گنجور

۹ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی‌ تِسْعَ آیاتٍ بَیِّناتٍ» هؤلاء التّسع هی: «ان لا تشرکوا بی شیئا، و لا تسرفوا، و لا تزنوا، و لا تقتلوا النفس التی حرمت‌ الا بالحق، و لا تسحروا، و لا تقربوا مال الیتیم، و لا تسعوا ببری‌ء الی السلطان، و لا تعدوا فی السبت، و لا تأکلوا الربوا» صفوان بن غسّان المرادی گفت: جهودی از رسول خدای تعالی پرسید که این نه آیت کدام‌اند؟ و رسول خدا (ص) همچنین جواب داد که گفتیم.

ابن عباس و مجاهد و ضحّاک و جماعتی مفسران می‌گویند این نه آیت همانند که در آن آیت دیگر گفت: «فِی تِسْعِ آیاتٍ» و هی: العصا، و الید البیضاء، و الطوفان، و الجراد، و القمل، و الضّفادع، و الدّم، و السّنون لاهل البوادی. قال الحسن السّنون و نقص الثّمرات واحدة، و التّاسعة تلقف العصا ما یأفکون. و قال ابن عباس التّاسعة ازالة العقدة التی کانت بلسانه، و قیل التاسعة الطّمس و هو قوله: «رَبَّنَا اطْمِسْ عَلی‌ أَمْوالِهِمْ»، «فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ» ای فسئل یا محمّد المؤمنین من قریظة و النّضیر، «إِذْ جاءَهُمْ» یعنی جاء آباءهم بپرس ای محمد از مؤمنان قریظه و نضیر ایشان که کتاب خوانده‌اند که میان موسی و فرعون و قوم وی چه رفت آن گه که موسی بایشان آمد؟ یعنی که تا جهودان صدق قول رسول بدانند از گفتار علماء خویش، قومی گفتند: «فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ»، این خطاب با موسی است و معنی آنست که: سل فرعون اطلاق بنی اسرائیل، موسی را نه آیت دادیم و او را گفتیم بنی اسرائیل را از فرعون بخواه، اینجا سخن تمام شد. آن گه بر استیناف گفت: «إِذْ جاءَهُمْ فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یا مُوسی‌ مَسْحُوراً» ای سحرت فأزیل عقلک، و قیل خدعت و حملت علی ما تقول، و قیل مسحور بمعنی ساحر کمیمون بمعنی یا من و مأتیّ بمعنی آت «قالَ» موسی «لَقَدْ عَلِمْتَ» یا فرعون بقلبک، «ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ» الآیات التسع. «إِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ» لک، هذا کقوله: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا». و قرأ الکسائی: «لقد علمت» بالضم علی انّ موسی اخبر عن نفسه. و روی انّ علیّا (ع) قال و اللَّه ما علم عدوّ اللَّه و انّما علم موسی و الاوّل اظهر لانّ علم موسی (ع) لا یکون حجّة علی فرعون، و قوله: «بَصائِرَ» ای عبرا و دلائل و نصبها علی الحال. و قیل نصبها علی المفعول له ای لتبصّر بها، «وَ إِنِّی لَأَظُنُّکَ» ای لاعلمک «یا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً» ممنوعا من الخیر، و قیل مهلکا. و قیل هالکا. قال ابن عباس: المثبور الذی لا عقل له فی دینه و معاشه.

«فَأَرادَ» یعنی فرعون، «أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ» یخرجهم و یقلعهم من ارض مصر، یعنی موسی و بنی اسرائیل، «فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِیعاً».

«وَ قُلْنا مِنْ بَعْدِهِ» ای من بعد هلاک فرعون و قومه: «لِبَنِی إِسْرائِیلَ اسْکُنُوا الْأَرْضَ» ای مصر و الشّام، هذا کقوله: «وَ أَوْرَثْناها بَنِی إِسْرائِیلَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِینَ»، «فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ» ای القیامة و الوعد الموعود، «جِئْنا بِکُمْ» من قبورکم الی الموقف، «لَفِیفاً» مجتمعین مختلطین قد التفّ بعضکم ببعض لا تتعارفون و لا ینحاز احد منکم الی قبیلته و حیّه، و هو من قول العرب: لفّت الجیوش اذا اختلطوا و وحّد اللّفیف و هو خبر عن الجمع لانه بمعنی المصدر. و قیل: «فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ» ای نزول عیسی (ع)، «جِئْنا بِکُمْ لَفِیفاً» ای جماعات من قبائل شتّی.

سیاق این آیت تسکین و تسلیت مصطفی (ص) است و قوّت دادن دل وی، میگوید چنان که قرآن بتو فرستادیم و مشرکان قریش ترا دروغ زن گرفتند همچنین موسی را کتاب دادیم و فرعون او را دروغ زن گرفت، و چنان که کفره قریش خواستند که ترا از مکّه بیرون کنند همچنین فرعون خواست که موسی و بنی اسرائیل را از زمین مصر بیرون کند، پس من که خداوندم موسی را و بنی اسرائیل را نصرت دادم و فرعون و قوم وی را هلاک کردم، ای محمّد همچنین بعاقبت ترا نصرت دهم و بر دشمنان ظفر دهم و نعمت خود بر تو و بر مؤمنان که پس رو تواند تمام کنم، ربّ العالمین رسول خویش را این وعده نصرت داد آن گه بعاقبت وعده وفا کرد و کار نصرت بر وی تمام کرد: فانجز وعده و نصر عبده و قهر الاحزاب وحده و له الحمد و المنّة.

«وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ» ای انزلنا القرآن بالحقّ غیر الباطل. و قیل ما یتضمّنه حقّ ای صدق و عدل یعنی انزلناه بالدّین القائم و الامر الثّابت، «وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ» یعنی و بمحمّد نزل القرآن ای علیه نزل، کما تقول نزلت بزید یعنی علی زید.

