گنجور

۴ - النوبة الاولى

قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْنا إِبْراهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ» و دادیم ابراهیم را راه شناسی او و بهی دانستن از پیش، «وَ کُنَّا بِهِ عالِمِینَ» (۵۱) و دانستیم ما که کی باید داد او را آن.

«إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ» پدر خویش را گفت و قوم خویش را «ما هذِهِ التَّماثِیلُ» این چه تندیسهاست، «الَّتِی أَنْتُمْ لَها عاکِفُونَ» (۵۲) که شما آن را پرستگارانید؟

«قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِینَ» (۵۳) گفتند پدران خویش را پرستگاران آن یافتیم.

«قالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ» گفت تا بودید شما و پدران شما همه، «فِی ضَلالٍ مُبِینٍ» (۵۴) در گمراهی آشکارا بودید.

«قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِینَ» (۵۵) گفتند این راستست که بما آوردی یا تو از بازیگرانی.

«قالَ بَلْ رَبُّکُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» گفت که خداوند شما خداوند آسمان و زمینست، «الَّذِی فَطَرَهُنَّ» او که بتان شما را او آفرید، «وَ أَنَا عَلی‌ ذلِکُمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ» (۵۶) و من بر آن شما را از گواهی دهانم.

«وَ تَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنامَکُمْ» و بخدای که من سازی سازم برین بتان شما، «بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ» (۵۷) پس هنگامی که شما شوید جایی پشت بر ایشان.

«فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً» آن بتان ایشان را ریزه ریزه کرد، «إِلَّا کَبِیراً لَهُمْ» مگر آن بزرگتر بتی که ایشان را بود، «لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ» (۵۸) مگر با ابراهیم گروند.

«قالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بِآلِهَتِنا» گفتند این با خدایان ما که کرد، «إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ» (۵۹) که او از ستمکارانست.

«قالُوا سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ» گفتند میشنیدیم از جوانی که ایشان را بد میگفت، «یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ (۶۰)» ابراهیم گویند او را.

«قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلی‌ أَعْیُنِ النَّاسِ» گفتند او را بر دیدار چشمهای مردمان آرید و باز نمائید، «لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ» (۶۱) تا گواهی دهند،.

«قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا یا إِبْراهِیمُ» (۶۲) گفتند انی تو کردی بخداوندان ما ای ابراهیم؟

«قالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا» گفت این بزرگ ایشان کرد آنک، «فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ» (۶۳) بپرسید از ایشان اگر سخن گویند.

«فَرَجَعُوا إِلی‌ أَنْفُسِهِمْ» با یکدیگر گشتند. «فَقالُوا إِنَّکُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ» (۶۴) و یکدیگر را گفتند شمائید که ستمکارید.

«ثُمَّ نُکِسُوا عَلی‌ رُؤُسِهِمْ» پس برگرداند ایشان را و بر سر افکندند، «لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ یَنْطِقُونَ» (۶۵) ابراهیم را گفتند دانسته‌ای تو که بتان آن نیستند که سخن گویند.

«قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» ابراهیم گفت می‌پرستید جز از اللَّه تعالی، «ما لا یَنْفَعُکُمْ شَیْئاً وَ لا یَضُرُّکُمْ» (۶۶) چیزی که سود ندارد و بکار نیاید شما را هیچ و گزندی نکند شما را.

«أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» اف شما را و آن را که می‌پرستید جز از اللَّه تعالی، «أَ فَلا تَعْقِلُونَ» (۶۷) که خواری و ناتوانی ایشان بدیدند ناسزایی ایشان در نمی‌یابند.

«قالُوا حَرِّقُوهُ» گفتند بآتش بسوزید ابراهیم را، «وَ انْصُرُوا آلِهَتَکُمْ» و خدایان خویش را بکار آیید و یاری دهید، «إِنْ کُنْتُمْ فاعِلِینَ» (۶۸) اگر هیچیز خواهید کرد.

