گنجور

۵ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً الآیة هم نداست و هم تنبیه، هم اشارتست و هم شهادت، و هم حکم یا نداست: «ایّها» تنبیه است، الَّذِینَ اشارت است، آمَنُوا شهادت است، لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً حکم است، و بیان حکم آنست که این زنان مستضعفان‌اند، و در تحت قهر شما اسیرانند. نگر تا ایشان را نرنجانید، و از راه تلبیس و تدلیس بر ایشان حکم نکنید، و قهر نرانید، و آنچه شرع نپسندد از ایشان در نخواهید، بلکه با ایشان بمعروف زندگانی کنید. وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ای بتعلیم الدّین و التّأدّب باخلاق المسلمین. راه دین و دیانت بایشان نمائید، و آداب مسلمانی و شریعت ایشان را در آموزید، و ایشان را از آتش بپرهیزید، چنان که جای دیگر گفت: قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً. آداب صحبت در معاشرت با ایشان نگه دارید، و رنج ایشان احتمال کنید، و بار خدمت و رنج خویش بر ایشان منهید. هر چند که از روی ظاهر علی الخصوص زنان را میگوید، امّا از روی اشارت علی العموم همه مسلمانان را میگوید.

نگرید تا خویشتن را بهیچ وقت بر هیچ مسلمان حقّ و فضل واجب نبینید، و از مهینان خویش خدمت نخواهید، و بر کمینان زور نکنید. و بر اهل ضعف صولت ننمائید، بلکه در مراعات و مواسات ایشان بکوشید، و بایشان تقرّب کنید.

به داود (ع) وحی آمد که: ای داود اگر شکسته‌ای بینی در راه ما، یا دل شده‌ای در کار ما، نگر تا او را خدمت کنی، بلقمه‌ای نان، بشربتی آب بدو تقرّب جویی، و در بر آفتاب نور دلش بنشینی. ای داود دل آن درویش درد زده مشرقه آفتاب نور ماست! آفتاب نور جلال ما پیوسته در غرفه دل او می‌تابد.

پیر طریقت گفت: ای مسکین اگر نتوانی که باو تقرّب جویی، باری بدل اولیاش تقرّب جوی، که بر دل ایشان اطّلاع کند، هر که را در دل ایشان بیند، وی را بدوست گیرد. نبینی که مصطفی (ص) با ضعفاء مهاجرین بنشستی، و خود را در ایشان شمردی، و گفتی: الحمد للَّه الّذی جعل فی أمّتی من امرت ان اصبر نفسی معهم، و ذلک‌ فی حدیث ابی سعید الخدری (رض) قال: کنت فی عصابة، فیها ضعفاء المهاجرین، و انّ بعضهم یستر بعضا من العری، و قارئ یقرأ علینا، و نحن نستمع الی قراءته، فجاء النّبیّ (ص)، حتّی قام علینا، فلمّا رآه القاری سکت فسلّم، فقال: ما کنتم تصنعون؟

قلنا: یا رسول اللَّه قارئ یقرأ علینا، و نحن نستمع الی قراءته، فقال رسول اللَّه (ص). «الحمد للَّه الّذی جعل فی امّتی من امرت ان اصبر نفسی معهم» ثمّ جلس وسطنا لیعدّ نفسه فینا.

ثمّ قال بیده هکذا، فحلق القوم و نوّرت وجوههم، فلم یعرف رسول اللَّه (ص) احد، قال: و کانوا ضعفاء المهاجرین، فقال النّبی (ص): «ابشروا صعالیک المهاجرین بالنّور التّام یوم القیمة، تدخلون الجنّة قبل اغنیاء المؤمنین بنصف یوم مقدار خمسمائة عام».

فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسی‌ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً هر چه آن بر نفست امروز صعب‌تر، فردا آن بر دلت خوشتر. هر چه امروز در سرای حکم صورت رنج دارد، فردا در سرای وصل مایه گنج بود. بیمرادی و بیکامی امروز بر نفس سوار است، لکن زهی مراد و کام که فردا در ضمن این کار است.