و قیل: الحقّ الاوّل الحقیقة و الثّانی المستحقّ ای اتاکم بما تستحقّونه، «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا مُبَشِّراً» للمؤمنین، «وَ نَذِیراً» للکافرین.

«وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ» منصوب بفعل مضمر، یعنی و آتیناک قرآنا، «فَرَقْناهُ» ای احکمناه، کقوله: «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» ای یحکم و یبرم، و قیل فرقناه فیه الحقّ من الباطل، و قیل هو بمعنی المشدّد. و قرأ ابن عباس: «فَرَقْناهُ» بالتّشدید، ای قطّعناه آیة آیة و سورة سورة فی عشرین سنة، «لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی‌ مُکْثٍ» ای علی ترسل و تؤدة لیفهموه و لیقفوا علی مودعه فیعملوا به.

و فی الحدیث انّ النّبی (ص) کان یقرأ القرآن قراءة لیّنة یتلبّث فیها.

و قال ابن عباس لان اقرأ البقرة و ارتّلها و اتدبّر معانیها احبّ الیّ من ان اقرأ جمیع القرآن هذا، «وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلًا» شیئا بعد شی‌ء علی حسب الحاجة الیه.

«قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا» هذا وعید من غنیّ، کقوله: «فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ» استهزءوا، انتظروا، و ارتقبوا، فتربّصوا، کلّ هذا وعید لیس فیه من الاذن شی‌ء «إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ» یعنی عبد اللَّه بن سلام و اصحابه، «مِنْ قَبْلِهِ» ای من قبل نزول القرآن، «إِذا یُتْلی‌ عَلَیْهِمْ» القرآن، «یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ» ای علی الاذقان، «سُجَّداً» یعنی اذا سمعوا القرآن عرفوا انّه کلام اللَّه و قبلوه و سجدوا تعظیما للَّه.

«وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا» یعنی ما کان وعد ربّنا الّا مفعولا و ان و اللام دخلتا للتّأکید، ای انجزنا ما وعدناه فی التّوراة من ارسال محمّد (ص) و انزال القرآن علیه.

«وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ» کرّر القول لتکرّر الفعل منهم، «وَ یَزِیدُهُمْ» تلاوة القرآن و بکاؤهم، «خُشُوعاً» خضوعا و تواضعا لربّهم.

روی عن النّبی (ص) قال: من قرأ القرآن فی اقلّ من ثلث لم یفقهه اتلوه و ابکوا فان لم تبکوا فتباکوا.

«قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ» قراءة عاصم و حمزة: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ» بکسر اللّام «أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ» بکسر الواو، و سبب نزول این آیت بقول ابن عباس آنست که رسول خدا (ص) در مکّه قیام شب می‌کرد، اندر سجود میگفت: یا رحمن یا رحیم، مشرکان گفتند محمد تا امروز یک خدای می‌خواند اکنون دو خدای میخواند! بو جهل گفت ما را می‌گوید: «لا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ» دو خدای را مگیرید و مخوانید، و اکنون خود میخواند خدایی دیگر با اللَّه، گاه گوید یا اللَّه و گاه گوید یا رحمن، این رحمن ما ندانیم و نشناسیم مگر رحمن یمامه یعنی مسیلمه کذّاب، فانزل اللَّه هذه الآیة.

میمون ابن مهران گفت رسول خدای (ص) در بدو اسلام و ابتداء وحی بجای آیت تسمیت: «باسمک اللهم» نوشتی تا آن روز که این آیت فرو آمد که: «إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» پس این آیت تسمیت بنوشت، مشرکان گفتند: هذا الرّحیم نعرفه فما الرّحمن؟ فانزل اللَّه هذه الآیة.

ضحّاک گفت: اهل تورات آمدند و گفتند ای محمد ما در تورات نام رحمن فراوان می‌بینیم و تو کمتر می‌گویی و در آن کتاب که تو آورده‌ای کم آمده این نام، ربّ العالمین بجواب ایشان آیت فرستاد: «قُلِ» یا محمد، «ادْعُوا اللَّهَ» یا معاشر المؤمنین، «أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ» ان شئتم، یعنی قولوا یا اللَّه و ان شئتم قولوا یا رحمن، «أَیًّا ما تَدْعُوا» یعنی ای اسماء اللَّه تدعوا، «فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی‌» ای محمد مؤمنانرا گوی خواهید مرا بنام اللَّه خوانید، خواهید بنام رحمن، اللَّه را نود و نه نامست نامهای نیکوی پاک بسزا، بهر چه خوانید ازین نامها او را بخوانید. «أَیًّا ما تَدْعُوا» ما صلتست ایّا راو تدعوا صلت این سخن، اینست کقوله: «عما قلیل جند ما هنا لک»، «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ» ابن عباس گفت این آیت بمکّه فرود آمد در ابتداء اسلام که رسول خدا (ص) در مکّه مختفی می‌بود و گاهی که قرآن خواندی در نماز بآواز بلند خواندی و کافران را دشخوار و صعب می‌آمد شنیدن قرآن از وی، تا قرآن را و فرستنده آن را و خواننده آن را ناسزا می‌گفتند و طعن می‌کردند و برابر مصطفی دست می‌زدند و صفیر می‌کردند تا قراءت بر وی شوریده گردانند، ربّ العالمین آیت فرستاد: «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ» ای بقرائتک فی الصّلاة فیسمع المشرکون فیوذوک، «وَ لا تُخافِتْ بِها» مخافتة لا یسمعها من یصلّی خلفک من اصحابک ای محمد چون در نماز قرآن خوانی بآواز بلند مخوان چنانک کافران بشنوند و سبّ کنند و به نهان نیز مخوان چنان که صحابه و مؤمنان که با تو نماز میکنند نشنوند، میان جهر و مخافتة راهی طلب کن میانه.

