گنجور

۸ - النوبة الاولى

قوله تعالی: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ» بشب خیز و نماز کن، «نافِلَةً لَکَ» این افزونی است بر تو، «عَسی‌ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ» واجب کرد خدای تعالی ترا بر خود که ترا بر پای کند، «مَقاماً مَحْمُوداً (۷۹)» از ایستاد نگاهی که ترا در آن بستایند.

«وَ قُلْ رَبِّ» و بگوی خداوند من، «أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ» در آر مرا در آورد براستی و نیکویی، «وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ» و بیرون بر مرا بیرون برد براستی و نیکویی، «وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً (۸۰)» و از نزدیکی خود مرا دست رسی و نشانی ده و نیرویی ده که مرا یار بود

«وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ» و بگوی که براستی و درستی آمد، «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» و کژی شد و نیست گشت، «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً (۸۱)» بدرستی که کژی شدنی بود

«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ» و فرو میفرستیم از قرآن، «ما هُوَ شِفاءٌ» چیزی که آن آسانی است، «وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» و بخشایشی گرویدگان را، «وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ» و نفزاید کافران را، «إِلَّا خَساراً (۸۲)» مگر زیانکاری.

«وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَی الْإِنْسانِ» چون نیکویی کنیم و نعمت نهیم بر آدمی، «أَعْرَضَ» روی گرداند، «وَ نَأی‌ بِجانِبِهِ» و پهلوی خویش در کشد از ما، «وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ» و چون باو بدی رسد، «کانَ یَؤُساً (۸۳)» نومید نشیند.

«قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی‌ شاکِلَتِهِ» بگو هر کس کار کند و بر سزای خویش کند و در خور خویش، «فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ» پس خداوند تو داناست، «بِمَنْ هُوَ أَهْدی‌ سَبِیلًا (۸۴)» بهر که راه راست را سزاست.

«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ» می‌پرسند ترا از جان، «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی» بگوی جان از امر خداوند من است، «وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا (۸۵)» و ندادند شما را از دانش مگر اندکی.

«وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ» و اگر خواهیم آنچ بتو پیغام فرستادیم ببریم، «ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنا وَکِیلًا (۸۶)» و آن گه تو بر ما بآن نگه دارنده‌ای نیابی و داوری نداری.

«إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ» مگر بخشایشی بود از خداوند تو، «إِنَّ فَضْلَهُ کانَ عَلَیْکَ کَبِیراً (۸۷)» که فضل او بر تو بزرگست.

«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ» بگوی اگر بهم آیند آدمیان و پریان، «عَلی‌ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ» بر آنک تا چنین قرآن آرند، «لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ» چنان نیارند، «وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً (۸۸)» و هر چند که یکدیگر را پشتیوان باشند.

«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ» و بر گردانیدیم روی بر روی مردمان را، «فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» در این قرآن از هر صفت و هر مثل، «فَأَبی‌ أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُوراً (۸۹)» سر باز زد بیشتر مردمان مگر نسپاسی.

«وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ» گفتند بنگرویم بتو، «حَتَّی تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ یَنْبُوعاً (۹۰)» تا ما را در زمین مکّه چشمه‌ای فراخ آب گشایی.

«أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَ عِنَبٍ» یا ترا رزی بود خرماستان و انگور، «فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجِیراً (۹۱)» جویها می‌روانی و گشایی زیر درختان آن روانیدنی و گشادنی.

«أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمْتَ عَلَیْنا کِسَفاً» یا فرو افکنی آسمان بر ما پاره پاره چنانک گفتی، «أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ» یا خدای را آری، «وَ الْمَلائِکَةِ قَبِیلًا (۹۲)» و فریشتگان را آری جوق جوق.

«أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ» یا ترا خانه‌ای بود زرّین، «أَوْ تَرْقی‌ فِی السَّماءِ» یا بآسمان بر می‌شوی، «وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ» و بنگرویم بتو هر چند که بینیم که بآسمان بر می‌شوی، «حَتَّی تُنَزِّلَ عَلَیْنا» تا آن گه که فرود آری بر ما، «کِتاباً نَقْرَؤُهُ» نامه‌ای که بر خوانیم، «قُلْ سُبْحانَ رَبِّی» بگوی پاکی و بی عیبی خداوند مرا، «هَلْ کُنْتُ إِلَّا بَشَراً رَسُولًا (۹۳)» هستم من مگر مردمی از شما فرستاده بپیغام.

«وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا» و باز نداشت مردمان را که بگرویدند، «إِذْ جاءَهُمُ الْهُدی‌» آن گه که پیغام بایشان آمد، «إِلَّا أَنْ قالُوا» مگر آنک گفتند، «أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولًا (۹۴)» باش اللَّه بما پیغام مردمی همچون ما فرستاد.

«قُلْ لَوْ کانَ فِی الْأَرْضِ مَلائِکَةٌ» بگوی اگر در زمین فریشتگان بودندی، «یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ» که می‌رفتندی بنشست آرمیده و شهری و مقیم، «لَنَزَّلْنا عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَکاً رَسُولًا (۹۵)» ما از آسمان بر ایشان بپیغام فریشته‌ای فرستادیمی.

«قُلْ کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً» بگوی پسنده است اللَّه تعالی بگواهی، «بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ» میان من و میان شما، «إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً (۹۶)» که اللَّه تعالی بر بندگان خویش داناست و بینا.

«وَ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ» هر که اللَّه تعالی راه نماید آن کس بر راه‌ است، «وَ مَنْ یُضْلِلْ» و هر که گمراه کرد، «فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِهِ» ایشان را یار نیابی فرود ازو، «وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» و بینگیزانیم روز رستاخیز ایشان را، «عَلی‌ وُجُوهِهِمْ» بر رویهای ایشان، «عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا» نابینایان و گنگان و کران، «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ» باز گشتنگاه ایشان دوزخ، «کُلَّما خَبَتْ» هر گه که آتش آن خواهد که فرو میرد، «زِدْناهُمْ سَعِیراً (۹۷)» آن را آتش افزائیم.

«ذلِکَ جَزاؤُهُمْ» آن پاداش ایشانست، «بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِآیاتِنا» بآنک ایشان کافر شدند بپیغامهای ما، «وَ قالُوا» و گفتند، «أَ إِذا کُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً» باش آن گه که ما استخوان گردیم و خاک خرد، «أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ» بآفرینش نو ما را بر خواهند انگیخت، «خَلْقاً جَدِیداً (۹۸)» آفریده‌ای نو.

«أَ وَ لَمْ یَرَوْا» آیا نمی‌بینند، «أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» که آن خدای که آسمان‌ها آفرید و زمین، «قادِرٌ عَلی‌ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ» تواناست که چون ایشان آفریند، «وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا» و ایشان را سپری گشتن نامزد کرد، «لا رَیْبَ فِیهِ» و در کی و چندی آن هیچ شک نه، «فَأَبَی الظَّالِمُونَ إِلَّا کُفُوراً (۹۹)» ابا کردند کافران مگر نسپاسی.

«قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِکُونَ» بگوی اگر شما خداوند بودید، «خَزائِنَ رَحْمَةِ رَبِّی» خزانه‌های رحمت خداوند مرا، «إِذاً لَأَمْسَکْتُمْ» همانگه شما دستها فرو می‌بستید، «خَشْیَةَ الْإِنْفاقِ» از بیم درویشی، «وَ کانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً (۱۰۰)» و آدمی بخیل است و خسیس.

