گنجور

۴ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ الایة سمع فهم دیگر است و سمع خطاب دیگر. آن بیحرمتان و بیگانگان چون از سمع فهم و قبول محروم بودند، سمع خطاب ایشان را سود نداشت. سمع فهم آنست که در دل جای گیرد، و قبول در آن پیوندد، و یقین در آن بیفزاید. اگر سالها این طنطنه حروف بسمع خطاب میرسد تا قلقله یافت بسمع جان نرسد، سودی ندارد. آن بو جهل رانده مقهور حکم ازل گشته رفتی و سر بر آستانه مسجد رسول خدا (ص) نهادی، و قرآن از رسول (ص) بسمع ظاهر بشنیدی، اما دلش یک حرف بخود راه ندادی، که قفل نومیدی بر آن زده بودند، و مهر شقاوت بر آن نهاده، و آن دیگر مطرود مهجور ولید مغیره چون قرآن شنید، گفت: «و اللَّه ان لقوله لحلاوة، و ان علیه لطلاوة، و ان اصله لمغدق، و ان اعلاه لمثمر». گفت: این سخن که محمد میخواند سخنی شیرین و پر آفرین است، بالاش چون درخت میوه‌دار، و زیر چون چشمه آب حیات. بظاهر چنین میگفت، و باطنی داشت خراب که حرفی از آن بدل خود راه می‌نداد، تا بدانی که اعتبار بباطن است، و حقیقت این کار یافت است و قبول. اگر هزاران کس بعمارت ظاهر مشغول شوند، آن عمارت ایشان خرابی یک دل جبر نکند، و بکار نیاید، و اگر یک دل آبادان بود، پاسبان اقلیمی باشد، همه را در حمایت عز خویش گیرد.

وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأَوْنَ از روی اشارت خبر میدهد از قومی که دیگران را پند دهند، و خود پند نپذیرند. از روی ظاهر خلق خدای بر طاعت میخوانند، و از روی باطن با حق مخالفت میکنند. همانست که گفت جای دیگر: لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؟

أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ؟!

لا تنه عن خلق و تأتی مثله

عار علیک اذا فعلت عظیم!

مجاهد گفت: وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأَوْنَ عَنْهُ یعنی ینهون عن الذکر، و یتباعدون عنه. اشارت است بقومی که براه تقوی نروند، و مردم را نیز از آن باز دارند. خود معصیت کنند، و سبب معصیت دیگران شوند. خود بیراه شوند، و دیگران را بیراه کنند.

«ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثِیراً». لا جرم فردا هم وزر خود هم وزر دیگران بر گردن ایشان نهند. اینست که گفت تعالی و تقدس: وَ لَیَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَ أَثْقالًا مَعَ أَثْقالِهِمْ.

بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ اشارت است بروز رستاخیز که روز کشف احوال است، و اظهار اسرار. یوم تبلی السرائر و تظهر الضمائر. بسا که در دنیا در شمار زاهدان بودند، و رنگ دوستان و لباس آشنایان پوشیدند، و آن روز داغ شقاوت بر پیشانی خویش بینند، و در منزل بیگانگان‌شان فرود آرند، و بسا کسا که تو او را خلیع العذار شناختی، رهین الاغلال دانستی، در دنیا بی‌سر و بی‌سامان، بی کس و بی‌نام، و آن روز از خزائن غیب خلعتهای کرامت آرند بنام وی. قدیسان ملأ اعلی و ساکنان جنات مأوی دو چشمی برند و فرو مانند در کار وی. این چنان است که شاعر گوید:

بسا پیر مناجاتی که بی‌مرکب فرو ماند
بسا رند خراباتی که زین بر شیر نر بندد!

وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ لو رد اهل العقوبة الی دنیاهم، لعادوا الی جحدهم و انکارهم، و لو رد اهل الصفاء و الوفاء الی دنیاهم لعادوا الی حسن اعمالهم. وَ لَوْ تَری‌ إِذْ وُقِفُوا عَلی‌ رَبِّهِمْ یا حسرة علیهم من موقف الخجل! و محل مقاساة الوجل! و تذکر تقصیر العمل، فهم واقفون علی اقدام الحسرة، یقرعون باب الندم، حین لا ینفعهم الندم، و حین یقول لهم الحق: أَ لَیْسَ هذا بِالْحَقِّ!

و اخجلتا من وقوفی باب دارکم
یقول ساکنها من انت یا رجل؟!

