گنجور

۶ - النوبة الثانیة

قوله تعالی. إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ الآیة... آیات این جا قرآن و دین است بقول بعضی مفسران، و بقول بعضی: آیات اللَّه حجتهای روشن است و برهان صادق بر وحدانیت و فردانیت خدای در کتابهای وی، و بیرون از کتاب دلائل روشن در آفاق و در انفس بر اثبات نبوّات و شرائع، که خلق باعتبار آن محثوث‌اند و مامور، و الیه الاشارة بقوله: وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها ربّ العزّة گفت: جهودان و ترسایان بآیات ما کافر شوند وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ و پیغامبران را بجور و دلیری و بنا حق میکشند. ابو عبیده جراح گفت: یا رسول اللَّه! من اشد عذابا یوم القیامة؟» ازین مردمان کرا عذاب سخت‌تر و صعب‌تر باشد بروز رستخیز؟ رسول خدا جواب داد: «من قتل نبیّا او رجلا امر بمعروف او نهی عن منکر»

گفت عذاب صعب کسی را باشد که پیغامبری را کشت یا آن مرد که امر بالمعروف و نهی عن المنکر فرماید، پس مصطفی (ص) این آیت برخواند و آن گه گفت: یا ابا عبیده! بنی اسرائیل چهل و سه پیغامبر را بیک ساعت از اول روز بکشتند، پس صد و دوازده مرد از نیک مردان و عابدین بنی اسرائیل برخواستند، تا بر ایشان امر بمعروف رانند و نهی منکر کنند، ایشان آن صد و دوازده مرد را در آخر روز بکشتند، مفسران گفتند این ملوک بنی اسرائیل بودند از آن جهودان که بعد از موسی برخاستند، و این آیت در شان ایشان فرود آمد.

و یقاتلون الذین الایه... قرائت حمزه است و نصیر از کسانی. و مقاتلت این جا بمعنی قتل باشد، و مفاعله بر معنی فعل در لغت هست، چنان که گویند «عافاه اللَّه» «قاتله اللَّه!». و در خبرست: «بئس القوم قوم یقتتلون الّذین یأمرون بالقسط من الناس، بئس القوم قوم لا یأمرون بالمعروف و لا ینهون عن المنکر، بئس القوم قوم یمشی المؤمن بینهم بالتقیة و الکتمان.

آن گه گفت: فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ. در قرآن جایها بشارت گفت بمعنی نذارت، این از آن است. و عذاب اسم است و تعذیب مصدر و اصله من قولهم «ماء عذب» فالتعذیب ازالة ذلک العذب، کقولهم مرّضته، و قذّیته، فی ازالة المرض و القذی. و فرق میان عذاب و عقاب این است که عقاب بر سبیل مجازاة باشد، یعنی که بر عقب جرم متقدّم میرود، و عذاب همه جای کار فرمایند در مجازاة و غیر آن. هر چند که جهودان در روزگار رسول اللَّه قتل نکردند بلکه اسلاف ایشان کردند، اما بحکم آنکه متّبع اسلاف خویش بودند، و بر فعل ایشان و قتل ایشان رضا دادند، و آن می‌پسندیدند، مستوجب عذاب گشتند هم ایشان و هم اسلام ایشان. میگوید ایشان را خبر ده که هم ایشان را عذاب است و هم اسلاف ایشان را، هر چند که این متاخران جهودان اگر ایشان را بر مصطفی و بر مؤمنان دست رس بودی هم قتل کردندی چرا که ایشان هم بر اعتقاد اسلاف خود بودند، نبینی که در بعضی جنگها و حربها که ایشان را با رسول (ص) بود همت قتل کردند، اما رب العالمین وی را از ایشان نگه داشت، و ایشان را از وی باز داشت، و هو المشار الیه بقوله وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ. در بعضی اخبار بیارند که هیچ مسلمان با جهود همراه نشود که جهود همت قتل مسلمان کند اگر تواند یا از پیش شود، پس ایشان را بحکم این اعتقاد گفت: فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ..

قوله: أُولئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ... الایه. اما فی الدنیا فلانهم لم یحقن دماءهم و اموالهم، و لم یحصلوا منها محمدة، و اما فی الآخرة فلانهم لم یستحقوا بها ثوابا. و اعمال جهودان آنست که بدعوی می‌گفتند که ما پذیرنده توراتیم و بر شریعت موسی ایستاده، ربّ العالمین گفت: این اعمال که دعوی میکنند باطل است و تباه، که نه درین جهان ایشان را نیک نامی داد، نه در آن جهان پاداش.