۷ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» بزرگوار تهنیتی و تمام تشریفی و عظیم کرامتی که اللَّه تعالی جل جلاله با مؤمنان فرزندان آدم کرد که در بدو کار و مفتتح وجود روز میثاق ایشان را در قبضه صفت جای داد و ایشان را بنعت لطف محلّ خطاب خود گردانید و با ایشان عهد و پیمان دوستی بست، باز چون در دنیا آمدند ایشان را صورت نیکو و شکل زیبا و خلعت تمام داد و بدانش و عقل و نطق و فهم و فرهنگ بیار است، ظاهر بتوفیق مجاهدت و باطن بتحقیق مشاهدت، و معرفت از ایشان دریغ نداشت، در رحمت و کرامت خود بر ایشان گشاد و ایشان را بر بساط مناجات بداشت تا هر گه که خواهند او را خوانند و از وی خواهند و با وی راز گویند.۸ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ» هجد اذا نام و تهجّد اذا سهر و القی‌ الهجود عن نفسه و مثله تحرّج و تأثّم اذا القی الحرج و الاثم عن نفسه، و التهجّد ترک النّوم للصّلوة فان لم یصلّ فلیس بتهجّد، و المعنی: قم بعد النّوم فصلّ و لا یکون التهجّد الّا بعد النّوم.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ» بشب خیز و نماز کن، «نافِلَةً لَکَ» این افزونی است بر تو، «عَسی‌ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ» واجب کرد خدای تعالی ترا بر خود که ترا بر پای کند، «مَقاماً مَحْمُوداً (۷۹)» از ایستاد نگاهی که ترا در آن بستایند.
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: «در شب برخیز و نماز بخوان»؛ این عبادت، افزایشی برای توست. شاید پروردگار تو را به مقام والایی برساند که در آن تحسین می‌شوی.
«وَ قُلْ رَبِّ» و بگوی خداوند من، «أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ» در آر مرا در آورد براستی و نیکویی، «وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ» و بیرون بر مرا بیرون برد براستی و نیکویی، «وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً (۸۰)» و از نزدیکی خود مرا دست رسی و نشانی ده و نیرویی ده که مرا یار بود
هوش مصنوعی: بگو پروردگارا، مرا به جایی با صداقت و درست وارد کن و به نیکی بیرون بیار. همچنین از جانب خود، قدرت و یاریی به من بده که به من کمک کند.
«وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ» و بگوی که براستی و درستی آمد، «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» و کژی شد و نیست گشت، «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً (۸۱)» بدرستی که کژی شدنی بود
هوش مصنوعی: و بگو که حقیقت فرارسیده است و باطل نابود شده و به پایان رسیده است. به راستی که باطل، همیشه دستخوش زوال و نابودی است.
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ» و فرو میفرستیم از قرآن، «ما هُوَ شِفاءٌ» چیزی که آن آسانی است، «وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» و بخشایشی گرویدگان را، «وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ» و نفزاید کافران را، «إِلَّا خَساراً (۸۲)» مگر زیانکاری.
هوش مصنوعی: ما از قرآن چیزی را نازل می‌کنیم که درمانی است و رحمت برای مؤمنان، اما برای ستمگران تنها زیان را بیشتر می‌کند.
«وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَی الْإِنْسانِ» چون نیکویی کنیم و نعمت نهیم بر آدمی، «أَعْرَضَ» روی گرداند، «وَ نَأی‌ بِجانِبِهِ» و پهلوی خویش در کشد از ما، «وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ» و چون باو بدی رسد، «کانَ یَؤُساً (۸۳)» نومید نشیند.
هوش مصنوعی: زمانی که بر انسان نعمت و خوبی می‌بخشیم، او از ما روی گردان می‌شود و از ما فاصله می‌گیرد. اما وقتی بدی به او می‌رسد، ناامید و درمانده می‌شود.
«قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی‌ شاکِلَتِهِ» بگو هر کس کار کند و بر سزای خویش کند و در خور خویش، «فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ» پس خداوند تو داناست، «بِمَنْ هُوَ أَهْدی‌ سَبِیلًا (۸۴)» بهر که راه راست را سزاست.
هوش مصنوعی: بگو هر کسی طبق خوی و طبیعت خود عمل می‌کند و به کار خود خواهد پرداخت، پس پروردگار شما بهتر می‌داند که چه کسی راه درست را یافته است.
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ» می‌پرسند ترا از جان، «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی» بگوی جان از امر خداوند من است، «وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا (۸۵)» و ندادند شما را از دانش مگر اندکی.
