گنجور

۱۱ - النوبة الاولى

قوله تعالی: لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا کافر شدند ایشان که گفتند: إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ که خدای عیسی مریم است، وَ قالَ الْمَسِیحُ و گفت عیسی: یا بَنِی إِسْرائِیلَ ای فرزندان یعقوب، اعْبُدُوا اللَّهَ خدای را پرستید، رَبِّی وَ رَبَّکُمْ خداوند من و خداوند شما، إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ هر که انباز گیرد با خدای، فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ اللَّه حرام کرد بر وی بهشت، وَ مَأْواهُ النَّارُ و جای وی آتش، وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ (۷۲) و ستمکاران را هیچ یاران نیست.

لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا کافر شدند ایشان که گفتند: إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ که اللَّه سدیگر سه است، وَ ما مِنْ إِلهٍ و نیست خدای، إِلَّا إِلهٌ واحِدٌ مگر یک خدای یکتا، وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا و اگر باز نه ایستند، عَمَّا یَقُولُونَ از اینکه میگویند، لَیَمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ بایشان رسد که بر کفر خویش بپائیدند از ایشان، عَذابٌ أَلِیمٌ (۷۳) عذابی درد نمای.

أَ فَلا یَتُوبُونَ باز نگردند، إِلَی اللَّهِ با خدای، وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ و از وی آمرزش نجویند؟ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۷۴) و اللَّه آمرزگار است و بخشاینده.

مَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ نیست پسر مریم، إِلَّا رَسُولٌ مگر فرستاده، قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ که گذشت پیش از وی فرستادگان فراوان، وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ و مادر وی زنی بود پارسا، کانا یَأْکُلانِ الطَّعامَ دو طعام خواره بودند، انْظُرْ در نگر، کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الْآیاتِ چون دشمنان خود را سخنان روشن پیدا میکنیم ثُمَّ انْظُرْ أَنَّی یُؤْفَکُونَ (۷۵) پس درنگر چون ایشان را می‌برگردانند!

قُلْ گوی أَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ می‌پرستید فرود از خدای، ما لا یَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً چیزی که بدست وی نه گزند است و نه سود، وَ اللَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (۷۶) و خدای اوست که شنواست و دانا.

قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ ترسایان را گوی که ای خوانندگان انجیل! لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ مبالغه مکنید در دین خویش، غَیْرَ الْحَقِّ در مخالفت حق، وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ و بر پی هوا و خوش آمد قومی مروید، قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ که بیراه شدند پیش از این، وَ أَضَلُّوا کَثِیراً و بیراه کردند فراوانی مردمان را، وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِیلِ (۷۷) و بیراه شدند از شاهراه راست.

لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا لعنت کردند بر ایشان که کافر شدند، مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ از فرزندان یعقوب، عَلی‌ لِسانِ داوُدَ بر زبان داود، وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ و بر زبان عیسی، ذلِکَ بِما عَصَوْا آن بآن بود که سر کشیدند و نافرمانی کردند، وَ کانُوا یَعْتَدُونَ (۷۸) و در مراد خویش اندازه‌ها در می‌بگذاشتند.

کانُوا لا یَتَناهَوْنَ یکدیگر را بازنمی‌زدند عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ از ناپسندی که میکردند لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ (۷۹) بد چیزی و بدکاری که میکردند!

تَری‌ کَثِیراً مِنْهُمْ از ایشان فراوان بینی یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُوا که با کافران همساز و همدل میباشند، لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ بد چیزی که ایشان تنهای ایشان را پیش فرا فرستادند، أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ که از کرد ایشان آن آمد که خشم گرفت اللَّه بر ایشان، وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ (۸۰) و در عذاب اواند جاودان.

وَ لَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِیِّ و اگر گرویده بودندی بخدای و رسول، وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِ و بآنچه فرو فرستاده آمد بوی، مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیاءَ ایشان را به دوستان نداشتندی و همدل بنگرفتندی، وَ لکِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ (۸۱) لکن فراوانی از ایشان فاسق بودند و از طاعت بیرون.

لَتَجِدَنَّ تو یابی، أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً صعب‌ترین مردمان بعداوت، لِلَّذِینَ آمَنُوا ایشان را که مؤمنان‌اند، الْیَهُودَ این جهودان، وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا و پس آن کوران، وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً و یابی نزدیکتر ایشان بدوستی، لِلَّذِینَ آمَنُوا ایشان را که مؤمنان‌اند، الَّذِینَ قالُوا ایشان که گفتند: إِنَّا نَصاری‌ که ما ترسایانیم، ذلِکَ آن، بِأَنَّ مِنْهُمْ بآنست که از ایشان قِسِّیسِینَ وَ رُهْباناً قسیسان و رهبان است، وَ أَنَّهُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ (۸۲) و بآنکه ترسایان بر خلق گردن نکشند.

۱۰ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا الآیة این آیت از روی اشارت بیان فضیلت امت محمد است و شرف ایشان بر اهل کتاب، از بهر آنکه رب العالمین مغفرت ایشان بر تقوی بست، و تقوی در مغفرت و رحمت شرط کرد. مقتضی دلیل خطاب آنست که هر کرا تقوی نیست وی را مغفرت نیست. باز در حق امت گفت: «هُوَ أَهْلُ التَّقْوی‌ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ» یعنی اهل ان یتقی، فان ترکتم التقوی فهو اهل لان یغفر. میگوید: اوست جل جلاله سزای آنکه از وی ترسند، و در بندگی او تقوی پیش گیرند. پس اگر تقوی نبود او سزای آنست که بیامرزد بفضل خویش و رحمت خویش. اینست سزای خداوندی و مهربانی و بنده نوازی. آنچه کند بسزای خود کند نه باستحقاق بنده.۱۱ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ کلبی گفت: این آیت در شأن ترسایان نجران آمد: سید و عاقب و اصحاب ایشان از فرقه یعقوب که گفتند: المسیح ابن مریم هو اللَّه، و اصل سخن ایشان همانست که مثلّثه گفتند، و در آیت دیگر آن را شرح دهیم. مسیح از بهر آن نام کردند که: دست بهیچ آفت و عاهت رسیده نبودی که نه در حال آن آفت زائل گشتی، و بصحت بدل شدی. ابراهیم نخعی گفت: مسیح صدّیق باشد، و قیل: لانه کان امسح الرجل لا خمس له، و شرح این در سورة آل عمران رفت.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.