و در خبرست که قراءت ابو بکر در نماز مخافتة بود و گفتی: اناجی ربّی و قد علم حاجتی، و قراءت عمر جهر بود بآواز بلند خواندی و گفتی: ازجر الشّیطان و اوقظ الوسنان. پس چون این آیت فرود آمد رسول خدا (ص) ابو بکر را فرمود تا از آنچ می‌خواند بلندتر خواند و عمر از آنچ می‌خواند وا کم کند.

روی عن علی (ع) قال: کان ابو بکر یخافت اذا قرأ و کان عمر یجهر بقراءته و کان عمّار یأخذ من هذه السّورة و من هذه فذکر ذلک للنّبی (ص) فقال لابی بکر لم تخافت قال انّی اسمع من اناجی، و قال لعمر لم تجهر قال افزع الشّیطان و اوقظ الوسنان، و قال لعمّار لم تأخذ من هذه و هذه قال تسمعنی اخلط به ما لیس منه، قال لا، قال فکلّه طیّب.

حسن گفت این در عین نماز است نه در قراءت، می‌گوید: لا تراء بصلوتک فی العلانیة و لا تسئها فی السرّ.

عائشه گفت این در تشهّد فرو آمد: «فانّ الاعرابیّ کان یجهر فیقول التّحیّات للَّه یرفع بها صوته فنزلت الآیة. و روایت کرده‌اند از مصطفی (ص) که گفت صلاة اینجا بمعنی دعاست، می‌گوید: لا ترفع صوتک بالدّعاء عند استغفارک و ذکر ذنوبک فیسمع منک فتغیّر بها، «وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ» الجهر و المخافتة، «سَبِیلًا».

و صحّ عن ابی موسی الاشعری انّه قال صعدنا مع رسول اللَّه (ص) ثنیّة فرفعنا اصواتنا بالتّکبیر، فقال انّکم لا تدعون اصمّ و لا غائبا انّما تدعون سمیعا قریبا.

«وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ» قال الحسین بن الفضل معناه: الحمد للَّه الذی عرّفنی انّه لم یتّخذ ولدا، کما قال بعض الیهود فی عزیر و النصاری فی عیسی علیهما السّلام و المشرکون فی الملائکة، «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ» ای فی الالهیّة کما زعم عابدوا الصّنم. و قیل: «لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ» فی خلق السّماوات و الارض، «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ» ای لم یتّخذ ولیّا فیتعزّز به سبحانه و اللَّه ولیّ المؤمنین. قال مجاهد: لم یذل فیحتاج الی ولیّ یتعزّز به، «وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً» ای صفه بالعظمة و الکبریاء و انّه اکبر من کلّ شی‌ء و المعنی احمدوا من هذه صفته.

و روی عن النّبی (ص) انّه قال خیر الاقوال سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر.

و عن ابن عباس قال: کان الغلام من بنی هاشم اذا افصح لقن هذه الآیة.

و عن عبد الحمید بن واصل قال من قرأ آخر بنی اسرائیل کتب اللَّه عزّ و جل له من الاجر ملأ السّماوات و الارض و الجبال و ذلک بانّ اللَّه عزّ و جل یقول: «تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا، أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَداً» قال فیکتب له من الاجر علی قدر ذلک.

۹ - النوبة الاولى: قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی‌ تِسْعَ آیاتٍ» دادیم موسی را نه آیت، «بَیِّناتٍ» پیغامهای روشن، «فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ» پرس از علماء جهودان،«إِذْ جاءَهُمْ» آن گه که بایشان آمد، «فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ» و فرعون گفت او را، «إِنِّی لَأَظُنُّکَ یا مُوسی‌ مَسْحُوراً (۱۰۱)» من چنین می‌دانم ای موسی که با تو جادویی کرده‌اند.۹ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی‌ تِسْعَ آیاتٍ بَیِّناتٍ» الآیة... موسی را فرستادند بپیغامبری باسرائیلیان با نشانهای روشن و معجزهای پیدا چون عصا و ید بیضا و غیر آن، همچنین مصطفی عربی را (ص) فرستادند بپیغامبری بکافه جهانیان و معجزه وی قرآن کلام رحمن، نامه خداوند جهان ببندگان، اما فرقست میان ایشان، موسی رفت و معجزه وی با وی رفت و مصطفی (ص) رفت و معجزه وی میان مؤمنان ماند تا بقیامت از آنک نبوّت وی هم چنان پیوسته و بمانده تا برستاخیز، همه پیغامبران بصفت رسالت عزیز بودند و معجزه ایشان مخلوق، باز محمّد عربی (ص) باللّه تعالی عزیز بود و معجزه وی نامخلوق، او که باللّه عزیز بود معجزتش صفت او بود لا جرم دست خلق بدو نرسید و در مأمن حفظ حق بماند که میگوید جلّ جلاله: «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ».

