گنجور

۱۰ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا و اگر خوانندگان تورات بگرویدندی وَ اتَّقَوْا و از خشم و عذاب خدا بپرهیزیدندی لَکَفَّرْنا عَنْهُمْ ما بستردیمی از ایشان و بپوشیدیمی سَیِّئاتِهِمْ بدها و گناهان ایشان وَ لَأَدْخَلْناهُمْ و ما درآوردیمی ایشان را جَنَّاتِ النَّعِیمِ (۶۵) در بهشتهای ناز.

وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ و اگر ایشان تورات بپای دارندی، وَ الْإِنْجِیلَ و اهل انجیل انجیل را، وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ و آنچه بدیشان فرو فرستادند از خدای ایشان لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ از زیر خود بخوردندی، وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ و از زیر پای خویش بخوردندی. مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ از ایشان گروهی است میانه و بچم نه بد، وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ و فراوانی از ایشان، ساءَ ما یَعْمَلُونَ (۶۶) بدا آنچه ایشان میکنند.

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ ای پیغامبر فرستاده! بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ میرسان آنچه فرو فرستاده آمد بتو از خداوند تو، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ و اگر نرسانی فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ همچنانست که هیچ چیز از پیغامهای وی نرسانده باشی، وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ و اللَّه نگه دارد ترا از مردمان، إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ (۶۷) که اللَّه راهنمای ایشان نیست که در علم وی کفر را اند.

قُلْ گوی یا أَهْلَ الْکِتابِ ای کتاب داران من و خوانندگان آن، لَسْتُمْ عَلی‌ شَیْ‌ءٍ بر هیچ چیز نیستید، حَتَّی تُقِیمُوا التَّوْراةَ تا آن گه که بپای دارید تورات را، وَ الْإِنْجِیلَ و انجیل را، وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ و شما که اهل قرآن‌اید قرآن را وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ و فراوانی را از ایشان بخواهد افزود، ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ آنچه فرو فرستاده آمد بتو از خداوند تو، طُغْیاناً وَ کُفْراً گران کاری و کفر، فَلا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ (۶۸) نگر تا اندوهگن نباشی بر گروه ناگرویدگان.

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اینان که بگرویدند وَ الَّذِینَ هادُوا و ایشان که جهود شدند، وَ الصَّابِئُونَ و اینان که میان دو دین‌اند، وَ النَّصاری‌ و ترسایان، مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ هر که از اینان بخدای بگروید، وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ و بروز رستاخیز، وَ عَمِلَ صالِحاً و کار نیک کرد، فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ بر ایشان بیم نیست،، وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۶۹) و نه اندوهگن باشند هرگز.

لَقَدْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ پیمان ستدیم از بنی اسرائیل، وَ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمْ رُسُلًا و بایشان فرستادیم رسولانی، کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ هر گه که بایشان آمد فرستاده، بِما لا تَهْوی‌ أَنْفُسُهُمْ بچیزی که ایشان در آن ناکام بودی و با نبایست، فَرِیقاً کَذَّبُوا گروهی را از فرستادگان دروغ زن گرفتند، وَ فَرِیقاً یَقْتُلُونَ (۷۰) و گروهی را میکشند.

وَ حَسِبُوا و چنان پنداشتند أَلَّا تَکُونَ فِتْنَةٌ که ایشان را آزمایش نخواهد بود، فَعَمُوا وَ صَمُّوا تا کور شدند و کر شدند، ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ آن گه اللَّه ایشان را با خود خواند، و آگاهی داد و قومی را توبت داد ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا کَثِیرٌ مِنْهُمْ باز کور شدند و کر فراوانی از ایشان وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ (۷۱) و اللَّه بینا است بآنچه می‌کنند.

۹ - النوبة الثالثة: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً الایة هر که مسلمان است بار احکام اسلام بر وی نه گران است. هر که صاحب دین است شعار دین بر دل وی شیرین است. موحد را نعمت توحید شاهد دل و دیده و جانست. مؤمن پیوسته بر درگاه خدمت بسته میان است. هر طینتی را دولتی است، و هر فطرتی را خدمتی است، و هر کسی را منزلتی. عباد الرحمن دیگرند و عبید الشیطان دیگر. مقبولان حضرت دیگرند و مطرودان قطیعت دیگر. یکی در حضرت راز ببانگ نماز شاد شود، و چون گل بر بار بشکفد، پیوسته منتظر آن نشسته، و از بیم فوت آن بگداخته! درویشی را دیدند بر پای ایستاده، و سر در انتظار فرو برده، گفتند: ای درویش آن چیست که در انتظار وی چنین فرو شده‌ای؟ گفت: طهارت کرده‌ام و وقت راز درآمده، انتظار بانگ نماز میکنم.۱۰ - النوبة الثانیة: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا یعنی بمحمد (ص)، وَ اتَّقَوْا الیهودیة و النصرانیة، میگوید: اگر جهودان و ترسایان ایمان آوردندی، و رسالت وی را تصدیق کردندی، و از جهودی و ترسایی بپرهیزیدندی، ما آن جهودی و ترسایی بستردیمی، و باسلام بپوشیدیمی، چنان که گویی خود هرگز جهود و ترسا نبوده‌اند. و معنی تکفیر همین است یعنی سیّئات بحسنات بپوشند و چنان انگارند که خود سیّئات نکردند. از اینجا گفت مصطفی (ص): «التّائب من الذنب کمن لا ذنب له،».

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1402/02/06 10:05
یزدانپناه عسکری

2- وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ و اگر ایشان تورات بپای دارندی، وَ الْإِنْجِیلَ و اهل انجیل انجیل را، وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ و آنچه بدیشان فرو فرستادند از خدای ایشان لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ از زیر خود بخوردندی، وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ و از زیر پای خویش بخوردندی. مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ از ایشان گروهی است میانه و بچم نه بد، وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ و فراوانی از ایشان، ساءَ ما یَعْمَلُونَ بدا آنچه ایشان میکنند.

***

[قرآن کریم]

ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ‏ - المائدة/ 66

[یزدانپناه عسکری]*

اقامت و برپایی نعمت تابش و نور آگاهی مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ

____

*{(ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ‏ - المائدة/ 66)

مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ  [تابش آگاهی از بی کرانه تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ]

مِنْ فَوْقِهِمْ [(وَ مِنْ خَلْفِهِمْ) تابش آگاهی و ادراک از بی کرانه مِنْ خَلْفِهِمْ]

السُّوء: آن چیزی که انسان را از امور دنیوی و  اخروی و حالات نفسانی و بدنی بخاطر از دست رفتن تابش آگاهی، خود اندیش، خود مهم بین، دلواپس و مضطرب نماید (صَلْصالٍ کَالْفَخَّار- الرحمن : 14).

(الأعراف  13-18 ) قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فیها فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرینَ (13) قالَ أَنْظِرْنی‏ إِلی‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ (14) قالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ (15) قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ (16) ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرینَ (17) قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ أَجْمَعینَ (18)}