هوش مصنوعی: آنها از تو درباره روح سؤال می‌کنند. بگو که روح از امور پروردگار من است و آگاهی که به شما داده شده جز کمی نیست.
«وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ» و اگر خواهیم آنچ بتو پیغام فرستادیم ببریم، «ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنا وَکِیلًا (۸۶)» و آن گه تو بر ما بآن نگه دارنده‌ای نیابی و داوری نداری.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم، می‌توانیم آن چیزی را که به تو وحی کرده‌ایم برداریم، و در این صورت هیچ نگهدارنده و حمایتی از ما برای تو نخواهی یافت و نمی‌توانی بر ما داوری کنی.
«إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ» مگر بخشایشی بود از خداوند تو، «إِنَّ فَضْلَهُ کانَ عَلَیْکَ کَبِیراً (۸۷)» که فضل او بر تو بزرگست.
هوش مصنوعی: جز رحمت از جانب پروردگارت نیست و قطعاً بخشش او نسبت به تو بسیار بزرگ است.
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ» بگوی اگر بهم آیند آدمیان و پریان، «عَلی‌ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ» بر آنک تا چنین قرآن آرند، «لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ» چنان نیارند، «وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً (۸۸)» و هر چند که یکدیگر را پشتیوان باشند.
هوش مصنوعی: بگو اگر انسان‌ها و جن‌ها گرد هم آیند تا مثل این قرآن را بیاورند، هرگز نمی‌توانند مثل آن را بیاورند، حتی اگر بعضی از آن‌ها پشتوانه و یاری‌کننده یکدیگر باشند.
«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ» و بر گردانیدیم روی بر روی مردمان را، «فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» در این قرآن از هر صفت و هر مثل، «فَأَبی‌ أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُوراً (۸۹)» سر باز زد بیشتر مردمان مگر نسپاسی.
هوش مصنوعی: ما در این قرآن برای مردم از هر نوع مثالی ارائه داده‌ایم، اما اکثریت آنها جز ناسپاسی و کفر پذیرای هیچ چیز دیگری نشدند.
«وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ» گفتند بنگرویم بتو، «حَتَّی تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ یَنْبُوعاً (۹۰)» تا ما را در زمین مکّه چشمه‌ای فراخ آب گشایی.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: ما هرگز به تو ایمان نمی‌آوریم تا زمانی که از زمین برای ما چشمه‌ای پرآب باز کنی.
«أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَ عِنَبٍ» یا ترا رزی بود خرماستان و انگور، «فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجِیراً (۹۱)» جویها می‌روانی و گشایی زیر درختان آن روانیدنی و گشادنی.
هوش مصنوعی: یا اینکه برای تو باغی از درختان خرما و انگور باشد و جویبارهایی را در میان آنها جاری کنی.
«أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمْتَ عَلَیْنا کِسَفاً» یا فرو افکنی آسمان بر ما پاره پاره چنانک گفتی، «أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ» یا خدای را آری، «وَ الْمَلائِکَةِ قَبِیلًا (۹۲)» و فریشتگان را آری جوق جوق.
هوش مصنوعی: آیا به راستی می‌توانی آسمان را بر ما به تکه‌های کوچک بریزی، همان‌طور که ادعا کردی؟ یا اینکه می‌توانی خدای را به اینجا بیاوری و فریشتگان را نیز به صف؟
«أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ» یا ترا خانه‌ای بود زرّین، «أَوْ تَرْقی‌ فِی السَّماءِ» یا بآسمان بر می‌شوی، «وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ» و بنگرویم بتو هر چند که بینیم که بآسمان بر می‌شوی، «حَتَّی تُنَزِّلَ عَلَیْنا» تا آن گه که فرود آری بر ما، «کِتاباً نَقْرَؤُهُ» نامه‌ای که بر خوانیم، «قُلْ سُبْحانَ رَبِّی» بگوی پاکی و بی عیبی خداوند مرا، «هَلْ کُنْتُ إِلَّا بَشَراً رَسُولًا (۹۳)» هستم من مگر مردمی از شما فرستاده بپیغام.
هوش مصنوعی: آیا تو برای ما خانه‌ای از طلا خواهی داشت یا به آسمان خواهی رفت؟ و ما به هیچ‌وجه به عروج تو ایمان نخواهیم آورد، مگر اینکه بر ما نامه‌ای نازل کنی که آن را بخوانیم. بگو: من پاك و بی‌عیبم و آیا من جز یک فرستاده بشری نیستم؟
«وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا» و باز نداشت مردمان را که بگرویدند، «إِذْ جاءَهُمُ الْهُدی‌» آن گه که پیغام بایشان آمد، «إِلَّا أَنْ قالُوا» مگر آنک گفتند، «أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولًا (۹۴)» باش اللَّه بما پیغام مردمی همچون ما فرستاد.