قوله: أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ... الآیة این رؤیت حقیقی است، میگوید نمی‌بینی و ننگری باین جهودان که ایشان را نصیب دادند از آسمان یعنی کتاب توریت یُدْعَوْنَ إِلی‌ کِتابِ اللَّهِ این کتاب دوم قرآن است و احکام آن، بقول قتاده. میگوید: آن جهودان را با کتاب قرآن و حکم آن و اتباع محمد (ص) خواندند، نپذیرفتند، و از آن برگشتند و روی بر گردانیدند، با آنکه وی را می‌شناختند بنام و صفت و نعت. فانهم یجدونه مکتوبا عندهم فی التوریة و الانجیل، و بیک روایت از ابن عباس یُدْعَوْنَ إِلی‌ کِتابِ اللَّهِ مراد از این کتاب هم تورات است و آن را قصه است، میگویند: مردی و زنی از اهل خیبر از اشراف ایشان زنا کردند، و بحکم کتاب تورات مستوجب رجم شدند، امّا کراهیت می‌داشتند رجم ایشان را، که از اشراف و مهتران بودند، بر مصطفی (ص) آمدند تا از وی رخصتی یابند در کار ایشان، رسول خدا ایشان را حکم رجم کرد نعمان بن ابی اوفی و یحیی ابن عمرو از سران جهودان بودند، گفتند: یا محمد! بیداد میکنی بر ایشان، که بر ایشان رجم نیست» مصطفی گفت: «بینی و بینکم التوراة».

میان من و شما توراة است یعنی بحکم تورات فرود آئیم، ایشان باین رضا دادند، پس رسول خدا گفت از شما که داناتر است بتورات؟ گفتند مردی است اعور از دانشمندان فدک او را ابن صوریا گویند، و او را بخواندند، رسول گفت: تویی ابن صوریا؟ گفت آری! گفت تو عالم جهودانی؟ گفت چنین میگویند. آن گه رسول خدا توریت بعضی بخواست که در آن ذکر رجم بود، ابن صوریا در گرفت و میخواند تا بآیت رجم در گذشت. آن گه دست بر آن نهاده و پوشیده داشت. پس عبد اللَّه ابن سلمان دست وی بگرفت و آن آیت رجم بهر رسول اللَّه و بهر جهودان خواند، نبشته بود: «المحصن و المحصنة اذا زنیا، و قامت علیهما البینة، رجما و ان کانت المراة حبلی، تتربص بها حتی تضع ما فی بطنها» پس رسول خدا فرمود: تا آن هر دو جهودان را که زنا کرده بودند رجم کنند جهودان از آن در خشم شدند و بیرون رفتند، رب العالمین در شأن ایشان این آیت فرستاد. ثُمَّ یَتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ میگوید: گروهی از ایشان برگشتند و روی گردانیدند از حق، یعنی علما و رؤساء ایشان بعد از آنکه دانستند که رجم حق است و حکم تورات است.

و بهر آن گروهی باعراض مخصوص کرد، نه همه که لختی از علمای ایشان چون عبد اللَّه بن سلام و اصحاب او مسلمان شده بودند و ایمان آورده.

و گفته‌اند که فرق میان تولّی و اعراض آنست که: تولی آنست که حاجتی را برگردد بر عقد و نیّت آن که باز آید، و اعراض آنست که بدل و همت برگردد و روی برگرداند یعنی یترک المنهج و یاخذ فی عرض الطریق متخبّطا. گفته‌اند تولی آنست که دوستی و هواخواهی بگذارد، اما بتن برنگردد. و اعراض آنست که دوستی بگذارد و بتن نیز برگردد.

ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا ای ذلک الاعراض عن حکمک بسبب اغترارهم، حیث قالوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ این ایام معدودات آن چهل روز خواهند که در آن گوساله می‌پرستیدند یعنی بعدد آن روزها که گوساله پرستیدیم ما را عذاب خواهد بود. رب العالمین گفت: این دروغ ایشان را فرهیفته کرد، خود دروغ‌ فرا می‌سازند و خود بدان فرهیفته می‌گردند. و دروغ آنست که گفتند لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ و گفته‌اند آن دروغ که ایشان را فرهیفته کرد آنست که گفتند «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ».

