گنجور

۲۰ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: خُذِ الْعَفْوَ علماء دین و ائمّة شرع متفق‌اند که در قرآن آیتی نیست مکارم الاخلاق را جامع‌تر ازین آیت. آن روز که این آیت فرو آمد مصطفی (ص) گفت: «یا جبرئیل! ما هذا»؟ قال: لا ادری حتی اسأل. فذهب ثمّ رجع، فقال: یا محمّد! انّ ربّک یأمرک ان تصل من قطعک، و تعطی من حرمک، و تعفو عمّن ظلمک.

آن گه مصطفی (ص) گفت: «بعثت لیتمّم بی مکارم الاخلاق».

اعطاء من یحرمه، و وصل من

و فی معناه انشدوا:

من کملت فیه فذلک الفتی‌

مکارم الاخلاق فی ثلاثة

یقطعه، و العفو عمن اعتدی.

و قال رسول اللَّه (ص): «اوصانی ربّی بتسع: اوصانی بالاخلاص فی السّرّ و العلانیة، و العدل فی الرّضا و الغضب، و القصد فی الغنی و الفقر، و أن اعفو عمّن ظلمنی، و أصل من حرمنی، و أن یکون صمتی تفکرا، و منطقی ذکرا و نظری عبرا».

خُذِ الْعَفْوَ قیل هو العفو عن المذنب، ای اترک عقوبته. باین قول عفو عفو گنهکار است، فرا گذاشتن گناه از وی و عقوبت ناکردن، و این در ابتداء اسلام بود پس بآیت قتال منسوخ شد. و قیل: معناه خذ العفو من اموالهم. ای ما فضل من العیال، و طاب و سهل و أتوک به عفوا بغیر کلفة فخذه، و لا تسئلهم ما وراء ذلک. من قوله تعالی: یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ، و هو منسوخ بآیة الزّکاة. مجاهد گفت: خُذِ الْعَفْوَ ای ما عفا لک و ظهر و تیسّر من اخلاق الناس، و لا تستقص علیهم، و لا تبحث عنهم. میگوید: سرسری فراگیر کار مردمان، و آسان فرار و با ایشان، فرا گذار بر نهان ایشان، و مجوی پوشیده‌های ایشان. «وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ» ای بالمعروف. و المعروف و العارفة و العرف کل خصلة حمیدة ترضیها العقول، و تطمئنّ الیه النّفوس.

قال النّبیّ (ص): «صنائع المعروف تقی مصارع السّوء، و اهل المعروف فی الدّنیا هم اهل المعروف فی الآخرة».

قال عطاء: «وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ» یعنی بلا اله الّا اللَّه، وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ ای جهل و اصحابه. ثم نسختها آیة السّیف، و قیل: أعرض عنهم بترک مقابلتهم و ترک موافقتهم. چون این آیت فرو آمد مصطفی (ص) گفت: «کیف یا ربّ و الغضب»؟

بار خدایا چون توانم؟ و این غضب را چه کنم که در سرشت ما است؟ جبرئیل آمد و آیت آورد.

وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ ای یعتریک و یعرض لک من الشّیطان عارض من وسوسة و فساد و غضب، فَاسْتَعِذْ ای فاستجر، بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ من مکائده، و استغث به. زجاج گفت: النزغ بأدنی حرکة تکون، تقول: نزعته ای حرّکته.

یقول: ان نالک من الشیطان ادنی وسوسة. معنی آیت آنست که: اگر شیطان ترا خلاف آن گوید و نماید که ما فرمودیم در این آیت از مکارم الاخلاق، تو وی را دفع کن باستعاذت، بگوی: اعوذ باللّه منه، که اللَّه شنواست، و از ضمیر تو آگاه و دانا. قال سعید بن المسیّب: شهدت عثمان و علیّا و کان بینهما نزغ من الشّیطان، فما ابقی واحد منهما لصاحبه شیئا، ثمّ لم یبرحا حتّی یستغفر کل واحد منهما لصاحبه.

إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا یعنی المؤمنین، إِذا مَسَّهُمْ اصابهم، «طیف» بی الف قراءت مکی و بصری و کسایی است. باقی «طائف» خوانند، و الطیف ما یتخیّل فی العقل ممّا لا تلحقه العین، او یری فی المنام، و قیل: اللّمم و الوسوسة و الخیل. تقول: طاف الخیال یطیف طیفا، و طاف الرّجل یطوف طوفا، اذا اقبل و أدبر، و طیف، من طاف الخیال، و یجوز ان یکون من طاف الرّجل، فیکون اصله طیّفا بالتّشدید، فخفّف کمیّت و میت، و طائف اسم الفاعل من احدهما، و یجوز أن یکون طائف مصدرا کالطیف، کقولهم ما لفلان طائل، ای طول. «تَذَکَّرُوا» ای تذکّروا عقوبة اللَّه، و قیل استعاذوا باللّه. قال سعید بن جبیر: هو الرّجل یغضب الغضبة فیذکر اللَّه، فیکظم الغیظ. قال ابن عباس و السّدی: اذا زلّوا تابوا، کقوله تعالی: ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ. فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ ای: علی بصیرة.

و المبصر صاحب البصیرة. و قیل مهتدون، و قیل منتهون.

وَ إِخْوانُهُمْ این اخوان شیاطین‌اند، و «هم» ضمیر مشرکان است، و روا باشد که اخوان مشرکان‌اند، و «هم» ضمیر شیاطین نهند. یَمُدُّونَهُمْ من المدد، و هو الزّیادة، و من المدّ و هو الجذب. قراءت مدنی یمدونهم بضمّ یا و کسر میم است. هر چه در قرآن آید از پسند «امددت» گوید، چنان که أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِینَ، وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَةٍ، أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ، و هر چه آید از ذم و ناپسند «مددت» گویند، چنان که وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ‌. و در قرآن، اند جای اللَّه کافران را برادران دیو خواند بمعنی همسازان، و معنی الایة: أنّ الشّیاطین یزیّنون لهم الکفر و المعاصی، و یغرونهم و یعینونهم فی الضّلال و الهلاک. ثُمَّ لا یُقْصِرُونَ لا یقلعون و لا ینتهون. یقال: اقصر یقصر و قصّر یقصّر، اذا کفّ.

وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ یا محمد! یعنی المشرکین بِآیَةٍ ممّا اقترحوا علیک.

و قیل: بآیة من القرآن، قالُوا لَوْ لا اجْتَبَیْتَها ای هلّا تقوّلتها من نفسک؟ و اخترعتها من عندک؟ تقول: اجتبیت الشّی‌ء و اخترعته و اختلقته بمعنی. مشرکان این بمصطفی از بهر آن میگفتند که ایشان چنین میگفتند که: این سخن محمّد از خویشتن میسازد و مینهد، چنان که جای دیگر گفت: إِنْ هَذا إِلَّا إِفْکٌ افْتَراهُ، أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ.

حسن گفت: هی الایة من القرآن اذا جاءت کذّبوا بها، و اذا تأخّرت طلبوها استهزاء. پس ربّ العالمین گفت: یا محمّد! ایشان را جواب ده، گوی: إِنَّما أَتَّبِعُ ما یُوحی‌ إِلَیَّ مِنْ رَبِّی، آنچه شما میخواهید نه از قبل منست و نه بخواست من، که آن ز قبل خدا است و بخواست خدا، تا از اللَّه پیغام بمن نیاید من بشما نگویم. ربّ العالمین تصدیق وی کرد آنجا که گفت: وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی‌ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی‌. جای دیگر گفت: وَ ما هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِینٍ. هذا بَصائِرُ ای هذا القرآن الّذی اتیت به بصائر مِنْ رَبِّکُمْ بیان ظاهر و برهان واضح، و أی آیة اعظم منه؟ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ.

وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ این آیت بقول سه گروه از مفسران در سه سبب است: قومی گفتند: این جواب آنست که مشرکان قریش یکدیگر را گفتند: «لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه» هر گه که محمّد قرآن خویش را خواندن گیرد، شما در برابر وی شنعت و نابکار گفتن درگیرید، تا بآن خویش وی را باز شکنید. این آیت جواب آنست.

قومی گفتند: این در نماز آمده، که مسلمانان در نماز پس رسول خدای با وی قرآن میخواندند بآواز. رسول خدا گفته بود ایشان را: «لا تنازعونی فی القرآن فاذا قرأت فأنصتوا»، و فی روایة: فلا تقرؤا خلفی الا بأم القرآن، و قومی گویند: این در خطبه است. این قرآن خواندن اندر خطبه خواهد، و از بهر آن خطبه را قرآن خواند که خطبه بی‌چیزی از قرآن نه روا است، مردمان را باستماع خطبه فرمود و بخاموشی. و درست است خبر از مصطفی (ص) که گفت: «من قال لصاحبه و الامام یخطب یوم الجمعة انصت فقد لغا».

و روی عن عثمان بن عفان: اذا قام الامام ان یخطب یوم الجمعة فاستمعوا و أنصتوا، فان للمنصت الّذی لا یسمع من الحظّ مثل ما للسامع المنصت. و قال النّبی (ص): «من توضّأ فأحسن الوضوء، ثمّ أنصت للامام یوم الجمعة حتی یفرغ من صلوته، کفّر له ما بین الجمعة الی الجمعة، و زیادة ثلاثة ایّام».

عمر بن عبد العزیز گفت: فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا معنی آنست که هر واعظ که از خدا و رسول سخن گوید، و خلق را پند دهد، بنیوشید، و گوش بآن دارید، و تا آن می‌شنوید هیچ سخن مگویید. ابن مسعود و ابو هریره گفتند: در ابتداء اسلام سخن گفتند در نماز روا بود، چنان که یکدیگر را سلام میکردند، و جواب می‌دادند، و یکی میگفت: کم صلّیتم؟ دیگری جواب می‌داد که: صلّینا کذا و کذا. پس این آیت فرو آمد و سخن گفتن در نماز حرام گشت مگر تسبیح و تحمید و دعا و ذکر. زجاج گفت: «استمعوا و أنصتوا» معنی آنست که: اعملوا بما فیه و لا تجاوزوه، من قول القائل: سمعت دعاک ای اجبت دعوتک.

وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ ابن عبّاس گفت: ذکر اینجا قراءت است در نماز، فِی نَفْسِکَ ای فی صلوتی الاسرار، الظهر و العصر. وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ یعنی الفجر و العشائین، ای: ارفع الصوت وسطا. وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلِینَ بقلبک و لسانک.

خطاب با مصطفی است، و مراد بآن همه مؤمنان‌اند. ایشان را درین آیت بپنج نماز میفرماید، نمازی با خضوع و خشوع و ترک غفلت، هم چنان که جای دیگر گفت: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی.

و مصطفی (ص) گفت بروایت ابن عباس ازو: «انّ اللَّه تبارک و تعالی یقول: انما اتقبل صلاة من تواضع لعظمتی، و قطع نهاره بذکری، و کفّف نفسه من الشهوات ابتغاء مرضاتی، و لم یتعاظم علی خلقی، و لم یبت مصرّا علی خطیئته، یطعم الجائع و یؤوی الغریب، و یرحم الضعیف، و یک سو العاری، فذلک الّذی یضی‌ء نور وجهه کما یضی‌ء نور الشّمس. یدعونی فألبّی، و یسألنی فأعطی. مثله عندی کمثل الفردوس فی الجنان، لا یشتا ثمرها و لا یتغیر حالها».

