گنجور

۶ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ ای ان نلت نصرة فی غزائک هذه تحزنهم و ان نالتک قادحة من نقصان او هزیمة یقولوا قد اخذنا بالحزم اذ تخلّفنا میگوید باین غزاء تبوک که میروید اگر شما را نصرت و ظفر بود منافقان اندهگن شوند و دل‌تنگ و اگر هزیمت و شکستی بود ایشان گویند: نیک آمد و راست، که نرفتیم.

حزم آن بود که ما بر دست گرفتیم، کلبی گفت: حسنه ظفر و غنیمت روز بدر بود، مسلمانان را و مصیبت و شکستگی و نکبة روز احد. میگوید منافقان روز بدر اندوهگن بودند که نصرت مسلمانان میدیدند و روز احد شاد بودند که مصیبت و نکبت رسید ایشان را. رب العالمین گفت وَ یَتَوَلَّوْا ای عن الایمان.

وَ هُمْ فَرِحُونَ لما اصاب رسول اللَّه و اصحابه یوم احد. الاصابة وقوع الشی‌ء فیما قصد به و قیل الاصابة الانحطاط من اعلی الی اسفل مشتقّ من الصواب.

قُلْ یا محمد للمنافقین لَنْ یُصِیبَنا شدة و رخاء و خیر و شرّ إِلَّا ما کَتَبَ اللَّهُ لَنا فی اللّوح المحفوظ و قضاه و قدره علینا فی سابق حکمه کما قال عزّ و جلّ: ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها.

وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ یعنی و الیه فلیفوض المؤمنون امورهم علی الرضا بتدبیره.

قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ ای هل ینتظرون ان ینزل بنا إِلَّا إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ نصرة او شهادة.

وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ احدی السوءین عذاب من عند اللَّه کما اصاب الامم الخالیة او بایدینا فنغلبکم بالسیف و نقتلکم فتربصوا مواعید الشیطان.

إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ مواعید اللَّه فی اعلاء کلمته و اعزاز دینه. معنی آیت آنست یا محمد ایشان را گوی جز آن نیست که شما انتظار میکشید و چشم میدارید که رسد بما یکی از دو نیکویی: یا یاری از خدای و ظفر بر دشمن. یا شهید شدن در راه خدا.

و ما چشم میداریم که خدای رساند بشما از دو بد، یکی: عذابی از نزدیک خویشتن یا کشتن بدست ما. اکنون شما چشم میدارید تا ما با شما چشم میداریم. آنچه شما چشم بدان میدارید وعده شیطان است و آنچه ما چشم بدان میداریم وعده خدای است.

روی ابو هریرة قال: قال رسول اللَّه ص: یضمن اللَّه لمن خرج فی سبیله لا یخرج الا ایمانا باللّه و تصدیقا لرسوله، ان یرزقه الشهادة او یردّه الی اهله مغفورا نائلا ما نال اجرا و غنیمة.

قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً این آیت در شان عبد اللَّه ابی آمد. رئیس منافقان کان عظیم النفقة واسع الوسیعة انفقوا امر است بمعنی شرط و مراد باین توبیخ است یقول: ان انفقتم طائعین او کارهین لن یتقبل منکم. نفقة که میکنید اگر به طوع کنید و اگر بکره، از شما پذیرفته نیست که اعتقاد و توحید با آن نیست. و گفته‌اند این جواب جد بن قیس است که گفته بود ائذن لی فی القعود و اعینک بمالی. و گفته‌اند طوع، صدقات است که بر وی لازم نیست و کره، زکاة است که شرع او را فرموده و الزام کرده. و گفته‌اند طوع آنست که باختیار خویش کند، بر دل ایشان آسان و خوش و کره آنست که از بیم قتل کنند، بر دل ایشان گران و دشوار. میگوید هر چون که هست، از شما که منافقان‌اید نپذیرند که نخست ایمان باید و صفاء دل و اعتقاد پاک پس زکاة و صدقات و نفقات پس بیان کرد که مانع قبول چیست گفت: وَ ما مَنَعَهُمْ ای ما امتنعت اعمالهم من ان تقبل، الا کفرهم باللّه و رسوله.

