گنجور

۱ - النوبة الثالثة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ: بنام او که زبانها گویا شده بنام او، جانها شیدا شده بنام او، بیگانه آشنا شده بنام او، زشتیها زیبا شده بنام او، کارها هویدا شده بنام او، راهها پیدا شده بنام او. بنام او که چشمهای مشتاقان گریان بنام او، دلهای عارفان سوزان بنام او، سرّهای والهان خروشان بنام او، تنهای عاشقان پیچان بنام او. بنام او که جانها اسیر پیغام او، عارف افتاده بدام او، مشتاق مست مهر از جام او، طوبی کسی را که ازین جام شربتی کشید، یا درین راه منزلی برید، دل وی بنور اعظم افروخته و بروح انس زنده و بعزّ وصال فرخنده، گهی در حیرت شهود مکاشف جلال، گهی در بحر وجود غرقه لطف و جمال، بزبان ناز و دلال همی‌گوید:

در عشق تو من کیم که در منزل من
از وصل رخت گلی دمد بر گل من‌
این بس نبود ز عشق تو حاصل من
کاراسته وصل تو باشد دل من‌

«الر» الف: آلاء اوست، لام: لطف او، را: رحمت او. از روی اشارت میگوید: بنده من نعمت از مادران و لطف از ما بین و رحمت از ما خواه، من آن خداوندم که با جودم بخل نه و با لطف من عجز نه و در رحمت من نقصان نه، بنده من هر چه جویی به از نعمت من نجویی، شاکر باش تا بیفزایم. هر چه داری به از لطف من نداری، ذاکر باش تا پرده لطف بر تو نگه دارم. هر چه گزینی هرگز چون رحمت من نگزینی، بر در من باش تا رحمت باز نگیرم. بنده من هر کس را گنجی است و گنج مؤمنان خزینه نعمت من، هر کس را نازی است و ناز دوستان بلطف من، هر کس را امیدی است و امید عاصیان برحمت من.

«رُبَما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کانُوا مُسْلِمِینَ» باش تا این مملکت دنیا بر دارند و این بساط لعب و لهو در نوردند و در میدان عقبی و عرصه عظمی ایوان کبریا برکشند، پرده از روی کارها بر گرفته و خبرها عیان گشته، بیچاره بیگانگان آن روز بدانند که از چه باز مانده‌اند و چه شراب خورده‌اند، آرزوی اسلام کنند و چه سود دارد؟! تخمی که نکشتند چه دروند؟ درختی که ننشاندند به بر آن چه امید دارند؟ و تا نگویی که این حسرت و غبن خود کافران را خواهد بود که از اسلام باز ماندند، فاسقان را همین حسرت خواهد بود که از طاعت باز ماندند و غافلان که از ذکر باز ماندند. یکی از بزرگان دین و ائمّه سلف گفته درین آیت: ربّما یودّ الّذین فسقوا لو کانوا مطیعین، ربّما یودّ الّذین غفلوا لو کانوا ذاکرین. ما خرج احد من الدّنیا من مؤمن و لا کافر الّا علی ندامة و حسرة فالکافر لما یری من سوء ما یجازی به و المؤمن لرؤیة تقصیره فی القیام بمواجب الحرمة و ترک الخدمة و شکر النّعمة.

«ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا» الآیة... التّزیّن بالدّنیا من اخلاق المنافقین و التمتّع بها من اخلاق الکافرین و التّمرّغ فیها من اخلاق الهالکین. قال اللَّه عزّ و جلّ: «ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ»

روی انّ النّبی (ص) غرز عودا بین یدیه و آخر الی جنبه و آخر بعده، قال تدرون ما هذا؟ قالوا اللَّه و رسوله اعلم، قال فانّ هذا الانسان و هذا الاجل فیتعاطی الامل فیختلجه الاجل دون ذلک.

و روی انّه قال (ص) صلاح اوّل هذه الامّة بالزهد و الیقین و یهلک آخرها بالبخل و الامل.

