گنجور

۱۸ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ و هر که هجرت کند در سبیل خدا، یَجِدْ فِی الْأَرْضِ یابد در زمین، مُراغَماً کَثِیراً زیش گاهی و کام گاهی فراوان، وَ سَعَةً و فراخی، وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ و هر که از خانه خود بیرون آید، مُهاجِراً إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ هجرت کننده بخدای و رسول وی، ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ آن گه مرگ وی را دریابد، فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ مزد وی بر خدای افتاد، وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (۱۰۰) و خدای آمرزگار است بخشاینده همیشه‌ای.

وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ و چون مسافر بید در زمین، فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ نیست بر شما تنگیی، أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ که کوتاه کنید لختی از نماز، إِنْ خِفْتُمْ اگر در بیم بید و ترسید، أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا که کافران بر گزند شما دست یابند، إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِیناً (۱۰۱) که کافران همیشه شما را دشمن آشکارا بودند.

وَ إِذا کُنْتَ فِیهِمْ و هنگامی که تو در میان ایشان باشی، فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ و خواهند که نماز ایشان را بپای داری، فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ تا گروهی از ایشان با تو در نماز ایستند، وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ و تا سلاحهای خویش برگیرند، فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ چون اینان که در نمازاند یک رکعت کرده باشند، و از هر دو سجود فارغ شده، برابر دشمن شوند، وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْری‌ لَمْ یُصَلُّوا و تا گروهی دیگر آیند که نماز نکردند، فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ نماز کنند با تو، وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ و تا از دشمن بر حذر می‌باشند و سلاح برگیرند، وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا دوست می‌دارند کافران، لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ اگر شما غافل شید از سلاح خویش و کالای خویش، فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً واحِدَةً یک گشتن بازی نمودن بگزند یا زیان، وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ و بر شما تنگیی نیست،إِنْ کانَ بِکُمْ أَذیً مِنْ مَطَرٍ اگر شما را رنج بود از باران، أَوْ کُنْتُمْ مَرْضی‌ یا بیماران بید، أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ که سلاحها بنهید در نماز، وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ و حذر خویش از دشمن خویش میگیرید، إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکافِرِینَ خدای بساخت کافران را، عَذاباً مُهِیناً (۱۰۲) عذابی خواری نمای.

۱۷ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً الآیة خداوند بزرگوار، جبّار کردگار، کارساز بنده نواز، کارران نگهبان، پوشنده عیب عذر خواهان، درگذارنده جرم اوّاهان، درین آیت اظهار کرم خویش میکند، و فضل و لطف خود به بندگان می‌نماید، فعل خطا که بر ایشان رود کار آن آسان فرا میگیرد، و ایشان را عذر می‌نهد، و نیز ایشان را عاقله پذیر میکند، تا اگر جنایتی بر سبیل خطا افتد عاقله از ایشان تحمل کنند، و ایشان را در آن ورطه بنگذارند. و چنان که در شریعت عاقله هر کس پدید است در حقیقت هر قومی را عاقله‌ای است، و مهینه همه خلق و گزیده هر دو کون مصطفی (ص) است که عاقله مؤمنان است، تیمار بر ایشان، و عذر خواه ایشان، و فردا شفیع ایشان، و به قال اللَّه عزّ و جلّ: النَّبِیُّ أَوْلی‌ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، و هو المشار الیه‌۱۸ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الآیة یعنی: فی طاعة اللَّه، یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثِیراً یعنی: متحوّلا عن الکفر، وَ سَعَةً فی الأرض. و بو عبیده گفت: مراغم و مهاجر هر دو یکسانست، یقال: راغمت قومی و هاجرتهم، و أصل این آنست که مرد مسلمان شود، از قوم خویش بخشم بیرون آید، از ایشان ببرد، و هجرت کند. پس آن بیرون آمدن وی مراغمه گویند، و رفتن برسول خدا هجرت گویند. باین قول راغمت بمعنی عادیت است. و گفته‌اند: اصل این از رغام است، و رغام خاکست، و رغم انفه ازین گرفته‌اند، راغمته أی هاجرته فلم ابال، و ان رغم انفه، ای لصق بالتّراب انفه. و گفته‌اند: مراغمه زیستن است و گشتن در زمین بکام، رغدا و غدقا و مراغما همه متقارب‌اند، بر جمله معنی آنست که: هر که قصد هجرت دارد جای هجرت یابد، چون بزمینی نتواند بود بزمینی دیگر شود. چون جایی بکام و مراد خویش زندگانی نتواند کرد، فرا جایی شود که بکام و مراد خویش زندگانی تواند کرد، و لهذا قال بعضهم و انشدوا:

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.