و قیل معناه: و اذکر ربّک بقلبک، و لا تنسه، و اذکره بالتّسبیح و التحمید، تَضَرُّعاً وَ خِیفَةً خاشعا متذلّلا، خائفا فرقا، وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ یعنی من الصّوت، ای: اذکره بقلبک و بلسانک غیر مجهور به و لا مرفوع به صوتک. بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ یعنی بکرة و عشیّا. الاصال العشیات، و هی جمع الجمع، فالاصال جمع اصل، و الاصل جمع اصیل، و هو اسم لما بین العصر الی المغرب. معنی غدوّ بامداد کردن بود، امّا اینجا مراد بامداد است، چنان که گفت: فالِقُ الْإِصْباحِ اصباح بامداد کردن بود، و مراد بامداد است، و در قرآن جایها تنزیل گفت بمعنی منزل، همچنین مراد باین غدو غدوات است.

إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ یعنی الملائکة فی السّماء. و عند للقربة و الزّلفة لا یَسْتَکْبِرُونَ ای لا یتعظّمون عَنْ عِبادَتِهِ وَ یُسَبِّحُونَهُ ینزّهونه عمّا لا یلیق به، و یقولون سبحان اللَّه. و قیل: یسبّحونه یصلّون له، من السّبحة و هی الصّلاة. این آیت آن گه فرو آمد که کافران گفتند: و ما الرحمن أ نسجد لما تأمرنا؟ سر وازدند و خدای را عزّ و جلّ سجود نکردند، و گردن کشیدند. معنی آنست که: فریشتگان و مقرّبان ملأ اعلی با منزلت و رتبت و درجه ایشان خدای را می‌سجود کنند، و عبادت بی‌فترت می‌آرند.

یُسَبِّحُونَهُ ینزّهونه عن السّوء و یذکرونه، وَ لَهُ یَسْجُدُونَ ای: یصلّون.

روی ابو هریرة، قال: قال رسول اللَّه (ص): اذا قرأ ابن آدم السجدة فسجد، اعتزل الشّیطان یبکی. فیقول: یا ویله! امر بالسّجود، فسجد، فله الجنّة، و أمرت بالسّجود فعصیت، فلی النّار».

و عن ربیعة بن کعب الاسلمی، قال: کنت ابیت مع النّبیّ (ص) و أتیته بوضوئه، فقال: «سلنی». فقلت: مرافقتک فی الجنّة. قال: «او غیر ذلک»؟

فقلت. هو ذاک. قال: «فأغنی علی نفسک بکثرة السّجود».

و قال صلّی اللَّه علیه و سلّم: «اکثر من السّجود فانه لا یسجد عبد للَّه سجدة الّا رفعه اللَّه بها درجة، و حطّ بها عنه خطیئة».

