گنجور

۴ - النوبة الاولى

قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» ترا دادیم سبع مثانی، «وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ (۸۷)» و قرآن بزرگوار.

«لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» نگرد و چشم خویش در آن نبندی و ننگری، «إِلی‌ ما مَتَّعْنا بِهِ» بآنک ایشان را بر خوردار کردیم بآن، «أَزْواجاً مِنْهُمْ» قومی را از مردان و زنان، «وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ» و بر ایشان اندوه نخوری، «وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ (۸۸)» و فروتن باش گرویدگان را.

«وَ قُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ (۸۹)» و گوی که من بیم نمایم آشکارا.

«کَما أَنْزَلْنا عَلَی الْمُقْتَسِمِینَ (۹۰)» همچنانک فرو فرستادیم برین مقتسمان.

«الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ (۹۱)» ایشان که قرآن بجادویی فرا داشتند و آن را پاره پاره باز دادند.

«فَوَ رَبِّکَ» بخداوند تو، «لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (۹۲)» که ناچاره پرسیم ایشان را همگان.

«عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ (۹۳)» از آنچ در دنیا می‌کردند.

«فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ» سخن شکاف و باز نه با دشمنان من، «وَ أَعْرِضْ» و روی گردان، «عَنِ الْمُشْرِکِینَ (۹۴)» از مشرکان.

«إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ (۹۵)» ترا کفایت کردیم کار این افسوس گران.

«الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ» ایشان که با اللَّه تعالی خدایی دیگر می‌گویند، «فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (۹۶)» آری آگاه شوند.

«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ (۹۷)» و نیک می‌دانیم که دل تو تنگ می‌شود از آنچ می‌گویند مرا و ترا.

«فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ» خداوند خویش را بپاکی می‌ستای، «وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ (۹۸)» و از پرستکاران می‌باش.

«وَ اعْبُدْ رَبَّکَ» و خداوند خویش را پرست، «حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ (۹۹)» تا آن گه که بتو آید آن روز که همه خلق بی‌گمانند در آن روز.

۳ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ» روی انس بن مالک قال: لمّا نزل قوله تعالی: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ» بکی رسول اللَّه (ص) بکاء شدیدا و بکی اصحابه ببکائه و لا یدرون ما نزل علیه و لم یستطع احد ان یکلّمه من اصحابه و کان رسول اللَّه (ص) اذا رای فاطمة فرح بها فانطلق عبد الرّحمن بن عوف الی باب فاطمة، فقال السّلام علیک یا بنت رسول اللَّه، قالت و علیک السّلام من انت؟ قال انا عبد الرّحمن بن عوف، قالت و ما جاء بک؟ قال ترکت رسول اللَّه (ص) باکیا حزینا و لا ندری ما نزل به جبرئیل (ع) فلبست فاطمة مشتملة من صوف خلقا فانطلقت الی رسول اللَّه (ص)، فلما دخلت علی النبی (ص) نظر الیها عمر فوضع یده علی رأسه و قال واحرباه، انّ قیصر و کسری یلبسون السّندس و الحریر و ابنة رسول اللَّه (ص) فی مشملة من صوف! فسمعت فاطمة قول عمر فذکرتها للنبی (ص)، فقالت الا تری انّ عمر یعجب من لباسی هذا فو الّذی بعثک بالکرامة ما لی و لعلی فراش منذ ایّام الّا مسک کبش نعلف علیه بالنّهار ناضحنا فاذا کان اللّیل افترشناه و انّ وسادتنا لمن ادم حشوها من سعف النّخل، ثمّ قالت فدتک نفسی یا ابه ما الّذی ابکاک، قال و کیف لا ابکی یا فاطمة و قد نزل علیّ جبرئیل بهذه الآیة: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ، لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» و ذکر الحدیث بطوله.۴ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» در سبع مثانی پنج قول گفته‌اند و مشهورتر و معروفتر آنست که سوره فاتحة الکتاب است و علماء تفسیر و ائمّة سلف بیشتر برین‌اند و دلیل برین خبر مصطفی است (ص)، قال رسول اللَّه (ص): «الحمد للَّه سبع آیات احدیهن»: بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم و هی السّبع المثانی، و هی فاتحة الکتاب، و هی امّ القرآن».