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ الایة سمع فهم دیگر است و سمع خطاب دیگر. آن بیحرمتان و بیگانگان چون از سمع فهم و قبول محروم بودند، سمع خطاب ایشان را سود نداشت. سمع فهم آنست که در دل جای گیرد، و قبول در آن پیوندد، و یقین در آن بیفزاید. اگر سالها این طنطنه حروف بسمع خطاب میرسد تا قلقله یافت بسمع جان نرسد، سودی ندارد. آن بو جهل رانده مقهور حکم ازل گشته رفتی و سر بر آستانه مسجد رسول خدا (ص) نهادی، و قرآن از رسول (ص) بسمع ظاهر بشنیدی، اما دلش یک حرف بخود راه ندادی، که قفل نومیدی بر آن زده بودند، و مهر شقاوت بر آن نهاده، و آن دیگر مطرود مهجور ولید مغیره چون قرآن شنید، گفت: «و اللَّه ان لقوله لحلاوة، و ان علیه لطلاوة، و ان اصله لمغدق، و ان اعلاه لمثمر». گفت: این سخن که محمد میخواند سخنی شیرین و پر آفرین است، بالاش چون درخت میوه‌دار، و زیر چون چشمه آب حیات. بظاهر چنین میگفت، و باطنی داشت خراب که حرفی از آن بدل خود راه می‌نداد، تا بدانی که اعتبار بباطن است، و حقیقت این کار یافت است و قبول. اگر هزاران کس بعمارت ظاهر مشغول شوند، آن عمارت ایشان خرابی یک دل جبر نکند، و بکار نیاید، و اگر یک دل آبادان بود، پاسبان اقلیمی باشد، همه را در حمایت عز خویش گیرد.
هوش مصنوعی: آیه‌ای از قرآن می‌گوید که برخی از مردم تنها به صدا گوش می‌دهند، اما درک و فهم واقعی از آن ندارند. افرادی که از فهم و پذیرش محروم هستند، نمی‌توانند از شنیدنی‌ها بهره‌مند شوند. گوش دادن واقعی به آن چیزی اطلاق می‌شود که در دل جا می‌گیرد، پذیرفته می‌شود و یقین را افزون می‌کند. اگر سال‌ها کلمات به گوش برسند اما به جان نرسند، فایده‌ای نخواهد داشت. مانند شخصی که به مسجد پیامبر می‌رود و کلام قرآن را می‌شنود، ولی دلش هیچ میلی به آن نشان نمی‌دهد، زیرا قفل ناامیدی بر آن زده شده است. مثالی ذکر شده از ولید مغیره که گفت کلام محمد شیرین و پربار است، اما در باطن او حالتی خراب وجود داشت که این سخنان را نمی‌فهمید. این نشان می‌دهد که ارزش باطن و حقیقت درونی افراد مهم‌تر از ظواهر است. اگر هزاران نفر به ظاهر مشغول کار شوند، اما دل یکی از آن‌ها آباد باشد، همان دل می‌تواند ضامن خیر و حمایت از دیگران باشد.
وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأَوْنَ از روی اشارت خبر میدهد از قومی که دیگران را پند دهند، و خود پند نپذیرند. از روی ظاهر خلق خدای بر طاعت میخوانند، و از روی باطن با حق مخالفت میکنند. همانست که گفت جای دیگر: لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؟
هوش مصنوعی: این متن به گروهی اشاره دارد که دیگران را نصیحت می‌کنند اما خودشان نصیحت را نمی‌پذیرند. آن‌ها به ظاهر مردم را به اطاعت و بندگی خدا دعوت می‌کنند، در حالی که در باطن با حق مخالفت می‌کنند. همچنین اشاره می‌کند به این سؤال که چرا سخنانی می‌گویند که خودشان عمل نمی‌کنند.
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ؟!
هوش مصنوعی: آیا به مردم دستور نیکویی می‌دهید، اما خودتان را فراموش کرده‌اید؟
لا تنه عن خلق و تأتی مثله
هوش مصنوعی: به دیگران نصیحت کن و خود نیز به آنچه می‌گویی عمل کن.
عار علیک اذا فعلت عظیم!
هوش مصنوعی: بسیار تأمل برانگیز است اگر کار بزرگی انجام دهی!
مجاهد گفت: وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأَوْنَ عَنْهُ یعنی ینهون عن الذکر، و یتباعدون عنه. اشارت است بقومی که براه تقوی نروند، و مردم را نیز از آن باز دارند. خود معصیت کنند، و سبب معصیت دیگران شوند. خود بیراه شوند، و دیگران را بیراه کنند.
