گنجور

۸ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: وَ أَوْحَیْنا إِلی‌ مُوسی‌ وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً از روی ظاهر بزبان تفسیر مؤمنان را بیت الخدمة مسجد و محراب است میگوید: آن را ساخته دارید، عبادت و خدمت ما را، و در آن معتکف نشینید طلب قربت ما را، و سود خود در آن جویید که آن بازار آخرت است و شما بازرگانان و توحید رأس المال و اصل بضاعت و هر کس را سود بر اندازه بضاعت باشد، چنان که در خبر می‌آید

«الا ان المساجد اسواق الآخرة و سکانها تجارها و کل تاجر یربح علی قدر بضاعته»

شرط آنست که چون روی به بیت الخدمة نهی و قصد مسجد و محراب کنی تا بحضرت نماز شوی نخست باطن خود بآب توبه بشویی چنان که ظاهر را به آب مطلق طهارت دادی آن گه خواجگی و رعنایی و تکبر بر در مسجد از خود فرو نهی، بنده‌وار بسان بندگان شکسته و کوفته قدم عجز و نیاز در مسجد نهی سر در پیش افکنده، و زبان تضرع بگشاده، با دلی پر درد و جانی پر حسرت و چشمی پر آب با تشویر و با خجلت تکبیر بندی در حال تکبیر کبریاء حق بدیده سر بدیده، و بوقت قیام در خجلت گناه خود بمانده و چون نام و کلام او بر زبان وا نی نهاد تو بکلیت باید که عین آگاهی گردد، در رکوع همه عین تواضع شود، در سجود ادب حضرت بجای آرد، و چنان داند که در جوار قرب اوست، و در عین و نظر اوست، که میگوید جلّ جلاله: وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ چون سلام باز دهد همه بشارت و شادی بیند، چون توفیق این طاعت یافت و بحکم فرمان این خدمت بسر برد اینست که اللَّه با موسی گفت: وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ای موسی قوم خود را گوی نماز بپای دارید و شرط بندگی و فرمان برداری در آن بجای آرید چون توفیق یافتید و حق خدمت گزاردید شادی کنید برحمت من، بنازید بفضل من، گوش دارید بکرم من، فخر کنید بفرمان من، انس گیرید بیاد من، پشتی دارید با نام من، تکیه کنید بر ضمان من، چشم دارید بر وعد من. وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ای موسی بشارت ده ایشان را بعز رشاد و راست راهی و نکونامی در دنیا، و نعیم باقی و ملک جاودانی در عقبی، از روی ظاهر بزبان تفسیر اینست معنی آیت و بر زبان اشارت بر ذوق اهل معرفت بیت الخدمة نفس عابدان است، بیت الحرمة دل عارفان است، بیت الصحبة جان عاشقانست. خدمتیان را «جنات» و نهر ساخته‌اند، حرمتیان را فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ نهاده‌اند، صحبتیان را عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ یافته‌اند.

قوله: رَبَّنَا اطْمِسْ عَلی‌ أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ الآیة. موسی کلیم در بدایت کار شبانی بود در کلیمی اللَّه تعالی بمقام مکالمتش رسانید برضاع اصطناعش بپرورد تاج اصطفا بر سرش نهاد هزاران معجزه در ید بیضا و عصای وی آشکارا کرد اما عهد وی عهد عدل بود، و روزگار وی روزگار قهر بود، چون دعوت کرد قوم خویش را و از ایمان ایشان نومید گشت بتکلم بدرگاه رب العزة شد از ایشان بحق نالید و بر ایشان دعای بد کرد که رَبَّنَا اطْمِسْ عَلی‌ أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ الآیة.