قوله: فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ گفته‌اند: که معنی یوم وقت است و آنچه گفت «فی ستة ایام، فی اربعة ایام، فی یومین» معنی همه وقت است، که این روز و شب بر اختلاف نزدیک ما است، و اللَّه تعالی لیس عنده لیل و نهار عبد اللَّه بن مسعود گفت. «انّ ربّکم لیس عنده لیل و لا نهار، نوّر السماوات من نور وجهه.»

فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ الایة... میگوید: که تا چون بود حال و قصه ایشان که ما ایشان را با هم آریم لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ روزی را که در بودن آن روز گمانی نیست و نه شور دل را جایی. اگر کسی گوید چگونه شک از آن نفی کرد، و بسیار کس هست از مردمان یعنی کافران که در آن بشک‌اند، چنان که ربّ العزت حکایت کرد از قومی: إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ جواب آنست که: این آیة لا ریب بمعنی نهی است چنان که گفت فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ ای لا ترفثوا و لا تفسقوا. دلیل برین آنست که جای دیگر نهی صریح کرد: فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ، فَلا یَکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ اگر گویند این شک در قصد و اختیار مردم نیاید، چگونه نهی میکند چیزی که در آن اختیار نیاید؟ جواب آنست که: هر چند چنین گفت اما معنی آن حثّ است بر تدبر و تفکر، یعنی که تفکر کنید و نیک بیندیشید و باز دانید. و این تدبّر و تفکّر در قصد و اختیار آید، و گمان و شور دل باز برد. و روی ابو هریرة قال: قال النبی ص یجمع اللَّه الخلق یوم القیامة فی صعید و احد ثمّ یطلع علیهم ربّ العالمین، فیقول: یتبع کل انسان ما کان یعبد، و یبقی المسلمون فیطلع علیهم و یعرفهم بنفسه، ثم یقول انا ربکم فاتبعونی، و قال النبی ثم تنشق الارض عنکم فتخرجون منها شابا کلکم علی سن ثلاثین، و لسان یومئذ سریانی، فتخرجون عراتا حفاة غلفا غزلا الی ربکم تنسلون، و انا اول من تنشق عنه الارض.»

وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ: ای جزاء ما کسبت وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ بنقصان حسناتهم و زیادة سیّئاتهم. قال الضحاک عن ابن عباس: فاول رایة ترفع لاهل الموقف ذلک الیوم من رایات الکفار رایة الیهود، فیفضحهم اللَّه علی رؤس الاشهاد ثمّ یأمر بهم الی النار.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی. إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ الآیة... آیات این جا قرآن و دین است بقول بعضی مفسران، و بقول بعضی: آیات اللَّه حجتهای روشن است و برهان صادق بر وحدانیت و فردانیت خدای در کتابهای وی، و بیرون از کتاب دلائل روشن در آفاق و در انفس بر اثبات نبوّات و شرائع، که خلق باعتبار آن محثوث‌اند و مامور، و الیه الاشارة بقوله: وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها ربّ العزّة گفت: جهودان و ترسایان بآیات ما کافر شوند وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ و پیغامبران را بجور و دلیری و بنا حق میکشند. ابو عبیده جراح گفت: یا رسول اللَّه! من اشد عذابا یوم القیامة؟» ازین مردمان کرا عذاب سخت‌تر و صعب‌تر باشد بروز رستخیز؟ رسول خدا جواب داد: «من قتل نبیّا او رجلا امر بمعروف او نهی عن منکر»
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید: کسانی که به آیات خدا کافر شده‌اند... آیات در اینجا می‌تواند به معنای قرآن و دین باشد، بنا به گفته برخی مفسران، و به گفته برخی دیگر، آیات خدا ممکن است به شواهد و دلایل واضحی اشاره داشته باشد که بر حقایق وحدت و یکتایی خدا در کتاب‌های آسمانی دلالت می‌کند و همچنین در خارج از کتاب‌ها دلایل روشنی در آفاق و در نفس انسان‌ها برای اثبات نبوت و قوانین الهی وجود دارد. انسان‌ها به دلیل همین دلایل به حرکت درآمده و وظیفه‌های مشخصی دارند. قرآن به این موضوع اشاره دارد که چه بسیار نشانه‌ها در آسمان‌ها و زمین وجود دارد که آنها از کنارشان می‌گذرند و خداوند می‌فرماید: یهودیان و مسیحیان به آیات ما کافر می‌شوند و پیامبران را بی‌دلیل و با جسارت می‌کشند. ابو عبیده جراح از پیامبر پرسید: "چه کسی عذاب سخت‌تری در روز قیامت خواهد داشت؟" پیامبر پاسخ داد: "کسی که پیامبری را بکشند یا مردی را که به امر به معروف یا نهی از منکر می‌پردازد."
گفت عذاب صعب کسی را باشد که پیغامبری را کشت یا آن مرد که امر بالمعروف و نهی عن المنکر فرماید، پس مصطفی (ص) این آیت برخواند و آن گه گفت: یا ابا عبیده! بنی اسرائیل چهل و سه پیغامبر را بیک ساعت از اول روز بکشتند، پس صد و دوازده مرد از نیک مردان و عابدین بنی اسرائیل برخواستند، تا بر ایشان امر بمعروف رانند و نهی منکر کنند، ایشان آن صد و دوازده مرد را در آخر روز بکشتند، مفسران گفتند این ملوک بنی اسرائیل بودند از آن جهودان که بعد از موسی برخاستند، و این آیت در شان ایشان فرود آمد.
هوش مصنوعی: عذاب سختی گریبانگیر کسی می‌شود که پیامبری را به قتل برساند یا کسی که امر به معروف و نهی از منکر کند. سپس پیامبر (ص) به آیه‌ای اشاره کرد و گفت: ای ابا عبیده! بنی‌اسرائیل در مدت یک ساعت، چهل و سه پیامبر را کشتند. سپس صد و دوازده نفر از نیکان و عابدین بنی‌اسرائیل قیام کردند تا آنها را به معروف دعوت کرده و از منکر بازدارند، اما در پایان روز، آن صد و دوازده نفر نیز به قتل رسیدند. مفسران بر این باورند که این‌گونه ملوک بنی‌اسرائیل، از میان یهودیان بودند که بعد از موسی (ع) به قدرت رسیدند و این آیه در مورد آنها نازل شده است.
و یقاتلون الذین الایه... قرائت حمزه است و نصیر از کسانی. و مقاتلت این جا بمعنی قتل باشد، و مفاعله بر معنی فعل در لغت هست، چنان که گویند «عافاه اللَّه» «قاتله اللَّه!». و در خبرست: «بئس القوم قوم یقتتلون الّذین یأمرون بالقسط من الناس، بئس القوم قوم لا یأمرون بالمعروف و لا ینهون عن المنکر، بئس القوم قوم یمشی المؤمن بینهم بالتقیة و الکتمان.