گر امروز اندرین منزل ترا حالی زیان باشد
زهی سرمایه و سودا که فردا زین زیان بینی‌

قوله: وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً تحقیق کرم است در مذهب دوستی، و تمهید قاعده جوانمردی، میگوید: جفوت فرقت و استرداد معیشت بهم جمع مکنید، که این نه کار کریمانست، ۵۹ و نه سزای جوانمردان! چون داغ فرقت بر دل آن مسکینه نهادی، نگر تا دست خرج او نیز بر بند نیاری، بآنکه داده واستانی، و داغش بر داغ نهی.

حسن بن علی (ع) زنی داشت. وی را طلاق داد. آن گه مال فراوان بوی فرستاد، و گفت او را: محنت فراق ما بس است، نیز رنج دست تنگی بر وی نباید نهاد.

گویند آن مال چهل هزار درم بود. زن آن مال پیش خویش بخاک فرو ریخت و میگفت: «متاع قلیل من حبیب مفارق».

حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ. الآیة اشارت این آیت آنست که بناء شرع بر تعبّد است نه بر تکلّف، و قانون دین منقول است نه معقول، و مایه سنّت تسلیم است نه تعلیل. تسلیم راهیست آسان، منزل آن آبادان، مقصد آن رضاء رحمن. تکلّف و تصرّف راهیست دشخوار، منزل آن خراب، مقصد آن ناگوار. هان! از راه تکلّف خیز، و در تسلیم آویز، وز تصرّف و تعلیل بپرهیز. آنچه شرع حرام کرد محرّم دان بی‌علّت، حوالت آن بر ارادت، بناء آن بر مشیّت. بجای محرّم گر محلّل بودی همان بودی، و سائغ در شرع مقدّس بودی، و بی‌علّت و بی‌شبهت بودی، فهو الحقّ جلّ جلاله، یفعل ما یشاء و یحکم ما یرید، من یحرّم ما یشاء علی من یشاء، و یبیح ما یشاء لمن یشاء، لا علّة لصنعه و لا معترض علی حکمه.

