گنجور

۱۳ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ الایة

قال النبی (ص): «الخمر جماع الاثم و أمّ الخبائث»

خمر اصل خبائث است و کلید کبائر، مایه جنایات، و تخم ضلالات، و منبع فتنه. عقل را بپوشد، و دل را تاریک کند، و چشمه طاعت خشک کند، و آب ذکر باز بندد، و در غفلت بگشاید. نفس از خمر مست شود، از نماز باز ماند. دل از غفلت مست شود، از راز باز ماند.

پیر طریقت گفته بزبان وعظ مرین غافلان را که: «ای مستان پر شهوت! و ای خفتگان غفلت! شرم دارید از آن خداوندی که خیانت چشمها میداند، و باطن دلها می‌بیند: «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ». آه! کجاست درّه عمری و ذو الفقار حیدری؟ تا در عالم انصاف برین مستان بی‌ادب حدّ شرعی براند، و این غافلان خفته را بجنباند؟ خبر ندارد آن مسکین که خمر میخورد، که چون قدح بر دست نهند عرش و کرسی در جنبش آید، و از حضرت عزّت ندا آید که: «و عزّتی و جلالی لاذیقّنهم الیم عذابی من الحمیم و الزقّوم».

میسر قمار است، و در قمار خانه کسی که پاکباز و کم زن بود، او را عزیز دارند، و مقدم شناسند. اشارت است بطریق جوانمردان که: ابدانهم مطروحة فی شوارع التقدیر یطأها کل عابری سبیل من الصادرین عن عین المقادیر. خود را در شاهراه تقدیر بیفکنند تا زیر هر خسی پست شوند، و از بند هر زنگی بیرون آیند، و خود را ناچیز شمرند.

تا تو اندر بند رنگ و طبع و چرخ و کوکبی
کی بود جائز که گویی دم قلندروار زن‌

وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا الایة مرد باید که در راه شرع همگی وی عین فرمان گردد، و یک چشم زخم در وقت فرمان تأخیر و مخالفت روا ندارد.

چنان که حکایت کنند که یکی از خلفا وقتی بر وی مسأله مشکل شده بود کس فرستاد به شافعی تا حاضر شود. چون کس خلیفه پیش شافعی رسید، او را دید که دستار را می‌پیچید. گفتا: فرمان امیر المؤمنین است که بیایی. شافعی دندان فراز کرد، و موافقت فرمانرا آنچه از آن دستار ناپیچیده مانده بود فرو درید، و بپایان نبرد، که در فرمان خلیفه تأخیر روا نیست. عجبا کارا! در فرمان مخلوق موافقت شرع را چنین ایستاده بودند، باری بنگر تا در همه عمر یک نفس در فرمان خدا و تعظیم وی راست رفته‌ای یا نه؟

لَیْسَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ الایة چون اغلب روزگار مرد در تعظیم امر و نهی بسر می‌شود، و معظم احوال وی در ادب صحبت و در خدمت بر سنت بود، در یک نفس و در یک لقمه با وی مضایقت نکنند، هر که مایه ایمان دارد، و تقوی شعار خود گرداند، چنان که گفت: إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا یعنی اتقوا المنع و آمنوا بالخلف. با درویشان مواسات کنند، و دست انفاق و صدقه بر ایشان گشاده دارند، و از منع و بخل بپرهیزند، و دانند که هر چه در راه خدا هزینه کنند، خلف آن در دو جهان باز یابند، چنان که گفت: «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ» این خود صفت عوام است، و بیان مراتب احوال ایشان. باز صفت‌ اهل خصوص کرد، و تقوی و احسان ایشان یاد کرد: ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا ای اتقوا شهود الخلق و أحسنوا، ای شهدوا الحق، فالاحسان ان تعبد اللَّه کأنک تراه، کما فی الخبر.

وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ اعمالا و المحسنین آمالا و المحسنین احوالا.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ صید بر محرم حرام کرد از بهر آنکه محرم قصد زیارت کعبه دارد. اشارت میکند که هر که قصد خانه ما دارد، و روی بکعبه مشرف مقدس نهد، و در جوار حضرت ما طمع کند، کم از آن نبود که صید بیابانی ازو در زینهار و امان باشند، که وی خویشتن را درین قصد که پیش گرفت در غمار ابرار و اخیار آورد، و صفت ابرار اینست که: لا یؤذون الذّر و لا یضمرون الشر.

و گفته‌اند که احرام دو نوع است: احرام حاجی بتن، و احرام عارف بدل، حاجی تا بتن محرم است صید بر وی حرام، عارف تا بدل محرم است طلب و طمع و اختیار بر وی حرام.

و نشان احرام دل سه چیز است: با خلق عاریت و با خود بیگانه، و در تعلق آسوده.

و ثمره احرام دل سه چیز است امروز، و سه چیز فردا: امروز حلاوت مناجات و تولد حکمت و صحّت فراست، و فردا نور مشاهدت و نداء لطف و جام شراب.

جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ الآیة در آثار بیارند که چهار هزار سال آن کعبه معظم را بتخانه آزری ساخته بودند، تا از غیرت نظر اغیار بخداوند خود بنالید که: پادشاها! مرا شریف‌ترین بقاع گردانیدی، و رفیع‌ترین مواضع ساختی، بیت الحرام نام من نهادی، و امن و امان خلق در من بستی. پس ببلاء این اصنام مبتلا کردی. از بارگاه جبروت بدو خطاب رسید که: آری چون خواهی که معشوق صد و بیست و چهار هزار نقطه طهارت باشی، و خواهی که همه اولیا و صدّیقان و طالبان را در راه جست خود بینی، و آن را که خواهی بناز در کنار گیری، و صد هزار ولیّ و صفیّ را جان و دل در راه خود بتاراج دهی، کم از آن نباشد که روزی چند در بلاء این اصنام بسازی، و صفات صفا و مروه را در بطش قهر غیرت فرو گذاری. سنت ما چنین است.

کسی را که روزی دولتی خواهد بود، نخست او را از جام قهر شربت محنت چشانیم.

خواست ما اینست، و بر خواست ما اعتراض نه، و حکم ما را مردّ نه، و صنع ما را علّت نه: «نفعل ما نشاء و نحکم ما نرید».