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» نشر بساط توقیر قرآنست و اظهار شرف و عزّت آن بنزدیک خدای جهان، قرآنی که یادگار دل مؤمنانست و مونس جان عارفان و سلوت دوستان و آسایش مشتاقان، دلهای مؤمنان بدان آراسته، عیب ایشان بدان پوشیده، دین ایشان به آن کوشیده، سعادت و پیروزی فردای ایشان در آن پیدا کرده، «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» یک قول آنست که: نحفظه بقرّائه فقلوب القرّاء خزائن کتابه و هو لا یضیّع حفظة کتابه فانّ فی تضییعهم تضییع کتابه، بشارتی عظیمست دانایان قرآن را و خوانندگان آن را از بهر آنک اطوار طینت ایشان خزینه آیات قرآنست و سویداء دل ایشان مستودع اسرار عزّت قرآنست و معلومست که جوهر تا در صدف بود صدف بعزّ جوهر عزیز بود، از خطر ایمن و از آفت ضیاع محفوظ. و یقال: انزل التّوراة و وکّل حفظها الی بنی اسرائیل، فقال بما استحفظوا من کتاب اللَّه فحرّفوا و بدّلوا و انزل القرآن و اخبر انّه حافظه بقوله: «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» فلمّا تولّی حفظه لا جرم «إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ».

«وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً» بروج آسمان کواکب‌اند، ربّ العزّه آن را بقدرت «۱» خویش آفریده و آسمان را بدان نگاشته و نظاره‌گاه آدمیان کرده، یقول اللَّه تعالی: «وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِینَ» همچنین دلهای عارفان بلطف خویش بکواکب معرفت و قمر علم و آفتاب توحید آراسته و نظرگاه خود ساخته. مصطفی (ص) گفت: و لکن ینظر الی قلوبکم، شیطان چون قصد آسمان کند استراق سمع را بآتش عقوبت می‌بسوزد، چون قصد دل بنده مؤمن کند وسوسه را چه عجب اگر بآتش معرفت بسوزد.

«وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ» سبب عیش کلّ احد مختلف، فعیش المریدین بیمن اقباله و عیش العارفین بلطف جماله و عیش الموحّدین بکشف جلاله کل مربوط بحاله و لکلّ نصیب من افضاله و الحقّ منزّه عن التجمّل بافعاله.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ: بنام او که زبانها گویا شده بنام او، جانها شیدا شده بنام او، بیگانه آشنا شده بنام او، زشتیها زیبا شده بنام او، کارها هویدا شده بنام او، راهها پیدا شده بنام او. بنام او که چشمهای مشتاقان گریان بنام او، دلهای عارفان سوزان بنام او، سرّهای والهان خروشان بنام او، تنهای عاشقان پیچان بنام او. بنام او که جانها اسیر پیغام او، عارف افتاده بدام او، مشتاق مست مهر از جام او، طوبی کسی را که ازین جام شربتی کشید، یا درین راه منزلی برید، دل وی بنور اعظم افروخته و بروح انس زنده و بعزّ وصال فرخنده، گهی در حیرت شهود مکاشف جلال، گهی در بحر وجود غرقه لطف و جمال، بزبان ناز و دلال همی‌گوید:
هوش مصنوعی: به نام او که زبان‌ها توان بیان یافته‌اند، به نام او که جان‌ها حیات یافته‌اند، به نام او که بیگانگان به آشنایی رسیده‌اند، به نام او که زشتی‌ها به زیبایی بدل شده‌اند، به نام او که کارها نمایان گشته‌اند، به نام او که راه‌ها مشخص شده‌اند. به نام او که چشم‌های مشتاقان پر از اشک‌اند، به نام او که دل‌های عارفان در آتش عشق می‌سوزند، به نام او که رازهای بزرگ با هیاهو فرارویند، به نام او که تنهای عاشقان در دوران هستند. به نام او که جان‌ها به پیام او وابسته‌اند، عارفان در دام او افتاده‌اند، مشتاقان مست عشق او از جام او نوشیده‌اند. خوشا به حال کسی که از این جام جرعه‌ای بنوشد یا در این راه منزلتی به دست آورد، دل او با نور بزرگ روشن شده و روح او با دوستی زنده و به عزت وصال نائل آمده است. گهگاه در حیرت دیدار و مشاهده جلال و گهگاه در دریای وجود غرق در لطف و جمال، با زبانی لطیف و دلنشین سخن می‌گوید.
در عشق تو من کیم که در منزل من
از وصل رخت گلی دمد بر گل من‌
هوش مصنوعی: در عشق تو من چه کسی هستم که در خانه‌ام از وصل تو بوی گلی به مشام می‌رسد و بر روی گلم نشسته است.
این بس نبود ز عشق تو حاصل من
کاراسته وصل تو باشد دل من‌
هوش مصنوعی: این کافی نیست که عشق تو را تجربه کرده‌ام؛ بلکه همه‌ چیز زندگی‌ام به وصل بودن به تو وابسته است و دل من تنها برای توست.
«الر» الف: آلاء اوست، لام: لطف او، را: رحمت او. از روی اشارت میگوید: بنده من نعمت از مادران و لطف از ما بین و رحمت از ما خواه، من آن خداوندم که با جودم بخل نه و با لطف من عجز نه و در رحمت من نقصان نه، بنده من هر چه جویی به از نعمت من نجویی، شاکر باش تا بیفزایم. هر چه داری به از لطف من نداری، ذاکر باش تا پرده لطف بر تو نگه دارم. هر چه گزینی هرگز چون رحمت من نگزینی، بر در من باش تا رحمت باز نگیرم. بنده من هر کس را گنجی است و گنج مؤمنان خزینه نعمت من، هر کس را نازی است و ناز دوستان بلطف من، هر کس را امیدی است و امید عاصیان برحمت من.
هوش مصنوعی: «الر» به معانی آیات خداوند و رحمتی که به بندگانش عطا کرده است، اشاره می‌کند. در واقع، این آیه می‌گوید که خداوند با لطف و رحمت بی‌پایان خود، بندگانش را مورد مهربانی قرار می‌دهد و آنها را از نعمت‌های زیادی برخوردار می‌سازد. او از بندگانش می‌خواهد که در برابر نعمت‌هایش شکرگزار باشند تا بر نعمت‌هایشان افزوده شود. خداوند به این نکته تأکید می‌کند که هیچ چیز نمی‌تواند با رحمت او مقایسه شود و بندگانش باید همواره در درگاه او حضور داشته باشند تا از رحمتش بهره‌مند گردند. او همچنین به گنجینه‌های ایمان و محبت خود اشاره می‌کند و تصریح می‌کند که امید مؤمنان به رحمت اوست و این رحمت شامل حال تمام بندگانش می‌شود.