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی‌ تِسْعَ آیاتٍ بَیِّناتٍ» هؤلاء التّسع هی: «ان لا تشرکوا بی شیئا، و لا تسرفوا، و لا تزنوا، و لا تقتلوا النفس التی حرمت‌ الا بالحق، و لا تسحروا، و لا تقربوا مال الیتیم، و لا تسعوا ببری‌ء الی السلطان، و لا تعدوا فی السبت، و لا تأکلوا الربوا» صفوان بن غسّان المرادی گفت: جهودی از رسول خدای تعالی پرسید که این نه آیت کدام‌اند؟ و رسول خدا (ص) همچنین جواب داد که گفتیم.
هوش مصنوعی: این آیه به تأکید بر نُه نشانه مهمی که به موسی داده شده اشاره دارد. این نُه نشانه شامل اصولی مانند پرهیز از شرک، جلوگیری از اسراف، خودداری از زنا، عدم کشتن افراد بدون حق، دوری از سحر، نزدیک نشدن به اموال یتیمان، نپرداختن به تهمت‌ زنی به بی‌گناهان، عدم تعدی در روز شنبه و پرهیز از رباخواری است. شخصی از یهودیان از پیامبر اسلام پرسید که این نُه آیه چیست و پیامبر نیز به وی پاسخ داد که این همان اصول هستند.
ابن عباس و مجاهد و ضحّاک و جماعتی مفسران می‌گویند این نه آیت همانند که در آن آیت دیگر گفت: «فِی تِسْعِ آیاتٍ» و هی: العصا، و الید البیضاء، و الطوفان، و الجراد، و القمل، و الضّفادع، و الدّم، و السّنون لاهل البوادی. قال الحسن السّنون و نقص الثّمرات واحدة، و التّاسعة تلقف العصا ما یأفکون. و قال ابن عباس التّاسعة ازالة العقدة التی کانت بلسانه، و قیل التاسعة الطّمس و هو قوله: «رَبَّنَا اطْمِسْ عَلی‌ أَمْوالِهِمْ»، «فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ» ای فسئل یا محمّد المؤمنین من قریظة و النّضیر، «إِذْ جاءَهُمْ» یعنی جاء آباءهم بپرس ای محمد از مؤمنان قریظه و نضیر ایشان که کتاب خوانده‌اند که میان موسی و فرعون و قوم وی چه رفت آن گه که موسی بایشان آمد؟ یعنی که تا جهودان صدق قول رسول بدانند از گفتار علماء خویش، قومی گفتند: «فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ»، این خطاب با موسی است و معنی آنست که: سل فرعون اطلاق بنی اسرائیل، موسی را نه آیت دادیم و او را گفتیم بنی اسرائیل را از فرعون بخواه، اینجا سخن تمام شد. آن گه بر استیناف گفت: «إِذْ جاءَهُمْ فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یا مُوسی‌ مَسْحُوراً» ای سحرت فأزیل عقلک، و قیل خدعت و حملت علی ما تقول، و قیل مسحور بمعنی ساحر کمیمون بمعنی یا من و مأتیّ بمعنی آت «قالَ» موسی «لَقَدْ عَلِمْتَ» یا فرعون بقلبک، «ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ» الآیات التسع. «إِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ» لک، هذا کقوله: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا». و قرأ الکسائی: «لقد علمت» بالضم علی انّ موسی اخبر عن نفسه. و روی انّ علیّا (ع) قال و اللَّه ما علم عدوّ اللَّه و انّما علم موسی و الاوّل اظهر لانّ علم موسی (ع) لا یکون حجّة علی فرعون، و قوله: «بَصائِرَ» ای عبرا و دلائل و نصبها علی الحال. و قیل نصبها علی المفعول له ای لتبصّر بها، «وَ إِنِّی لَأَظُنُّکَ» ای لاعلمک «یا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً» ممنوعا من الخیر، و قیل مهلکا. و قیل هالکا. قال ابن عباس: المثبور الذی لا عقل له فی دینه و معاشه.
هوش مصنوعی: ابن عباس و مجاهد و ضحاک و برخی دیگر از مفسران بیان می‌کنند که این آیه همانند آیه‌ای دیگر است که می‌گوید: «در نه آیت» شامل مواردی مانند عصا، دست سفید، سیل، ملخ، شپش، قورباغه، خون، سال‌هایی که در آن‌ها دچار قحطی و کمبود محصول بودند و نشانه نهم که عصا را می‌گیرد. حسن می‌گوید که سال‌ها و کم شدن میوه‌ها یکی هستند و ابن عباس نهمین نشانه را رفع مشکل زبان موسی می‌داند. همچنین گفته شده نهمین نشانه نابینا کردن است که به دوستی موسی و فرعون اشاره دارد. سپس خدا به موسی می‌فرماید که از بنی‌اسرائیل بپرس که در زمان آمدن موسی چه بر آنان گذشته است. منظور این است که یهودیان بتوانند صداقت پیامبر را از گفته‌های علمای خود بفهمند و این خطاب به موسی بوده و معنی آن این است که از فرعون بخواه بنی‌اسرائیل را رها کند. در ادامه داستان، فرعون به موسی می‌گوید که او را سحر کرده‌اند و موسی در پاسخ بیان می‌کند که او به خوبی می‌داند این آیات از طرف خداوند است. همچنین موسی به فرعون می‌فهماند که او از علم خود به این آیات آگاه است و در نهایت فرعون را به نابودی و بدبختی تهدید می‌کند. ابن عباس می‌گوید که فرعون بی‌عقل است.
«فَأَرادَ» یعنی فرعون، «أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ» یخرجهم و یقلعهم من ارض مصر، یعنی موسی و بنی اسرائیل، «فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِیعاً».
هوش مصنوعی: فرعون می‌خواست موسی و بنی‌اسرائیل را از سرزمین مصر بیرون براند و آنها را از آنجا بی‌نصیب کند. در نتیجه، ما او و تمام کسانی که با او بودند را غرق کردیم.
