گنجور

۲ - النوبة الاولى

قوله تعالی: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» اوست که فرو فرستاد از آسمان آبی، «لَکُمْ مِنْهُ شَرابٌ» شما از آن می‌آشامید، «وَ مِنْهُ شَجَرٌ» و بآن نبات و درخت می‌پرورید، «فِیهِ تُسِیمُونَ (۱۰)» و در آن چهار پایان می چرانید.

«یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ» می‌رویانیم شما را با آن آب کشت زار، «وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الْأَعْنابَ» و زیتون و خرما و انگور، «وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ» و از هر میوه‌ای، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً» در آن نشانیست یکتایی آفریدگار را، «لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۱۱)» قومی را که در اندیشند.

«وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ» و شما را روان کرد آمد شد آن شب و روز، «وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» و آفتاب و ماه، «وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ» و ستارگان روان کرد بفرمان او، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ» در آن نشانهایی است آشکارا یکتایی آفریدگار را، «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۱۲)» قومی را که دریابند.

«وَ ما ذَرَأَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ» و هر چیز که بیافرید شما را در زمین، «مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ» جدا جدا رنگهای آن، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً» در آن نشانی است یکتایی آفریدگار را، «لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ (۱۳)» قومی را که دریابند و پند پذیرند.

«وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ» و او آنست که دریا را نرم کرد، «لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا» تا از آن می‌خورید گوشتی تازه، «وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً» و بیرون آرید از آن مروارید، «تَلْبَسُونَها» تا می‌پوشید آن را، «وَ تَرَی الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ» و کشتیها می‌بینید در آن روان و آب بران، «وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ» و تا از اقلیم باقلیم از فضل می‌جوئید، «وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۴)» تا مگر سپاس دارید و آزادی کنید.

«وَ أَلْقی‌ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ» و در افکند در زمین کوه‌های بلند، «أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ» تا بنگرداند شما را و بنجنبد زمین و شما بر آن، «وَ أَنْهاراً وَ سُبُلًا» و جویها روان کرد و راهها ساخت شما را، «لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (۱۵)» تا شما راه می‌برید.

«وَ عَلاماتٍ» و شما را نشانها ساخت، «وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ (۱۶)» می‌درنیابید.

«أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لا یَخْلُقُ» آن کس که آفریند چنو بود که نه آفریند؟

«أَ فَلا تَذَکَّرُونَ (۱۷)» م درنیابید.

«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ» و اگر در شمار گیرید نیکو داشتهای خدای تعالی، «لا تُحْصُوها» نتوانید که شمارید آن را، «إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۸)» خدای آمرزگار مهربانست براستی.

«وَ اللَّهُ یَعْلَمُ» و اللَّه میداند، «ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ (۱۹)» آنچ نهان می‌دارید و آنچ آشکارا می‌کنید.

«وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» و ایشان که مشرکان ایشان را خدای میخوانند فرود از اللَّه «لا یَخْلُقُونَ شَیْئاً» هیچیز نیافرینند، «وَ هُمْ یُخْلَقُونَ (۲۰)» و ایشان خود آفریده‌اند.

«أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیاءٍ» و ایشان خود مردگانند نه زندگان، «وَ ما یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ (۲۱)» و ندانند که ایشان را کی برانگیزانند و کی برخیزانند.

«إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» خدای شما خدای یکتاست، «فَالَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ» ایشان که بنه می‌گروند بروز رستاخیز، «قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ» دلهای ایشان راستی را ناپذیرنده است با آن بیگانه، «وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ (۲۲» و ایشان از آن گردنکش.

«لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ» براستی که اللَّه می‌داند، «ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ» آنچ نهان می‌دارند و آنچ آشکارا می‌کنند «إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ (۲۳)» که اللَّه گردنکشان را دوست ندارد.

«وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ» و چون ایشان را گویند چه چیزست که فرو فرستاد خداوند شما، «قالُوا أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ (۲۴)» گویند افسانه پیشینیان.

«لِیَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ» تا بر دارند بارهای گران خویش همه روز رستاخیز، «وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ» و بارهای ایشان که گمراه کردند ایشان را بنادانی، «أَلا ساءَ ما یَزِرُونَ (۲۵)» بد باری که می‌کشند ایشان که بار کفر می‌کشند.

«قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» ساز ساختند و کوشیدند ایشان که از پیش بودند، «فَأَتَی اللَّهُ بُنْیانَهُمْ» فرمان خدای تعالی آمد بآن بنا که افراشته بودند، «مِنَ الْقَواعِدِ» از زیر بر کند آن را، «فخر علیهم السّقف من فوقهم تا کار از زبر بر ایشان افتاد، «وَ أَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُونَ (۲۶)» و بایشان آمد عذاب از آنجا که ندانستند.

«ثُمَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُخْزِیهِمْ» پس آن گه روز رستاخیز ایشان را رسوا کند، «وَ یَقُولُ» و ایشان را گوید، «أَیْنَ شُرَکائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِیهِمْ» کجااند آن انباز خواندگان من که از بهر ایشان و با ایشان خلاف و ستیز می‌کردید.

«قالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ» خدا شناسان گویند، «إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ» که رسوایی امروز، «وَ السُّوءَ عَلَی الْکافِرِینَ (۲۷)» و بد عذاب امروز بر کافرانست.

«الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ» ایشان که فریشتگان می‌میراند ایشان را، «ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ» و ایشان ستمکاران بر تن خویش، «فَأَلْقَوُا السَّلَمَ» خویشتن دهند در دست فریشتگان و خویشتن بیفکنند ایشان را، «ما کُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ» و گویند ما هرگز هیچ بد نکردیم، «بَلی‌ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۲۸)» جواب دهند ایشان را که بلی کردید، اللَّه داناست بآنچ می‌کردید.

«فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ» در روید از درهای دوزخ، «خالِدِینَ فِیها» جاویدان در آن، «فَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ (۲۹)» و بد جایگاهست گردنکشان را.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.