هوش مصنوعی: مردم را از ایمان آوردن باز نداشت، زمانی که پیام هدایت به آن‌ها رسید، جز اینکه گفتند: آیا خداوند انسانی مثل ما را به عنوان پیامبر فرستاده است؟
«قُلْ لَوْ کانَ فِی الْأَرْضِ مَلائِکَةٌ» بگوی اگر در زمین فریشتگان بودندی، «یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ» که می‌رفتندی بنشست آرمیده و شهری و مقیم، «لَنَزَّلْنا عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَکاً رَسُولًا (۹۵)» ما از آسمان بر ایشان بپیغام فریشته‌ای فرستادیمی.
هوش مصنوعی: اگر در زمین فرشتگانی وجود داشتند که آرام و مطمئن در آنجا زندگی می‌کردند، ما قطعاً از آسمان فرشته‌ای به عنوان پیام‌آور بر آنها نازل می‌کردیم.
«قُلْ کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً» بگوی پسنده است اللَّه تعالی بگواهی، «بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ» میان من و میان شما، «إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً (۹۶)» که اللَّه تعالی بر بندگان خویش داناست و بینا.
هوش مصنوعی: بگو که خداوند کافی است به عنوان شاهد، میان من و شما. او به بندگانش کاملاً آگاه و بینا است.
«وَ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ» هر که اللَّه تعالی راه نماید آن کس بر راه‌ است، «وَ مَنْ یُضْلِلْ» و هر که گمراه کرد، «فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِهِ» ایشان را یار نیابی فرود ازو، «وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» و بینگیزانیم روز رستاخیز ایشان را، «عَلی‌ وُجُوهِهِمْ» بر رویهای ایشان، «عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا» نابینایان و گنگان و کران، «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ» باز گشتنگاه ایشان دوزخ، «کُلَّما خَبَتْ» هر گه که آتش آن خواهد که فرو میرد، «زِدْناهُمْ سَعِیراً (۹۷)» آن را آتش افزائیم.
هوش مصنوعی: هر کسی که خداوند او را هدایت کند، او بر راه راست است. و هر که را خداوند گمراه کند، هیچ یاوری جز او نخواهد داشت. و ما آنها را در روز قیامت بر روی صورتشان محشور می‌کنیم، در حالی که نابینا، گنگ و کر هستند. جایی که آنها به آن باز می‌گردند، جهنم است. هر زمان که آتش آن کمی فرو نشیند، ما آتش آن را بیشتر می‌کنیم.
«ذلِکَ جَزاؤُهُمْ» آن پاداش ایشانست، «بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِآیاتِنا» بآنک ایشان کافر شدند بپیغامهای ما، «وَ قالُوا» و گفتند، «أَ إِذا کُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً» باش آن گه که ما استخوان گردیم و خاک خرد، «أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ» بآفرینش نو ما را بر خواهند انگیخت، «خَلْقاً جَدِیداً (۹۸)» آفریده‌ای نو.
هوش مصنوعی: این پاداشی است برای آنان؛ زیرا که به آیات ما کافر شدند و گفتند: آیا وقتی که ما به استخوان و خاک تبدیل شویم، دوباره زنده خواهیم شد؟ آیا ما دوباره به زندگی جدیدی برخواهیم خاست؟
«أَ وَ لَمْ یَرَوْا» آیا نمی‌بینند، «أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» که آن خدای که آسمان‌ها آفرید و زمین، «قادِرٌ عَلی‌ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ» تواناست که چون ایشان آفریند، «وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا» و ایشان را سپری گشتن نامزد کرد، «لا رَیْبَ فِیهِ» و در کی و چندی آن هیچ شک نه، «فَأَبَی الظَّالِمُونَ إِلَّا کُفُوراً (۹۹)» ابا کردند کافران مگر نسپاسی.
هوش مصنوعی: آیا نمی‌بینند که خدایی که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، توانایی این را دارد که مانند آن‌ها را نیز بیافریند؟ او مدت زمانی برای زندگی آن‌ها معین کرده و در این مورد هیچ شکی وجود ندارد، اما کافران جز کفر و ناسپاسی به چیزی دیگر گردن نمی‌نهند.
«قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِکُونَ» بگوی اگر شما خداوند بودید، «خَزائِنَ رَحْمَةِ رَبِّی» خزانه‌های رحمت خداوند مرا، «إِذاً لَأَمْسَکْتُمْ» همانگه شما دستها فرو می‌بستید، «خَشْیَةَ الْإِنْفاقِ» از بیم درویشی، «وَ کانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً (۱۰۰)» و آدمی بخیل است و خسیس.
هوش مصنوعی: اگر شما خداوند بودید، خزانه‌های رحمت خدا را در اختیار داشتید، اما در آن صورت به خاطر ترس از فقر و کمبود، این نعمت‌ها را در اختیار دیگران قرار نمی‌دادید و انسان به طور طبیعی بخیل و کنه‌پسند است.