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ الایة
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بدانید که شراب و قمار..."
قال النبی (ص): «الخمر جماع الاثم و أمّ الخبائث»
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «شراب، جمع خشم و منبع تمام پلیدی‌هاست».
خمر اصل خبائث است و کلید کبائر، مایه جنایات، و تخم ضلالات، و منبع فتنه. عقل را بپوشد، و دل را تاریک کند، و چشمه طاعت خشک کند، و آب ذکر باز بندد، و در غفلت بگشاید. نفس از خمر مست شود، از نماز باز ماند. دل از غفلت مست شود، از راز باز ماند.
هوش مصنوعی: شراب، منبع تمام فسادها و ریشه گناهان بزرگ است. باعث بروز جنایات و گمراهی‌ها می‌شود و فتنه‌انگیز است. عقل را تحت تأثیر قرار می‌دهد و دل را تاریک می‌کند. موجب می‌شود که انسان از عبادت و یاد خدا غافل شود. نوشیدن شراب انسان را از نماز و راز و نیاز با خدا دور می‌کند و او را در غفلت نگه می‌دارد.
پیر طریقت گفته بزبان وعظ مرین غافلان را که: «ای مستان پر شهوت! و ای خفتگان غفلت! شرم دارید از آن خداوندی که خیانت چشمها میداند، و باطن دلها می‌بیند: «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ». آه! کجاست درّه عمری و ذو الفقار حیدری؟ تا در عالم انصاف برین مستان بی‌ادب حدّ شرعی براند، و این غافلان خفته را بجنباند؟ خبر ندارد آن مسکین که خمر میخورد، که چون قدح بر دست نهند عرش و کرسی در جنبش آید، و از حضرت عزّت ندا آید که: «و عزّتی و جلالی لاذیقّنهم الیم عذابی من الحمیم و الزقّوم».
هوش مصنوعی: پیر طریقت به زبان پند و نصیحت به این غافلان می‌گوید: "ای افرادی که در شهوات غوطه‌ورید و ای کسانی که در خواب غفلت به سر می‌برید! از خدایی که خیانت‌های چشم‌ها را می‌داند و باطن دل‌ها را می‌بیند شرم داشته باشید. وای بر حال شما! کجا هستند درّه عمری و ذوالفقار حیدری تا این مستان بی‌ادب را مجازات کنند و این غافلان را بیدار کنند؟ آن مسکین که شراب می‌نوشد، نمی‌داند که وقتی قدح را در دست می‌گیرد، عرش و کرسی به لرزه درمی‌آید و از مقام عزت ندا می‌آید که: "به عزت و جلالم، آن‌ها را به عذاب سختی دچار می‌کنم."
میسر قمار است، و در قمار خانه کسی که پاکباز و کم زن بود، او را عزیز دارند، و مقدم شناسند. اشارت است بطریق جوانمردان که: ابدانهم مطروحة فی شوارع التقدیر یطأها کل عابری سبیل من الصادرین عن عین المقادیر. خود را در شاهراه تقدیر بیفکنند تا زیر هر خسی پست شوند، و از بند هر زنگی بیرون آیند، و خود را ناچیز شمرند.
هوش مصنوعی: قمار زندگی، به نوعی رقابت است و در این میدان، افراد با انصاف و کم‌توقع، مورد احترام و توجه قرار می‌گیرند. این اشاره‌ای است به شیوه جوانمردانه‌ای که در آن، انسان‌ها باید خود را در مسیر تقدیر بیندازند و به‌صرف تحمل سختی‌ها و ناپسندها، از قیدهای کوچک و بی‌معنی رهایی یابند و خود را کم‌ارزش تلقی کنند.
تا تو اندر بند رنگ و طبع و چرخ و کوکبی
کی بود جائز که گویی دم قلندروار زن‌
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو درگیر دنیای ظاهری و ویژگی‌های طبیعی خود هستی، نمی‌توانی به راحتی روحیه‌ای آزاد و بی‌قید و بند داشته باشی.
وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا الایة مرد باید که در راه شرع همگی وی عین فرمان گردد، و یک چشم زخم در وقت فرمان تأخیر و مخالفت روا ندارد.
هوش مصنوعی: به خداوند و پیامبرش اطاعت کنید و از خطاها و لغزش‌ها بپرهیزید. مرد باید در مسیر قوانین دینی به دستورات ایمان آورد و در زمان فرمان، هیچ نوع تأخیر یا مخالفتی را جایز نداند.