«قُلْنا یا نارُ» گفتیم ای آتش، «کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی‌ إِبْراهِیمَ» (۶۹) سرد گرد و سلامت بر ابراهیم.

«وَ أَرادُوا بِهِ کَیْداً» و سازی خواستند ابراهیم را، «فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرِینَ» (۷۰) و ما ایشان را زیان کارتر و نومیدتر همه زیان کاران و نومیدان کردیم.

«وَ نَجَّیْناهُ وَ لُوطاً» رهانیدیم ابراهیم و لوط را، «إِلَی الْأَرْضِ الَّتِی بارَکْنا فِیها لِلْعالَمِینَ» (۷۱) و بردیم ایشان را بآن زمین که برکت کردیم در آن جهانیان را.

«وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ» و ابراهیم را اسحاق بخشیدیم، «وَ یَعْقُوبَ نافِلَةً» و یعقوب بافزونی، «وَ کُلًّا جَعَلْنا صالِحِینَ» (۷۲) و همه را نیکان کردیم.

«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً» و ایشان را پیشوایان کردیم، «یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» تا راه می‌نمودند خلق را بفرمان و پیغام ما، «وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ» و فرمان دادیم و پیغام بایشان نیکیها کردن، «وَ إِقامَ الصَّلاةِ» و نماز بپای داشتن «وَ إِیتاءَ الزَّکاةِ» و زکاة دادن، «وَ کانُوا لَنا عابِدِینَ» (۷۳) و ما را پرستگاران بودند.

«وَ لُوطاً آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً» و دادیم لوط را راست دانی و باریک دانی و دانش، «وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْقَرْیَةِ» و برهانیدیم او را از آن شهر، «الَّتِی کانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ» که مردمان آن بدها میکردند، «إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمَ سَوْءٍ» که ایشان گروهی بد بودند، «فاسِقِینَ» (۷۴) از فرمان برداری بیرون.

«وَ أَدْخَلْناهُ فِی رَحْمَتِنا» و او را در آوردیم در بخشایش خویش، «إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ» (۷۵) «وَ نُوحاً إِذْ نادی‌ مِنْ قَبْلُ» و یاد کن نوح را که آواز داد پیش از ابراهیم، «فَاسْتَجَبْنا لَهُ» پاسخ کردیم او را، «فَنَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ» (۷۶) برهانیدیم او را و کسان او را از آن اندوه بزرگ.

«وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا» و یاری دادیم او را بر آن قوم که دروغ می‌شمردند سخنان ما را، «إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمَ سَوْءٍ» ایشان قومی بد بودند، «فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِینَ» (۷۷) بآب بکشتیم ایشان را همه.

