع) خود را درین حکم مفرد کرد، گفت: مَعِی رَبِّی و نگفت: معنا ربنا زیرا که در سابقه حکم رفته بود که قومی از بنی اسرائیل بعد از هلاک فرعون و قبطیان گوساله پرست خواهند شد، از این جهت خود را در این حکم مفرد کرد. باز مصطفی (ص) چون در غار بود، با صدیق اکبر از احوال صدیق، آن حقائق معانی شناخت که او را با نفس خود قرین کرد و در حکم معیّت آورد، گفت: إِنَّ اللَّهَ مَعَنا.لطیفة: موسی (ع) «معی» فرا پیش داشت که از خود بحق نگریست، باز مصطفی (ص) «اللَّه» فراپیش داشت گفت: «انّ اللَّه معنا»

که از حق بخود نگریست. هذا کقوله تعالی. أَ لَمْ تَرَ إِلی‌ رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ و لم یقل: الی الظل کیف مه الرب.

آن حال مریدست و این حال مراد، آن راه روندگانست و این صفت ربودگان. گفته‌اند که فرعون چون بکنار دریا رسید، و دریا دید شکافته و راهها پیدا گشته، با قوم خویش گفت: «این دریا از بیم من شکافته گشت و أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی‌ آن روز گفت: جبرئیل خواست که او را عذاب کند پر خویش بگسترانید تا او را بزمین فرو برد فرمان آمد از جبّار عالم که: مه یا جبرئیل فانما یعجل بالعقوبة من یخاف الموت. و گفته‌اند موسی خود را گفت: إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ و رب العزّة امّت احمد را گفت: إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا. موسی آنچه خود را گفت اللَّه برو رد نکرد، او را راه نجات نمود و کید دشمن از پیش برداشت. چه گویی آنچه حق جل جلاله بخودی خود امّت احمد را گفت، و وعده که داد اولیتر که وفا کند، از غم گناه برهاند و برحمت و مغفرت خود رساند.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ تِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَیَّ الایة...، موسی (ع) چون بفرعون رسید و او را بر توحید دعوت کرد و لختی آیات و معجزات برو ظاهر کرد فرعون سر وازد از توحید و آن گه بر موسی سپاس و منّت نهاد که: ترا نه من پروردم و از کودکی ببزرگی رسانیدم؟ موسی از روی انکار جواب داد که بر من سپاس چه نهی بآنکه بنی اسرائیل را بندگان گرفتی و خود کرا رسد که بنده گیرد و خداوندی کند مگر خدای عالمیان کردگار جهان و جهانیان. فرعون گفت: وَ ما رَبُّ الْعالَمِینَ این خدای عالمیان چیست و کیست؟ فرعون این سؤال بی‌ادب‌وار کرد و موسی در تعظیم شد، گفت: رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا ای فرعون اگر تو نمیدانی و بتوحید وی راه نمی‌بری هفت آسمان و هفت زمین، و هر چه در میان آن، نشانست و گواه بر خداوندی و یگانگی او، کائنات و محدثات همه آیات و رایات قدرت او.
هوش مصنوعی: موسی (ع) وقتی به فرعون رسید و او را به پرستش خدای یگانه دعوت کرد، آیات و معجزات را برایش به نمایش گذاشت. اما فرعون از پذیرفتن توحید سرباز زد و به موسی گفت که: «آیا تو فراموش کردی که من تو را بزرگ کرده‌ام و از کودکی بزرگ کرده‌ام؟» موسی با انکار پاسخ داد که چرا باید از تو سپاسگزاری کنم در حالی که تو بنی‌اسرائیل را به بردگی گرفته‌ای؟ فقط خداوند عالمیان است که می‌تواند بر بندگان سلطه داشته باشد. فرعون در پاسخ پرسید: «خدای عالمیان چه کسی است؟» او این سوال را با لحن بی‌احترامی مطرح کرد و موسی به او احترام گذاشت و گفت: «خدای آسمان‌ها و زمین و هر آنچه در میان آن‌هاست، این است خداوندی که تو نمی‌شناسی. اگر تو به خدای یگانه ایمان نداری، تمام کائنات و نشانه‌های قدرت او گواه بر یگانگی و عظمتش هستند.»
و فی کلّ شی‌ء له آیة
تدلّ علی انّه واحد
هوش مصنوعی: در هر چیزی نشانه‌ای وجود دارد که دلالت بر یگانگی او دارد.
تاریخ ازل و ابد کم از لحظتی در بدایت اقبال او، نعمت هر دو سرای کم از ذره‌ای در شعاع آفتاب افضال او، ساختگان خدمتند سوختگان محبت او، خستگان محنتند عزیزان حضرت او، خداوندی که همه ثناها را سزاوارست، در ذات بی‌نظیر و در صفات بی‌یارست، در کامرانی با اختیار و در کارسازی بی‌اختبارست، عاصیان را آمرزگار و با مفلسان نیکوکار است، آرنده ظلمات و برآرنده انوار است، بیننده احوال و داننده اسرار است.
