گنجور

۱۳ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ و میراث دادیم بآن مستضعفان که ایشان را زبون میگرفتند مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا مشرقهای زمین و مغربهای آن الَّتِی بارَکْنا فِیها آن زمین که در آن برکت کردیم وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنی‌ و تمام شد آن وعده نیکوی خداوند تو عَلی‌ بَنِی إِسْرائِیلَ بر بنی اسرائیل بِما صَبَرُوا بآنکه شکیبایی کردند وَ دَمَّرْنا و تباه کردیم ما کانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ آنچه فرعون میکرد و میساخت و قوم او وَ ما کانُوا یَعْرِشُونَ (۱۳۷) و آنکه می‌ساختند از جفته رزان و سایه‌وان. وَ جاوَزْنا و فروگذارانیدیم بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ بنی اسرائیل را بدریا فَأَتَوْا عَلی‌ قَوْمٍ برگذشتند بر قومی یَعْکُفُونَ عَلی‌ أَصْنامٍ لَهُمْ که بر بتانی از آن خویش مقیم نشسته بودند قالُوا یا مُوسَی گفتند: ای موسی اجْعَلْ لَنا إِلهاً ما را خدایی کن کَما لَهُمْ آلِهَةٌ چنان که ایشان را خدایان‌اند قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (۱۳۸) موسی گفت شما قومی‌اید که هیچ ندانید.

إِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ اینان هن تباه کرده‌اند و نفریده ما هُمْ فِیهِ آن کار که ایشان در آن‌اند وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۳۹) و ناکردنی است آنکه میکنند، و کژ است آنچه در آن‌اند. قالَ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلهاً موسی گفت: شما را بجز اللَّه خدایی جویم؟ وَ هُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ (۱۴۰) و اوست که شما را فزونی داد در نواخت بر جهانیان روزگار شما. وَ إِذْ أَنْجَیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ و یاد کنید آن نیز که شما را رهانیدیم از کسان فرعون یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ بشما می‌رسانیدند عذاب یُقَتِّلُونَ أَبْناءَکُمْ میکشتند پسران شما وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ و زنده میگذاشتند زنان شما وَ فِی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ (۱۴۱) و در آن آزمایشی بود از خداوند شما آزمایشی بزرگ. وَ واعَدْنا مُوسی‌ ثَلاثِینَ لَیْلَةً و وعده دادیم موسی را سی شب وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ و آن وعده سپری کردیم بده شب دیگر فَتَمَّ تا سپری شد مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً آن هنگام نام زد کرده خداوندی چهل شب وَ قالَ مُوسی‌ لِأَخِیهِ هارُونَ و موسی گفت برادر خود را هارون اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی خلیفت باش مرا در قوم من وَ أَصْلِحْ و نیک کن وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ (۱۴۲) و راه تباه کاران را پی مبر.

وَ لَمَّا جاءَ مُوسی‌ و چون موسی آمد لِمِیقاتِنا هنگامی را که نام زد کرده بودیم وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ و سخن گفت خدای او با او قالَ رَبِّ موسی گفت: خداوند من! أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ با من نمای تا نگرم قالَ لَنْ تَرانِی خداوند گفت اکنون نه بینی مرا وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَی الْجَبَلِ لکن بکوه نگر فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ اگر کوه آرمیده بماند بر جای خویش فَسَوْفَ تَرانِی پس آن گه مرا بینی فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ چون پیدا شد خداوند او کوه را جَعَلَهُ دَکًّا کوه را خرد کرد وَ خَرَّ مُوسی‌ صَعِقاً و موسی بیفتاد بیهوش فَلَمَّا أَفاقَ چون با هوش خود آمد قالَ سُبْحانَکَ گفت: پاکی و بی‌عیبی ترا تُبْتُ إِلَیْکَ من بتو باز گشتم وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ (۱۴۳) و من نخستین گرویدگانم.

قالَ یا مُوسی‌ اللَّه گفت ای موسی إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَی النَّاسِ من برگزیدم ترا بر مردمان بِرِسالاتِی وَ بِکَلامِی بپیغام خویش و سخن گفتن خویش با تو فَخُذْ ما آتَیْتُکَ گیر این که ترا دادم وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ (۱۴۴) و از سپاسداران باش.

