قوله تعالی: «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ» مگوی هیچیز را و هیچ کار را، «إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً (۲۳)» که خواهم کرد من فردا.
«إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ» مگر که گویی که اگر خدای خواهد، «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ» و اگر در چیزی فراموش کنی که گویی اگر خدای خواهد آن گه که یاد آید بگوی، «وَ قُلْ عَسی أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی» و بگوی که مگر خداوند من مرا راه نماید، «لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً (۲۴)» ازینچ از من میپرسید دانش راست و جواب پاک ازینج میپرستید راستتر و نیکوتر.
«وَ لَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِینَ» و بودند در غار خویش سیصد سال، «وَ ازْدَادُوا تِسْعاً (۲۵)» و بیفزودند نه سال.
«قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا» بگوی اللَّه تعالی داناتر دانائیست بآن درنگ که ایشان کردند، «لَهُ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» او راست دانش ناپیداها در آسمان و زمین، «أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ» چه بینایی که اوست و چه شنوایی، «ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ» نیست ایشان را جز ازو خداوندی و نه یاری، «وَ لا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَداً (۲۶)» و در کار راندن خود از ایشان هیچ انباز نگیرد.
«وَ اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ» بر خوان آنچ پیغام داده آمد بتو از خداوند تو، «لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ» بدل کننده نیست سخنان او را، «وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً (۲۷)» و نیابی جز ازو پناهی و پشتیوانی.
«وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ» شکیبایی کن خویشتن را «مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ» با ایشان که خداوند خویش را میخوانند بامداد و شبانگاه، «یُرِیدُونَ وَجْهَهُ» و خداوند خویش را میخواهند بآنچ میکنند، «وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ» ایدون بادا که دو چشم تو جز از ایشان ننگراد، «تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا» که زینت این جهانی و آرایش آن خواهی، «وَ لا تُطِعْ» و نگر فرمانبردار و سخن نیوش و کار پسند نباشی، «مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا» کسی را که ما دل او غافل کردیم از یاد خویش، «وَ اتَّبَعَ هَواهُ» و او بر پی بایست خویش ایستاد، «وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً (۲۸)» و کار وی تباه گشت و کوشش او و روزگار او ضایع.
«وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ» و بگوی آنک پیغام و سخن راست از خداوند شما، «فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ» هر که خواهد تا گرود، «وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ» و هر که خواهد تا کافر شود و نگرود، «إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِینَ ناراً» ما ساختیم ستمکاران را آتشی، «أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها» گرد ایشان فرو گرفته سرا پرده آن، «وَ إِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ» و اگر آب خواهند ایشان را آبی دهند، «کَالْمُهْلِ» همچون دردی زیت یا مس گداخته، «یَشْوِی الْوُجُوهَ» رویها میسوزد آن آب که فرا روی برند، «بِئْسَ الشَّرابُ» بد شراب که آنست «وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً (۲۹)» و بد فرو آمد جایی است و برگ گاهی آتش.
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» ایشان که بگرویدند، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» و نیکیها کردند، «إِنَّا لا نُضِیعُ» ما ضایع نکنیم، «أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا (۳۰)» کردار آن کس که کار نیکو کرد.
«أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ» ایشانند که ایشانراست بهشتهای همیشی، «تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ» میرود زیر ایشان جویهای روان، «یُحَلَّوْنَ فِیها» میآرایند ایشان را در آن بهشتها، «مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ» از دستینهای زر، «وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً» و میپوشند جامههای سبز، «مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ» از سندس و استبرق، «مُتَّکِئِینَ فِیها» تکیه زدگان در آن، «عَلَی الْأَرائِکِ» در حجلهها بر تختها، «نِعْمَ الثَّوابُ» نیک پاداش که آنست، «وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً (۳۱)» و نیک فرو آمدن جایی و برگ جایی که آنست.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ» مگوی هیچیز را و هیچ کار را، «إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً (۲۳)» که خواهم کرد من فردا.
هوش مصنوعی: خداوند فرمودهاند: «و هیچگاه نگویید برای چیزی که انجام میدهم فردا». این به این معناست که نباید بگویید که من آن کار را فردا انجام میدهم.
«إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ» مگر که گویی که اگر خدای خواهد، «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ» و اگر در چیزی فراموش کنی که گویی اگر خدای خواهد آن گه که یاد آید بگوی، «وَ قُلْ عَسی أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی» و بگوی که مگر خداوند من مرا راه نماید، «لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً (۲۴)» ازینچ از من میپرسید دانش راست و جواب پاک ازینج میپرستید راستتر و نیکوتر.
هوش مصنوعی: مگر اینکه خدا بخواهد. و هنگامی که چیزی را فراموش کردی، به یاد خداوندت باش. و بگو شاید خداوند من مرا به راه هدایت کند، که نزدیکتر به حقیقت و شایستگی باشد. از من در مورد دانش حقیقی بپرسید و در جستجوی پاسخهای صحیح و نیک، باشید.
«وَ لَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِینَ» و بودند در غار خویش سیصد سال، «وَ ازْدَادُوا تِسْعاً (۲۵)» و بیفزودند نه سال.
هوش مصنوعی: آنها به مدت سیصد سال در غار خود اقامت داشتند و به علاوه نه سال دیگر بر این مدت افزوده شد.
«قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا» بگوی اللَّه تعالی داناتر دانائیست بآن درنگ که ایشان کردند، «لَهُ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» او راست دانش ناپیداها در آسمان و زمین، «أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ» چه بینایی که اوست و چه شنوایی، «ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ» نیست ایشان را جز ازو خداوندی و نه یاری، «وَ لا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَداً (۲۶)» و در کار راندن خود از ایشان هیچ انباز نگیرد.
هوش مصنوعی: بگو خداوند بهتر میداند که آنها چه مدت درنگ کردهاند. او دانای ناپیداها در آسمانها و زمین است. او بینا و شنوایی است. هیچ یاری و سرپرستی برای آنها جز او وجود ندارد و هیچ کس را در حکمرانیاش شریک نمیکند.
«وَ اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ» بر خوان آنچ پیغام داده آمد بتو از خداوند تو، «لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ» بدل کننده نیست سخنان او را، «وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً (۲۷)» و نیابی جز ازو پناهی و پشتیوانی.
هوش مصنوعی: و آنچه را که به تو از کتاب پروردگارت وحی شده، به زبان بیاور. هیچکس نمیتواند سخنان او را تغییر دهد و تو هرگز نخواهی توانست جز به او پناه ببری و حمایتگری پیدا کنی.
«وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ» شکیبایی کن خویشتن را «مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ» با ایشان که خداوند خویش را میخوانند بامداد و شبانگاه، «یُرِیدُونَ وَجْهَهُ» و خداوند خویش را میخواهند بآنچ میکنند، «وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ» ایدون بادا که دو چشم تو جز از ایشان ننگراد، «تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا» که زینت این جهانی و آرایش آن خواهی، «وَ لا تُطِعْ» و نگر فرمانبردار و سخن نیوش و کار پسند نباشی، «مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا» کسی را که ما دل او غافل کردیم از یاد خویش، «وَ اتَّبَعَ هَواهُ» و او بر پی بایست خویش ایستاد، «وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً (۲۸)» و کار وی تباه گشت و کوشش او و روزگار او ضایع.
هوش مصنوعی: به خودت صبر و شکیبایی نشان بده و با کسانی همراه باش که در صبح و شب خداوند را میخوانند و هدفشان تنها خشنودی و رضای خداست. چشمانت را از آنها برمگردان که به دنبال زرق و برق دنیا هستی، و به کسی که ما قلبش را از یاد خود غافل کردهایم و فقط به تمایلات خودش گوش میدهد، اطاعت نکن. او در زندگیاش دچار لغزش و شکست شده است.
«وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ» و بگوی آنک پیغام و سخن راست از خداوند شما، «فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ» هر که خواهد تا گرود، «وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ» و هر که خواهد تا کافر شود و نگرود، «إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِینَ ناراً» ما ساختیم ستمکاران را آتشی، «أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها» گرد ایشان فرو گرفته سرا پرده آن، «وَ إِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ» و اگر آب خواهند ایشان را آبی دهند، «کَالْمُهْلِ» همچون دردی زیت یا مس گداخته، «یَشْوِی الْوُجُوهَ» رویها میسوزد آن آب که فرا روی برند، «بِئْسَ الشَّرابُ» بد شراب که آنست «وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً (۲۹)» و بد فرو آمد جایی است و برگ گاهی آتش.
هوش مصنوعی: بگو که این حق از سوی پروردگار شماست. پس هر کس که میخواهد، ایمان بیاورد و هر کس که میخواهد، کافر شود. ما آتشی برای ستمکاران آماده کردهایم که آنها را احاطه کرده است. اگر بخواهند کمک بخواهند، به آنها آبی خواهند داد که مانند فلز گداخته است و صورتها را میسوزاند. چه بد نوشیدنی است و چه بد محلی برای استراحت!
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» ایشان که بگرویدند، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» و نیکیها کردند، «إِنَّا لا نُضِیعُ» ما ضایع نکنیم، «أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا (۳۰)» کردار آن کس که کار نیکو کرد.
هوش مصنوعی: کسانی که ایمان آوردند و اعمال نیک انجام دادند، ما قطعاً پاداش کسی را که کار نیکو کرده است، ضایع نخواهیم کرد.
«أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ» ایشانند که ایشانراست بهشتهای همیشی، «تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ» میرود زیر ایشان جویهای روان، «یُحَلَّوْنَ فِیها» میآرایند ایشان را در آن بهشتها، «مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ» از دستینهای زر، «وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً» و میپوشند جامههای سبز، «مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ» از سندس و استبرق، «مُتَّکِئِینَ فِیها» تکیه زدگان در آن، «عَلَی الْأَرائِکِ» در حجلهها بر تختها، «نِعْمَ الثَّوابُ» نیک پاداش که آنست، «وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً (۳۱)» و نیک فرو آمدن جایی و برگ جایی که آنست.
هوش مصنوعی: ایشان کسانی هستند که بهشتهای جاویدان برای آنهاست، جویهای روان از زیر آنها جاری است. در این بهشتها با دستبندهای طلایی آرایش داده میشوند و لباسهای سبز از جنس نازک و ابریشمین میپوشند. در حال تکیه زدن بر تختها و حجلهها هستند. این پاداشی نیکوست و مکان و جایگاه آنها بسیار شایسته و پسندیده است.