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: خُذِ الْعَفْوَ علماء دین و ائمّة شرع متفق‌اند که در قرآن آیتی نیست مکارم الاخلاق را جامع‌تر ازین آیت. آن روز که این آیت فرو آمد مصطفی (ص) گفت: «یا جبرئیل! ما هذا»؟ قال: لا ادری حتی اسأل. فذهب ثمّ رجع، فقال: یا محمّد! انّ ربّک یأمرک ان تصل من قطعک، و تعطی من حرمک، و تعفو عمّن ظلمک.
هوش مصنوعی: در این آیه به افراد دستور داده شده که عفو و بخشش را در نظر داشته باشند. دانشمندان دین و علمای شرع بر این باورند که هیچ آیه‌ای در قرآن وجود ندارد که ویژگی‌های نیک اخلاقی را به‌طور جامع‌تر از این آیه بیان کند. وقتی این آیه نازل شد، پیامبر (ص) پرسید که معنای آن چیست و جبرئیل در پاسخ گفت که باید این موضوع را بررسی کند. پس از کمی تأمل، جبرئیل به پیامبر گفت که خداوند به او دستور می‌دهد که با کسانی که با او قطع رابطه کرده‌اند، ارتباط برقرار کند، به کسانی که به او چیزی نداده‌اند، ببخشد و از کسانی که به او ظلم کرده‌اند، عفو کند.
آن گه مصطفی (ص) گفت: «بعثت لیتمّم بی مکارم الاخلاق».
هوش مصنوعی: سپس مصطفی (ص) فرمود: «من به رسالت برانگیخته شدم تا فضایل اخلاقی را به کمال برسانم».
اعطاء من یحرمه، و وصل من
هوش مصنوعی: به کسی که از تو قطع رابطه کند، او را وصل کن و به کسی که از تو دوری کند، خوبی کن.
و فی معناه انشدوا:
هوش مصنوعی: و در معنای آن گفته‌اند:
من کملت فیه فذلک الفتی‌
هوش مصنوعی: من در آن موضوع به خوبی آموزش دیده‌ام.
مکارم الاخلاق فی ثلاثة
هوش مصنوعی: مکارم الاخلاق در سه بخش بررسی شده است.
یقطعه، و العفو عمن اعتدی.
هوش مصنوعی: عفو و بخشش نسبت به کسی که به ما ظلم کرده است.
و قال رسول اللَّه (ص): «اوصانی ربّی بتسع: اوصانی بالاخلاص فی السّرّ و العلانیة، و العدل فی الرّضا و الغضب، و القصد فی الغنی و الفقر، و أن اعفو عمّن ظلمنی، و أصل من حرمنی، و أن یکون صمتی تفکرا، و منطقی ذکرا و نظری عبرا».
هوش مصنوعی: پیامبر خدا (ص) فرمودند: «پروردگارم به من نه چیز را توصیه کرد: به صداقت در نهان و آشکار، به عدالت در رضایت و خشم، به میانه‌روی در ثروت و فقر، به بخشش نسبت به کسی که به من ظلم کرده، به صله‌رحم با کسی که از من بریده، و اینکه سکوت من تفکری باشد، سخن من ذکر خدا و نگریستن من عبرت‌آموز باشد».
خُذِ الْعَفْوَ قیل هو العفو عن المذنب، ای اترک عقوبته. باین قول عفو عفو گنهکار است، فرا گذاشتن گناه از وی و عقوبت ناکردن، و این در ابتداء اسلام بود پس بآیت قتال منسوخ شد. و قیل: معناه خذ العفو من اموالهم. ای ما فضل من العیال، و طاب و سهل و أتوک به عفوا بغیر کلفة فخذه، و لا تسئلهم ما وراء ذلک. من قوله تعالی: یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ، و هو منسوخ بآیة الزّکاة. مجاهد گفت: خُذِ الْعَفْوَ ای ما عفا لک و ظهر و تیسّر من اخلاق الناس، و لا تستقص علیهم، و لا تبحث عنهم. میگوید: سرسری فراگیر کار مردمان، و آسان فرار و با ایشان، فرا گذار بر نهان ایشان، و مجوی پوشیده‌های ایشان. «وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ» ای بالمعروف. و المعروف و العارفة و العرف کل خصلة حمیدة ترضیها العقول، و تطمئنّ الیه النّفوس.
هوش مصنوعی: آیه "خُذِ الْعَفْوَ" به معنای رها کردن تنبیه و مجازات فردی گناهکار است و در ابتدای اسلام به این شکل مطرح شده بود، اما بعدها با آیات مربوط به قتال نسخ شد. برخی نیز آن را به معنای دریافت از مازاد اموال دیگران تفسیر کرده‌اند؛ یعنی از آنچه که آن‌ها به سادگی و بدون درخواست اضافه به شما می‌دهند، بپذیرید و از آنچه بیشتر از آن است، سؤال نکنید. در این راستا، خداوند در پاسخ به سؤال درباره انفاق می‌فرماید که باید از مازاد استفاده کنید. همچنین، گفته شده که "خُذِ الْعَفْوَ" به معنای پذیرفتن خوبی‌ها و رفتارهای نیک دیگران است و نباید به دنبال جزئیات و رفتارهای منفی آن‌ها باشید. این بیان نشان‌دهنده ضرورت نرم‌خویی و پذیرش خوبی‌ها در روابط اجتماعی است. در ادامه، "وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ" به معنای توصیه به رفتارهای پسندیده و نیکو است، که تمامی صفات خوب و قابل قبول را شامل می‌شود و مورد تأیید عقل و دل قرار می‌گیرد.
قال النّبیّ (ص): «صنائع المعروف تقی مصارع السّوء، و اهل المعروف فی الدّنیا هم اهل المعروف فی الآخرة».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «کارهای نیک، از سقوط در بدبختی جلوگیری می‌کند، و کسانی که در دنیا به انجام کارهای نیک مشغول هستند، در آخرت نیز از اهل نیکی هستند.»
قال عطاء: «وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ» یعنی بلا اله الّا اللَّه، وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ ای جهل و اصحابه. ثم نسختها آیة السّیف، و قیل: أعرض عنهم بترک مقابلتهم و ترک موافقتهم. چون این آیت فرو آمد مصطفی (ص) گفت: «کیف یا ربّ و الغضب»؟