«وَ قُلْنا مِنْ بَعْدِهِ» ای من بعد هلاک فرعون و قومه: «لِبَنِی إِسْرائِیلَ اسْکُنُوا الْأَرْضَ» ای مصر و الشّام، هذا کقوله: «وَ أَوْرَثْناها بَنِی إِسْرائِیلَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِینَ»، «فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ» ای القیامة و الوعد الموعود، «جِئْنا بِکُمْ» من قبورکم الی الموقف، «لَفِیفاً» مجتمعین مختلطین قد التفّ بعضکم ببعض لا تتعارفون و لا ینحاز احد منکم الی قبیلته و حیّه، و هو من قول العرب: لفّت الجیوش اذا اختلطوا و وحّد اللّفیف و هو خبر عن الجمع لانه بمعنی المصدر. و قیل: «فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ» ای نزول عیسی (ع)، «جِئْنا بِکُمْ لَفِیفاً» ای جماعات من قبائل شتّی.
هوش مصنوعی: پس از هلاکت فرعون و قومش، به بنی‌اسرائیل گفتیم که در سرزمین مصر و شام سکونت کنند. این موضوع مشابه با آیه‌ای است که می‌گوید ما آن زمین را به بنی‌اسرائیل و گروهی دیگر ارث دادیم. سپس وقتی که وعده‌ی قیامت فرارسد، شما را از graves خود به میدان محشرتان خواهیم آورد؛ به‌صورت جمعی و مختلط، به‌طوری که یکدیگر را نخواهید شناخت و هیچ‌کس به قبیله و گروه خود نخواهد پیوست. این تعبیر از زبان عرب است که می‌گوید وقتی که لشکرها با یکدیگر مختلط شوند، آنها را «لفیف» می‌نامند. همچنین گفته شده که «وعد آخر» به معنای نزول عیسی (ع) است و «جئیتم لفیفاً» به معنای گروه‌های مختلف از قبائل گوناگون اشاره دارد.
سیاق این آیت تسکین و تسلیت مصطفی (ص) است و قوّت دادن دل وی، میگوید چنان که قرآن بتو فرستادیم و مشرکان قریش ترا دروغ زن گرفتند همچنین موسی را کتاب دادیم و فرعون او را دروغ زن گرفت، و چنان که کفره قریش خواستند که ترا از مکّه بیرون کنند همچنین فرعون خواست که موسی و بنی اسرائیل را از زمین مصر بیرون کند، پس من که خداوندم موسی را و بنی اسرائیل را نصرت دادم و فرعون و قوم وی را هلاک کردم، ای محمّد همچنین بعاقبت ترا نصرت دهم و بر دشمنان ظفر دهم و نعمت خود بر تو و بر مؤمنان که پس رو تواند تمام کنم، ربّ العالمین رسول خویش را این وعده نصرت داد آن گه بعاقبت وعده وفا کرد و کار نصرت بر وی تمام کرد: فانجز وعده و نصر عبده و قهر الاحزاب وحده و له الحمد و المنّة.
هوش مصنوعی: این آیه به پیامبر اسلام (ص) دلداری و تسلی می‌دهد و به او قوت قلب می‌بخشد. اشاره می‌کند که همان‌طور که قرآن به او نازل شده و مشرکان قریش او را متهم به دروغگویی کردند، موسی نیز کتابی دریافت کرد و فرعون او را دروغگو نامید. همچنین قریش به دنبال اخراج پیامبر از مکه بودند، درست مانند فرعون که می‌خواست موسی و بنی‌اسرائیل را از مصر بیرون کند. خداوند به پیامبر وعده می‌دهد که همان‌طور که موسی و بنی‌اسرائیل را یاری کردند و فرعون و قومش را نابود کردند، او نیز در نهایت پیامبر و مؤمنان را یاری می‌کند و بر دشمنان پیروز می‌شود. این وعده‌ی الهی در نهایت تحقق می‌یابد و خداوند به نصر و یاری پیامبر خود عمل می‌کند.
«وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ» ای انزلنا القرآن بالحقّ غیر الباطل. و قیل ما یتضمّنه حقّ ای صدق و عدل یعنی انزلناه بالدّین القائم و الامر الثّابت، «وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ» یعنی و بمحمّد نزل القرآن ای علیه نزل، کما تقول نزلت بزید یعنی علی زید.
هوش مصنوعی: قرآن را با حق نازل کردیم، به این معنا که آن را با صداقت و عدالت فرستادیم. همچنین به این معناست که این کتاب به دینی پایدار و امری ثابت نازل شده است. هم‌چنین می‌توان گفت که قرآن بر محمد نازل گشته است، مشابه این‌که بگویید بر زید نازل شده است.
و قیل: الحقّ الاوّل الحقیقة و الثّانی المستحقّ ای اتاکم بما تستحقّونه، «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا مُبَشِّراً» للمؤمنین، «وَ نَذِیراً» للکافرین.
هوش مصنوعی: گفته شده است که حقیقت اول، حقیقت اصلی است و دومین حقیقت به موضوع حقوق و شایستگی‌ها مربوط می‌شود. در این زمینه، آمده است که ما تو را فقط به عنوان بشارت‌دهنده برای مؤمنان و هشداردهنده برای کافران فرستاده‌ایم.
«وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ» منصوب بفعل مضمر، یعنی و آتیناک قرآنا، «فَرَقْناهُ» ای احکمناه، کقوله: «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» ای یحکم و یبرم، و قیل فرقناه فیه الحقّ من الباطل، و قیل هو بمعنی المشدّد. و قرأ ابن عباس: «فَرَقْناهُ» بالتّشدید، ای قطّعناه آیة آیة و سورة سورة فی عشرین سنة، «لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی‌ مُکْثٍ» ای علی ترسل و تؤدة لیفهموه و لیقفوا علی مودعه فیعملوا به.
هوش مصنوعی: ما قرآن را به شکل‌های مختلف نازل کردیم. به عبارتی، ما آن را به دستورهای محکم تقسیم کردیم. برخی می‌گویند آن را از حق و باطل تفکیک کردیم. همچنین می‌توان آن را به معنای «با دقت» نیز تفسیر کرد. ابن عباس قرائت خاصی دارد که در آن می‌گوید قرآن را به تدریج و در طول بیست سال، آیه به آیه و سوره به سوره نازل کردیم تا مردم بتوانند آن را به آرامی مطالعه کنند و به درک عمیق‌تری از آن برسند.