عرب گوید ما منعنی ان افعل کذا الا فلان ای: ما امتنعت الا من اجل فلان. قال اللَّه عزّ و جلّ: وَ ما مَنَعَنا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآیاتِ إِلَّا أَنْ کَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ای و ما امتنعنا ان نرسل بالایات الا ان کذّب بها، فان اللَّه عزّ و جلّ لا مانع له. باز نمود که آن نفقات ایشان که پذیرفته نیامد از آن است که ایشان بخدای و رسول کافراند و در نماز کسلان و متثاقل‌اند از آن که گوش بثواب آن ندارند و انفاق بر ایشان دشوار است، از آنکه بر خود چون غرامتی و تاوانی میدانند.

روی ابو هریرة قال: قال رسول اللَّه ص: «للمنافقین علامات یعرفون بها. تحیّتهم لعنة و طعمتهم نهیة و غنیمتهم غلول. لا یقربون المساجد الا هجرا و لا یأتون الصلاة الا دبرا مستکبرین لا یألفون و لا یؤلفون خشب باللیل صخب بالنّهار».

و فی بعض الاخبار: «جیفة باللیل بطّال بالنّهار».

و قال ابن عباس فی صفة المنافقین: و هم النائمون عن العتمات الغافلون عن الغدوات التارکون للجماعات الخافرون للامانات اولئک رجالهم منافقون و نساؤهم منافقات.

کرها بضم کاف قرائت حمزة و کسایی است، و در معنی، ضمّ و فتح یکسان است.

ان یقبل منهم بیا قرائت حمزة و کسایی است و باین قرائت نفقات بمعنی انفاق است.

فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ این خطاب با مصطفی است و مراد باین امت است، و بقول بعضی مفسران در آیت تقدیم و تأخیر است، تقدیره: فلا تعجبک کثرة اموالهم و اولادهم فی الحیاة الدنیا، انما یرید اللَّه لیعذبهم بها فی الآخرة. و بیشترین مفسران بر آنند که آیت بر ترتیب خویش است و فی. متصل بیعذّبهم.

یعنی لا تستحسن ما انعمنا علیهم من الاموال الکثیرة و الاولاد.

إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ ای بجمعها و حفظها و حبّها و البخل بها و کلّ هذا عذاب. و قیل: یعذّبهم بنهب الاموال و سبی الاولاد. میگوید: عجب مدار و نیکو مشمر آن مالها و فرزندان که دادیم ایشان را که خدای میخواهد که ایشان را بآن مال و فرزند در دنیا بفتنه افکند و ایشان را بعذاب دارد و چنان که مؤمن را در آن اجر و ثواب بود منافق را در آن عقوبت و عذاب بود و آن گه بعاقبت: تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ ای تخرج ارواحهم و هم علی الکفر.

وَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْکُمْ ای یحلفون باللّه کاذبا انّهم مؤمنون.

وَ ما هُمْ مِنْکُمْ ای لیسوا بمؤمنین.

وَ لکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ ای یفرقون الفریقین، همانست که جایی دیگر گفت: یُرِیدُونَ أَنْ یَأْمَنُوکُمْ وَ یَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ میگوید منافقان از دو سوی میترسند هم از قوم خویش هم از شما اگر اظهار کنند آنچه در دل دارند ایشان را بکشند و فرزند ایشان را ببردگی ببرند.

لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً ای ملاذا. أَوْ مَغاراتٍ یعنی اسرابا، جمع مغارة.

أَوْ مُدَّخَلًا، و بر قراءت یعقوب او مدخلا بفتح میم و تخفیف یعنی مستترا و مذهبا.

لَوَلَّوْا إِلَیْهِ اقبلوه نحوه.

وَ هُمْ یَجْمَحُونَ یسرعون. من قولهم. فرس جموح یرکب رأسه، و معنی الآیة: ان المنافقین لو امکنهم الفرار من بین المسلمین بایّ وجه کان کفروا و لم یقیموا بینهم.

وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ، و بر قرائت یعقوب یلمزک بضم میم ای یعیبک، و اللمز العیب، اللمزة العیّاب، و اللمزة المعیب.

فِی الصَّدَقاتِ ای فی تفریق الصدقات بین اهلها. این آیت در شأن مردی منافق فرو آمد نام وی حرقوس بن زهیر، رسول خدا در غزاء حنین قسمت غنائم میکرد، گفت: یا رسول اللَّه اعدل فانّک ما عدلت الیوم. رسول خدا چون این سخن از وی بشنید گونه وی سرخ شد، گفت: ان لم اعدل فمن ذا الّذی یعدل و جبرئیل عن یمینی و میکائیل عن یساری. عمر گفت: یا رسول اللَّه ایذن لی اضرب عنقه. فقال: دعه فانّی لا احبّ ان یقال انّ محمدا یقتل اصحابه، و روی: دعه فانّ له اصحابا یمرقون من الدّین کما یمرق السهم من الرّمیة.

و در خبر است که ابو بکر از پس وی برفت او را در غار یافت بازگشت، عمر هم چنین برفت و در نماز یافت و بازگشت، و علی رفت و او را نیافت و نه دید، رسول خدا گفت: یا علی! این مرد بروزگار تو بر تو بیرون آید و تو او را بکشی و نشان بداد. علی در حرب نهروان او را در میان کشتگان یافت.

رب العالمین گفت. فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا ای ان کثرت لهم من ذلک فرحوا و ان اعطیتهم قلیلا سخطوا، ای انّما دینهم و سخطهم و رضاهم لدنیاهم.

وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ، کما قال المسلمون.

جواب لو اینجا محذوف است و تقدیر آیت اینست: لو رضوا بذلک و توکلوا علی اللَّه لکان خیرا لهم و عرب فراوان جواب لو فرو گذارند در سخن و درست است خبر از مصطفی ص که گفت: هلاک امتی علی ایدی اغیلمة من بنی عبد مناف قالوا: یا رسول اللَّه فما ذا تأمرنا؟ قال: لو انّ الناس اعتزلوهم.

این لو بمعنی لیت است.

سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ای خزانته، و رسوله من الصدقة و الغنیمة. میگوید: خدای ما را از فضل و نعمت خویش میدهد آنچه دریابد و رسول وی رساند. چنان که در خبر است: لا تکنوا بابی القسم اللَّه یعطی و انا اقسم.

إِنَّا إِلَی اللَّهِ راغِبُونَ ای نسأل اللَّه ان یغنینا من فضله بفضله.

۶ - النوبة الاولى: قوله تعالی: إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ اگر بتو رسد نیکویی، تَسُؤْهُمْ ایشان را اندوهگن کند، وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ و اگر بتو رسد افتادی یا زیانی یا هزیمتی، یَقُولُوا گویند، قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ از آن بود که دست بآن زدیم پیش ازین و باز نشستیم، وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ. (۵۰) و برگردند شادان و نازان.۶ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ. هر که نعمت وی تمامتر و نواخت خدای بر وی بزرگتر، حاسدان وی بیشتر. منافقان که نعمت و نواخت و فضل خدای دیدند بر مصطفی و مؤمنان حسد بردند و صفت حسود اینست که خدای گفت: إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ، چون نعمت و فضل خدای را بر کسی بیند اندوهگن شود و رضا و خشنودی او جز در زوال نعمت نیست. معاویه گفت: هر دردی را درمان دانم و هر کاری را تدبیری توانم مگر درد حاسد که آن را هیچ درمان ندانم و هیچ تدبیر نتوانم که داروی وی جز زوال نعمت از محسود نیست. مصطفی ص گفت: «ثلث هنّ اصل کلّ خطیئة فاتقوهنّ و احذروهنّ ایّاکم و الکبر فانّ ابلیس حمله الکبر أن لا یسجد لادم علیه السلام و ایّاکم و الحرص فانّ آدم حمله الحرص علی ان اکل من الشجرة و ایّاکم و الحسد فانّ بنی آدم انّما قتل احدهما صاحبه حسدا

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.