هوش مصنوعی: تاریخ از آغاز تا پایان، به اندازه لحظه‌ای که او به خوشبختی دست می‌یابد، و نعمت‌های هر دو جهان به اندازه ذره‌ای از نور خورشید وجود او است. تمام مخلوقات در خدمت او هستند و عاشقانی که در عشق او سوخته‌اند، به محنت خود دچارند. او، خداوندی است که شایسته همه ستایش‌هاست، در ذات خاص و در صفات یکتاست. در کامیابی مختار و در ایجاد تغییرات بدون هیچ‌گونه آزمایشی عمل می‌کند. او گناهکاران را می‌بخشد و با نیازمندان به نیکی رفتار می‌کند. او تاریکی‌ها را دور می‌کند و نورها را به وجود می‌آورد، احوالات را می‌بیند و اسرار را می‌داند.
با رنگ رخ تو لاله بی‌مقدارست
با بوی سر زلف تو عنبر خوارست‌
هوش مصنوعی: رنگ و زیبایی رخسار تو آن‌قدر دل‌انگیز است که لاله‌ها در مقابل آن بی‌ارزش به نظر می‌رسند و عطر و بوی گیسوان تو چنان دلنشین است که حتی عطر گران‌بهاترین مواد هم در برابر آن کم‌ارزش به نظر می‌آید.
بدانکه حق جل جلاله و تقدست اسمائه در این آیات چهار جایگه خود را بخلق اضافت کرد، گفت: رَبُّ الْعالَمِینَ، رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا، رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ، رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَیْنَهُما: و این اضافت، اعنی ذات البارئ جل جلاله الی خلقه در قرآن بر دو وجه بود: یکی اضافت جزوی، دیگر اضافت کلّی. اما اضافت جزوی تشریف مضاف الیه، چنان که مصطفی (ص) گفت: وَ اذْکُرْ رَبَّکَ، وَ اعْبُدْ رَبَّکَ، وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ، وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ، وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ، ازین نمط در قرآن بسیارست و همه تشریف و تکریم مصطفی (ص) است و حق جل جلاله خداوند همه مخلوقات و محدثات است. اما مصطفی (ص) را بذکر مخصوص کرد بزرگ گردانیدن او را بر دل بندگان، هم چنان که همه بقعتها را پادشاهست و خداوند جل جلاله آن گه مکه و کعبه را بذکر مخصوص کرد، گفت: إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ،لْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ‌ بزرگ گردانیدن آن را بر دل خلق. اما اضافت کلّی آنست که درین آیات گفت، و امثال این در قرآن فراوانست، و مقصود بیان قدرتست و اظهار هیبت و عزت کریم است. و بزرگوار آن خداوند را که در هر جایی صنعی خبی دارد و در هر امری لطفی خفی مینماید.
هوش مصنوعی: بدان که خداوند در این آیات چهار بار خود را به مخلوقاتش نسبت داده است. این نسبت‌ها شامل: پروردگار جهانیان، پروردگار آسمان‌ها و زمین و هر آنچه در میان آن‌هاست، پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شما، و پروردگار مشرق و مغرب و هر آنچه در میان آن‌هاست، می‌شود. این نسبت‌ها در قرآن به دو صورت آمده است: یکی به‌عنوان نسبت جزئی، که خود نشان‌دهنده‌ی تشریف و قدردانی از دیگران است، مانند آنچه پیامبر (ص) فرمود: «پروردگارت را یاد کن» و «پروردگارت را عبادت کن». از این نوع جمله‌ها در قرآن زیاد است و همگی نشان‌دهنده‌ی ارجمندی پیامبر (ص) هستند. همان‌طور که خداوند بر همه مخلوقات و پدیده‌ها ربوبیت دارد، پیامبر (ص) نیز به‌خاطر ارجمندی‌اش بر دل مردم ذکر و یاد خاصی یافته است. درست مانند آن که خداوند مکه و کعبه را به یاد مخصوص خود معرفی کرده و فرموده: «تنها مأمور شدم که پروردگار این سرزمین را عبادت کنم». نسبت کلی نیز در این آیات قابل مشاهده است و هدف آن بیان قدرت و عظمت خداوند است و نشان‌دهنده‌ی احترام و کرامت او به‌ویژه در آفرینش و لطف‌هایی است که در هر موضوع جلی می‌نماید.
بنگر که صنع خبی با فرعون دشمن چه کرد و لطف خفی موسی کلیم را چه ساخت.
هوش مصنوعی: نگاهی بینداز به اینکه کارهای بد فرعون چه عواقبی داشت و رحمت پنهان خداوند بر موسی چگونه او را یاری کرد.