۳ - النوبة الثالثة: قوله: «وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» آن را که در دل یک نقطه صدق پیدا گردد حقیقت عشق مرگ سر از جان وی بر زند زیرا که وعده لقا آنجاست، آن چه جانی بود که وعده لقا فراموش کند یا چه دلی بود که ارتیاحی که جز بمشاهده حق نتواند بود جایی دیگر طلب کند، لا راحة للمؤمن دون لقاء ربه. ای درویش هیچ دولت عزیزتر از مرگ نیست، دین داران را تاج کبریا و کرامت بدروازه مرگ بر سر نهند بر خورداران شریعت توقیع دولت بدر مرگ خواهند یافت، مرگ حرم لا اله الا اللَّه است، مرگ آستانه دار الملک قیامت است، و ممر زوار حق است، مرگ مرکز عزّ عارفانست، و مظنه ارواح مقربان، مرگ طلیعه عنایت ازلست و مقدمه رعایت ابد، در دو عالم هیچکس را آن راحت نیست که مرد موحّد در لحد با احد، علم اسلام و کوس ایمان بقیامت با خود بخاک برد، تا با علم اسلام و کوس ایمان بقیامت در آید، چنان که پادشاهان بشهر خویش در آیند.۴ - النوبة الثانیة: قوله: «وَ لَقَدْ آتَیْنا إِبْراهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ» حسن گفت رشد اینجا نبوّتست، و من قبل یعنی من قبل موسی و هارون. معنی آنست که ابراهیم را نبوّت دادیم پیش از موسی و هارون، و گفته‌اند رشد توفیق خیرست و راست راهی بشناختن، و صلاح دین خود بدانستن، و من قبل یعنی فی صغره قبل البلوغ. می‌گوید او را توفیق دادیم تا راست راهی یافت و بهی کار خویش بدانست از کودکی پیش از بلوغ، آن گه که از سرب بیرون آمد و گفت: «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ» الایه... هم چنان که یحیی زکریا را گفت: «وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا» و قیل معناه کتبت له السعادة من قبل ان خلق.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْنا إِبْراهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ» و دادیم ابراهیم را راه شناسی او و بهی دانستن از پیش، «وَ کُنَّا بِهِ عالِمِینَ» (۵۱) و دانستیم ما که کی باید داد او را آن.
هوش مصنوعی: خداوند به ابراهیم هدایت و راه درست را از قبل عطا کرده بود و بر او آگاهی داشت. همچنین، او می‌دانست که چه زمانی باید این هدایت را به او بدهد.
«إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ» پدر خویش را گفت و قوم خویش را «ما هذِهِ التَّماثِیلُ» این چه تندیسهاست، «الَّتِی أَنْتُمْ لَها عاکِفُونَ» (۵۲) که شما آن را پرستگارانید؟
هوش مصنوعی: او به پدر و قوم خود گفت: «این تندیس‌ها چه هستند که شما به آنها چسبیده‌اید و می‌پرستید؟»
«قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِینَ» (۵۳) گفتند پدران خویش را پرستگاران آن یافتیم.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: ما دیدیم که پدران‌مان به آن می‌پرستیدند.
«قالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ» گفت تا بودید شما و پدران شما همه، «فِی ضَلالٍ مُبِینٍ» (۵۴) در گمراهی آشکارا بودید.
هوش مصنوعی: او گفت: شما و پدرانتان همواره در گمراهی آشکاری بودید.
«قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِینَ» (۵۵) گفتند این راستست که بما آوردی یا تو از بازیگرانی.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: آیا تو برای ما حقیقت را آوردی یا اینکه از کسانی هستی که فقط بازی می‌کنند؟
«قالَ بَلْ رَبُّکُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» گفت که خداوند شما خداوند آسمان و زمینست، «الَّذِی فَطَرَهُنَّ» او که بتان شما را او آفرید، «وَ أَنَا عَلی‌ ذلِکُمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ» (۵۶) و من بر آن شما را از گواهی دهانم.
هوش مصنوعی: خداوند شما، خالق آسمان‌ها و زمین است، کسی که بت‌های شما را آفرید و من بر این موضوع گواه هستم.
«وَ تَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنامَکُمْ» و بخدای که من سازی سازم برین بتان شما، «بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ» (۵۷) پس هنگامی که شما شوید جایی پشت بر ایشان.
