گنجور

۱۰ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ نفرستادیم در هیچ شهر پیغامبری إِلَّا أَخَذْنا مگر که فرا گرفتیم أَهْلَها مستکبران آن را بِالْبَأْساءِ بنا ایمنی وَ الضَّرَّاءِ و تنگی لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ (۹۴) مگر که ایشان در من زارند.

ثُمَّ بَدَّلْنا پس آن ایشان را بدل دادیم مَکانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ بجای آن بدیها ایمنی و فراخی حَتَّی عَفَوْا تا انبوه شدند وَ قالُوا و گفتند: قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ این همیشه بوده است و بپدران ما هم رسیده روزگار بدو روزگار نیک. در آن عتاب نیست که نه خود جز با ما نیست فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فرا گرفتیم ایشان را ناگاه وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ (۹۵) از آنجا که ندانستند. وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‌ و اگر این مردمان که در شهرهااند آمَنُوا وَ اتَّقَوْا ایمان آوردندی و از نافرمانی بپرهیزیدندی لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ ما بر ایشان بازگشادیمی بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ برکتهایی از آسمان و زمین وَ لکِنْ کَذَّبُوا لکن دروغ زن گرفتند فرستادگان مرا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (۹۶) فرا گرفتیم ایشان را بآنچه میکردند. أَ فَأَمِنَ ایمن نشستند أَهْلُ الْقُری‌ این مردمان که در شهرهااند أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا که بایشان آید زور گرفتن ما بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ (۹۷) و ایشان در خواب. أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُری‌ یا ایمن نشستند این مردمان که درین شهرهااند أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا ضُحًی تا آنکه بایشان آید زور گرفتن ما چاشتگاه وَ هُمْ یَلْعَبُونَ (۹۸) و ایشان در بازی خویش. أَ فَأَمِنُوا ایمن‌اند ایشان مَکْرَ اللَّهِ از ساز نهانی اللَّه که کاری سازد پنهان از ایشان فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ ایمن نه نشیند از ساز نهانی اللَّه إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ (۹۹) مگر گروه زیان‌کاران. أَ وَ لَمْ یَهْدِ پیدا نکرد و بازننمود لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الْأَرْضَ این مردمان را که در شهر نشسته‌اند مِنْ بَعْدِ أَهْلِها پس هلاک کردن پیشینیان جهانیان را أَنْ لَوْ نَشاءُ که ما اگر خواهیم أَصَبْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ ایشان را بگیریم بگناهان ایشان وَ نَطْبَعُ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ و مهر نهیم بر دلهای ایشان فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ (۱۰۰) تا حق و پند نشنوند.

تِلْکَ الْقُری‌ آن شهرها که اهل آن هلاک کردیم نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبائِها بر تو میخوانیم خبرها و قصّه‌های آن وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ و بایشان آمد رسولان ما بایشان به پیغامهای راست و معجزه‌های روشن فَما کانُوا لِیُؤْمِنُوا و بدان نبودند که ایمان آرند بِما کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ بآنچه دروغ شمرده بودند پیش از آن کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلی‌ قُلُوبِ الْکافِرِینَ (۱۰۱) هم چنان بر مینهد اللَّه بر دلهای کافران.

وَ ما وَجَدْنا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ و بیشتر ایشان را عهدی نیافتیم وَ إِنْ وَجَدْنا أَکْثَرَهُمْ لَفاسِقِینَ (۱۰۲) و نیافتیم بیشتر ایشان را مگر فاسقان و از طاعت بیرون آمدگان.

ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسی‌ پس از ایشان فرستادیم موسی را بِآیاتِنا بسخنان خویش إِلی‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ بفرعون و کسان وی فَظَلَمُوا بِها منکر شدند آن را و ستم کردند فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ (۱۰۳) درنگر چون بود سرانجام کار مفسدان.

وَ قالَ مُوسی‌ یا فِرْعَوْنُ و موسی گفت ای فرعون! إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ (۱۰۴) من فرستاده‌ای‌ام از خداوند جهانیان.

حَقِیقٌ عَلی‌ أَنْ لا أَقُولَ عَلَی اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ سزاوارم من و استوار داشته که نگویم بر اللَّه مگر راستی قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ آوردم بشما پیغامی راست و نشانی درست و معجزه‌ای پیدا از خداوند شما. فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرائِیلَ (۱۰۵) رها کن با من بنی اسرائیل را قالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فرعون گفت: اگر نشانی آورده‌ای فَأْتِ بِها إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ (۱۰۶) بیار آن نشان اگر از راستگویانی.

فَأَلْقی‌ عَصاهُ بیوکند عصای خویش فَإِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ (۱۰۷) چون بدید ثعبانی گشته بود آشکارا.

وَ نَزَعَ یَدَهُ و دست خود بیرون کشید از زیر بازوی خویش فَإِذا هِیَ بَیْضاءُ لِلنَّاظِرِینَ که درنگرستند آن را دیدند سفید تابنده نگرندگان را.