هوش مصنوعی: عطاء می‌گوید: «به کارهای نیک امر کن» یعنی به ایمان به خداوند یکی و یگانه دعوت کن، و از جاهلان و هم‌نواران آنها دوری کن. سپس این حکم با آیه‌ای که به جنگ فرمان می‌دهد، نسخ شد. همچنین گفته شده که باید از آنها دوری کرد و از مواجهه و توافق با آنها پرهیز کرد. وقتی این آیه نازل شد، پیامبر (ص) پرسید: «چگونه ای پروردگار، در زمانی که خشم هست؟»
بار خدایا چون توانم؟ و این غضب را چه کنم که در سرشت ما است؟ جبرئیل آمد و آیت آورد.
هوش مصنوعی: خداوندا، چگونه می‌توانم از پس این غم و خشم برآیم که جزئی از وجود ماست؟ جبرئیل فرود آمد و نشانه‌ای آورد.
وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ ای یعتریک و یعرض لک من الشّیطان عارض من وسوسة و فساد و غضب، فَاسْتَعِذْ ای فاستجر، بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ من مکائده، و استغث به. زجاج گفت: النزغ بأدنی حرکة تکون، تقول: نزعته ای حرّکته.
هوش مصنوعی: اگر شیطان تو را به وسوسه‌ای دچار کرد یا در تو حالتی از ناراحتی و بر آشفتگی ایجاد نمود، پس به خدا پناه ببر و از شیطان رانده شده یاری بطلب. زجاج می‌گوید: "نزغ" به معنای کوچک‌ترین حرکتی است که ممکن است اتفاق بیفتد و می‌توان گفت: "نزعته" به معنای حرکت کردن است.
یقول: ان نالک من الشیطان ادنی وسوسة. معنی آیت آنست که: اگر شیطان ترا خلاف آن گوید و نماید که ما فرمودیم در این آیت از مکارم الاخلاق، تو وی را دفع کن باستعاذت، بگوی: اعوذ باللّه منه، که اللَّه شنواست، و از ضمیر تو آگاه و دانا. قال سعید بن المسیّب: شهدت عثمان و علیّا و کان بینهما نزغ من الشّیطان، فما ابقی واحد منهما لصاحبه شیئا، ثمّ لم یبرحا حتّی یستغفر کل واحد منهما لصاحبه.
هوش مصنوعی: می‌گوید که اگر شیطان به تو وسوسه‌ای کند، باید با تکیه بر خداوند آن را دفع کنی. می‌توانی بگویی: «از خدا به شیطان پناه می‌برم»، زیرا خداوند شنوا و آگاه به آنچه در دل تو می‌گذرد، است. سعید بن مسیب روایت کرده است که در زمانی که عثمان و علی در کنار هم بودند، شیطان بین آن‌ها اختلاف افکند و هیچ‌کدام از آن‌ها برای دیگری احترامی نگذاشتند، اما در نهایت هر یک از آن‌ها از دیگری طلب بخشش کردند.
إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا یعنی المؤمنین، إِذا مَسَّهُمْ اصابهم، «طیف» بی الف قراءت مکی و بصری و کسایی است. باقی «طائف» خوانند، و الطیف ما یتخیّل فی العقل ممّا لا تلحقه العین، او یری فی المنام، و قیل: اللّمم و الوسوسة و الخیل. تقول: طاف الخیال یطیف طیفا، و طاف الرّجل یطوف طوفا، اذا اقبل و أدبر، و طیف، من طاف الخیال، و یجوز ان یکون من طاف الرّجل، فیکون اصله طیّفا بالتّشدید، فخفّف کمیّت و میت، و طائف اسم الفاعل من احدهما، و یجوز أن یکون طائف مصدرا کالطیف، کقولهم ما لفلان طائل، ای طول. «تَذَکَّرُوا» ای تذکّروا عقوبة اللَّه، و قیل استعاذوا باللّه. قال سعید بن جبیر: هو الرّجل یغضب الغضبة فیذکر اللَّه، فیکظم الغیظ. قال ابن عباس و السّدی: اذا زلّوا تابوا، کقوله تعالی: ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ. فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ ای: علی بصیرة.
هوش مصنوعی: آنهایی که تقوای الهی دارند، یعنی مؤمنین، وقتی که به آنها آسیب می‌رسد، به نوعی حالت وزوس و خیالی دچار می‌شوند. "طیف" در قرائت مکی و بصری و کسایی بدون الف به کار رفته است و بقیه افراد "طائف" می‌خوانند. "طیف" چیزی است که در ذهن تصور می‌شود و به چشم دیده نمی‌شود یا در خواب مشاهده می‌گردد. برخی گفته‌اند منظور از آن، وسوسه و خیالات است. تعبیر "طاف" به معنای ورود و خروج است و "طیف" از این ریشه گرفته شده است و می‌تواند به شکل "طائف" نیز در نظر گرفته شود. همچنین "تَذَکَّرُوا" به معنای یادآوری عذاب الهی است و برخی گفتند به معنای پناه بردن به خداست. سعید بن جبیر گفته است: فردی که در عصبانیت خود خدا را یاد کند و خشم خود را فرو برد، می‌تواند نماد این مفهوم باشد. ابن عباس و السدی نیز اشاره کرده‌اند که وقتی خطا می‌کنند، توبه می‌کنند. در آخر، وقتی که آنها به یاد خدا می‌افتند، به بصیرت و بینش می‌رسند.
و المبصر صاحب البصیرة. و قیل مهتدون، و قیل منتهون.
هوش مصنوعی: بینا کسی است که دارای بصیرت و بینش عمیق است. برخی گفته‌اند که این افراد هدایت‌شده‌اند و برخی دیگر معتقدند که آن‌ها به نتیجه‌گیری رسیده‌اند.
وَ إِخْوانُهُمْ این اخوان شیاطین‌اند، و «هم» ضمیر مشرکان است، و روا باشد که اخوان مشرکان‌اند، و «هم» ضمیر شیاطین نهند. یَمُدُّونَهُمْ من المدد، و هو الزّیادة، و من المدّ و هو الجذب. قراءت مدنی یمدونهم بضمّ یا و کسر میم است. هر چه در قرآن آید از پسند «امددت» گوید، چنان که أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِینَ، وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَةٍ، أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ، و هر چه آید از ذم و ناپسند «مددت» گویند، چنان که وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ‌. و در قرآن، اند جای اللَّه کافران را برادران دیو خواند بمعنی همسازان، و معنی الایة: أنّ الشّیاطین یزیّنون لهم الکفر و المعاصی، و یغرونهم و یعینونهم فی الضّلال و الهلاک. ثُمَّ لا یُقْصِرُونَ لا یقلعون و لا ینتهون. یقال: اقصر یقصر و قصّر یقصّر، اذا کفّ.