رب العزّة دعای وی اجابت کرد عدل خود بایشان نمود حکم قهر بر ایشان براند بر وفق دعای موسی ایشان را فرا ایمان نگذاشت تا بوقت معاینه عذاب، و آن گه ایمان آورد فرعون در آن فورت لکن سود نداشت او را گفتند آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ باز که نوبت بمصطفی عربی رسید عهد وی عهد فضل بود و روزگار رحمت بود آن همه رنج از کفار قریش بوی رسید دندانش میشکستند، تیر در کامش می‌نشاندند نجاست بر مهر نبوت می‌انداختند، و سید (ص) دست شفقت و رأفت بر سر ایشان نهاده و دست ترحم و شفاعت بگشاده، که «اللهم اهد قومی فانهم لا یعلمون» خداوندا راهشان نمای که می‌ندانند، عذر ایشان میخواهم که مرا نمی‌شناسند، رب العزّة خود دانست که دل وی تنگ است، و رنج دل و اندوه وی بغایت رسیده، از درگاه عزت خویش بکمال لطف خویش او را مرهم نهاد و تسلّی دل وی را آیت فرستاد فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ بر تأویل ایشان که گفتند: ان ضقت به ذرعا فاصبر. فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ کیف صبر الانبیاء علی اذی الاعداء. نظیره قوله: وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ و قوله: قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ الآیة.

۸ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ أَوْحَیْنا إِلی‌ مُوسی‌ وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما یقال بوّأ و تبوّأ کلاهما متعدّیان مثل قطّعته و تقطّعته و خلّصته و تخلّصته و یقال بوّأت لنفسی منزلا و لغیری منزلا ب: مصر لم ینون لانّه اسم بلدة بعینها قیل: هو الاسکندریة و قیل: مصر فرعون. بیوتا یسکنون فیها و قیل یصلّون فیها. مفسّران گفتند عبادت گاه و نماز جای بنی اسرائیل کنیسها بود و کلیساها و جز در آن کنیسها و کلیساها نماز نکردندی‌ و ایشان را جز در آن موضع معلوم نماز روا نبودی این خاصیّت امّت محمد است که هر جایی و بهر بقعتی نماز توانند کرد و ذلک‌۹ - النوبة الاولى: قوله تعالی: فَلَوْ لا کانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ چرا مردان شهری که بخواستندی، گروید آن وقت گرویدندی فَنَفَعَها إِیمانُها که ایشان را گرویدن سود داشتی، إِلَّا قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا مگر قوم یونس که ایمان آوردند کَشَفْنا عَنْهُمْ باز بردیم از ایشان عَذابَ الْخِزْیِ عذاب رسوایی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا درین جهان وَ مَتَّعْناهُمْ إِلی‌ حِینٍ (۹۸) و ایشان را بر خوردار گذاشتیم تا هنگامهای اجلهای ایشان.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ أَوْحَیْنا إِلی‌ مُوسی‌ وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً از روی ظاهر بزبان تفسیر مؤمنان را بیت الخدمة مسجد و محراب است میگوید: آن را ساخته دارید، عبادت و خدمت ما را، و در آن معتکف نشینید طلب قربت ما را، و سود خود در آن جویید که آن بازار آخرت است و شما بازرگانان و توحید رأس المال و اصل بضاعت و هر کس را سود بر اندازه بضاعت باشد، چنان که در خبر می‌آید
هوش مصنوعی: خداوند به موسی و برادرش وحی کرد که برای قوم خود در مصر خانه‌هایی بسازند و خانه‌های خود را محل عبادت قرار دهند. این سخن به معنای آن است که باید مکان‌هایی برای عبادت و خدمت به خدا ایجاد کنند و در آنجا به طلب نزدیک شدن به او بپردازند. این عمل مانند یک بازار برای آخرت است که در آن بازرگانان می‌توانند از سرمایه توحید بهره‌مند شوند و به اندازه سرمایه خود سود ببرند.
«الا ان المساجد اسواق الآخرة و سکانها تجارها و کل تاجر یربح علی قدر بضاعته»
هوش مصنوعی: مسجدها بازارهای آخرت هستند و آن‌هایی که در آن‌ها فعالیت دارند، مانند بازرگانان‌اند و هر بازرگان به اندازه محصولاتی که دارد، سود می‌برد.