۹ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ الایة فاحشه هر کس لایق روزگار و احوال وی است. بنگر که مقام مرد در راه بردن کجاست؟ فاحشه وی بقدر بشریت وی هم از آنجاست.۱۰ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ اینجا ضمیری محذوف است یعنی: و ما ارسلنا فی قریة من نبی فکذبه اهلها، إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ بأساء فقر است و ضراء گرسنگی، و گفته‌اند: بأساء زیان تن است و ضراء زیان مال میگوید: هیچ پیغامبر نفرستادیم بشهری که مستکبران و گردن کشان آن شهرها پیغامبرا را دروغ زن گرفتند و اذی نمودند مگر که آن مستکبران را بد ریشی و گرسنگی و قحط و بلا فرو گرفتیم، بآن گرفتیم تا مگر در زارند و توبه کنند، و بحق تن در دهند. نکردند توبه، و تن در ندادند بحق، پس ما باز گردانیدیم آن بلا و شدت، و بجای درویشی توانگری دادیم، و بجای بلا تندرستی، و بجای محنت نعمت، تا در آن نعمت بنازیدند و بیفزودند هم در مال و هم در فرزند. اینست که گفت: حَتَّی عَفَوْا ای کثروا و کثرت اموالهم و اولادهم یقال: عفا شعره، ای: کثر، و منه‌