«رُبَما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کانُوا مُسْلِمِینَ» باش تا این مملکت دنیا بر دارند و این بساط لعب و لهو در نوردند و در میدان عقبی و عرصه عظمی ایوان کبریا برکشند، پرده از روی کارها بر گرفته و خبرها عیان گشته، بیچاره بیگانگان آن روز بدانند که از چه باز مانده‌اند و چه شراب خورده‌اند، آرزوی اسلام کنند و چه سود دارد؟! تخمی که نکشتند چه دروند؟ درختی که ننشاندند به بر آن چه امید دارند؟ و تا نگویی که این حسرت و غبن خود کافران را خواهد بود که از اسلام باز ماندند، فاسقان را همین حسرت خواهد بود که از طاعت باز ماندند و غافلان که از ذکر باز ماندند. یکی از بزرگان دین و ائمّه سلف گفته درین آیت: ربّما یودّ الّذین فسقوا لو کانوا مطیعین، ربّما یودّ الّذین غفلوا لو کانوا ذاکرین. ما خرج احد من الدّنیا من مؤمن و لا کافر الّا علی ندامة و حسرة فالکافر لما یری من سوء ما یجازی به و المؤمن لرؤیة تقصیره فی القیام بمواجب الحرمة و ترک الخدمة و شکر النّعمة.
هوش مصنوعی: شاید کسانی که کافر هستند آرزو کنند ای کاش مسلمان بودند و این دنیای فانی را رها می‌کردند و از لذت‌ها و سرگرمی‌ها می‌گذشتند تا در دنیای آخرت، در جایگاه عظیم الهی قرار بگیرند. در آن روز، واقعیت‌ها برای همه آشکار خواهد شد و بیگانگان به حسرت می‌افتند که چه چیزهایی را از دست داده‌اند و چه نشانه‌هایی از حقیقت را نادیده گرفته‌اند. آن‌ها آرزوی اسلام خواهند کرد، اما چه فایده‌ای دارد؟ چرا که بذر ایمان را نکارده‌اند و درخت معنویت را نپرورانده‌اند. حسرت و پشیمانی مختص کافران نیست، بلکه فاسقان نیز از طاعت و غافلان از ذکر خداوند پشیمان خواهند بود. یکی از بزرگان دین گفته است که ممکن است فاسقان آرزو کنند ای کاش مطیع بودند و غافلان ای کاش یاد خدا را فراموش نمی‌کردند. همه انسان‌ها، چه مؤمن و چه کافر، از این دنیا بیرون می‌روند و در برابر آنچه انجام داده‌اند احساس پشیمانی می‌کنند؛ کافران به خاطر عذاب‌هایی که دریافت می‌کنند و مؤمنان به دلیل کوتاهی در انجام وظایف و شکرگزاری از نعمت‌ها.
«ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا» الآیة... التّزیّن بالدّنیا من اخلاق المنافقین و التمتّع بها من اخلاق الکافرین و التّمرّغ فیها من اخلاق الهالکین. قال اللَّه عزّ و جلّ: «ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ»
هوش مصنوعی: این آیه اشاره به این دارد که رها کردن برخی افراد و اجازه دادن به آن‌ها برای لذت بردن از زندگی مادی، نشانه‌ای از اخلاق نفاق و کفر است. کسانی که به دنیای مادی وابسته‌اند و در آن غرق می‌شوند، از خصوصیات افرادی هستند که به هلاکت نزدیک‌اند. در این متن به صراحت گفته شده است که خداوند به این افراد اجازه می‌دهد که از زندگی خود لذت ببرند و مشغولیت‌های آرزویی آن‌ها را از حقیقت بازدارد، اما در نهایت عاقبت کار را خواهند فهمید.
روی انّ النّبی (ص) غرز عودا بین یدیه و آخر الی جنبه و آخر بعده، قال تدرون ما هذا؟ قالوا اللَّه و رسوله اعلم، قال فانّ هذا الانسان و هذا الاجل فیتعاطی الامل فیختلجه الاجل دون ذلک.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) عصایی در دست داشت و آن را به طرف خود و سپس به سمت دیگرش تکان داد و پرسید: آیا می‌دانید این چیست؟ مردم پاسخ دادند: خدا و پیامبرش داناترند. ایشان فرمودند: این انسان و این اجل (سرنوشت) است، که به دنبال آرزوها می‌دود، اما اجل او را قبل از رسیدن به آن آرزوها می‌گیرد.
و روی انّه قال (ص) صلاح اوّل هذه الامّة بالزهد و الیقین و یهلک آخرها بالبخل و الامل.
هوش مصنوعی: امام (ص) فرمودند که اصلاح و بهبود وضعیت این امت در گرو زهد و یقین است، در حالی که نابودی و هلاکت نسل‌های بعدی به خاطر بخل و امید واهی خواهد بود.