و فی الحدیث انّ النّبی (ص) کان یقرأ القرآن قراءة لیّنة یتلبّث فیها.
هوش مصنوعی: در روایتی آمده است که پیامبر (ص) قرآن را با لحنی نرم و ملایم می‌خواند و در قرائت خود به آرامی وقفه‌هایی می‌انداخت.
و قال ابن عباس لان اقرأ البقرة و ارتّلها و اتدبّر معانیها احبّ الیّ من ان اقرأ جمیع القرآن هذا، «وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلًا» شیئا بعد شی‌ء علی حسب الحاجة الیه.
هوش مصنوعی: ابن عباس می‌گوید: برای من دوست‌داشتنی‌تر است که سوره بقره را بخوانم، با آرامی تلاوت کنم و معانی‌اش را درک کنم، تا اینکه تمام قرآن را بخوانم. همچنین، اشاره می‌کند که قرآن به‌تدریج و بر اساس نیاز نازل شده است.
«قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا» هذا وعید من غنیّ، کقوله: «فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ» استهزءوا، انتظروا، و ارتقبوا، فتربّصوا، کلّ هذا وعید لیس فیه من الاذن شی‌ء «إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ» یعنی عبد اللَّه بن سلام و اصحابه، «مِنْ قَبْلِهِ» ای من قبل نزول القرآن، «إِذا یُتْلی‌ عَلَیْهِمْ» القرآن، «یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ» ای علی الاذقان، «سُجَّداً» یعنی اذا سمعوا القرآن عرفوا انّه کلام اللَّه و قبلوه و سجدوا تعظیما للَّه.
هوش مصنوعی: فرمایشاتی درباره ایمان و کفر مطرح شده است که به نوعی اخطار و هشدار از سوی خداوند محسوب می‌شود. این هشدار از غنای الهی است و به نوعی به انسان‌ها اجازه انتخاب می‌دهد که ایمان بیاورند یا برعکس کافر شوند. در ادامه به دانشمندان و فرزانگان اشاره می‌شود که قبل از نزول قرآن، به حقایق پی برده و هنگامی که قرآن بر آن‌ها خوانده می‌شود، به نشان احترام بر زمین سجده می‌کنند. آن‌ها با شنیدن آیات قرآن، به عظمت کلام خداوند پی می‌برند و در نتیجه به سجده می‌افتند.
«وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا» یعنی ما کان وعد ربّنا الّا مفعولا و ان و اللام دخلتا للتّأکید، ای انجزنا ما وعدناه فی التّوراة من ارسال محمّد (ص) و انزال القرآن علیه.
هوش مصنوعی: می‌گویند: «پاک و دور از هر نقص است پروردگار ما، اگر وعده پروردگار ما برآورده نشده باشد.» یعنی وعده پروردگار ما قطعا به انجام خواهد رسید. این جمله برای تأکید ساخته شده و منظور این است که ما آنچه را در تورات درباره ارسال پیامبر محمد (ص) و نازل کردن قرآن بر او وعده داده بودیم، محقق خواهیم کرد.
«وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ» کرّر القول لتکرّر الفعل منهم، «وَ یَزِیدُهُمْ» تلاوة القرآن و بکاؤهم، «خُشُوعاً» خضوعا و تواضعا لربّهم.
هوش مصنوعی: آن‌ها به صورت خاضعانه بر زمین می‌افتند و شروع به گریه می‌کنند. تکرار سخن نشان‌دهنده تکرار عمل آن‌هاست و خواندن قرآن و گریه‌هایشان باعث افزایش خضوع و تواضع آن‌ها در برابر خداوند می‌شود.
روی عن النّبی (ص) قال: من قرأ القرآن فی اقلّ من ثلث لم یفقهه اتلوه و ابکوا فان لم تبکوا فتباکوا.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: کسی که قرآن را در کمتر از یک سوم آن بخواند، معنای آن را درک نکرده است. قرآن را تلاوت کنید و بگریید؛ اگر نتوانستید بگریید، خود را به گریه بیندازید.
«قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ» قراءة عاصم و حمزة: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ» بکسر اللّام «أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ» بکسر الواو، و سبب نزول این آیت بقول ابن عباس آنست که رسول خدا (ص) در مکّه قیام شب می‌کرد، اندر سجود میگفت: یا رحمن یا رحیم، مشرکان گفتند محمد تا امروز یک خدای می‌خواند اکنون دو خدای میخواند! بو جهل گفت ما را می‌گوید: «لا تَتَّخِذُوا إِلهَیْنِ اثْنَیْنِ» دو خدای را مگیرید و مخوانید، و اکنون خود میخواند خدایی دیگر با اللَّه، گاه گوید یا اللَّه و گاه گوید یا رحمن، این رحمن ما ندانیم و نشناسیم مگر رحمن یمامه یعنی مسیلمه کذّاب، فانزل اللَّه هذه الآیة.
هوش مصنوعی: پیام این آیه به این شکل است که می‌گوید: خداوند می‌فرماید به مردم بگویید که به هر کسی که می‌خواهید خدا را بخوانید، چه خداوند و چه رحمن. در تفسیری درباره این آیه آمده است که در زمان نزول این آیه، هنگامی که پیامبر (ص) در مکه عبادت می‌کرد و در سجده می‌گفت: «یا رحمن» یا «یا رحیم»، مشرکان به او اعتراض کردند و گفتند که او اکنون به خداهای مختلفی فراخوانده است، در حالی که قبل از این تنها یک خدا را می‌خواند. آنها نیز نسبت به کلمه "رحمن" بی‌اطلاع بودند و به سخره می‌گفتند که منظورش چه کسی است. در نهایت، این آیه نازل شد تا پاسخ به اعتراض آن‌ها باشد.