چنان که حکایت کنند که یکی از خلفا وقتی بر وی مسأله مشکل شده بود کس فرستاد به شافعی تا حاضر شود. چون کس خلیفه پیش شافعی رسید، او را دید که دستار را می‌پیچید. گفتا: فرمان امیر المؤمنین است که بیایی. شافعی دندان فراز کرد، و موافقت فرمانرا آنچه از آن دستار ناپیچیده مانده بود فرو درید، و بپایان نبرد، که در فرمان خلیفه تأخیر روا نیست. عجبا کارا! در فرمان مخلوق موافقت شرع را چنین ایستاده بودند، باری بنگر تا در همه عمر یک نفس در فرمان خدا و تعظیم وی راست رفته‌ای یا نه؟
هوش مصنوعی: روایت شده که یکی از خلفا وقتی با مسئله‌ای دشوار مواجه شد، پیامبری به شافعی فرستاد تا به حضور او بیاید. وقتی پیامبر به شافعی رسید، او را دید که در حال پیچی دادن دستار خود است. او به شافعی گفت که امیر المؤمنین فرمان داده است که بیاید. شافعی با بی‌صبری دندان‌هایش را به هم فشرد و به سرعت دستار خود را تمام کرد، زیرا تأخیر در انجام فرمان خلیفه را روا نمی‌دید. این کار جالبی بود! او تنها به خاطر پیروی از فرمان مخلوق، چنین به تأخیر نیفتاده بود. حالا ببین که آیا در طول عمر خود، هرگز در برابر فرمان خداوند و بزرگداشت او درست عمل کرده‌ای یا نه؟
لَیْسَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ الایة چون اغلب روزگار مرد در تعظیم امر و نهی بسر می‌شود، و معظم احوال وی در ادب صحبت و در خدمت بر سنت بود، در یک نفس و در یک لقمه با وی مضایقت نکنند، هر که مایه ایمان دارد، و تقوی شعار خود گرداند، چنان که گفت: إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا یعنی اتقوا المنع و آمنوا بالخلف. با درویشان مواسات کنند، و دست انفاق و صدقه بر ایشان گشاده دارند، و از منع و بخل بپرهیزند، و دانند که هر چه در راه خدا هزینه کنند، خلف آن در دو جهان باز یابند، چنان که گفت: «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ» این خود صفت عوام است، و بیان مراتب احوال ایشان. باز صفت‌ اهل خصوص کرد، و تقوی و احسان ایشان یاد کرد: ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا ای اتقوا شهود الخلق و أحسنوا، ای شهدوا الحق، فالاحسان ان تعبد اللَّه کأنک تراه، کما فی الخبر.
هوش مصنوعی: این متن به بیان ویژگی‌های افراد با ایمان و نیکوکاری می‌پردازد. در زندگی روزمره، انسان باید به رعایت دستورات الهی بپردازد و در گفتگو و تعامل با دیگران ادب و احترام را در نظر بگیرد. کسانی که به ایمان و تقوا پایبندند، باید با دیگران مهربانی و همکاری داشته باشند و از خساست و بخل دوری کنند. آنچه که در راه خدا هزینه می‌کنند، در آینده پاداش خواهد داشت. در نهایت، این متن به درجه بالاتری از تقوا اشاره می‌کند که مستلزم توجه به حضور خداوند در زندگی و عمل به خوبی‌ها و درست‌کاری‌هاست، به گونه‌ای که انگار خدا را می‌بینید.
وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ اعمالا و المحسنین آمالا و المحسنین احوالا.
هوش مصنوعی: و خداوند نیکوکاران را دوست دارد؛ نیکوکارانی که در اعمال، آرزوها و حال‌ها، نیکو و پسندیده‌اند.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ صید بر محرم حرام کرد از بهر آنکه محرم قصد زیارت کعبه دارد. اشارت میکند که هر که قصد خانه ما دارد، و روی بکعبه مشرف مقدس نهد، و در جوار حضرت ما طمع کند، کم از آن نبود که صید بیابانی ازو در زینهار و امان باشند، که وی خویشتن را درین قصد که پیش گرفت در غمار ابرار و اخیار آورد، و صفت ابرار اینست که: لا یؤذون الذّر و لا یضمرون الشر.
