اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قوله تعالی: إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ الایه... ای الّذین ربطناهم بالخذلان و وسمناهم بوصف الحرمان، اخبرهم انا سوف ننقلهم عن دار الهوان و من الخذلان و الحرمان الی العقوبة و النیران، کسی که در ازل خسته تیغ شقاوت شد، در ابد کمند سعادت او را نگیرد، و آن را داغ خذلان بر جان نهادند، نی! روزبه و دولت یار او نباشد، آن را که نواختند آن روز نواختند، و آن را که راندند آن روز راندند.
هوش مصنوعی: این آیات به کافران که آیات خدا را انکار میکنند اشاره دارد و خبر میدهد که آنها به عذاب و آتش جهنم منتقل خواهند شد. افرادی که از ابتدا به سرنوشت شوم خود گرفتار آمدهاند، هرگز به خوشبختی دست نخواهند یافت و بر جسم و جان آنها نشان خذلان زده شده است. روزی که به آنها لطف شود، همان روز است که وقتی از لطف محروم شوند، دیگر به آن لطف دست نخواهند یافت.
عباس را که کمند سعادت از مکنون غیب بینداخته بودند، در کعبه شد و سر پیش بر سجود نهاد و میگفت یا لات! یا هبل! بار خدای عالم میگفت: لبیک عبدی لبیک!» غلغل در فرشتگان افتاد که بار خدایا! او لات و هبل میخواند و تو بعزّت خویش جواب میدهی! گفت ای فرشتگان! آرام گیرید، که شما را بر مکنونات غیب ما اطلاع نیست، اگر او را در بندگی سهو و غلط افتاد ما را در خداوندی سهو و غلط نیفتاد، و شما نظارگیان آئید نظاره کنید، تا تقدیر ما در حق وی و فرزندان وی تا بقیامت چه اعجوبه بیرون دهد! و آنکه آن میر پیغامبران نوح پیشانی خویش بدان درگاه در خاک مالید و گفت: بار خدایا! در دل پدران در حق فرزندان تو به دانی، تواند بود که برین ضعف و پیری ما رحمت کنی، و این پسر را دین اسلام کرامت کنی. از جبار عالم خطاب آمد که: إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ یا نوح! حکم ما چنان رفت در ازل که سر فرزند تو کلاه توحید را نشاید، و حکم ما را مرد نه، و بر آن مزید نه! تا بدانی که این کاریست رفته و بوده! آن را که خواندند آن روز خواندند، و وسیلت نه، و آن را که راندند آن روز راندند، و علت در میان نه! آن کشته قضا چندین سال بساط عبادت پیمود بر امید وصل، چون پنداشت که دیده املش گشاده شود، یا نفحه وصال در دلش وزد، از سماء سمو بر خاک مذلّت افتاد اخلد الی الارض سیاه افتاد است.
هوش مصنوعی: عباس که به خاطر تقدیر الهی به کعبه رفته بود، در آنجا سرش را به خاک گذاشت و دعا میکرد: «ای لات! ای هبل!» خداوند در پاسخ به او میفرمود: «لبیک، بنده من، لبیک!» فرشتگان نگران شدند و گفتند: پروردگارا! او نام بتها را میبرد و تو با عزتت به او جواب میدهی! خداوند فرشتگان را آرام کرد و فرمود: شما از اسرار غیب ما اطلاع ندارید. اگر او در عبادت خود اشتباه کرده، من در خداوندیام اشتباهی ندارم. به شما میگویم: بیایید و نظاره کنید که تقدیر من در حق او و فرزندانش تا روز قیامت چه شگفتیهایی به ارمغان خواهد آورد. سپس به نوح، که پیشانیاش را در برابر درگاه خدا به خاک مالیده بود، خطاب آمد که: او از اهل تو نیست، ای نوح! قضا و قدر ما از ابتدا چنین مقرر شده است که فرزند تو شایسته توحید نیست و این حکمت ما تغییرپذیر نیست. آنچه اتفاق میافتد، از پیش تعیین شده است. فردی که روزی دعوت شد، همان روز دعوت شد و کسی که طرد شد، همان روز طرد شد. هیچ دلیلی در میان نیست. آن مومن که سالها به عبادت پرداخته و به وصال امید داشته، وقتی تصور کرد که امیدش به حقیقت میپیوندد، به ناگاه به خاک ذلت افتاد.
پیش تو رهی چنان تباه افتادست
کز وی همه طاعتی گناه افتادست
هوش مصنوعی: این جمله نشان میدهد که در نزدیکی تو، مسیر درست و صحیحی به کلی گم شده و از آن راه، همه خوبیها به گناه و نافرمانی بدل شدهاند.
این قصه کز آن روی چو ماه افتادست
این رنگ گلیم ما سیاه افتادست.
هوش مصنوعی: این داستان که به خاطر زیباییاش مانند ماه درخشیده، حالا باعث شده که رنگ قالیچهمان تیره و سیاه به نظر برسد.
