گنجور

۹ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا الایة

قال ابو جعفر محمد بن علیّ: «لا تجالسوا اصحاب الخصومات و الاهواء، و الکلام فی اللَّه و الجدل فی القرآن، فأنّهم الذین یخوضون فی آیات اللَّه».

اصل دینداری و مایه مسلمانی دو حرف است: حق را قبول کردن، و از باطل برگشتن، و اوّل ورد و آخر ورد بهر دو حرف اشارت است. قبول کردن حق اینست که: «وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»، و اعراض از باطل اینست که: «وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» میگوید با اهل هوی و بدعت منشینید، و سخن خایضان و مجادلان در قرآن مشنوید، که شنیدن سخن ایشان دل تاریک کند، و نشستن با ایشان روی توحید گردآلود کند، و زینهار که به هوای خود در آیات و صفات تصرّف نکنید، و از خوض پرهیزید، که خوض درختی است بیخ آن بدعت، ساق آن ضلالت، شاخ آن لعنت، برگ آن عقوبت، شکوفه آن ندامت، میوه آن حسرت. هر که در آیات خوض کند، خدا او را داور، و خصم او پیغامبر.

امروز از مسلمانان مهجور، و لعنت بر سر، و فردا نابینا، و منزل او سقر. هر که دین‌دار است و اسلام را نزدیک او مقدار است، و او را به اللَّه سر و کار است تا با مبتدعان و متنطعان و خایضان ننشیند، که اللَّه میگوید: فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ با ایشان منشینید، إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ که پس شما همچون ایشان باشید، ایشان کتاب و سنّت واپس داشتند، و معقول فرا پیش‌ داشتند. دست در رای و قیاس و کلام زدند، تا در گمراهی افتادند. مصطفی (ص) گفت: «من مشی الی سلطان اللَّه فی الارض لیذله اذلّ اللَّه رقبته یوم القیامة»، و سلطان اللَّه فی الارض کتاب اللَّه و سنة نبیّه (ص). و قال (ص): «من تمسک بسنّتی عند فساد امّتی فله اجر مائة شهید».

تمسّک بسنّت راه تسلیم است، و راه تسلیم آنست که اللَّه گفت: وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ ما را فرمودند که گردن نهید گردن نهادیم، و نادر یافته پذیرفتیم. از صفات اللَّه آنچه اسامی است دانیم، آنچه معانی است ندانیم، ظاهریانیم، آنچه ظاهر است شناسیم، آنچه باطن است نشناسیم. ایمان ما از راه سمع است نه بحیلت عقل، و بقبول و تسلیم است نه بتصرف و تأویل. امام ما قرآن، و قاضی سنّت، و پیشوا مصطفی، و هادی خدا.

نادر یافته پذیرفته، و گوش فرا داشته، و تهمت بر خرد خود نهاده. نه علم از کیفیت آن آگاه، نه عقل را فاز آن راه. نه تفکّر در صفات، نه شروع در تأویل، نه بر صاحب شرع ردّ، و نه عیب بر تنزیل، راه تشبیه بکفر دارد، چنان که راه تعطیل. ربوبیت تعطیل فانی کرد و وحدانیّت تشبیه باطل کرد. خدایی که جز از وی خدا نیست، و در هفت آسمان و زمین هیچ چیز و هیچ کس چون وی نیست. لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‌ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ.