هوش مصنوعی: در این متن به نوعی از رویارویی و مبارزه اشاره شده است که به معنای کشته شدن است. همچنین به تفاوت معنایی واژه‌ها در زبان عربی پرداخته شده و به یک حدیث اشاره شده که در آن به شرایط منفی جامعه‌ای اشاره شده که در آن افراد نیک را مورد آزار قرار می‌دهند و از امر به معروف و نهی از منکر غافل‌اند. در انتها، به وضعیت دشواری اشاره می‌شود که مؤمنان در چنین جامعه‌ای مجبور به پنهان‌کاری و احتیاط هستند.
آن گه گفت: فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ. در قرآن جایها بشارت گفت بمعنی نذارت، این از آن است. و عذاب اسم است و تعذیب مصدر و اصله من قولهم «ماء عذب» فالتعذیب ازالة ذلک العذب، کقولهم مرّضته، و قذّیته، فی ازالة المرض و القذی. و فرق میان عذاب و عقاب این است که عقاب بر سبیل مجازاة باشد، یعنی که بر عقب جرم متقدّم میرود، و عذاب همه جای کار فرمایند در مجازاة و غیر آن. هر چند که جهودان در روزگار رسول اللَّه قتل نکردند بلکه اسلاف ایشان کردند، اما بحکم آنکه متّبع اسلاف خویش بودند، و بر فعل ایشان و قتل ایشان رضا دادند، و آن می‌پسندیدند، مستوجب عذاب گشتند هم ایشان و هم اسلام ایشان. میگوید ایشان را خبر ده که هم ایشان را عذاب است و هم اسلاف ایشان را، هر چند که این متاخران جهودان اگر ایشان را بر مصطفی و بر مؤمنان دست رس بودی هم قتل کردندی چرا که ایشان هم بر اعتقاد اسلاف خود بودند، نبینی که در بعضی جنگها و حربها که ایشان را با رسول (ص) بود همت قتل کردند، اما رب العالمین وی را از ایشان نگه داشت، و ایشان را از وی باز داشت، و هو المشار الیه بقوله وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ. در بعضی اخبار بیارند که هیچ مسلمان با جهود همراه نشود که جهود همت قتل مسلمان کند اگر تواند یا از پیش شود، پس ایشان را بحکم این اعتقاد گفت: فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ..
هوش مصنوعی: سپس گفت: «به آنها بشارت بده که عذابی دردناک در انتظارشان است.» در قرآن بارها بشارت به معنای هشدار آمده است، و این نیز از آن例 است. عذاب نام است و تعذیب مصدر آن و ریشه‌اش از کلمه «عذب» گرفته شده که به معنای زلال و شیرین است. بنابراین، تعذیب به معنای از بین بردن آن زلالی است. تفاوت بین عذاب و عقاب در این است که عقاب به معنای مجازات عمل کرده است، یعنی بر اساس جرم قبلی انجام می‌شود، در حالی که عذاب ممکن است در همه حال و برای مجازات یا غیر آن باشد. هرچند که یهودیان در زمان رسول خدا (ص) قتل نکردند، اما به دلیل اینکه تابع اجداد خود بودند و بر اعمال آنها رضایت دادند و این اعمال را پسندیدند، مستحق عذاب شدند، هم خودشان و هم آیینشان. آنها باید بدانند که هم خودشان و هم اجدادشان عذاب خواهند دید. هرچند یهودیان اگر به رسول خدا و مؤمنان دسترسی داشتند، بی‌شک آنها را می‌کشتند زیرا بر اساس اعتقادات اجداد خود بودند. می‌بینید که در برخی جنگ‌ها هم جنگیدند و قصد قتل داشتند، اما خداوند آنها را از این کار بازداشت و فرموده است: «و خداوند تو را از مردم حفظ می‌کند.» در بعضی از اخبار آمده که هیچ مسلمان نباید با یهودی همراه شود چرا که یهودی در پی قتل مسلمان است، اگر بتواند، یا فرار کند. به همین دلیل به آنها گفته شده است: «به آنها بشارت بده که عذابی دردناک در انتظارشان است.»
قوله: أُولئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ... الایه. اما فی الدنیا فلانهم لم یحقن دماءهم و اموالهم، و لم یحصلوا منها محمدة، و اما فی الآخرة فلانهم لم یستحقوا بها ثوابا. و اعمال جهودان آنست که بدعوی می‌گفتند که ما پذیرنده توراتیم و بر شریعت موسی ایستاده، ربّ العالمین گفت: این اعمال که دعوی میکنند باطل است و تباه، که نه درین جهان ایشان را نیک نامی داد، نه در آن جهان پاداش.