قوله: فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ. آیا تا چون بود حال ما روز رستخیز؟ که جهانیان را از اول موجودات تا آخر دور مخلوقات بیک نفخه اسرافیلی از خاک جهان برانگیزند، و بیک لمحه در عرصات قیامت حاضر کنند، وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً
هوش مصنوعی: حال ما در روز رستخیز چگونه خواهد بود؟ در آن روز، تمام انسانها از آغاز خلقت تا پایان زمان، با یک دمیدن از سوی فرشتهای به نام اسرافیل از خاک دنیا احیا میشوند و به یک باره در صحرای قیامت گرد هم جمع میگردند. هیچکس از میان آنان جا نخواهد ماند و تمام افراد حاضر خواهند بود.
باش تا از صدمه صور سرافیلی شود
صورت خوبت نهان و سیرت زشت آشکار.
هوش مصنوعی: اگر به خودت رسیدگی نکنی و از آسیبهای ظاهری در امان نباشی، زیبایی ظاهریات ممکن است پنهان شود و در عوض، زشتیهای باطنات نمایان گردد.
باش تا اظهار عزت و ریاست کوهها فرا رفتن آید، دست و پای و پشت و پهلو فرا گرفتن آید، و آن عیبها پوشیده و سرها آلوده فرا دیدن آید، و با تو گویند.
هوش مصنوعی: بمان تا احساس احترام و مقام در میان کوهها نمایان شود، و درد و رنج دستها و پاها و کمر و پهلو عیان گردد، و نواقص پنهان شده و سرها آلوده به چشم بیاید، و با تو سخن بگویند.
فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ. پرده از روی کارت بر گرفتیم، یعنی که خود را چه توخته و چه ساخته؟ همان بینی که خود فرستاده! همان خوری که خود پخته، همان دروی که خود کشته؟ اینست که رب العالمین گفت هُنالِکَ تَبْلُوا کُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ، هر چه تو امروز به پناه او شوی فردا از تو برگردد، و ترا بگذارد، مگر تقوی که درین سرای و در آن سرای ترا ضایع نگذارد. همه حسبها را آن روز داغ کنند، و همه نسبها را پی کنند، تقوی را گویند بیا که امروز روز بازار تست، هر کرا از تو نصیبی بود در آن سرای امروز در سرای جزا او را بر قدر نصیب او بمنزلی فرود آر، آشنایان خویش را در مَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ فرود آر: عاشقان خویش را در حضرت رضا و رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ فرود آر، آشنایان تقوی دیگرند و عاشقان تقوی دیگر، آشنایان او کسانیاند که از حرام و شبهات بپرهیزند، و حرکات و سکنات و اقوال و افعال ایشان بدستوری تقوی باشد، و عاشقان تقوی کسانیاند که از طاعات و حسنات خویش از روی نادیدن چنان بپرهیزند که دیگران از معاصی و سیئات بپرهیزند. ابو القاسم نصیر آبادی رحمه اللَّه از خواص متقیان بود، او را گفتند: تقوی چیست؟ از حالت خویش از تقوی خبر داد و گفت: ان یتقی العبد ما سوی اللَّه تقوی آنست که از هر چه جز اللَّه است پرهیزی. هر آینه این کس برابر نبود با آن کس که از حرام تنها بپرهیزد. اشارت قرآن چنان است که إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ فردا که روز رستخیز باشد، و روز نواخت و سیاست هر کس که بمراتب تقوی برتر، او بحضرت آلهیت نزدیکتر و گرامیتر!. همانست که رب العالمین گفت: وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ.
هوش مصنوعی: آنگاه که پرده از روی کار تو برداشتیم، چشمانت امروز روشنی مییابند. به تو مینگریم و میپرسیم که چه کردهای؟ همان کارهایی که خود انجام دادی و خود را برایشان آماده کردی! همان چیزهایی که خود پختهای و نفسگیری که خود کشتی؟ پروردگار جهانیان میفرماید: در آن روز هر شخصی به آنچه قبلاً کرده است آزمایده میشود. هر چه در امروز به رحمت او پناه ببری، فردا از تو برمیگردد و تو را تنها میگذارد، مگر تقوای تو که در این دنیا و آن دنیا برایت حفظ خواهد شد. در آن روز تمام نسبها و اسناد بی ارزش خواهند شد و تقوا تنها شرافت و اعتبار خواهد بود. هر کس که سهمی از تو در آن دنیا داشته باشد، به اندازه سهمش در بهشت جای میگیرد. دوستان خاص خود را در مسکنهای زیبا در بهشت ابدی سکونت میدهیم و عاشقان و پیروان تقوا نیز در مقام رضای خداوند جای خواهند داشت. کسانی که از گناهان و شبهات دوری میکنند و رفتار و گفتارشان بر اساس تقواست، در حالی که عاشقان تقوا آنانیاند که حتى از اعمال نیک خود به خاطر نادانی و خودپسندی پرهیز میکنند. از ابو القاسم نصیر آبادی، یکی از متقیان، پرسیدند: تقوا چیست؟ او پاسخ داد: تقوا یعنی اینکه بندگان از هر چه جز خداوند دوری گزینند. به راستی که این شخص با آن کسی که تنها از گناهان دوری میکند، برابر نیست. قرآن نیز میفرماید که بهترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست. در روز رستاخیز، هر کس که در مرتبهی تقوا بالاتر باشد، به خداوند نزدیکتر و ارجمندتر خواهد بود. همانطور که پروردگار جهانیان میفرماید: هر انسانی جزای اعمالش را به تمام و کمال خواهد گرفت و به آنان ظلم نخواهد شد.