شرط آنست که چون روی به بیت الخدمة نهی و قصد مسجد و محراب کنی تا بحضرت نماز شوی نخست باطن خود بآب توبه بشویی چنان که ظاهر را به آب مطلق طهارت دادی آن گه خواجگی و رعنایی و تکبر بر در مسجد از خود فرو نهی، بنده‌وار بسان بندگان شکسته و کوفته قدم عجز و نیاز در مسجد نهی سر در پیش افکنده، و زبان تضرع بگشاده، با دلی پر درد و جانی پر حسرت و چشمی پر آب با تشویر و با خجلت تکبیر بندی در حال تکبیر کبریاء حق بدیده سر بدیده، و بوقت قیام در خجلت گناه خود بمانده و چون نام و کلام او بر زبان وا نی نهاد تو بکلیت باید که عین آگاهی گردد، در رکوع همه عین تواضع شود، در سجود ادب حضرت بجای آرد، و چنان داند که در جوار قرب اوست، و در عین و نظر اوست، که میگوید جلّ جلاله: وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ چون سلام باز دهد همه بشارت و شادی بیند، چون توفیق این طاعت یافت و بحکم فرمان این خدمت بسر برد اینست که اللَّه با موسی گفت: وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ای موسی قوم خود را گوی نماز بپای دارید و شرط بندگی و فرمان برداری در آن بجای آرید چون توفیق یافتید و حق خدمت گزاردید شادی کنید برحمت من، بنازید بفضل من، گوش دارید بکرم من، فخر کنید بفرمان من، انس گیرید بیاد من، پشتی دارید با نام من، تکیه کنید بر ضمان من، چشم دارید بر وعد من. وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ای موسی بشارت ده ایشان را بعز رشاد و راست راهی و نکونامی در دنیا، و نعیم باقی و ملک جاودانی در عقبی، از روی ظاهر بزبان تفسیر اینست معنی آیت و بر زبان اشارت بر ذوق اهل معرفت بیت الخدمة نفس عابدان است، بیت الحرمة دل عارفان است، بیت الصحبة جان عاشقانست. خدمتیان را «جنات» و نهر ساخته‌اند، حرمتیان را فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ نهاده‌اند، صحبتیان را عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ یافته‌اند.
هوش مصنوعی: زمانی که تصمیم داری به سمت خانه خدا بروی و به نماز بایستی، ابتدا باید با آب توبه دل خود را پاکسازی کنی، همان‌طور که بدن را با آب مطهر شسته‌ای. سپس باید خود را از هرگونه تکبر و خودبزرگ‌بینی کنار بگذاری و همانند بندگان خاضع و نیازمند وارد مسجد شوی. باید سر را پایین انداخته و با دلی دردناک و جانی حسرت‌دار، با صدای تضرع و خجالت به درگاه حق دعا کنی و در هنگام تکبیر، با تمام وجود عظمت خدا را در نظر داشته باشی. در قیام، باید خجلت از گناهانت را حس کنی و به کلام و نام او توجه کنی. در رکوع باید به تواضع بپردازی و در سجود ادب و احترام را به‌جا آوری. باید بدانی که در نزد اویی و او به تو نظر دارد. هنگامی که سلام نماز را می‌گویی، باید شادمانی و بشارت را احساس کنی، زیرا خداوند به موسی فرمان داده بود که نماز را برپا دارید و مومنان را به رحمت و نعمت بشارت بده. این فرمان نشان‌دهنده شرط بندگی و اطاعت از خداست و خداوند برای بندگانش وعده بهشت و امنیت روحانی در دنیا و آخرت را داده است. عابدان در جوار خداوند قرار دارند و اهل معرفت دلشان در خانه خدا می‌تپد و عاشقان در نزد او انس و محبت می‌یابند.