۵ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً درین آیت دو حکم است: یکی آنست که زن را بی‌نکاح بمیراث بردن حرامست، و این از نکاحهای جاهلیّت یکی است. دیگر حکم آنست که زن را بزنی کردن بر کراهین آن زن نشاید، از بهر آنکه بمیراث بردن زن بی‌نکاح بطوع زن هم نرواست، و ایشان بی‌رضاء زن و بی‌طوع زن آن زن را می‌حق وارث دیدند. اللَّه تعالی آن را باطل کرد، و آن کس که این آیت در شأن وی فرو آمد قیس بن ابی قیس الانصاری بود، و کبیشه بنت معن الانصاریة زن پدرش: چون ابو قیس از دنیا بیرون شد و کبیشه از وی بازماند، قیس پیش از آنکه کبیشه بخانه پدر باز شد، جامه بر وی افکند، و گفت: انّما ارثک لأنّی ولیّ زوجک و أنا احقّ بک، و عادت ایشان در وراثت زنان همین بود که عصبه شوهر جامه بر آن زن افکندی، پیش از آنکه باهل خویش باز شدی، و اگر باهل باز شدی، و جامه بر وی نیفکنده، و از وراثت خبر نداده، این حقیّت آن عصبه را نبودی. پس چون قیس، کبیشه را میراث برد، وی را فرو گذاشت بی‌مراعات و بی‌نفقه، نه او را مراعات میکرد، و نه از حبالت خویش رهایی میداد، بطبع آنکه تا مگر خویشتن را بمال باز خرد. کبیشه برخاست و پیش رسول خدا رفت، و قصّه خویش باز گفت. رسول (ص) گفت: رو بخانه بنشین تا اللَّه تعالی در حقّ تو فرمان دهد، و حکم کند. جماعتی از زنان مدینه چون حال کبیشه شنیدند همه برخاستند و گفتند: یا رسول اللَّه حال ما هم حال کبیشه است، امّا کبیشه را پسر شوهر واخواست، و ما را ابناء اعمام شوهر. پس ربّ العالمین این آیت فرستاد، و آن حکم باطل کرد.۶ - النوبة الاولى: قوله تعالی: وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ و هر که نتواند از شما، طَوْلًا از پی طولی، أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ که بزنی کند آزاد زنان گرویدگان را، فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وی را حلالست که کنیزکی بزنی کند، مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ ازین کنیزکان شما که گرویدگان‌اند، وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِکُمْ و خدای داناتر دانایی است بایمان شما، بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ شما همه از یکدیگراید در عقد دین بهم، فَانْکِحُوهُنَّ کنیزکان را بزنی کنید، بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ بدستوری خداوند ایشان. وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ و بایشان دهید کاوینهای ایشان، بِالْمَعْرُوفِ بداد و در خور، الْمُحْصَناتِ کنیزکان پاک بنکاح پاک، غَیْرَ مُسافِحاتٍ نه نابکاران پلیدکاران، وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ و نه بر هوای دل بی‌نکاح دوست گیران، فَإِذا أُحْصِنَّ چون آن کنیزکان شوی کردند، فَإِنْ أَتَیْنَ بِفاحِشَةٍ اگر زنا کنند، فَعَلَیْهِنَّ بر ایشانست، نِصْفُ ما عَلَی الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ نیمه آن حدّ که بر آزاد زنانست، ذلِکَ این نکاح کنیزک، لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ آن کس را حلالست که از آفت عزبی و تباهی دین ترسد، وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ و اگر صبر کنید شما را آن بهتر و نیکوتر، وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۲۵) و خدای آمرزگار است و مهربان.