هوش مصنوعی: من به خدا قسم می‌خورم که حتماً به بت‌های شما آسیب می‌زنم، زمانی که شما از آن‌ها روی برگردانید.
«فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً» آن بتان ایشان را ریزه ریزه کرد، «إِلَّا کَبِیراً لَهُمْ» مگر آن بزرگتر بتی که ایشان را بود، «لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ» (۵۸) مگر با ابراهیم گروند.
هوش مصنوعی: او آن بت‌های آنان را خرد خرد کرد، به جز آن بت بزرگتر که در میان آن‌ها بود، تا شاید به سوی او برگردند.
«قالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بِآلِهَتِنا» گفتند این با خدایان ما که کرد، «إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ» (۵۹) که او از ستمکارانست.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: «چه کسی این کار را با خدایان ما کرده است؟» و افزودند که «او از ستمکاران است.»
«قالُوا سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ» گفتند میشنیدیم از جوانی که ایشان را بد میگفت، «یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ (۶۰)» ابراهیم گویند او را.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: ما از جوانی شنیدیم که درباره آنها بد می‌گفت. او را ابراهیم می‌نامند.
«قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلی‌ أَعْیُنِ النَّاسِ» گفتند او را بر دیدار چشمهای مردمان آرید و باز نمائید، «لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ» (۶۱) تا گواهی دهند،.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: او را در برابر چشمان مردم بیاورید تا همه او را ببینند و شاید بتوانند شهادت دهند.
«قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا یا إِبْراهِیمُ» (۶۲) گفتند انی تو کردی بخداوندان ما ای ابراهیم؟
هوش مصنوعی: آنها گفتند: «آیا تو این کار را با خدایان ما، ای ابراهیم، انجام دادی؟»
«قالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا» گفت این بزرگ ایشان کرد آنک، «فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ» (۶۳) بپرسید از ایشان اگر سخن گویند.
هوش مصنوعی: او گفت: «این کار را بزرگ‌تر آنها انجام داده است.» سپس گفت: «از آنها بپرسید اگر می‌توانند صحبت کنند.»
«فَرَجَعُوا إِلی‌ أَنْفُسِهِمْ» با یکدیگر گشتند. «فَقالُوا إِنَّکُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ» (۶۴) و یکدیگر را گفتند شمائید که ستمکارید.
هوش مصنوعی: آنها به یکدیگر بازگشتند و به هم گفتند که شما هستید که ستمکارید.
«ثُمَّ نُکِسُوا عَلی‌ رُؤُسِهِمْ» پس برگرداند ایشان را و بر سر افکندند، «لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ یَنْطِقُونَ» (۶۵) ابراهیم را گفتند دانسته‌ای تو که بتان آن نیستند که سخن گویند.
هوش مصنوعی: پس آن‌ها را برگرداندند و بر سرشان افکندند. سپس گفتند: «تو می‌دانی که این‌ها نمی‌توانند سخن بگویند.»
«قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» ابراهیم گفت می‌پرستید جز از اللَّه تعالی، «ما لا یَنْفَعُکُمْ شَیْئاً وَ لا یَضُرُّکُمْ» (۶۶) چیزی که سود ندارد و بکار نیاید شما را هیچ و گزندی نکند شما را.
هوش مصنوعی: ابراهیم گفت: آیا غیر از خداوند، چیزهایی را می‌پرستید که نه به شما سودی می‌رساند و نه ضرری برایتان دارد؟
«أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» اف شما را و آن را که می‌پرستید جز از اللَّه تعالی، «أَ فَلا تَعْقِلُونَ» (۶۷) که خواری و ناتوانی ایشان بدیدند ناسزایی ایشان در نمی‌یابند.
هوش مصنوعی: «افرین بر شما و بر آنچه غیر از خدا می‌پرستید! آیا عقل ندارید؟» آنها به خواری و ناتوانی خود پی برده‌اند، اما به این حقیقت توجهی نمی‌کنند و مورد تحقیر قرار می‌گیرند.
«قالُوا حَرِّقُوهُ» گفتند بآتش بسوزید ابراهیم را، «وَ انْصُرُوا آلِهَتَکُمْ» و خدایان خویش را بکار آیید و یاری دهید، «إِنْ کُنْتُمْ فاعِلِینَ» (۶۸) اگر هیچیز خواهید کرد.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: «او را بسوزانید» و به خدایان خود یاری دهید و اگر تصمیم دارید که کاری انجام دهید، دست به کار شوید.