هوش مصنوعی: این افراد برادران شیاطین هستند، و ضمیر «هم» به مشرکان اشاره دارد، و ممکن است برادران مشرکان نیز باشند و ضمیر شیاطین به آن‌ها اطلاق شود. آنها به مشرکان کمک می‌کنند و این کمک می‌تواند به معنای افزایش یا کشش باشد. در قرائت مدنی، به شکل «یمدونهم» با ضمّ «یا» و کسر «میم» خوانده می‌شود. هر جا که در قرآن کلمه «امددت» آمده، به معنای پسندیده‌است، مانند: «ما به آنان از مال و فرزندان می‌دهیم» یا «به آنان میوه‌هایی می‌بخشیم»، و هر کجا که کلمه «مددت» به کار رفته به معنای ناپسند است، مانند: «و آنها را در طغیانشان به حال خود رها می‌کنیم». در قرآن، خداوند کافران را برادران دیوان نامیده که نشان‌دهنده هم‌سویی آن‌هاست. این آیه بیان می‌کند که شیاطین کفر و گناه را برای آن‌ها زینت می‌دهند و آن‌ها را به اشتباه و هلاکت می‌کشند. سپس آن‌ها نه تنها کوتاهی نمی‌کنند، بلکه ادامه می‌دهند. واژه «اقصر» به معنای متوقف شدن است.
وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ یا محمد! یعنی المشرکین بِآیَةٍ ممّا اقترحوا علیک.
هوش مصنوعی: اگر تو، ای محمد، به آنها که به خدا شرک ورزیده‌اند، نشانه‌ای از آنچه از تو طلب کرده‌اند نیاوری.
و قیل: بآیة من القرآن، قالُوا لَوْ لا اجْتَبَیْتَها ای هلّا تقوّلتها من نفسک؟ و اخترعتها من عندک؟ تقول: اجتبیت الشّی‌ء و اخترعته و اختلقته بمعنی. مشرکان این بمصطفی از بهر آن میگفتند که ایشان چنین میگفتند که: این سخن محمّد از خویشتن میسازد و مینهد، چنان که جای دیگر گفت: إِنْ هَذا إِلَّا إِفْکٌ افْتَراهُ، أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ.
هوش مصنوعی: مشرکان بر پیامبر اکرم (ص) می‌گفتند که آیا نمی‌خواهی بگویی این آیات از کجا آمده است؟ آیا آنها را از خودت مطرح کردی یا اینکه خودت آنها را خلق کردی؟ این سخنان به این معناست که آنها اعتقاد داشتند که پیامبر (ص) این مطالب را از خودش ساخته و ساخته است، همان‌طور که در جای دیگر قرآن آمده است که می‌گویند: "این تنها یک دروغ است که او ساخته است."
حسن گفت: هی الایة من القرآن اذا جاءت کذّبوا بها، و اذا تأخّرت طلبوها استهزاء. پس ربّ العالمین گفت: یا محمّد! ایشان را جواب ده، گوی: إِنَّما أَتَّبِعُ ما یُوحی‌ إِلَیَّ مِنْ رَبِّی، آنچه شما میخواهید نه از قبل منست و نه بخواست من، که آن ز قبل خدا است و بخواست خدا، تا از اللَّه پیغام بمن نیاید من بشما نگویم. ربّ العالمین تصدیق وی کرد آنجا که گفت: وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی‌ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی‌. جای دیگر گفت: وَ ما هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِینٍ. هذا بَصائِرُ ای هذا القرآن الّذی اتیت به بصائر مِنْ رَبِّکُمْ بیان ظاهر و برهان واضح، و أی آیة اعظم منه؟ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ.
هوش مصنوعی: حسن گفت: وقتی نشانه‌ای از قرآن می‌آید، آن را انکار می‌کنند و زمانی که تأخیر می‌شود، به تمسخر آن را می‌طلبند. سپس خداوند به محمد فرمود: به آنان پاسخ بده و بگو: من فقط آنچه را که از پروردگارم به من وحی می‌شود، پیروی می‌کنم. آنچه شما می‌خواهید نه بر اساس خواسته من است و نه از قبل من، بلکه اینها فقط از جانب خدا و به اراده اوست. تا زمانی که پیامی از خدا به من نرسد، من نمی‌توانم چیزی به شما بگویم. خداوند در جایی او را تأیید کرد که فرمود: او از هوای نفس سخن نمی‌گوید، بلکه وحی است که به او شده است. در جای دیگری گفته است: او بر غیب حساس نیست. این قرآن، بصیرت‌هایی از طرف پروردگارتان است، که بیان واضح و برهان روشنی است و آیا نشانه‌ای بزرگ‌تر از آن وجود دارد؟ این قرآن راهنما و رحمتی برای گروهی است که ایمان دارند.
وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ این آیت بقول سه گروه از مفسران در سه سبب است: قومی گفتند: این جواب آنست که مشرکان قریش یکدیگر را گفتند: «لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه» هر گه که محمّد قرآن خویش را خواندن گیرد، شما در برابر وی شنعت و نابکار گفتن درگیرید، تا بآن خویش وی را باز شکنید. این آیت جواب آنست.
هوش مصنوعی: زمانی که قرآن خوانده می‌شود، باید به آن گوش دهید. این آیه به گفته سه گروه از مفسران به سه موضوع مختلف اشاره دارد: گروهی می‌گویند که این جواب به زمانی است که مشرکان قریش به یکدیگر می‌گفتند: «به این قرآن گوش ندهید و در برابر آن سر و صدا کنید». به محض اینکه محمد قرآن را می‌خواند، شما باید با حرف‌های بی‌محتوا و نابجا در برابر او بایستید تا او را از ادامه فعالیتش بازدارید. این آیه به همین موضوع پاسخ می‌دهد.
قومی گفتند: این در نماز آمده، که مسلمانان در نماز پس رسول خدای با وی قرآن میخواندند بآواز. رسول خدا گفته بود ایشان را: «لا تنازعونی فی القرآن فاذا قرأت فأنصتوا»، و فی روایة: فلا تقرؤا خلفی الا بأم القرآن، و قومی گویند: این در خطبه است. این قرآن خواندن اندر خطبه خواهد، و از بهر آن خطبه را قرآن خواند که خطبه بی‌چیزی از قرآن نه روا است، مردمان را باستماع خطبه فرمود و بخاموشی. و درست است خبر از مصطفی (ص) که گفت: «من قال لصاحبه و الامام یخطب یوم الجمعة انصت فقد لغا».