موسی از دشمن بشب بگریخته و روی سوی دریا نهاده و فرعون با خیل و حشم بر پی وی ایستاده. بنی اسرائیل گفتند: یا موسی البحر امامنا و العدو خلفنا، فما الحیلة؟
هوش مصنوعی: موسی از دشمنان فرار کرده و به سمت دریا رفته است، در حالی که فرعون و سپاهش او را تعقیب می‌کنند. قوم بنی‌اسرائیل به موسی می‌گویند: ای موسی، دریا جلوی ماست و دشمن پشت سر ماست، حال چه باید بکنیم؟
یا موسی از پیش دریا و از پس دشمن حیلت چیست و راه گریز کجا؟ إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ما را دریافتند اینک بما رسیدند. موسی گفت: کَلَّا، إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ نومید مباشید که لطف خفی ما را رهبرست و صنع خبی فرعون را بر گذرست.
هوش مصنوعی: موسی در شرایط دشواری قرار داشت. از یک سو دریا به او مانع می‌شود و از سوی دیگر دشمنانش در حال نزدیک شدن هستند. او احساس می‌کند که دیگر جایی برای فرار ندارد و به شدت نگران است. اما در این لحظه، به خداوند خود تکیه می‌کند و به او اعتماد دارد. موسی به مردمش می‌گوید که نباید ناامید باشند، زیرا خداوند همراه اوست و او به او هدایت خواهد کرد. او به قدرت خداوند و اینکه می‌تواند بر مشکلات فائق آید، اطمینان دارد.
قوله: إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ موسی (ع) خود را درین حکم مفرد کرد، گفت: مَعِی رَبِّی و نگفت: معنا ربنا زیرا که در سابقه حکم رفته بود که قومی از بنی اسرائیل بعد از هلاک فرعون و قبطیان گوساله پرست خواهند شد، از این جهت خود را در این حکم مفرد کرد. باز مصطفی (ص) چون در غار بود، با صدیق اکبر از احوال صدیق، آن حقائق معانی شناخت که او را با نفس خود قرین کرد و در حکم معیّت آورد، گفت: إِنَّ اللَّهَ مَعَنا.لطیفة: موسی (ع) «معی» فرا پیش داشت که از خود بحق نگریست، باز مصطفی (ص) «اللَّه» فراپیش داشت گفت: «انّ اللَّه معنا»
هوش مصنوعی: موسی (ع) در بیان خود به طور فردی گفت که خداوند با اوست و از واژه "ما" استفاده کرد، نه "ما" برای جمع، زیرا پیشتر حکم شده بود که گروهی از بنی اسرائیل بعد از نابودی فرعون و قبطیان، گوساله‌پرست خواهند شد. به همین دلیل، موسی خود را در این موضوع به صورت فردی معرفی کرد. همچنین زمانی که پیامبر (ص) در غار بود، با صدیق اکبر از اوضاع صدیق آگاه شد و او را در حقایق مرتبط با خود شناسایی کرد و گفت: "خداوند با ماست." نکته‌ای که وجود دارد این است که موسی (ع) در حالتی بود که به خود حق نگاه می‌کرد، در حالی که پیامبر (ص) به خدا توجه داشت و به همین دلیل گفت: "خداوند با ماست."
که از حق بخود نگریست. هذا کقوله تعالی. أَ لَمْ تَرَ إِلی‌ رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ و لم یقل: الی الظل کیف مه الرب.
هوش مصنوعی: به حق نگریست. این مانند فرمایش او تعالی است: "آیا ندیدی پروردگارت چگونه سایه را گسترش داد؟" و نگفته است: "به سایه چگونه پروردگارت".
آن حال مریدست و این حال مراد، آن راه روندگانست و این صفت ربودگان. گفته‌اند که فرعون چون بکنار دریا رسید، و دریا دید شکافته و راهها پیدا گشته، با قوم خویش گفت: «این دریا از بیم من شکافته گشت و أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی‌ آن روز گفت: جبرئیل خواست که او را عذاب کند پر خویش بگسترانید تا او را بزمین فرو برد فرمان آمد از جبّار عالم که: مه یا جبرئیل فانما یعجل بالعقوبة من یخاف الموت. و گفته‌اند موسی خود را گفت: إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ و رب العزّة امّت احمد را گفت: إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا. موسی آنچه خود را گفت اللَّه برو رد نکرد، او را راه نجات نمود و کید دشمن از پیش برداشت. چه گویی آنچه حق جل جلاله بخودی خود امّت احمد را گفت، و وعده که داد اولیتر که وفا کند، از غم گناه برهاند و برحمت و مغفرت خود رساند.
هوش مصنوعی: این متن به توضیح حال و وضعیتی می‌پردازد که در آن مریدان و مرادان قرار دارند. اشاره شده که هنگامی که فرعون به کنار دریا رسید و دریا را شکافته دید، فکر کرد که این پدیده به خاطر ترس او رخ داده است و خود را برتر دانست. همچنین اشاره‌ای به جبرئیل و فرمان الهی شده است که عذاب فرعون را به تعویق انداخت، چرا که کسانی که از مرگ می‌ترسند، زودتر عذاب نمی‌شوند. پس از آن، موسی به خود می‌گوید که خداوند همراه او خواهد بود و به او هدایت خواهد داد. در نهایت، این نکته بیان می‌شود که خداوند به امت محمد وعده داده و بر اساس رحمت و مغفرت خود، به آن‌ها کمک خواهد کرد.