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً الآیة هم نداست و هم تنبیه، هم اشارتست و هم شهادت، و هم حکم یا نداست: «ایّها» تنبیه است، الَّذِینَ اشارت است، آمَنُوا شهادت است، لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً حکم است، و بیان حکم آنست که این زنان مستضعفان‌اند، و در تحت قهر شما اسیرانند. نگر تا ایشان را نرنجانید، و از راه تلبیس و تدلیس بر ایشان حکم نکنید، و قهر نرانید، و آنچه شرع نپسندد از ایشان در نخواهید، بلکه با ایشان بمعروف زندگانی کنید. وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ای بتعلیم الدّین و التّأدّب باخلاق المسلمین. راه دین و دیانت بایشان نمائید، و آداب مسلمانی و شریعت ایشان را در آموزید، و ایشان را از آتش بپرهیزید، چنان که جای دیگر گفت: قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً. آداب صحبت در معاشرت با ایشان نگه دارید، و رنج ایشان احتمال کنید، و بار خدمت و رنج خویش بر ایشان منهید. هر چند که از روی ظاهر علی الخصوص زنان را میگوید، امّا از روی اشارت علی العموم همه مسلمانان را میگوید.
هوش مصنوعی: آیه‌ای که ذکر شده، هم ندا و هم هشدار و هم نشان‌دهنده واقعیت و حکمی است. بیان می‌کند که ای کسانی که ایمان آورده‌اید، نمی‌توانید زنان را به زور به ارث ببرید. این سخن ندا به مؤمنان است که به آنها توجه دهد و اشاره دارد که این زنان به عنوان افراد ضعیف و تحت فشار قرار دارند. به‌منظور جلوگیری از آزار و اذیت آنها، باید با حسن معاشرت رفتار کنید و از هرگونه ظلم و ستم به دور باشید. همچنین تأکید می‌شود که باید آنها را به خوبی راهنمایی کرده و آداب مسلمان‌بودن را به آنها بیاموزید. در کنار این موارد، باید به محبت و احترام با آنها رفتار کرد و بار مشکلات و سختی‌ها را بر دوش آنان نیندازید. هرچند که این آیات به زنان اشاره می‌کند، اما در واقع شامل عموم مسلمانان نیز می‌شود.
نگرید تا خویشتن را بهیچ وقت بر هیچ مسلمان حقّ و فضل واجب نبینید، و از مهینان خویش خدمت نخواهید، و بر کمینان زور نکنید. و بر اهل ضعف صولت ننمائید، بلکه در مراعات و مواسات ایشان بکوشید، و بایشان تقرّب کنید.
هوش مصنوعی: هرگز خودتان را بالاتر از هیچ مسلمانی ندانید و هیچ حقی را بر آنها واجب نکنید. از کسانی که به شما خدمت می کنند، توقع نداشته باشید و بر ضعیفان فشار نیاورید. بلکه تلاش کنید که از ایشان مراقبت کنید و به آنها نزدیک شوید.
به داود (ع) وحی آمد که: ای داود اگر شکسته‌ای بینی در راه ما، یا دل شده‌ای در کار ما، نگر تا او را خدمت کنی، بلقمه‌ای نان، بشربتی آب بدو تقرّب جویی، و در بر آفتاب نور دلش بنشینی. ای داود دل آن درویش درد زده مشرقه آفتاب نور ماست! آفتاب نور جلال ما پیوسته در غرفه دل او می‌تابد.
هوش مصنوعی: به داود (ع) وحی شد که: ای داود، اگر کسی را در مسیر ما دیدی که خسته و ناامید است، به او محبت کن و به او کمک کن. حتی اگر فقط بتوانی یک تکه نان یا کمی آب به او بدهی، این کار را انجام بده و با او به مهربانی رفتار کن. همچنین بدان که دل آن درویش، مانند آفتابی است که نور وجود ما را در خود دارد. نور جلال ما همیشه در دل او می‌درخشد.
پیر طریقت گفت: ای مسکین اگر نتوانی که باو تقرّب جویی، باری بدل اولیاش تقرّب جوی، که بر دل ایشان اطّلاع کند، هر که را در دل ایشان بیند، وی را بدوست گیرد. نبینی که مصطفی (ص) با ضعفاء مهاجرین بنشستی، و خود را در ایشان شمردی، و گفتی: الحمد للَّه الّذی جعل فی أمّتی من امرت ان اصبر نفسی معهم، و ذلک‌ فی حدیث ابی سعید الخدری (رض) قال: کنت فی عصابة، فیها ضعفاء المهاجرین، و انّ بعضهم یستر بعضا من العری، و قارئ یقرأ علینا، و نحن نستمع الی قراءته، فجاء النّبیّ (ص)، حتّی قام علینا، فلمّا رآه القاری سکت فسلّم، فقال: ما کنتم تصنعون؟
