گنجور

۶ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ و هر که نتواند از شما، طَوْلًا از پی طولی، أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ که بزنی کند آزاد زنان گرویدگان را، فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وی را حلالست که کنیزکی بزنی کند، مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ ازین کنیزکان شما که گرویدگان‌اند، وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِکُمْ و خدای داناتر دانایی است بایمان شما، بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ شما همه از یکدیگراید در عقد دین بهم، فَانْکِحُوهُنَّ کنیزکان را بزنی کنید، بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ بدستوری خداوند ایشان. وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ و بایشان دهید کاوینهای ایشان، بِالْمَعْرُوفِ بداد و در خور، الْمُحْصَناتِ کنیزکان پاک بنکاح پاک، غَیْرَ مُسافِحاتٍ نه نابکاران پلیدکاران، وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ و نه بر هوای دل بی‌نکاح دوست گیران، فَإِذا أُحْصِنَّ چون آن کنیزکان شوی کردند، فَإِنْ أَتَیْنَ بِفاحِشَةٍ اگر زنا کنند، فَعَلَیْهِنَّ بر ایشانست، نِصْفُ ما عَلَی الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ نیمه آن حدّ که بر آزاد زنانست، ذلِکَ این نکاح کنیزک، لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ آن کس را حلالست که از آفت عزبی و تباهی دین ترسد، وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ و اگر صبر کنید شما را آن بهتر و نیکوتر، وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۲۵) و خدای آمرزگار است و مهربان.

یُرِیدُ اللَّهُ میخواهد خدای، لِیُبَیِّنَ لَکُمْ که پیدا کند شما را راه پسندیده از ناپسندیده، وَ یَهْدِیَکُمْ و شما را نماید، سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ راههای نیکان که پیش از شما بودند، وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ و شما را از ناپسند توبه دهد، و از شما توبه پذیرد، وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (۲۶) و اللَّه داناست راست دانش.

وَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ و خدای میخواهد که شما را با خود آرد، وَ یُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ و ایشان که درین جهان گرد بایستهای ناپسندیده میگردند، میخواهند، أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیماً (۲۷) که شما از راه راستی بگردید بگشتنی بزرگ.

یُرِیدُ اللَّهُ میخواهند خدای، أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ که بار از شما سبک کند، وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً (۲۸) و آدمی را ضعیف آفریدند

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدند، لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ‌

مالهای یکدیگر در میان یکدیگر بناشایست مخورید، إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً مگر که بازرگانی بود، عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ از هم داستانی دلهای شما. وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ و خویشتن را بمکشید، و در خون خود مبید إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً (۲۹) خدای بشما مهربانست.

وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ و هر که در خون خویش شود. عُدْواناً وَ ظُلْماً بشوخی و افزونی جستن و ستمکاری، فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً او را بآتش رسانیم سوختن را، وَ کانَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیراً (۳۰) و آن بر خدای آسان است.

۵ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً الآیة هم نداست و هم تنبیه، هم اشارتست و هم شهادت، و هم حکم یا نداست: «ایّها» تنبیه است، الَّذِینَ اشارت است، آمَنُوا شهادت است، لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً حکم است، و بیان حکم آنست که این زنان مستضعفان‌اند، و در تحت قهر شما اسیرانند. نگر تا ایشان را نرنجانید، و از راه تلبیس و تدلیس بر ایشان حکم نکنید، و قهر نرانید، و آنچه شرع نپسندد از ایشان در نخواهید، بلکه با ایشان بمعروف زندگانی کنید. وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ای بتعلیم الدّین و التّأدّب باخلاق المسلمین. راه دین و دیانت بایشان نمائید، و آداب مسلمانی و شریعت ایشان را در آموزید، و ایشان را از آتش بپرهیزید، چنان که جای دیگر گفت: قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً. آداب صحبت در معاشرت با ایشان نگه دارید، و رنج ایشان احتمال کنید، و بار خدمت و رنج خویش بر ایشان منهید. هر چند که از روی ظاهر علی الخصوص زنان را میگوید، امّا از روی اشارت علی العموم همه مسلمانان را میگوید.۶ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا الآیة طول اینجا غنی است و بی‌نیازی و کام، یعنی بی‌نیازی که پیدا بود بر مرد و در زیّ وی، تقول العرب: ما بفلان طائل و لا طول. معنی آیت آنست که: من لم یستطع منکم قدرة و غنی ان ینکح المحصنات، هر که توانایی و بی‌نیازی ندارد، و نتواند که آزاد زنان را بزنی کند، او را حلال است که کنیزک دیگری بزنی کند، بشرط آنکه کنیزک همدین این مرد آزاد بود. کسایی محصنات بکسر صاد خواند در همه قرآن، مگر آنجا که گفت: وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ که این یکی بفتح صاد خواند. باقی قرّا بفتح صاد خوانند در همه قرآن. امّا من کسر الصّاد فانّه بناه علی احصنت بناء الفعل للفاعل و المراد احصنت نفسها بالعفّة و التّزوج. و من فتح الصّاد بناه علی احصنت فهی محصنة بناء الفعل للمفعول به، ای احصنها غیرها، امّا الزّوج، و امّا الاسلام، و امّا التّعفف و امّا الولیّ بتزویجها.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.