هوش مصنوعی: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، در حالی که در حال احرام هستید، صید را نکشید. این ممنوعیت برای محرم به این دلیل است که او در حال زیارت کعبه است. این اشاره به این دارد که هر کسی که قصد دیدن خانه ما را دارد و به سوی کعبه مقدس می‌رود، باید به گونه‌ای عمل کند که مثل صید بیابانی در امنیت و امان باشد. او باید در این رویکردی که انتخاب کرده، خود را در جمع نیک‌مردان و درستکاران قرار دهد، زیرا ویژگی نیکوکاران این است که به هیچ مخلوقی آسیب نرسانند و شر را در دل نپرورانند.
و گفته‌اند که احرام دو نوع است: احرام حاجی بتن، و احرام عارف بدل، حاجی تا بتن محرم است صید بر وی حرام، عارف تا بدل محرم است طلب و طمع و اختیار بر وی حرام.
هوش مصنوعی: احرام دو نوع دارد: یکی مربوط به حاجی است و دیگری مربوط به عارف. برای حاجی، در دوران احرام، شکار حرام است و او باید از آن پرهیز کند. برای عارف نیز در مدت احرام، خواسته‌ها، آرزوها و اختیار کردن دنیا بر او حرام است.
و نشان احرام دل سه چیز است: با خلق عاریت و با خود بیگانه، و در تعلق آسوده.
هوش مصنوعی: نشان احرام دل شامل سه موضوع است: اینکه با دیگران به صورت عاریتی و موقتی ارتباط داشته باشیم، از خودمان بیگانه باشیم و در وابستگی‌ها راحت و آسوده باشیم.
و ثمره احرام دل سه چیز است امروز، و سه چیز فردا: امروز حلاوت مناجات و تولد حکمت و صحّت فراست، و فردا نور مشاهدت و نداء لطف و جام شراب.
هوش مصنوعی: امروز، سه نتیجه مهم از احرام دل به دست می‌آید: یکی شیرینی دعا و نیایش، دیگری پیدایش حکمت و سوماً سلامت و دقت در بینش. در روز بعد، سه چیز دیگر به وجود می‌آید: نور روشنایی بینایی و شنیدن نداهایی از لطف الهی و همچنین جامی از شراب معنوی.
جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ الآیة در آثار بیارند که چهار هزار سال آن کعبه معظم را بتخانه آزری ساخته بودند، تا از غیرت نظر اغیار بخداوند خود بنالید که: پادشاها! مرا شریف‌ترین بقاع گردانیدی، و رفیع‌ترین مواضع ساختی، بیت الحرام نام من نهادی، و امن و امان خلق در من بستی. پس ببلاء این اصنام مبتلا کردی. از بارگاه جبروت بدو خطاب رسید که: آری چون خواهی که معشوق صد و بیست و چهار هزار نقطه طهارت باشی، و خواهی که همه اولیا و صدّیقان و طالبان را در راه جست خود بینی، و آن را که خواهی بناز در کنار گیری، و صد هزار ولیّ و صفیّ را جان و دل در راه خود بتاراج دهی، کم از آن نباشد که روزی چند در بلاء این اصنام بسازی، و صفات صفا و مروه را در بطش قهر غیرت فرو گذاری. سنت ما چنین است.
هوش مصنوعی: خداوند خانه کعبه را برای مردم قرار داده است. برخی نقل می‌کنند که چهار هزار سال این مکان مقدس به معبد بت‌ها تبدیل شده بود. تا زمانی که خداوند از بندگان خود خواست تا به او زاری کنند که ای پادشاه، تو این مکان را به بهترین و باکرامت‌ترین مکان‌ها جعل کردی و نام آن را بیت الحرام گذاشتی و امنیت و آرامش را در آن قرار دادی. اما به خاطر وجود این بت‌ها در عذاب افتادی. از جانب خداوند به او خطاب شد که اگر می‌خواهی معشوق و محبوب صد و بیست و چهار هزار پیامبر و اولیای الهی باشی و بخواهی که همه این بزرگواران را در کنار خود ببینی و آنها را برای خود فدا کنی، باید چند روزی هم در عذاب این بت‌ها زندگی کنی و ویژگی‌های پاکی و صفا را در سایه قهر نسبت به غیر ترک کنی. این سنت ما چنین است.
کسی را که روزی دولتی خواهد بود، نخست او را از جام قهر شربت محنت چشانیم.
هوش مصنوعی: کسی که روزی به مقام و قدرت خواهد رسید، ابتدا باید طعم رنج و سختی را بچشد.
خواست ما اینست، و بر خواست ما اعتراض نه، و حکم ما را مردّ نه، و صنع ما را علّت نه: «نفعل ما نشاء و نحکم ما نرید».
هوش مصنوعی: خواسته ما این است و هیچ اعتراضی به این خواسته وجود ندارد. حکم ما را نمی‌توان رد کرد و کار ما علتی ندارد. ما هرچه بخواهیم انجام می‌دهیم و آنچه را بخواهیم حکم می‌کنیم.