هوش مصنوعی: پیر طریقت گفت: ای بیچاره، اگر نمی‌توانی به خدا نزدیک شوی، پس برای اولیا الهی کوشش کن تا دل آن‌ها را بشناسی. هر کسی که در دل آن‌ها باشد، مورد محبتشان قرار می‌گیرد. آیا نمی‌بینی که پیامبر (ص) با ضعفا و مهاجرین نشست و خود را از ایشان دانست و گفت: سپاس خداوندی را که در امت من افرادی از آن کس را قرار داده که من را به صبر با آن‌ها وا می‌دارد. ابو سعید خدری (رض) نقل می‌کند که من در جمعی بودم که در آن ضعفا از مهاجرین حضور داشتند و برخی از آن‌ها از یکدیگر به خاطر برهنگی خود پوششی فراهم می‌کردند و قاری‌ای برای ما قرآن می‌خواند. ناگهان پیامبر (ص) آمد و بر ما ایستاد. وقتی قاری او را دید، سکوت کرد و سلام کرد. پیامبر پرسید: شما چه کاری انجام می‌دادید؟
قلنا: یا رسول اللَّه قارئ یقرأ علینا، و نحن نستمع الی قراءته، فقال رسول اللَّه (ص). «الحمد للَّه الّذی جعل فی امّتی من امرت ان اصبر نفسی معهم» ثمّ جلس وسطنا لیعدّ نفسه فینا.
هوش مصنوعی: گفتیم: ای رسول خدا، قاری‌ای هست که برای ما تلاوت می‌کند و ما به قرائت او گوش می‌دهیم. رسول خدا (ص) فرمود: «سپاس خداوندی را که در امت من کسانی را قرار داده که به من دستور داده است تا خود را با آنها همراه سازم.» سپس ایشان در وسط ما نشستند تا خود را در جمع ما آماده کنند.
ثمّ قال بیده هکذا، فحلق القوم و نوّرت وجوههم، فلم یعرف رسول اللَّه (ص) احد، قال: و کانوا ضعفاء المهاجرین، فقال النّبی (ص): «ابشروا صعالیک المهاجرین بالنّور التّام یوم القیمة، تدخلون الجنّة قبل اغنیاء المؤمنین بنصف یوم مقدار خمسمائة عام».
هوش مصنوعی: سپس پیامبر (ص) دستش را به این صورت نشان داد و جمعیت را گرد خود جمع کرد و چهره‌هایشان درخشان شد، به طوری که هیچ‌کس پیامبر (ص) را نشناخت. در این جمع، مهاجران ضعیف حضور داشتند. پیامبر (ص) فرمود: «به صبر و استقامت مهاجران خوش‌خبر باشید، در روز قیامت نور کامل را خواهید داشت و قبل از ثروتمندان مؤمنین وارد بهشت می‌شوید، به اندازه نیم روز که معادل پانصد سال است».
فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسی‌ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً هر چه آن بر نفست امروز صعب‌تر، فردا آن بر دلت خوشتر. هر چه امروز در سرای حکم صورت رنج دارد، فردا در سرای وصل مایه گنج بود. بیمرادی و بیکامی امروز بر نفس سوار است، لکن زهی مراد و کام که فردا در ضمن این کار است.
هوش مصنوعی: اگر چیزی را که نمی‌پسندید، بلافاصله نادیده بگیرید، ممکن است در آینده متوجه شوید که همان موضوع، باعث خیر و برکت زیادی برای شما شده است. هر چه در حال حاضر برای شما دشوار و ناخوشایند به نظر می‌رسد، ممکن است در آینده باعث شادی و رضایت شما شود. مشکلات و رنج‌های امروز، ممکن است در آینده به گنج و پاداش بدل شوند. ناامیدی و مشکلات فعلی، نمی‌تواند مانع از رسیدن به آرزوها و کامیابی‌های آینده شما شود.
گر امروز اندرین منزل ترا حالی زیان باشد
زهی سرمایه و سودا که فردا زین زیان بینی‌
هوش مصنوعی: اگر امروز در این موقعیت حال خوبی نداری، خوش به حال تو که سرمایه و سودی داری، زیرا فردا از این حال بد، چیزهای بهتری خواهی دید.
