۱۲ - النوبة الاولى
قوله تعالی: «رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ» خداوند من مرا از ملک این جهانی بهره دادی، «وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ» و در من آموختی دانستن سرانجام خوابها که بینند، «فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» ای کردگار آسمان و زمین بنوی، «أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» تویی یار من درین جهان و در آن جهان «تَوَفَّنِی مُسْلِماً» بمیران مرا بر مسلمانی، «وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ (۱۰۱)» و مرا بنیکان رسان.
«ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ» این حدیث از خبرهای نادیده و نادانسته تو است، «نُوحِیهِ إِلَیْکَ» که پیغام میدهیم آن را بتو، «وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ» و تو نبودی بنزدیک ایشان و با ایشان، «إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ» آن گه که آن کار بهم پشتی برساختند، «وَ هُمْ یَمْکُرُونَ (۱۰۲)» و آن ساز بد خویش میساختند.
«وَ ما أَکْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ (۱۰۳)» و بیشتر مردمان هر چند که حریص باشی بر ایمان ایشان.
«وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ» و ازیشان مزد نمیخواهی، «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ (۱۰۴)» نیست این پیغام مگر یادی از اللَّه جهانیان را.
«وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» و چند نشان در آسمان و زمین، «یَمُرُّونَ عَلَیْها» که میگذرند بر آن «وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ (۱۰۵)» و ایشان از آن رویهای گردانیده و غافل.
«وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ» و بنگروند بیشتر ایشان بخدای، «إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ (۱۰۶)» مگر در آن گرویدن با خدای انباز گیرند.
«أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ» ایمن شوند که بایشان آید، «غاشِیَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ» عقوبتی که پیچد از عذاب خدای، «أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً» یا بایشان رستاخیز آید ناگاه، «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ (۱۰۷)» و ایشان نمیدانند.
«قُلْ هذِهِ سَبِیلِی» بگو راه من اینست، «أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ» میخوانم با خدای، «عَلی بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی» بر دیده وری و درستی و پیدایی، هم من و هم آنک بر پی من بیاید، «وَ سُبْحانَ اللَّهِ» و سزاواری خدای راست، «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ (۱۰۸)» و من نه از انباز گیران و همتا گویانم.
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ» و نفرستادیم پیش از تو بپیغام، «إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُری» مگر مردانی از شهرهای پراکنده، پیغام رسانیده میآمد بایشان، «أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ» بنروند در زمین، «فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» تا بینند که چون بود سرانجام ایشان که پیش از ایشان بودند، «وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ» و براستی که سرای آن جهانی به، «لِلَّذِینَ اتَّقَوْا» ایشان را که بپرهیزیدند، «أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۱۰۹)» در نمییابند که چنین است.
«حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ» تا آن گه که نومید شدند پیغامبران، «وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا» و چنان دانستند که ایشان را دروغ زن گرفتند، «جاءَهُمْ نَصْرُنا» آن گه که بایشان آمد یاری دادن ما، «فَنُجِّیَ مَنْ نَشاءُ» تا برهانیم او را که خواهیم، «وَ لا یُرَدُّ بَأْسُنا» و باز داشته نیاید زود گرفتن ما، «عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ (۱۱۰)» از گروه بدکاران.
«لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ» در قصّههای ایشان عبرتیست و پند دادنی، «لِأُولِی الْأَلْبابِ» خردمندان و خداوندان مغز را، «ما کانَ حَدِیثاً یُفْتَری» این حدیث نه فرا ساخته و نهاده است، «وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ» لکن استوار داشتن و راست گوی گرفتن تورات و انجیل است ازین پیش، «وَ تَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ» و پیدا کردن هر چیز که در تصدیق مصدّق را در میباید، «وَ هُدیً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (۱۱۱)» و راه نمونی و بخشایشی ایشان را که میگرویدند.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.