۹ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا خوض نامی است که باطل را گویند، حق را نگویند، چنان که گفت: «وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ»، وَ خُضْتُمْ کَالَّذِی خاضُوا، «فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ». و اصل الخوض الدخول فی الشی‌ء علی تلوّث به، و قیل هو الخلط، و کل شی‌ء خضته فقد خلطته، و منه خاض الماء بالعسل خلطه. و خوض در آیات آنست که پیغامبر را و قرآن را دروغ زن گیرند، و بدان استهزا کنند، و باطل شمرند. و این آن بود که کافران مکّه چون از مؤمنان قرآن میشنیدند آن را طعن میزدند و ناسزا میگفتند. سدی گفت: مشرکان با مؤمنان نمی‌نشستند، و در رسول خدا (ص) طعن میکردند، و ناسزا میگفتند. رب العالمین ایشان را از آن نهی کرد، گفت: یا محمد! چون مشرکان را بینی که در قرآن طعن کنند و ناسزا گویند، با ایشان منشین، و از ایشان روی گردان. و با مؤمنان همین گفت که: چون کافران در رسول (ص) طعن کنند و او را ناسزا گویند، با ایشان منشینید، و از ایشان روی بگردانید. «لا تقعدوا» معنی آنست که منشینید، و آن کس که نشسته بود، این با وی هم گویند، امّا «لا تجلس» زشت است درین موضع، که آن بر پای ایستاده را گویند.۱۰ - النوبة الاولى: قوله تعالی: وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ ابراهیم گفت پدر خویش را آزر أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً بتان خود صورت کرده را بخدایی میگیری و خدایان خوانی إِنِّی أَراکَ وَ قَوْمَکَ من ترا و قوم ترا می‌بینم فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (۷۴) در گمراهی آشکارا.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا الایة
هوش مصنوعی: وقتی که افرادی را دیدی که در آیات ما به بیراهه می‌روند و در مورد آن‌ها بحث و جدل می‌کنند، از آن‌ها دوری کن تا وقتی که درباره موضوع دیگری صحبت کنند.
قال ابو جعفر محمد بن علیّ: «لا تجالسوا اصحاب الخصومات و الاهواء، و الکلام فی اللَّه و الجدل فی القرآن، فأنّهم الذین یخوضون فی آیات اللَّه».
هوش مصنوعی: ابو جعفر محمد بن علی می‌گوید: «با افرادی که با یکدیگر درگیر هستند و دارای عقاید متفاوت‌اند، نشستن و گفتگو کردن نکنید. همچنین در مورد خدا و بحث و جدل درباره قرآن صحبت نکنید، زیرا آنها افرادی هستند که در آیات خدا غرق می‌شوند.»
اصل دینداری و مایه مسلمانی دو حرف است: حق را قبول کردن، و از باطل برگشتن، و اوّل ورد و آخر ورد بهر دو حرف اشارت است. قبول کردن حق اینست که: «وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»، و اعراض از باطل اینست که: «وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» میگوید با اهل هوی و بدعت منشینید، و سخن خایضان و مجادلان در قرآن مشنوید، که شنیدن سخن ایشان دل تاریک کند، و نشستن با ایشان روی توحید گردآلود کند، و زینهار که به هوای خود در آیات و صفات تصرّف نکنید، و از خوض پرهیزید، که خوض درختی است بیخ آن بدعت، ساق آن ضلالت، شاخ آن لعنت، برگ آن عقوبت، شکوفه آن ندامت، میوه آن حسرت. هر که در آیات خوض کند، خدا او را داور، و خصم او پیغامبر.
هوش مصنوعی: دینداری و اسلام واقعی شامل دو نکته است: یکی پذیرش حق و دیگری دوری از باطل. در ابتدا و انتهای این دو نکته تأکید می‌شود. پذیرش حق به معنای این است که به رب العالمین تسلیم شویم و دوری از باطل یعنی اینکه وقتی دیدید مردم در آیات خداوند صحبت می‌کنند، از آنان فاصله بگیرید. نباید با افرادی که در امور دینی انحراف دارند نشسته و سخنان آنها را بشنوید، زیرا این کار ممکن است دل شما را تاریک کند و به توحید آسیب برساند. باید از تفسیر به رأی در آیات و صفات پرهیز کنید و در این امور عمیق نشوید، زیرا این کار به بدعت و گمراهی منجر خواهد شد. کسانی که در آیات خوض کنند، خداوند علیه آنها قضاوت می‌کند و پیامبر نیز در این باره آماده محاکمه خواهد بود.