هوش مصنوعی: عده‌ای بیان کردند: در نماز مشخص شده است که مسلمانان پس از پیامبر خدا، قرآن را با صدای بلند می‌خواندند. پیامبر به آنها فرمود: «در قرآن با من جدل نکنید، وقتی که من می‌خوانم، گوش دهید» و در روایت دیگری آمده است: «جز سوره حمد، پشت سر من نخوانید». برخی می‌گویند این مربوط به خطبه است. قرائت قرآن در خطبه ضروری است، زیرا خطبه بدون قرآن صحیح نیست. بنابراین، برای اینکه مردم خطبه را بشنوند، به سکوت توصیه شده‌اند. همچنین، روایت درست است که از پیامبر (ص) نقل شده: «هر کس به دوستش بگوید که در روز جمعه هنگام خطبه، ساکت باش، او لغو کرده است».
و روی عن عثمان بن عفان: اذا قام الامام ان یخطب یوم الجمعة فاستمعوا و أنصتوا، فان للمنصت الّذی لا یسمع من الحظّ مثل ما للسامع المنصت. و قال النّبی (ص): «من توضّأ فأحسن الوضوء، ثمّ أنصت للامام یوم الجمعة حتی یفرغ من صلوته، کفّر له ما بین الجمعة الی الجمعة، و زیادة ثلاثة ایّام».
هوش مصنوعی: زمانی که امام در روز جمعه برای خطبه‌ای شروع به صحبت می‌کند، باید به سخنان او گوش داد و سکوت کرد. زیرا کسی که شنونده نیست اما ساکت می‌ماند، از برکت و پاداشی معادل با شنونده‌ای که سکوت کرده است، برخوردار می‌شود. همچنین پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: «هر کس بعد از وضو گرفتن به خوبی، به سخنان امام در روز جمعه گوش دهد و تا پایان نماز سکوت کند، گناهان او از جمعه‌ای به جمعه دیگر بخشیده می‌شود و همچنین اضافه بر آن، سه روز دیگر نیز آمرزیده خواهد شد.»
عمر بن عبد العزیز گفت: فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا معنی آنست که هر واعظ که از خدا و رسول سخن گوید، و خلق را پند دهد، بنیوشید، و گوش بآن دارید، و تا آن می‌شنوید هیچ سخن مگویید. ابن مسعود و ابو هریره گفتند: در ابتداء اسلام سخن گفتند در نماز روا بود، چنان که یکدیگر را سلام میکردند، و جواب می‌دادند، و یکی میگفت: کم صلّیتم؟ دیگری جواب می‌داد که: صلّینا کذا و کذا. پس این آیت فرو آمد و سخن گفتن در نماز حرام گشت مگر تسبیح و تحمید و دعا و ذکر. زجاج گفت: «استمعوا و أنصتوا» معنی آنست که: اعملوا بما فیه و لا تجاوزوه، من قول القائل: سمعت دعاک ای اجبت دعوتک.
هوش مصنوعی: عمر بن عبد العزیز بیان کرد که باید به سخنان کسی که از خدا و پیامبر صحبت می‌کند گوش فرا داد و سکوت کرد. این بدان معناست که هر واعظی که مردم را پند می‌دهد و از آموزه‌های دینی صحبت می‌کند، لازم است مورد توجه قرار گیرد و باید در حین شنیدن سخن او هیچ صحبتی نکرد. ابن مسعود و ابو هریره نیز گفتند که در آغاز اسلام، سخن گفتن در نماز مجاز بود، به‌طوری که مردم به یکدیگر سلام می‌کردند و جواب می‌دادند یا از یکدیگر می‌پرسیدند که چند رکعت نماز خوانده‌اند و دیگری پاسخ می‌داد. اما پس از نزول آیه‌ای، سخن گفتن در نماز جز در مواردی مثل تسبیح، حمد، دعا و ذکر، ممنوع شد. زجاج نیز اشاره کرده که مقصود از "گوش بدهید و سکوت کنید" این است که به سخنان گوش دهید و طبق آن عمل کنید و از گفته‌ها تجاوز نکنید.
وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ ابن عبّاس گفت: ذکر اینجا قراءت است در نماز، فِی نَفْسِکَ ای فی صلوتی الاسرار، الظهر و العصر. وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ یعنی الفجر و العشائین، ای: ارفع الصوت وسطا. وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلِینَ بقلبک و لسانک.
هوش مصنوعی: و یاد کن خداوند خود را در درون خود. ابن عباس می‌گوید: در اینجا منظور از ذکر، خواندن قرآن در نماز است، به ویژه در نمازهای پنهانی مثل ظهر و عصر. و این ذکر باید بدون صدا باشد در زمان صبح و شب، یعنی در نماز فجر و عشاء، به نوعی که صدای تو متوسط باشد. و از غافلین نباش، هم با قلبت و هم با زبانت.
خطاب با مصطفی است، و مراد بآن همه مؤمنان‌اند. ایشان را درین آیت بپنج نماز میفرماید، نمازی با خضوع و خشوع و ترک غفلت، هم چنان که جای دیگر گفت: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی.
هوش مصنوعی: در اینجا به مصطفی صحبت می‌شود، ولی منظور همه مؤمنان است. در این آیه به آنها دستور داده می‌شود که پنج نماز را برپا دارند، نمازهایی که با خضوع و خشوع همراه باشد و از غفلت دوری کنند. همان‌طور که در جای دیگری آمده است: "نماز را به خاطر یاد من برپا دارید."
و مصطفی (ص) گفت بروایت ابن عباس ازو: «انّ اللَّه تبارک و تعالی یقول: انما اتقبل صلاة من تواضع لعظمتی، و قطع نهاره بذکری، و کفّف نفسه من الشهوات ابتغاء مرضاتی، و لم یتعاظم علی خلقی، و لم یبت مصرّا علی خطیئته، یطعم الجائع و یؤوی الغریب، و یرحم الضعیف، و یک سو العاری، فذلک الّذی یضی‌ء نور وجهه کما یضی‌ء نور الشّمس. یدعونی فألبّی، و یسألنی فأعطی. مثله عندی کمثل الفردوس فی الجنان، لا یشتا ثمرها و لا یتغیر حالها».