میمون ابن مهران گفت رسول خدای (ص) در بدو اسلام و ابتداء وحی بجای آیت تسمیت: «باسمک اللهم» نوشتی تا آن روز که این آیت فرو آمد که: «إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» پس این آیت تسمیت بنوشت، مشرکان گفتند: هذا الرّحیم نعرفه فما الرّحمن؟ فانزل اللَّه هذه الآیة.
هوش مصنوعی: میمون ابن مهران نقل می‌کند که در ابتدای اسلام و در آغاز وحی، پیامبر (ص) به جای آیه «باسمک اللهم» این عبارت را نوشته بود. تا زمانی که آیه‌ای نازل شد که در آن آمده بود: « این نامه از سوی سلیمان است و به نام خداوند رحمان و رحیم»؛ پس بعد از آن آیه «تسمیت» نوشته شد. مشرکان در برابر این آیه گفتند: «ما نام رحیم را می‌شناسیم، اما رحمان چه کسی است؟» و بر این اساس، خداوند این آیه را نازل کرد.
ضحّاک گفت: اهل تورات آمدند و گفتند ای محمد ما در تورات نام رحمن فراوان می‌بینیم و تو کمتر می‌گویی و در آن کتاب که تو آورده‌ای کم آمده این نام، ربّ العالمین بجواب ایشان آیت فرستاد: «قُلِ» یا محمد، «ادْعُوا اللَّهَ» یا معاشر المؤمنین، «أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ» ان شئتم، یعنی قولوا یا اللَّه و ان شئتم قولوا یا رحمن، «أَیًّا ما تَدْعُوا» یعنی ای اسماء اللَّه تدعوا، «فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی‌» ای محمد مؤمنانرا گوی خواهید مرا بنام اللَّه خوانید، خواهید بنام رحمن، اللَّه را نود و نه نامست نامهای نیکوی پاک بسزا، بهر چه خوانید ازین نامها او را بخوانید. «أَیًّا ما تَدْعُوا» ما صلتست ایّا راو تدعوا صلت این سخن، اینست کقوله: «عما قلیل جند ما هنا لک»، «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ» ابن عباس گفت این آیت بمکّه فرود آمد در ابتداء اسلام که رسول خدا (ص) در مکّه مختفی می‌بود و گاهی که قرآن خواندی در نماز بآواز بلند خواندی و کافران را دشخوار و صعب می‌آمد شنیدن قرآن از وی، تا قرآن را و فرستنده آن را و خواننده آن را ناسزا می‌گفتند و طعن می‌کردند و برابر مصطفی دست می‌زدند و صفیر می‌کردند تا قراءت بر وی شوریده گردانند، ربّ العالمین آیت فرستاد: «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ» ای بقرائتک فی الصّلاة فیسمع المشرکون فیوذوک، «وَ لا تُخافِتْ بِها» مخافتة لا یسمعها من یصلّی خلفک من اصحابک ای محمد چون در نماز قرآن خوانی بآواز بلند مخوان چنانک کافران بشنوند و سبّ کنند و به نهان نیز مخوان چنان که صحابه و مؤمنان که با تو نماز میکنند نشنوند، میان جهر و مخافتة راهی طلب کن میانه.
هوش مصنوعی: ضحّاک به نقل از اهل تورات می‌گوید که آن‌ها از محمد خواسته‌اند تا توضیح دهد چرا در کتاب او نام رحمن کمتر آمده است، در حالی که در تورات به وفور ذکر شده است. در پاسخ به این سوال، آیه‌ای نازل می‌شود که به محمد می‌فرماید که می‌تواند خدا را به نام‌های مختلفی بخواند، از جمله «اللَّه» و «رحمن». این بدان معناست که هر کدام از نام‌های خدا با زیبایی خاص خود به کار می‌روند و او دارای نام‌های نیکو و پاکی است. همچنین اشاره‌ای به زمان‌هایی دارد که محمد به هنگام خواندن قرآن در نماز با صدای بلند می‌خواند و این باعث آزار مشرکین می‌شد. در نهایت، خداوند دستور می‌دهد که محمد در خواندن قرآن در نماز نه خیلی با صدای بلند و نه خیلی آهسته بخواند، بلکه باید به گونه‌ای باشد که بیمار و مؤمنان در پشت او نماز می‌خوانند، بتوانند بشنوند بدون اینکه مشرکین از خواندن قرآن آگاه شوند.
و در خبرست که قراءت ابو بکر در نماز مخافتة بود و گفتی: اناجی ربّی و قد علم حاجتی، و قراءت عمر جهر بود بآواز بلند خواندی و گفتی: ازجر الشّیطان و اوقظ الوسنان. پس چون این آیت فرود آمد رسول خدا (ص) ابو بکر را فرمود تا از آنچ می‌خواند بلندتر خواند و عمر از آنچ می‌خواند وا کم کند.
هوش مصنوعی: در خبری آمده است که قرائت ابو بکر در نماز با احتیاط و آرامش بود و او گفت: من با پروردگارم راز و نیاز می‌کنم و او نیازم را می‌داند. اما قرائت عمر به صورت بلند و با صدای واضح بود و او می‌گفت: خوبی‌ها را جذب کن و خواب آلودگان را بیدار کن. وقتی این آیه نازل شد، پیامبر (ص) به ابو بکر دستور داد که بلندتر بخواند و به عمر گفت که از صدایش بکاهد.
روی عن علی (ع) قال: کان ابو بکر یخافت اذا قرأ و کان عمر یجهر بقراءته و کان عمّار یأخذ من هذه السّورة و من هذه فذکر ذلک للنّبی (ص) فقال لابی بکر لم تخافت قال انّی اسمع من اناجی، و قال لعمر لم تجهر قال افزع الشّیطان و اوقظ الوسنان، و قال لعمّار لم تأخذ من هذه و هذه قال تسمعنی اخلط به ما لیس منه، قال لا، قال فکلّه طیّب.
هوش مصنوعی: امام علی (ع) فرمود: ابوبکر وقتی قرآن می‌خواند آرام و آهسته می‌خواند و عمر با صدای بلند می‌خواند. عمّار نیز از این سوره و آن سوره آیات را می‌گرفت. این مسائل را نزد پیامبر (ص) مطرح کردند. پیامبر از ابوبکر پرسید چرا آرام می‌خوانی، او پاسخ داد چون می‌شنوم کسی با من نجوا می‌کند. سپس از عمر پرسید چرا با صدای بلند می‌خانی، او گفت چون شیطان را می‌ترساند و کسانی را که خواب هستند بیدار می‌کند. در مورد عمّار نیز پرسید که چرا از این و آن سوره آیات را می‌گیری، عمّار گفت نکند که آیات را با هم مخلوط کند و پیامبر پاسخ داد نگران نباش، همه چیز پاک و خوب است.