امروز از مسلمانان مهجور، و لعنت بر سر، و فردا نابینا، و منزل او سقر. هر که دین‌دار است و اسلام را نزدیک او مقدار است، و او را به اللَّه سر و کار است تا با مبتدعان و متنطعان و خایضان ننشیند، که اللَّه میگوید: فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ با ایشان منشینید، إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ که پس شما همچون ایشان باشید، ایشان کتاب و سنّت واپس داشتند، و معقول فرا پیش‌ داشتند. دست در رای و قیاس و کلام زدند، تا در گمراهی افتادند. مصطفی (ص) گفت: «من مشی الی سلطان اللَّه فی الارض لیذله اذلّ اللَّه رقبته یوم القیامة»، و سلطان اللَّه فی الارض کتاب اللَّه و سنة نبیّه (ص). و قال (ص): «من تمسک بسنّتی عند فساد امّتی فله اجر مائة شهید».
هوش مصنوعی: امروز مسلمانانی که در انزوا هستند، مورد لعنت قرار می‌گیرند و فردا در تارییکی و جایی به نام سقر خواهند بود. هر کس که مخلص به دین باشد و اسلام را نزدیک بداند، باید با خرافه‌پردازان و گمراه‌کنندگان ننشسته و رابطه برقرار نکند، زیرا خداوند می‌گوید: «با آنها ننشینید، که اگر این کار را بکنید، به مانند آنها خواهید شد.» آنها قرآن و سنت را رها کرده و به نظرات و قیاس‌های خود تکیه کرده‌اند که منجر به گمراهی‌شان شده است. پیامبر (ص) فرمود: «هر کس به سوی سلطان خدا در زمین برود تا خود را خوار کند، خداوند گردن او را در روز قیامت خوار خواهد کرد» و سلطان خدا در زمین، کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) است. همچنین پیامبر (ص) فرمود: «هر کس در زمان فساد امت من به سنت من چنگ بزند، اجر یکصد شهید را خواهد داشت.»
تمسّک بسنّت راه تسلیم است، و راه تسلیم آنست که اللَّه گفت: وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ ما را فرمودند که گردن نهید گردن نهادیم، و نادر یافته پذیرفتیم. از صفات اللَّه آنچه اسامی است دانیم، آنچه معانی است ندانیم، ظاهریانیم، آنچه ظاهر است شناسیم، آنچه باطن است نشناسیم. ایمان ما از راه سمع است نه بحیلت عقل، و بقبول و تسلیم است نه بتصرف و تأویل. امام ما قرآن، و قاضی سنّت، و پیشوا مصطفی، و هادی خدا.
هوش مصنوعی: پایبندی به سنت نشان‌دهنده تسلیم است، و تسلیم به معنای اطاعت کامل از خداوند است. ما موظف به تسلیم در برابر ربّ العالمین هستیم و گردن نهادن را پذیرفته‌ایم. ما تنها به صفات خداوندی که از طریق نام‌ها قابل شناخت است، آگاهی داریم و درک معانی عمیق‌تر آن را نمی‌توانیم. ما به عنوان مؤمنان، از طریق شنیدن ایمان می‌آوریم و نه از طریق ترفندهای عقلانی؛ پذیرش و تسلیم برای ما مهم‌تر از تفسیر و تأویل است. امام ما قرآن کریم است، داور ما سنت پیامبر و پیشوای ما نیز پیامبر خداوند است.
نادر یافته پذیرفته، و گوش فرا داشته، و تهمت بر خرد خود نهاده. نه علم از کیفیت آن آگاه، نه عقل را فاز آن راه. نه تفکّر در صفات، نه شروع در تأویل، نه بر صاحب شرع ردّ، و نه عیب بر تنزیل، راه تشبیه بکفر دارد، چنان که راه تعطیل. ربوبیت تعطیل فانی کرد و وحدانیّت تشبیه باطل کرد. خدایی که جز از وی خدا نیست، و در هفت آسمان و زمین هیچ چیز و هیچ کس چون وی نیست. لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‌ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ.
هوش مصنوعی: نادر به حقیقتی دست یافته و به آن گوش سپرده و ذهنش از اتهامات پاک شده است. او نه دانش صحیحی از ماهیت موضوع دارد و نه عقلش به درک آن سفارش شده است. هیچ تلاشی برای تفکر در خصوص صفات یا تفسیر آن نکرده و نه به قوانین شرعی ایرادی وارد کرده و نه عیبی بر متون مقدس گذاشته. راهی که به تشبیه می‌رسد به کفر نزدیک است و راهی که به تعطیل می‌انجامد نیز همین‌طور. اعتقاد به ربوبیت باعث نابودی اشیای فانی و اعتقاد به یگانگی سبب باطل شدن تشبیه می‌شود. خدایی که جز او خدایی نیست و در آسمان‌ها و زمین هیچ چیز و هیچ کس به او شباهت ندارد. چیزی مانند او نیست و او شنوا و بیناست.