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: «نماز کسی را قبول می‌کنم که در برابر عظمت من تواضع کند، روزش را با یاد من سپری کند، خود را از شهوات بازدارد تا رضایت من را جلب کند، بر خلق من تکبر نکند، و بر گناهانش اصرار نورزد. او به گرسنگان غذا می‌دهد، از بی‌پناهان پذیرایی می‌کند، به ضعیفان رحم می‌کند و به بی‌پولان کمک می‌کند. چنین شخصی چهره‌اش همچون نور خورشید تابناک می‌شود. او مرا دعوت می‌کند و من پاسخ می‌دهم، از من درخواست می‌کند و من عطا می‌کنم. در نزد من، او مثل بهشت در میان باغ‌هاست؛ میوه‌هایش هرگز تعویض نمی‌شوند و حال و هوایش تغییر نمی‌کند.»
و قیل معناه: و اذکر ربّک بقلبک، و لا تنسه، و اذکره بالتّسبیح و التحمید، تَضَرُّعاً وَ خِیفَةً خاشعا متذلّلا، خائفا فرقا، وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ یعنی من الصّوت، ای: اذکره بقلبک و بلسانک غیر مجهور به و لا مرفوع به صوتک. بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ یعنی بکرة و عشیّا. الاصال العشیات، و هی جمع الجمع، فالاصال جمع اصل، و الاصل جمع اصیل، و هو اسم لما بین العصر الی المغرب. معنی غدوّ بامداد کردن بود، امّا اینجا مراد بامداد است، چنان که گفت: فالِقُ الْإِصْباحِ اصباح بامداد کردن بود، و مراد بامداد است، و در قرآن جایها تنزیل گفت بمعنی منزل، همچنین مراد باین غدو غدوات است.
هوش مصنوعی: ذکرت خود را خداوند با قلبت انجام بده و او را فراموش نکن. او را با تسبیح و حمید یاد کن، با ناله و ترس، با خضوع و خشوع، به نحوی که از شدت خویش داری و بی‌صدا باشد. یعنی او را با قلب و زبانت یاد کن، بدون اینکه صدایت را بلند کنی. این کار را در صبح و شب انجام بده. صبح به معنای آغاز روز و شب به معنای دقایق بین نماز عصر و غروب است. "غدو" به معنای صبح است و در برخی آیات قرآن نیز به همین معنا به کار رفته است.
إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ یعنی الملائکة فی السّماء. و عند للقربة و الزّلفة لا یَسْتَکْبِرُونَ ای لا یتعظّمون عَنْ عِبادَتِهِ وَ یُسَبِّحُونَهُ ینزّهونه عمّا لا یلیق به، و یقولون سبحان اللَّه. و قیل: یسبّحونه یصلّون له، من السّبحة و هی الصّلاة. این آیت آن گه فرو آمد که کافران گفتند: و ما الرحمن أ نسجد لما تأمرنا؟ سر وازدند و خدای را عزّ و جلّ سجود نکردند، و گردن کشیدند. معنی آنست که: فریشتگان و مقرّبان ملأ اعلی با منزلت و رتبت و درجه ایشان خدای را می‌سجود کنند، و عبادت بی‌فترت می‌آرند.
هوش مصنوعی: همانا کسانی که در نزد پروردگار تو هستند، یعنی فرشتگان در آسمان، از بزرگی و خودبزرگ‌بینی دور هستند و هرگز از عبادت خداوند سرپیچی نمی‌کنند. آنها خداوند را تسبيح می‌کنند و از هر چیزی که شایسته او نیست، پاک و منزه می‌دانند و می‌گویند: «سبحان‌اللَّه». برخی نیز گفته‌اند که آنها او را تسبيح می‌کنند و برای او نماز می‌خوانند. این آیه زمانی نازل شد که کافران گفتند: «آیا ما باید به خداوندی که رحمان است، سجده کنیم؟» آنها سرکش شدند و سجده نکردند، به خود بزرگی افتادند. معنی این سخن این است که فرشتگان و مقربان درگاه الهی، با مقام و مرتبه‌ای که دارند، همیشه خداوند را سجده می‌کنند و بی‌وقفه او را عبادت می‌نمایند.
یُسَبِّحُونَهُ ینزّهونه عن السّوء و یذکرونه، وَ لَهُ یَسْجُدُونَ ای: یصلّون.
هوش مصنوعی: آنها او را پاک می‌شمارند و از هر بدی دور می‌دانند و همیشه یادش می‌کنند و برای او سجده می‌کنند، یعنی به عبادت او می‌پردازند.
روی ابو هریرة، قال: قال رسول اللَّه (ص): اذا قرأ ابن آدم السجدة فسجد، اعتزل الشّیطان یبکی. فیقول: یا ویله! امر بالسّجود، فسجد، فله الجنّة، و أمرت بالسّجود فعصیت، فلی النّار».
هوش مصنوعی: ابو هریره نقل می‌کند که پیامبر اسلام (ص) فرمود: وقتی انسان آیه‌ای که در آن سجده هست را بخواند و سجده کند، شیطان از او دور می‌شود و شروع به گریه کردن می‌کند. او می‌گوید: وای بر من! به سجود دستور داده شد و او سجده کرد و بهشت را برای خود کسب کرد، اما به من نیز دستور داده شد که سجده کنم و من نافرمانی کردم و حالا جایی برای من در آتش خواهد بود.
و عن ربیعة بن کعب الاسلمی، قال: کنت ابیت مع النّبیّ (ص) و أتیته بوضوئه، فقال: «سلنی». فقلت: مرافقتک فی الجنّة. قال: «او غیر ذلک»؟
هوش مصنوعی: ربیعه بن کعب اسلمی می‌گوید: من شب را با پیامبر (ص) گذراندم و آب وضوی او را به او دادم. پیامبر از من پرسید: «از من چه می‌خواهی؟» گفتم: «دوست دارم که در بهشت همراه تو باشم.» پیامبر پاسخ داد: «آیا چیز دیگری نمی‌خواهی؟»
فقلت. هو ذاک. قال: «فأغنی علی نفسک بکثرة السّجود».
هوش مصنوعی: گفتم: او همان است. گفت: «پس بر خودت با فراوانی سجده کردن بیفزای».
و قال صلّی اللَّه علیه و سلّم: «اکثر من السّجود فانه لا یسجد عبد للَّه سجدة الّا رفعه اللَّه بها درجة، و حطّ بها عنه خطیئة».
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «زیادتر از سجدت‌ها سخن بگویید، زیرا هیچ بنده‌ای در مقابل خداوند سجده‌ای انجام نمی‌دهد مگر اینکه خداوند به‌خاطر آن، درجه‌اش را بالا می‌برد و خطایایش را می‌آمرزد».