گنجور

۴ - النوبة الاولى

قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللَّهِ» ایشان که از خان و مان ببریدند از بهر خدای، «مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا» پس آنک بر ایشان بیدادها کردند، «لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً» ایشان را جای سازیم درین جهان جای سخت نیکو، «وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ» و مزد آخرت و پاداش آن جهان مه، «لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۴۱)» اگر دانندی.

«الَّذِینَ صَبَرُوا» ایشان که شکیبایی کردند، «وَ عَلی‌ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (۴۲)» و توکّل بر اللَّه دارند و کار باو سپارند.

«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ» و نفرستادیم پیش از تو، «إِلَّا رِجالًا»مگر مردانی، «نُوحِی إِلَیْهِمْ» بایشان پیغام می‌آمد، «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» اهل تورات و انجیل را بپرسید، «إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (۴۳)» اگر نمیدانید.

«بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ» بپیغامهای روشن و نامه‌ها، «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ» و فرو فرستادیم بتو ذکر، «لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ» تا باز نمایی مردمان را و بیان کنی، «ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» معانی آنچ فرو فرستاده آمد بایشان، «وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (۴۴)» و تا در اندیشند.

«أَ فَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُوا السَّیِّئاتِ» ایمن می‌باشند ایشان که بدیها می‌ورزند، «أَنْ یَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ» که اللَّه فرو برد ایشان را در زمین، «أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُونَ (۴۵)» یا بایشان آید عذاب از جایی که نمی‌دانند.

«أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ» یا ایشان را فرا گیرد در آمد شدن ایشان، «فَما هُمْ بِمُعْجِزِینَ (۴۶)» که نتوانند که ازو بیش شوند.

«أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلی‌ تَخَوُّفٍ» یا فرا گیرد ایشان را بر روز بتری، «فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ (۴۷)» پس خداوند شما خداوندی بخشاینده است سخت مهربان.

«أَ وَ لَمْ یَرَوْا» نمی‌نگرند، «إِلی‌ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْ‌ءٍ» بهر چیز که خدای آفرید که آن را شخص است، «یَتَفَیَّؤُا ظِلالُهُ» که چون میگردد سایه های آن، «عَنِ الْیَمِینِ وَ الشَّمائِلِ» از راست و از چپ، «سُجَّداً لِلَّهِ» سجود کننده اللَّه را «وَ هُمْ داخِرُونَ (۴۸)» و آن وی را گردن نهاده و خویشتن افکنده خوار.

«وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ» و خدای را سجود می‌کنند، «ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» هر چه در آسمانها چیز است و در زمینها، «مِنْ دابَّةٍ» از هر چمنده‌ای و رونده‌ای، «وَ الْمَلائِکَةُ» و فریشتگان همه، «وَ هُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ (۴۹)» و ایشان از پرستش او سر نمی‌کشند.

«یَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ» می‌ترسند از خداوند خویش که زبر ایشانست، «وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ (۵۰)» و می‌کنند آنچ ایشان را فرمایند.

۳ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: «وَ قِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا» الآیة... هم مدحست و هم تهنیت و هم بشارت، مدح نیکو و تهنیت بسزا و بشارت تمام، مدح آنست که ایشان را بصفت تقوی بستود گفت: «وَ قِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا». تهنیت آنست که ایشان را در دنیا حسنه مهنّا داد گفت: «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ». بشارت آنست که ایشان را سرای پیروزی و ملک جاودانی وعده داد که: «وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِینَ جَنَّاتُ عَدْنٍ» گفت نیک سرای است و خوش جای جنّات عدن متّقیان را، همانست که آنجا گفت: «تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ کانَ تَقِیًّا»، آن بهشت بدان نیکویی و سرای بدان پیروزی و نعیم بدان فراخی و آسانی کسی را ساخته‌ایم که در کوی تقوی منزل دارد و ایمان خویش بلباس تقوی آراسته دارد. مصطفی (ص) گفت: «الایمان عریان و لباسه التقوی»۴ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللَّهِ» ای فارقوا وطانهم فی ذات اللَّه و ابتغاء دینه. و قیل فی اللَّه ای فی رضاء اللَّه، «مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا» ای ظلمهم قریش و عذّبهم لیرتدوا عن الایمان. این ظلم همان فتنه است که آنجا گفت: «مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا» جای دیگر گفت: «وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» و این فتنه آنست که کافران قریش مؤمنان را معذّب همی‌داشتند و رنج می‌نمودند تا مگر از دین برگردند و آن صهیب است و بلال و خباب و عمّار یاسر و مادر او و اصحاب ایشان: اوّل شهید فی هذه الامّة سمیّة امّ عمّار بن یاسر و جاءها ابو جهل بحربة فی فرجها وقف علیها رسول اللَّه (ص) فقال یا آل یاسر وعدکم الجنّة.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.