۱۰ - النوبة الاولى
قوله تعالی: إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ خدای نیامرزد که انباز گیرند با وی، وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ و میآمرزد هر چه فرود از آنست، لِمَنْ یَشاءُ آن را که خواهد، وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ و هر که انباز گیرد با خدای، فَقَدِ افْتَری إِثْماً عَظِیماً (۴۸) او دروغی ساخت و بر خود بزهای نهاد بزرگ.
أَ لَمْ تَرَ نبینی و ننگری؟ إِلَی الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بایشان که خود را بیعیب و پاک مینمایند، بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ بلکه خدای من بیعیب کند، و بیعیبی باز نماید آن را که خواهد، وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا (۴۹) و ایشان را بفتیلی از جرم کس بنگیرند.
انْظُرْ در نگر، کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ که چون دروغ مینهند و میسازند بر خدای! وَ کَفی بِهِ إِثْماً مُبِیناً (۵۰) و دروغ ساختن بر خدای، بسنده بزهایست و آشکارا.
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نبینی و ننگری بایشان که دادند ایشان را؟
نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ بهرهای از تورات، یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ میگروند به جبت و طاغوت، وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا و میگویند ایشان را که کافر شدند، هؤُلاءِ أَهْدی مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا (۵۱) که اینان براهتراند و راست حکمتراند از گرویدگان.
أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ ایشانند که اللَّه لعنت کرد بر ایشان، وَ مَنْ یَلْعَنِ اللَّهُ و هر که خدای بر وی لعنت کرد، فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً (۵۲) وی را هرگز یاری نیابی.
أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنَ الْمُلْکِ یا ایشان را بهرهایست از پادشاهی، فَإِذاً اگر بودی ایشان را پادشاهی، لا یُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِیراً (۵۳) مردمان را نقیری ندهندید از حق خویش.
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ یا میحسد برند بر مردمان، عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ بر آنچه خدای داد ایشان را از فضل خود، فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ پیش از وی آل ابراهیم را دادیم، الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ نامه و دانش و پیغام، وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً (۵۴) و ایشان را ملکی عظیم دادیم.
فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ کس بود از ایشان که ایمان آورد بوی، وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ و کس بود از ایشان که برگشت از وی، وَ کَفی بِجَهَنَّمَ سَعِیراً (۵۵) و دوزخ ناگرویدگان را بسنده است.
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا ایشان که کافر شدند بسخنان ما، سَوْفَ نُصْلِیهِمْ ناراً ایشان را برسانیم بآتش، کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ هر گه که بپزد پوستهای ایشان در آن، بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها دیگر دهیم ایشان را پوستهایی جز از آن، لِیَذُوقُوا الْعَذابَ تا جاوید بپوستهای نو عذابهای نو میچشند، إِنَّ اللَّهَ کانَ عَزِیزاً حَکِیماً (۵۶) که اللَّه تواناییست دانا همیشهای.
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ و ایشان که بگرویدند و نیکیها کردند، سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ در آریم ایشان را در بهشتهایی، تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ که میرود زیر درختان آن جویهای روان، خالِدِینَ فِیها أَبَداً جاویدان در آن همیشهای، لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ ایشان را است در آن جفتانی از زنان، مُطَهَّرَةٌ زنانی پاک کرده بیعوار و بیعیب، وَ نُدْخِلُهُمْ و در آریم ایشان را، ظِلًّا ظَلِیلًا (۵۷) در سایه خنک.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.