حسن گفت این در عین نماز است نه در قراءت، می‌گوید: لا تراء بصلوتک فی العلانیة و لا تسئها فی السرّ.
هوش مصنوعی: حسن بیان کرد که این موضوع مربوط به زمان نماز است نه زمان قرائت. او می‌گوید: در نماز خود را در جمع نشان نده و در خفا نیز آن را بد نخوانی.
عائشه گفت این در تشهّد فرو آمد: «فانّ الاعرابیّ کان یجهر فیقول التّحیّات للَّه یرفع بها صوته فنزلت الآیة. و روایت کرده‌اند از مصطفی (ص) که گفت صلاة اینجا بمعنی دعاست، می‌گوید: لا ترفع صوتک بالدّعاء عند استغفارک و ذکر ذنوبک فیسمع منک فتغیّر بها، «وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ» الجهر و المخافتة، «سَبِیلًا».
هوش مصنوعی: عائشه گفت که در زمان تشهد، مرد بدوی با صدای بلند می‌گفت: «تحیّات برای خدا» و این باعث نزول آیه شد. همچنین روایت شده از پیامبر (ص) که فرمودند در این مورد، «صلاة» به معنای دعاست و اشاره کردند که نباید در هنگام استغفار و یادآوری گناهان خود، صدایت را بلند کنی تا دیگران بشنوند و تحت تأثیر قرار بگیرند. بنابراین، باید بین صدای بلند و آرامی در دعا توازن برقرار کرد.
و صحّ عن ابی موسی الاشعری انّه قال صعدنا مع رسول اللَّه (ص) ثنیّة فرفعنا اصواتنا بالتّکبیر، فقال انّکم لا تدعون اصمّ و لا غائبا انّما تدعون سمیعا قریبا.
هوش مصنوعی: ابو موسی اشعری می‌گوید که ما همراه با پیامبر خدا (ص) به بالای تپه‌ای رفتیم و صدای خود را به تکبیر بلند کردیم. پیامبر فرمود که شما به کسی که ناشنوا و غایب باشد دعا نمی‌کنید، بلکه شما به کسی دعا می‌کنید که شنوا و نزدیک است.
«وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ» قال الحسین بن الفضل معناه: الحمد للَّه الذی عرّفنی انّه لم یتّخذ ولدا، کما قال بعض الیهود فی عزیر و النصاری فی عیسی علیهما السّلام و المشرکون فی الملائکة، «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ» ای فی الالهیّة کما زعم عابدوا الصّنم. و قیل: «لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ» فی خلق السّماوات و الارض، «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ» ای لم یتّخذ ولیّا فیتعزّز به سبحانه و اللَّه ولیّ المؤمنین. قال مجاهد: لم یذل فیحتاج الی ولیّ یتعزّز به، «وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً» ای صفه بالعظمة و الکبریاء و انّه اکبر من کلّ شی‌ء و المعنی احمدوا من هذه صفته.
هوش مصنوعی: بگویید: سپاس خدا را که فرزندی برای خود نداشت و هیچ شریکی در سلطنت ندارد. حسن بن فضل در این باره گفت: سپاس خدا را که به من آموخت فرزندی برایش انتخاب نکرده است، همانطور که برخی یهودیان درباره عزیر و مسیحیان درباره عیسی علیهما السلام و مشرکین درباره ملائکه گفتند. و همچنین هیچ شریکی در الوهیت و خداوندی ندارد، همانطور که پرستندگان بت‌ها ادعا کردند. همچنین گفته‌اند که هیچ شریکی در خلق آسمان‌ها و زمین ندارد و هیچ ولی‌ای برای خود از روی ذلت ندارد، یعنی خداوند ولی‌ای نداشته که به واسطه او تقویت شود، در حالی که خداوند ولی مؤمنان است. مجاهد گفت: او ذلیل نشده که به ولی‌ای نیاز داشته باشد. و او را به بزرگی و عظمت توصیف کنید، یعنی او بزرگ‌تر از هر چیزی است و معنای آن این است که به خاطر این صفاتش ستایش کنید.
و روی عن النّبی (ص) انّه قال خیر الاقوال سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرموده‌اند: بهترین سخنان عبارتند از: "سبحان اللَّه" (پاک و منزه است خدا)، "الحمد للَّه" (ستایش از آن خداست)، "لا اله الّا اللَّه" (جز خدا، معبودی نیست) و "اللَّه اکبر" (خدا بزرگ‌تر است).
و عن ابن عباس قال: کان الغلام من بنی هاشم اذا افصح لقن هذه الآیة.
هوش مصنوعی: ابن عباس می‌گوید: وقتی پسران بنی هاشم به سخن می‌آمدند و واضح صحبت می‌کردند، این آیه به آنها آموخته می‌شد.
و عن عبد الحمید بن واصل قال من قرأ آخر بنی اسرائیل کتب اللَّه عزّ و جل له من الاجر ملأ السّماوات و الارض و الجبال و ذلک بانّ اللَّه عزّ و جل یقول: «تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا، أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَداً» قال فیکتب له من الاجر علی قدر ذلک.
هوش مصنوعی: عبد الحمید بن واصل روایت کرده که هر کس آخر سوره بنی اسرائیل را بخواند، خداوند اجر بسیار زیادی برای او خواهد نوشت که این اجر معادل پر شدن آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها خواهد بود. این موضوع به این دلیل است که خداوند می‌فرماید: «آسمان‌ها تقریباً از این سخن متلاشی می‌شوند و زمین شکافته می‌شود و کوه‌ها به شدت فرو می‌افتند، چون آنها برای رحمن فرزندی دعا کردند.» بنابراین، شخصی که این آیات را بخواند، به اندازه عظمت این آیات، اجر دریافت خواهد کرد.