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» ترا دادیم سبع مثانی، «وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ (۸۷)» و قرآن بزرگوار.
هوش مصنوعی: خداوند به تو هفت آیه تکراری را هدیه داده است و همچنین قرآن بزرگوار را.
«لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» نگرد و چشم خویش در آن نبندی و ننگری، «إِلی‌ ما مَتَّعْنا بِهِ» بآنک ایشان را بر خوردار کردیم بآن، «أَزْواجاً مِنْهُمْ» قومی را از مردان و زنان، «وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ» و بر ایشان اندوه نخوری، «وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ (۸۸)» و فروتن باش گرویدگان را.
هوش مصنوعی: چشم خود را به چیزهایی که ما به بعضی از آنان عطا کرده‌ایم ندو؛ به مردان و زنان آن‌ها. بر آن‌ها غمناک نباش و برای مؤمنان خود را humble و فروتن نشان بده.
«وَ قُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ (۸۹)» و گوی که من بیم نمایم آشکارا.
هوش مصنوعی: و بگو که من هشدار دهنده‌ای روشن هستم.
«کَما أَنْزَلْنا عَلَی الْمُقْتَسِمِینَ (۹۰)» همچنانک فرو فرستادیم برین مقتسمان.
هوش مصنوعی: همان‌طور که به این تقسیم‌کنندگان فرستاده‌ایم.
«الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ (۹۱)» ایشان که قرآن بجادویی فرا داشتند و آن را پاره پاره باز دادند.
هوش مصنوعی: کسانی که قرآن را به بخش‌های مختلف تقسیم کردند و آن را به شکلی نامناسب تفسیر کردند.
«فَوَ رَبِّکَ» بخداوند تو، «لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (۹۲)» که ناچاره پرسیم ایشان را همگان.
هوش مصنوعی: به خداوند تو سوگند، حتماً از همه آنها سؤال خواهیم کرد.
«عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ (۹۳)» از آنچ در دنیا می‌کردند.
هوش مصنوعی: «از آنچه در دنیا انجام می‌دادند.»
«فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ» سخن شکاف و باز نه با دشمنان من، «وَ أَعْرِضْ» و روی گردان، «عَنِ الْمُشْرِکِینَ (۹۴)» از مشرکان.
هوش مصنوعی: سخن خود را با قاطعیت بیان کن و به دشمنان توجه نداشته باش، همچنین از مشرکان دوری کن و به آنها رو نکن.
«إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ (۹۵)» ترا کفایت کردیم کار این افسوس گران.
هوش مصنوعی: ما تو را از دست مسخره‌کنندگان بی‌نیاز کرده‌ایم.
«الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ» ایشان که با اللَّه تعالی خدایی دیگر می‌گویند، «فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (۹۶)» آری آگاه شوند.
هوش مصنوعی: افرادی که برای خداوند متعال خدایی دیگر قرار می‌دهند، به زودی خواهند فهمید.
«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ (۹۷)» و نیک می‌دانیم که دل تو تنگ می‌شود از آنچ می‌گویند مرا و ترا.
هوش مصنوعی: ما به خوبی می‌دانیم که سخنان آنها باعث می‌شود دلت تنگ و ناراحت شود.
«فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ» خداوند خویش را بپاکی می‌ستای، «وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ (۹۸)» و از پرستکاران می‌باش.
هوش مصنوعی: خداوند را با ستایش و تحمید پاک و منزه بشمار و از افرادی باش که به سجده و عبادت مشغولند.
«وَ اعْبُدْ رَبَّکَ» و خداوند خویش را پرست، «حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ (۹۹)» تا آن گه که بتو آید آن روز که همه خلق بی‌گمانند در آن روز.
هوش مصنوعی: «و خدای خود را پرستش کن» تا زمانی که یقین به تو بیاید، روزی که همه مردم در آن روز بی‌تردید خواهند بود.