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ نفرستادیم در هیچ شهر پیغامبری إِلَّا أَخَذْنا مگر که فرا گرفتیم أَهْلَها مستکبران آن را بِالْبَأْساءِ بنا ایمنی وَ الضَّرَّاءِ و تنگی لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ (۹۴) مگر که ایشان در من زارند.
هوش مصنوعی: خداوند در این آیات بیان می‌کند که در هیچ شهری پیامبری نفرستادیم مگر اینکه مردم آن شهر را در فقر و مشکلات قرار دادیم تا شاید آنها به درگاه ما به زاری و درخواست کمک بپردازند.
ثُمَّ بَدَّلْنا پس آن ایشان را بدل دادیم مَکانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ بجای آن بدیها ایمنی و فراخی حَتَّی عَفَوْا تا انبوه شدند وَ قالُوا و گفتند: قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ این همیشه بوده است و بپدران ما هم رسیده روزگار بدو روزگار نیک. در آن عتاب نیست که نه خود جز با ما نیست فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فرا گرفتیم ایشان را ناگاه وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ (۹۵) از آنجا که ندانستند. وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‌ و اگر این مردمان که در شهرهااند آمَنُوا وَ اتَّقَوْا ایمان آوردندی و از نافرمانی بپرهیزیدندی لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ ما بر ایشان بازگشادیمی بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ برکتهایی از آسمان و زمین وَ لکِنْ کَذَّبُوا لکن دروغ زن گرفتند فرستادگان مرا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (۹۶) فرا گرفتیم ایشان را بآنچه میکردند. أَ فَأَمِنَ ایمن نشستند أَهْلُ الْقُری‌ این مردمان که در شهرهااند أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا که بایشان آید زور گرفتن ما بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ (۹۷) و ایشان در خواب. أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُری‌ یا ایمن نشستند این مردمان که درین شهرهااند أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا ضُحًی تا آنکه بایشان آید زور گرفتن ما چاشتگاه وَ هُمْ یَلْعَبُونَ (۹۸) و ایشان در بازی خویش. أَ فَأَمِنُوا ایمن‌اند ایشان مَکْرَ اللَّهِ از ساز نهانی اللَّه که کاری سازد پنهان از ایشان فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ ایمن نه نشیند از ساز نهانی اللَّه إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ (۹۹) مگر گروه زیان‌کاران. أَ وَ لَمْ یَهْدِ پیدا نکرد و بازننمود لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الْأَرْضَ این مردمان را که در شهر نشسته‌اند مِنْ بَعْدِ أَهْلِها پس هلاک کردن پیشینیان جهانیان را أَنْ لَوْ نَشاءُ که ما اگر خواهیم أَصَبْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ ایشان را بگیریم بگناهان ایشان وَ نَطْبَعُ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ و مهر نهیم بر دلهای ایشان فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ (۱۰۰) تا حق و پند نشنوند.
هوش مصنوعی: سپس ما جای بدی را به خوبی تبدیل کردیم، به گونه‌ای که انسان‌ها در آرامش و رفاه قرار گرفتند تا جایی که به کثرت رسیدند و گفتند: مشکلات و نعمت‌ها بر پدران ما نیز گذشته است و این طبیعی است. ما ناگاه آن‌ها را گرفتیم در حالی که خبر نداشتند. و اگر مردمان شهرها ایمان می‌آورند و از نافرمانی پرهیز می‌کنند، برکاتی از آسمان و زمین بر آن‌ها می‌گشاییم، اما آن‌ها فرستادگان ما را تکذیب کردند و به خاطر کارهایشان مجازات شدند. آیا اهل آن شهرها ایمن بودند از عذاب ما در حالی که خواب بودند؟ آیا ایمن بودند از عذاب ما در چاشتگاه در حالی که مشغول بازی بودند؟ هیچ‌کس جز گروه زیان‌کاران از مکر خداوند ایمن نیست. آیا آن‌ها به وراثت زمین بعد از هلاک گذشته‌ها پی نبردند؟ اگر بخواهیم، آن‌ها را به گناهانشان مجازات می‌کنیم و بر دل‌هایشان مهر می‌زنیم تا حقیقت را نشنوند.
تِلْکَ الْقُری‌ آن شهرها که اهل آن هلاک کردیم نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبائِها بر تو میخوانیم خبرها و قصّه‌های آن وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ و بایشان آمد رسولان ما بایشان به پیغامهای راست و معجزه‌های روشن فَما کانُوا لِیُؤْمِنُوا و بدان نبودند که ایمان آرند بِما کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ بآنچه دروغ شمرده بودند پیش از آن کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلی‌ قُلُوبِ الْکافِرِینَ (۱۰۱) هم چنان بر مینهد اللَّه بر دلهای کافران.
هوش مصنوعی: این آیه به بیان قصه‌های شهرهایی می‌پردازد که اهل آن‌ها هلاک شده‌اند و خداوند به پیامبران خود نشانه‌ها و معجزات روشن داده بود. اما آن مردم به پیامبران خود ایمان نیاوردند و پیش از این نیز به پیام‌هایی که از سوی خدا برایشان آمده بود، کافر شده بودند. در نتیجه، خداوند بر دل‌های آن‌ها قفل نهاد و نتوانستند ایمان بیاورند.
وَ ما وَجَدْنا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ و بیشتر ایشان را عهدی نیافتیم وَ إِنْ وَجَدْنا أَکْثَرَهُمْ لَفاسِقِینَ (۱۰۲) و نیافتیم بیشتر ایشان را مگر فاسقان و از طاعت بیرون آمدگان.
هوش مصنوعی: ما در میان بیشتر آن‌ها هیچ عهد و پیمانی نیافتیم و بیشترشان را جز فاسقان و کسانی که از اطاعت خارج شده‌اند، نیافتیم.
ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسی‌ پس از ایشان فرستادیم موسی را بِآیاتِنا بسخنان خویش إِلی‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ بفرعون و کسان وی فَظَلَمُوا بِها منکر شدند آن را و ستم کردند فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ (۱۰۳) درنگر چون بود سرانجام کار مفسدان.
هوش مصنوعی: سپس پس از آن‌ها موسی را با نشانه‌ها و آیات خود به سوی فرعون و درباریانش فرستادیم. اما آن‌ها به آیات ما بی‌اعتنایی کردند و ستم کردند. پس بنگر که عاقبت مفسدان چگونه بود.
وَ قالَ مُوسی‌ یا فِرْعَوْنُ و موسی گفت ای فرعون! إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ (۱۰۴) من فرستاده‌ای‌ام از خداوند جهانیان.
هوش مصنوعی: موسی به فرعون گفت: ای فرعون! من فرستاده‌ای از طرف پروردگار جهانیان هستم.
حَقِیقٌ عَلی‌ أَنْ لا أَقُولَ عَلَی اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ سزاوارم من و استوار داشته که نگویم بر اللَّه مگر راستی قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ آوردم بشما پیغامی راست و نشانی درست و معجزه‌ای پیدا از خداوند شما. فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرائِیلَ (۱۰۵) رها کن با من بنی اسرائیل را قالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فرعون گفت: اگر نشانی آورده‌ای فَأْتِ بِها إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ (۱۰۶) بیار آن نشان اگر از راستگویانی.
هوش مصنوعی: سزاوار من است که تنها درباره خداوند سخن راست بگویم. من با نشانه‌ای روشن از پروردگارتان به شما آمده‌ام که پیامی صحیح و معجزه‌ای است. پس بنی‌اسرائیل را با من آزاد بگذارید. فرعون در پاسخ گفت: اگر نشانه‌ای آورده‌ای، آن را بیاور اگر از راستگویان هستی.
فَأَلْقی‌ عَصاهُ بیوکند عصای خویش فَإِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ (۱۰۷) چون بدید ثعبانی گشته بود آشکارا.
هوش مصنوعی: پس او عصایش را به زمین انداخت، و ناگاه دید که آن عصا به‌روشنی به شکل یک مار درآمده است.
وَ نَزَعَ یَدَهُ و دست خود بیرون کشید از زیر بازوی خویش فَإِذا هِیَ بَیْضاءُ لِلنَّاظِرِینَ که درنگرستند آن را دیدند سفید تابنده نگرندگان را.
هوش مصنوعی: او دستش را از زیر بازوی خود بیرون آورد و ناگهان دیدند که آن دست، سفید و درخشان است و توجه همگان را جلب می‌کند.