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» نشر بساط توقیر قرآنست و اظهار شرف و عزّت آن بنزدیک خدای جهان، قرآنی که یادگار دل مؤمنانست و مونس جان عارفان و سلوت دوستان و آسایش مشتاقان، دلهای مؤمنان بدان آراسته، عیب ایشان بدان پوشیده، دین ایشان به آن کوشیده، سعادت و پیروزی فردای ایشان در آن پیدا کرده، «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» یک قول آنست که: نحفظه بقرّائه فقلوب القرّاء خزائن کتابه و هو لا یضیّع حفظة کتابه فانّ فی تضییعهم تضییع کتابه، بشارتی عظیمست دانایان قرآن را و خوانندگان آن را از بهر آنک اطوار طینت ایشان خزینه آیات قرآنست و سویداء دل ایشان مستودع اسرار عزّت قرآنست و معلومست که جوهر تا در صدف بود صدف بعزّ جوهر عزیز بود، از خطر ایمن و از آفت ضیاع محفوظ. و یقال: انزل التّوراة و وکّل حفظها الی بنی اسرائیل، فقال بما استحفظوا من کتاب اللَّه فحرّفوا و بدّلوا و انزل القرآن و اخبر انّه حافظه بقوله: «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» فلمّا تولّی حفظه لا جرم «إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ».
هوش مصنوعی: ما قرآن را نازل کردیم و ما همواره آن را حفظ می‌کنیم. احترام و عزت قرآن نزد خداوند جهانیان را نشان می‌دهد. قرآن نشانه‌ای از دل مؤمنان، همراه جان عارفان و مایه آرامش دوستان و مشتاقان است. دل‌های مؤمنان با آن زینت داده شده، عیوب آن‌ها با آن پوشیده می‌شود و دینشان به کمک آن سامان می‌گیرد. سعادت و پیروزی آن‌ها در آینده در قرآن مشهود است. ما قرآن را از طریق خوانندگانش حفظ می‌کنیم؛ زیرا دل‌های آن‌ها خزانه‌های قرآن هستند و در صورتی که حفظ‌کنندگان آن ضایع شوند، کتاب نیز ضایع خواهد شد. این موضوع بشارتی بزرگ برای عالمان و خوانندگان قرآن است. با وجود اینکه جان‌های ایشان حامل اسرار عزت قرآن است، قرآن همانند یک جوهر در صدف است که اگر در صدف بماند محفوظ و عزیز خواهد ماند و از خطرات و آفات دور است. همچنین گفته شده که تورات نازل شد و حفظ آن به بنی اسرائیل سپرده شد، اما آن‌ها آن را تحریف کردند. اما قرآن نازل شد و به ما وعده داده که آن را حفظ می‌کند؛ بنابراین، دیگر نمی‌توان آن را به خطری انداخت، چون قرآن کتابی عزیز و مستحکم است که باطل هرگز به آن نزدیک نخواهد شد.
«وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً» بروج آسمان کواکب‌اند، ربّ العزّه آن را بقدرت «۱» خویش آفریده و آسمان را بدان نگاشته و نظاره‌گاه آدمیان کرده، یقول اللَّه تعالی: «وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِینَ» همچنین دلهای عارفان بلطف خویش بکواکب معرفت و قمر علم و آفتاب توحید آراسته و نظرگاه خود ساخته. مصطفی (ص) گفت: و لکن ینظر الی قلوبکم، شیطان چون قصد آسمان کند استراق سمع را بآتش عقوبت می‌بسوزد، چون قصد دل بنده مؤمن کند وسوسه را چه عجب اگر بآتش معرفت بسوزد.
هوش مصنوعی: در آسمان، ستاره‌هایی وجود دارد که به زیبایی طراحی شده‌اند. خداوند با قدرت خود این ستاره‌ها را خلق کرده و آسمان را به عنوان مکانی برای تماشای مردم قرار داده است. همچنین، دل‌های انسان‌های آگاه را با نور آگاهی و علم پُر می‌کند و به آن‌ها دیدی خاص می‌بخشد. پیامبر اسلام (ص) فرمود: خداوند به دل‌های شما توجه دارد. وقتی شیطان تلاش می‌کند به آسمان برود تا چیزهایی بشنود، با کیفر آتش مجازات می‌شود؛ اما وقتی بخواهد به دل یک مؤمن نفوذ کند، تعجبی نیست اگر با شعله‌های معرفت بسوزد.
«وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ» سبب عیش کلّ احد مختلف، فعیش المریدین بیمن اقباله و عیش العارفین بلطف جماله و عیش الموحّدین بکشف جلاله کل مربوط بحاله و لکلّ نصیب من افضاله و الحقّ منزّه عن التجمّل بافعاله.
هوش مصنوعی: ما برای شما در آن زندگی فراهم کردیم. زندگی هر کس به نوعی متفاوت است؛ زندگی خواسته‌ها به خاطر خوشبختی آن‌ها، زندگی عارفان به خاطر لطافت زیبایی‌اش و زندگی توحیدی‌ها به خاطر کشف عظمتش. همه این‌ها به حال آن‌ها ارتباط دارد و هر کسی بخشی از فضل او را دریافت می‌کند. حقیقت از خودنمایی در عمل‌هایش دور است.