۱۲ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ الایة آن مهجور مملکت، و مطرود درگاه عزّت، و زخم خورده عدل ازل، فرعون بی عون، چون خود را بر مقام عجز بدید، و در کار ملک خود وهن دید، و قبطیان زیادة تمکین از وی طلب میکردند تا بر موسی و قوم وی تطاول جویند و قهر کنند همی گفتند: أَ تَذَرُ مُوسی‌ وَ قَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ یَذَرَکَ وَ آلِهَتَکَ؟! آن مدبر را ننگ آمد که قصور قدرت خود بایشان نماید یا بضعف و عجز خود معترف آید، همی زبان تهدید بگشاد که: سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ وَ نَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ. وی تدبیری همی ساخت بباطل، و اللَّه تقدیری همی کرد بباطن. تدبیر وی این بود که: سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ وَ نَسْتَحْیِی، نساءهم و تقدیر اللَّه این بود که: فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ آوردند که روزی جبرئیل آمد بر صورت مردی، و پرسید از وی که: چه گویی بمردی که بنده‌ای دارد، و او را مال و جاه و نعمت دهد، آن گه بر خواجه خویش عصیان آرد، و خواهد که بر وی مهتر شود؟ فرعون گفت: جزاء وی آنست که او را بآب کشند. از حضرت عزّت فرمان آمد: ای جبرئیل این فتوی گوش دار تا آن روز که گویی: آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ؟! قالَ مُوسی‌ لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا موسی قوم خود را ارشاد کرد که: شما دست در حبل عصمت اللَّه زنید، و از نصرت و نعمت وی نومید مباشید، و بر ضمان وی تکیه کنید، که وی گفته: کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ‌، و در همه حال یاری دهنده اوست یاری از وی خواهید، و غمها را فرج آرنده و درها را گشاینده اوست، و بر بلاء فرعون صبر کنید تا روزی بسر آید و دولت شما در رسد، ماه وی در خسوف افتد، و آفتاب عز شما از برج شرف شما بتابد.۱۳ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ ای ملّکناهم، فذکر بلفظ المیراث لانّه اورثهم ذلک بهلاک اهلها من العمالقة. ربّ العالمین جلّ جلاله قبطیان و عمالقه که ساکنان زمین قدس بودند از آن زمین برداشت، و ایشان را هلاک کرد، و بنی اسرائیل را بجای ایشان نشاند، و دیار و اموال ایشان بدست اینان باز داد، و منت خود در یاد ایشان داد که: پس از آنکه مستضعفان و زبون گرفتگان ایشان بودند خلیفتان ایشان گشتند، و بسرای و وطن ایشان فرو آمدند، و در میان از و نعیم ایشان نشستند، فذلک قوله تعالی: وَ نَعْمَةٍ کانُوا فِیها فاکِهِینَ کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِینَ‌.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ و میراث دادیم بآن مستضعفان که ایشان را زبون میگرفتند مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا مشرقهای زمین و مغربهای آن الَّتِی بارَکْنا فِیها آن زمین که در آن برکت کردیم وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنی‌ و تمام شد آن وعده نیکوی خداوند تو عَلی‌ بَنِی إِسْرائِیلَ بر بنی اسرائیل بِما صَبَرُوا بآنکه شکیبایی کردند وَ دَمَّرْنا و تباه کردیم ما کانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ آنچه فرعون میکرد و میساخت و قوم او وَ ما کانُوا یَعْرِشُونَ (۱۳۷) و آنکه می‌ساختند از جفته رزان و سایه‌وان. وَ جاوَزْنا و فروگذارانیدیم بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ بنی اسرائیل را بدریا فَأَتَوْا عَلی‌ قَوْمٍ برگذشتند بر قومی یَعْکُفُونَ عَلی‌ أَصْنامٍ لَهُمْ که بر بتانی از آن خویش مقیم نشسته بودند قالُوا یا مُوسَی گفتند: ای موسی اجْعَلْ لَنا إِلهاً ما را خدایی کن کَما لَهُمْ آلِهَةٌ چنان که ایشان را خدایان‌اند قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (۱۳۸) موسی گفت شما قومی‌اید که هیچ ندانید.
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: ما به آن قوم مستضعف که مورد ظلم قرار گرفته بودند، زمینی را به ارث دادیم که در مشرق و مغرب آن برکت وجود دارد. این وعده نیکوی خداوند به بنی‌اسرائیل به خاطر صبوری آن‌ها محقق شد. ما آنچه فرعون و قومش می‌ساختند را نابود کردیم و بنی‌اسرائیل را از دریا عبور دادیم. در این هنگام، بنی‌اسرائیل به قومی برخورد کردند که به بت‌هایشان عبادت می‌کردند و از موسی خواستند که برایشان خدایی قرار دهد مانند خدایان آن‌ها. موسی به آن‌ها گفت: شما قومی نادان هستید.
إِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ اینان هن تباه کرده‌اند و نفریده ما هُمْ فِیهِ آن کار که ایشان در آن‌اند وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۳۹) و ناکردنی است آنکه میکنند، و کژ است آنچه در آن‌اند. قالَ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلهاً موسی گفت: شما را بجز اللَّه خدایی جویم؟ وَ هُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ (۱۴۰) و اوست که شما را فزونی داد در نواخت بر جهانیان روزگار شما. وَ إِذْ أَنْجَیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ و یاد کنید آن نیز که شما را رهانیدیم از کسان فرعون یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ بشما می‌رسانیدند عذاب یُقَتِّلُونَ أَبْناءَکُمْ میکشتند پسران شما وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ و زنده میگذاشتند زنان شما وَ فِی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ (۱۴۱) و در آن آزمایشی بود از خداوند شما آزمایشی بزرگ. وَ واعَدْنا مُوسی‌ ثَلاثِینَ لَیْلَةً و وعده دادیم موسی را سی شب وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ و آن وعده سپری کردیم بده شب دیگر فَتَمَّ تا سپری شد مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً آن هنگام نام زد کرده خداوندی چهل شب وَ قالَ مُوسی‌ لِأَخِیهِ هارُونَ و موسی گفت برادر خود را هارون اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی خلیفت باش مرا در قوم من وَ أَصْلِحْ و نیک کن وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ (۱۴۲) و راه تباه کاران را پی مبر.
هوش مصنوعی: این افراد خود را نابود کرده‌اند و کاری که انجام می‌دهند باطل و بی‌فایده است. موسی گفت: آیا من غیر از خدا برای شما خدایی جستجو کنم؟ او کسی است که شما را بر دیگران برتری داده است. به یاد آورید زمانی را که شما را از دست فرعونیان نجات دادیم، کسانی که بر شما سختی و عذاب می‌آوردند؛ پسران شما را می‌کشتند و زنان شما را زنده می‌گذاشتند. در این کار، آزمایشی بزرگ از سوی خداوند برای شما بود. ما به موسی وعده دادیم که سی شب به سر ببرد و آن را با ده شب دیگر کامل کردیم، تا زمانی که مدت چهل شب کامل شد. موسی به برادرش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من باش و کارها را نیکو انجام بده و از راه فسادکاران پیروی نکن.
وَ لَمَّا جاءَ مُوسی‌ و چون موسی آمد لِمِیقاتِنا هنگامی را که نام زد کرده بودیم وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ و سخن گفت خدای او با او قالَ رَبِّ موسی گفت: خداوند من! أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ با من نمای تا نگرم قالَ لَنْ تَرانِی خداوند گفت اکنون نه بینی مرا وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَی الْجَبَلِ لکن بکوه نگر فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ اگر کوه آرمیده بماند بر جای خویش فَسَوْفَ تَرانِی پس آن گه مرا بینی فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ چون پیدا شد خداوند او کوه را جَعَلَهُ دَکًّا کوه را خرد کرد وَ خَرَّ مُوسی‌ صَعِقاً و موسی بیفتاد بیهوش فَلَمَّا أَفاقَ چون با هوش خود آمد قالَ سُبْحانَکَ گفت: پاکی و بی‌عیبی ترا تُبْتُ إِلَیْکَ من بتو باز گشتم وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ (۱۴۳) و من نخستین گرویدگانم.
هوش مصنوعی: وقتی موسی به موعدی که مقرر کرده بود رسید، خداوند با او سخن گفت. موسی گفت: پروردگار من! مرا نشان بده تا تو را ببینم. خداوند پاسخ داد: تو نمی‌توانی مرا ببینی، اما به کوه نگاه کن. اگر کوه در جای خود ثابت بماند، آن‌گاه می‌توانی مرا ببینی. وقتی که خداوند بر کوه تجلی کرد، آن کوه خرد شد و موسی از شدت حیرت بیهوش افتاد. وقتی هوش خود را به دست آورد، گفت: پاکی تو را می‌ستایم و به درگاهت بازمی‌گردم و من نخستین کسی هستم که ایمان آورده‌ام.
قالَ یا مُوسی‌ اللَّه گفت ای موسی إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَی النَّاسِ من برگزیدم ترا بر مردمان بِرِسالاتِی وَ بِکَلامِی بپیغام خویش و سخن گفتن خویش با تو فَخُذْ ما آتَیْتُکَ گیر این که ترا دادم وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ (۱۴۴) و از سپاسداران باش.
هوش مصنوعی: خدا به موسی فرمود: «ای موسی! من تو را بر دیگران برگزیدم تا پیام‌های خود را به تو برسانم و با تو سخن بگویم. پس آنچه را به تو دادم بپذیر و از سپاسگزاران باش."