قوله: وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً تحقیق کرم است در مذهب دوستی، و تمهید قاعده جوانمردی، میگوید: جفوت فرقت و استرداد معیشت بهم جمع مکنید، که این نه کار کریمانست، ۵۹ و نه سزای جوانمردان! چون داغ فرقت بر دل آن مسکینه نهادی، نگر تا دست خرج او نیز بر بند نیاری، بآنکه داده واستانی، و داغش بر داغ نهی.
هوش مصنوعی: اگر خواسته باشید همسر خود را با همسر دیگری عوض کنید و به یکی از آنها مالی بسیار قابل توجه داده‌اید، نباید از آن چیزی را پس بگیرید. این امر نشانه‌ای از جوانمردی و بزرگمنشی است. باید دقت کنید که بی‌محلی و قطع معاشرت باعث تحمیل درد و رنج به آن فردی که رهایش کرده‌اید نشود. این رفتار نه تنها کار بزرگان نیست، بلکه شایسته جوانمردان نیز نمی‌باشد. وقتی قلب آن فرد آسیب دیده، باید از گرفتن یا کسر حقوق او خودداری کنید، و نباید بعد از ترک او بر زخم‌هایش بیفزایید.
حسن بن علی (ع) زنی داشت. وی را طلاق داد. آن گه مال فراوان بوی فرستاد، و گفت او را: محنت فراق ما بس است، نیز رنج دست تنگی بر وی نباید نهاد.
هوش مصنوعی: حسن بن علی (ع) زنی داشت که او را طلاق داد. سپس برای او مال زیادی فرستاد و گفت: دیگر تحمل جدایی ما کافی است و نباید بر او بار سختی مالی را تحمیل کرد.
گویند آن مال چهل هزار درم بود. زن آن مال پیش خویش بخاک فرو ریخت و میگفت: «متاع قلیل من حبیب مفارق».
هوش مصنوعی: می‌گویند آن دارایی چهل هزار درم بود. زن آن دارایی را به شکل خاک درآورد و می‌گفت: «این کالای اندک من، معشوقی جداشده است.»
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ. الآیة اشارت این آیت آنست که بناء شرع بر تعبّد است نه بر تکلّف، و قانون دین منقول است نه معقول، و مایه سنّت تسلیم است نه تعلیل. تسلیم راهیست آسان، منزل آن آبادان، مقصد آن رضاء رحمن. تکلّف و تصرّف راهیست دشخوار، منزل آن خراب، مقصد آن ناگوار. هان! از راه تکلّف خیز، و در تسلیم آویز، وز تصرّف و تعلیل بپرهیز. آنچه شرع حرام کرد محرّم دان بی‌علّت، حوالت آن بر ارادت، بناء آن بر مشیّت. بجای محرّم گر محلّل بودی همان بودی، و سائغ در شرع مقدّس بودی، و بی‌علّت و بی‌شبهت بودی، فهو الحقّ جلّ جلاله، یفعل ما یشاء و یحکم ما یرید، من یحرّم ما یشاء علی من یشاء، و یبیح ما یشاء لمن یشاء، لا علّة لصنعه و لا معترض علی حکمه.
هوش مصنوعی: مادران شما بر شما حرام شده‌اند. این آیه نشان‌دهنده این است که قوانین شرع بر اساس تسلیم و عبادت است و نه بر اساس تعقل و پیچیدگی. اصول دین به صورت وحی آمده است، نه با استدلال‌های عقلی، و اصل سنت بر تسلیم در برابر خداوند است، نه بر روی‌کردن به تحلیل‌ها و دلایل. تسلیم کردن خود به خداوند راهی آسان است و مقصد آن رضایت الهی است. در حالی که تعقید و تلاش برای فهم دقیق مسیر دشواری است و نتیجه‌اش ناپسند و ناخوشایند است. بنابراین، از مسیر تعقید فاصله بگیرید و در تسلیم فرود آیید و از تجزیه و تحلیل بپرهیزید. آنچه خداوند حرام کرده است، بی‌دلیل و بدون نیاز به توجیه است و این امر به خواست و اراده او برمی‌گردد. اگر چیزی در شرع حرام نبود، همان در مقام حلال تلقی می‌شد و در قوانین مقدس جای داشت و بی‌دلیل و بی‌چشم‌انداز بود. خداوند اختیار کامل دارد و آنچه بخواهد، انجام می‌دهد و حکمی که بخواهد، صادر می‌کند؛ او هر چیزی را که بخواهد بر کسانی که بخواهد، حرام و برای کسانی که بخواهد، حلال می‌کند، بدون اینکه دلیلی برای کارهایش وجود داشته باشد و هیچ‌کس نمی‌تواند بر حکم او اعتراض کند.