هوش مصنوعی: مجاهد بیان می‌کند که گروهی هستند که از یاد خدا جلوگیری می‌کنند و از آن فاصله می‌گیرند. این اشاره به افرادی دارد که به راه تقوا نمی‌روند و دیگران را نیز از این راه بازمی‌دارند. آن‌ها خود مرتکب گناه می‌شوند و باعث می‌شوند دیگران نیز گناه کنند. در واقع، خودشان از مسیر درست فاصله می‌گیرند و دیگران را نیز به بیراهه می‌کشانند.
«ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثِیراً». لا جرم فردا هم وزر خود هم وزر دیگران بر گردن ایشان نهند. اینست که گفت تعالی و تقدس: وَ لَیَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَ أَثْقالًا مَعَ أَثْقالِهِمْ.
هوش مصنوعی: آنها پیش از این گمراه شدند و بسیاری دیگر را نیز گمراه کردند. بنابراین، فردا هم بار گناهان خود و هم بار گناهان دیگران بر دوش آنها خواهد بود. به همین دلیل خداوند فرموده است که: «آنها بارهای خود و بارهایی به همراه بارهای دیگران را تحمل خواهند کرد».
بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ اشارت است بروز رستاخیز که روز کشف احوال است، و اظهار اسرار. یوم تبلی السرائر و تظهر الضمائر. بسا که در دنیا در شمار زاهدان بودند، و رنگ دوستان و لباس آشنایان پوشیدند، و آن روز داغ شقاوت بر پیشانی خویش بینند، و در منزل بیگانگان‌شان فرود آرند، و بسا کسا که تو او را خلیع العذار شناختی، رهین الاغلال دانستی، در دنیا بی‌سر و بی‌سامان، بی کس و بی‌نام، و آن روز از خزائن غیب خلعتهای کرامت آرند بنام وی. قدیسان ملأ اعلی و ساکنان جنات مأوی دو چشمی برند و فرو مانند در کار وی. این چنان است که شاعر گوید:
هوش مصنوعی: این متن به روز قیامت اشاره دارد، روزی که حقایق و اسرار پنهان انسان‌ها آشکار می‌شود. در این روز، افرادی که در دنیا خود را زاهد و مومن نشان داده بودند، با حقایق تلخی از واقعیات زندگی خود مواجه می‌شوند. در حالی که در دنیا به عنوان دوستان و آشنایان شناخته می‌شدند، در این روز آثار بدبختی و شقاوت بر چهره‌شان نمایان می‌شود و در محیطی بیگانه و نا آشنا قرار می‌گیرند. برخی دیگر که در دنیا به عنوان افرادی بی‌قید و بند و بی‌نام شناخته می‌شدند، در این روز به مقام‌های عالی و کرامت‌های الهی نایل می‌شوند و مورد توجه قدیسان و ساکنان بهشت قرار می‌گیرند. این شرایط به نوعی نشان‌دهنده تغییرات و تحولات اساسی در روز قیامت است.
بسا پیر مناجاتی که بی‌مرکب فرو ماند
بسا رند خراباتی که زین بر شیر نر بندد!
هوش مصنوعی: بسیاری از کسانی که در دعا و نیایش هستند، ممکن است به جایی نرسند و در مسیر مشکل بیفتند. از سوی دیگر، افرادی که به شادابی و خوش‌گذرانی گرایش دارند، می‌توانند با قدرت و تسلط به اهداف بزرگ دست یابند.
وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ لو رد اهل العقوبة الی دنیاهم، لعادوا الی جحدهم و انکارهم، و لو رد اهل الصفاء و الوفاء الی دنیاهم لعادوا الی حسن اعمالهم. وَ لَوْ تَری‌ إِذْ وُقِفُوا عَلی‌ رَبِّهِمْ یا حسرة علیهم من موقف الخجل! و محل مقاساة الوجل! و تذکر تقصیر العمل، فهم واقفون علی اقدام الحسرة، یقرعون باب الندم، حین لا ینفعهم الندم، و حین یقول لهم الحق: أَ لَیْسَ هذا بِالْحَقِّ!
هوش مصنوعی: اگر به دنیا باز می‌گشتند، دوباره به انکار خود برمی‌گشتند. اگر افراد صادق و وفادار به دنیا برمی‌گشتند، به کارهای نیک خود بازمی‌گشتند. و ای کاش می‌دیدی زمانی را که در پیشگاه خداوند قرار می‌گیرند و حسرت بر دلشان می‌نشیند از این وضعیت شرم‌آور! آنجا جایی است برای تحمل ترس و یادآوری کوتاهی‌هایشان در اعمال نیک. آن‌ها در حالتی ایستاده‌اند که حسرت روشنی در چهره‌شان است و به درب ندامت می‌کوبند، در حالی که ندامتشان هیچ فایده‌ای ندارد. وقتی خداوند به آن‌ها می‌گوید: آیا این حقیقت نیست؟
و اخجلتا من وقوفی باب دارکم
یقول ساکنها من انت یا رجل؟!
هوش مصنوعی: من از ایستادن در مقابل خانه‌تان شرمنده‌ام؛ که گویا ساکن آن می‌پرسد: تو کیستی ای مرد؟