قوله: رَبَّنَا اطْمِسْ عَلی‌ أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ الآیة. موسی کلیم در بدایت کار شبانی بود در کلیمی اللَّه تعالی بمقام مکالمتش رسانید برضاع اصطناعش بپرورد تاج اصطفا بر سرش نهاد هزاران معجزه در ید بیضا و عصای وی آشکارا کرد اما عهد وی عهد عدل بود، و روزگار وی روزگار قهر بود، چون دعوت کرد قوم خویش را و از ایمان ایشان نومید گشت بتکلم بدرگاه رب العزة شد از ایشان بحق نالید و بر ایشان دعای بد کرد که رَبَّنَا اطْمِسْ عَلی‌ أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ الآیة.
هوش مصنوعی: این متن به داستان حضرت موسی اشاره دارد. در ابتدای کار، او شغف شبانی داشت و سپس به مقام پیامبری رسید و از جانب خداوند مورد مکالمه قرار گرفت. خداوند با نشانه‌های مختلفی او را تأیید کرد و معجزات بسیاری از طریق او بروز کرد. اما زمان او، زمان قهر و ستم بود و وقتی که به دعوت قومش پرداخت و از ایمان آن‌ها ناامید شد، به درگاه خداوند دعا کرد و از او خواست که بر دارایی‌های قومش اثر بگذارد و قلب‌های آن‌ها را سخت کند.
رب العزّة دعای وی اجابت کرد عدل خود بایشان نمود حکم قهر بر ایشان براند بر وفق دعای موسی ایشان را فرا ایمان نگذاشت تا بوقت معاینه عذاب، و آن گه ایمان آورد فرعون در آن فورت لکن سود نداشت او را گفتند آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ باز که نوبت بمصطفی عربی رسید عهد وی عهد فضل بود و روزگار رحمت بود آن همه رنج از کفار قریش بوی رسید دندانش میشکستند، تیر در کامش می‌نشاندند نجاست بر مهر نبوت می‌انداختند، و سید (ص) دست شفقت و رأفت بر سر ایشان نهاده و دست ترحم و شفاعت بگشاده، که «اللهم اهد قومی فانهم لا یعلمون» خداوندا راهشان نمای که می‌ندانند، عذر ایشان میخواهم که مرا نمی‌شناسند، رب العزّة خود دانست که دل وی تنگ است، و رنج دل و اندوه وی بغایت رسیده، از درگاه عزت خویش بکمال لطف خویش او را مرهم نهاد و تسلّی دل وی را آیت فرستاد فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ بر تأویل ایشان که گفتند: ان ضقت به ذرعا فاصبر. فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ کیف صبر الانبیاء علی اذی الاعداء. نظیره قوله: وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ و قوله: قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ الآیة.
هوش مصنوعی: خدای بزرگ دعای او را پذیرفت و با عدالتش بر آن‌ها حکم قهر کرد. او فرعون را در زمانی که به عذاب نزدیک شده بودند، به ایمان نیاورد، و فرعون در آن لحظه به ایمان رسید، اما فایده‌ای نداشت. به او گفته شد: «الان که قبلاً معصیت کرده‌ای؟» سپس زمانی رسید که پیامبر عظیم‌الشأن عربی ظهور کرد. در این عصر، دوران رحمت و لطف خدا بود. پیامبر اسلام با تمام آزاری که از قریش می‌دید، تسلیم نشد. او دندانش را می‌شکستند، تیر به دندانش می‌زدند و نجاست بر مهر نبوتش می‌پاشیدند. اما او با دست شفقت و رحمت بر سر آن‌ها قرار می‌داد و دعا می‌کرد: «خداوندا، قومم را هدایت کن، آن‌ها نمی‌دانند». او از درگاه خدا عذر آن‌ها را می‌خواست زیرا می‌دانست که آن‌ها او را نشناخته‌اند. خداوند نیز آگاه بود که دل او تنگ و غمگین است، به همین خاطر با لطفش مرهمی بر دل پیامبر نهاد و آیه‌ای تسلی‌بخش فرستاد تا اگر نسبت به آنچه برایش نازل شده شک دارد، از کسانی که قبل از او کتاب می‌خواندند بپرسد. او را به صبر در برابر ایذاهای دشمنانش راهنمایی کرد، با آیه‌هایی که نشان می‌دهد خداوند از غم و اندوه او آگاه است.