«قُلْنا یا نارُ» گفتیم ای آتش، «کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی‌ إِبْراهِیمَ» (۶۹) سرد گرد و سلامت بر ابراهیم.
هوش مصنوعی: ما گفتیم ای آتش، سرد و آرامش‌بخش برای ابراهیم باش.
«وَ أَرادُوا بِهِ کَیْداً» و سازی خواستند ابراهیم را، «فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرِینَ» (۷۰) و ما ایشان را زیان کارتر و نومیدتر همه زیان کاران و نومیدان کردیم.
هوش مصنوعی: آنها خواستند بر ابراهیم نقشه بکشند، اما ما آنان را ناامیدترین و زیان‌بارترین افراد قرار دادیم.
«وَ نَجَّیْناهُ وَ لُوطاً» رهانیدیم ابراهیم و لوط را، «إِلَی الْأَرْضِ الَّتِی بارَکْنا فِیها لِلْعالَمِینَ» (۷۱) و بردیم ایشان را بآن زمین که برکت کردیم در آن جهانیان را.
هوش مصنوعی: ما ابراهیم و لوط را نجات دادیم و آنها را به سرزمینی بردیم که آن را برای جهانیان برکت داده بودیم.
«وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ» و ابراهیم را اسحاق بخشیدیم، «وَ یَعْقُوبَ نافِلَةً» و یعقوب بافزونی، «وَ کُلًّا جَعَلْنا صالِحِینَ» (۷۲) و همه را نیکان کردیم.
هوش مصنوعی: ما به ابراهیم، اسحاق را دادیم و همچنین یعقوب را به عنوان افزوده‌ای به او بخشیدیم و همه آن‌ها را نیکوکار قرار دادیم.
«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً» و ایشان را پیشوایان کردیم، «یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» تا راه می‌نمودند خلق را بفرمان و پیغام ما، «وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ» و فرمان دادیم و پیغام بایشان نیکیها کردن، «وَ إِقامَ الصَّلاةِ» و نماز بپای داشتن «وَ إِیتاءَ الزَّکاةِ» و زکاة دادن، «وَ کانُوا لَنا عابِدِینَ» (۷۳) و ما را پرستگاران بودند.
هوش مصنوعی: ما آن‌ها را به عنوان پیشوایانی قرار دادیم که مردم را بر اساس فرمان ما هدایت می‌کردند. ما به آن‌ها وحی کردیم که کارهای نیک انجام دهند، نماز را برپا کنند و زکات بپردازند. آن‌ها همچنین بندگان ما بودند و ما را worship می‌کردند.
«وَ لُوطاً آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً» و دادیم لوط را راست دانی و باریک دانی و دانش، «وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْقَرْیَةِ» و برهانیدیم او را از آن شهر، «الَّتِی کانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ» که مردمان آن بدها میکردند، «إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمَ سَوْءٍ» که ایشان گروهی بد بودند، «فاسِقِینَ» (۷۴) از فرمان برداری بیرون.
هوش مصنوعی: لوط را به علم و حکمت مجهز کردیم و او را از شهری که مردمش اعمال زشت انجام می‌دادند، رهانیدیم. آن مردم گروهی بدکار و گناهکار بودند.
«وَ أَدْخَلْناهُ فِی رَحْمَتِنا» و او را در آوردیم در بخشایش خویش، «إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ» (۷۵) «وَ نُوحاً إِذْ نادی‌ مِنْ قَبْلُ» و یاد کن نوح را که آواز داد پیش از ابراهیم، «فَاسْتَجَبْنا لَهُ» پاسخ کردیم او را، «فَنَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ» (۷۶) برهانیدیم او را و کسان او را از آن اندوه بزرگ.
هوش مصنوعی: ما او را در رحمت خود راه دادیم، زیرا او از نیکوکاران بود. و نوح را به یاد آور که پیش از ابراهیم ندا داد. ما به او پاسخ دادیم و او و خانواده‌اش را از آن سختی بزرگ نجات دادیم.
«وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا» و یاری دادیم او را بر آن قوم که دروغ می‌شمردند سخنان ما را، «إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمَ سَوْءٍ» ایشان قومی بد بودند، «فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِینَ» (۷۷) بآب بکشتیم ایشان را همه.
هوش مصنوعی: ما به او کمک کردیم تا بر آن قومی که آیات ما را دروغ می‌پنداشتند پیروز شود، زیرا آنها قومی بد بودند و در نهایت همه آنها را در آب غرق کردیم.