هوش مصنوعی: افرادی که اعمالشان در دنیا و آخرت ناامیدکننده است، به خاطر این که نه خون و مال یکدیگر را حفظ کرده‌اند و نه از کارهایشان نیکی‌ای به دست آورده‌اند، در زندگی دنیوی و همچنین در آخرت دچار نقصان خواهند شد. در دنیا، به دلیل این که حق و حقوق یکدیگر را رعایت نکرده‌اند، نتیجه‌ای درخشان نخواهند داشت و در آخرت نیز به هیچ پاداشی نخواهند رسید. این افراد ادعا می‌کنند که پیرو تورات هستند و بر اساس شریعت موسی عمل می‌کنند؛ اما خداوند اعلام می‌کند که این ادعاها بی‌اساس و بی‌معناست، زیرا هیچ نیکی در دنیا عایدشان نشده و در آخرت نیز پاداشی نخواهند داشت.
قوله: أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ... الآیة این رؤیت حقیقی است، میگوید نمی‌بینی و ننگری باین جهودان که ایشان را نصیب دادند از آسمان یعنی کتاب توریت یُدْعَوْنَ إِلی‌ کِتابِ اللَّهِ این کتاب دوم قرآن است و احکام آن، بقول قتاده. میگوید: آن جهودان را با کتاب قرآن و حکم آن و اتباع محمد (ص) خواندند، نپذیرفتند، و از آن برگشتند و روی بر گردانیدند، با آنکه وی را می‌شناختند بنام و صفت و نعت. فانهم یجدونه مکتوبا عندهم فی التوریة و الانجیل، و بیک روایت از ابن عباس یُدْعَوْنَ إِلی‌ کِتابِ اللَّهِ مراد از این کتاب هم تورات است و آن را قصه است، میگویند: مردی و زنی از اهل خیبر از اشراف ایشان زنا کردند، و بحکم کتاب تورات مستوجب رجم شدند، امّا کراهیت می‌داشتند رجم ایشان را، که از اشراف و مهتران بودند، بر مصطفی (ص) آمدند تا از وی رخصتی یابند در کار ایشان، رسول خدا ایشان را حکم رجم کرد نعمان بن ابی اوفی و یحیی ابن عمرو از سران جهودان بودند، گفتند: یا محمد! بیداد میکنی بر ایشان، که بر ایشان رجم نیست» مصطفی گفت: «بینی و بینکم التوراة».
هوش مصنوعی: آیا نمی‌بینی کسانی را که نصیبی از کتاب دارند؟ این اشاره به دیدن واقعی دارد. منظور این است که این یهودیان که از آسمان نصیبی دریافت کرده‌اند، یعنی کتاب تورات، به کتاب خدا دعوت می‌شوند که همان قرآن و احکام آن است. با این حال، آن‌ها دعوت را قبول نکرده و روی برگرداندند، علیرغم اینکه به شناخت او به نام و صفت آگاه بودند. در واقع، آن‌ها او را در تورات و انجیل به روشنی می‌یافتند. بر اساس روایتی از ابن عباس، دعوت به کتاب خدا شامل تورات نیز می‌شود. داستانی از آنان این است که مردی و زنی از اشراف یهود در خیبر زنا کردند و به موجب حکم تورات باید سنگسار می‌شدند، اما چون آن‌ها از اشراف بودند، نمی‌خواستند که چنین حکمی بر آن‌ها اجرا شود. بنابراین، به رسول خدا (ص) مراجعه کردند تا از وی اجازه‌ای بگیرند. اما پیامبر (ص) حکم رجم را صادر کرد. دو نفر از سران یهود به نام‌های نعمان بن ابی اوفی و یحیی ابن عمرو گفتند: «ای محمد! بر اینان بیداد روا می‌داری، زیرا بر آن‌ها رجم نیست.» پیامبر (ص) پاسخ داد: «بین شما و آن‌ها، حکم تورات وجود دارد.»
میان من و شما توراة است یعنی بحکم تورات فرود آئیم، ایشان باین رضا دادند، پس رسول خدا گفت از شما که داناتر است بتورات؟ گفتند مردی است اعور از دانشمندان فدک او را ابن صوریا گویند، و او را بخواندند، رسول گفت: تویی ابن صوریا؟ گفت آری! گفت تو عالم جهودانی؟ گفت چنین میگویند. آن گه رسول خدا توریت بعضی بخواست که در آن ذکر رجم بود، ابن صوریا در گرفت و میخواند تا بآیت رجم در گذشت. آن گه دست بر آن نهاده و پوشیده داشت. پس عبد اللَّه ابن سلمان دست وی بگرفت و آن آیت رجم بهر رسول اللَّه و بهر جهودان خواند، نبشته بود: «المحصن و المحصنة اذا زنیا، و قامت علیهما البینة، رجما و ان کانت المراة حبلی، تتربص بها حتی تضع ما فی بطنها» پس رسول خدا فرمود: تا آن هر دو جهودان را که زنا کرده بودند رجم کنند جهودان از آن در خشم شدند و بیرون رفتند، رب العالمین در شأن ایشان این آیت فرستاد. ثُمَّ یَتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ میگوید: گروهی از ایشان برگشتند و روی گردانیدند از حق، یعنی علما و رؤساء ایشان بعد از آنکه دانستند که رجم حق است و حکم تورات است.
هوش مصنوعی: میان من و شما تورات وجود دارد، بنابراین باید طبق حکم آن عمل کنیم و آن‌ها با این موضوع موافقت کردند. پیامبر اسلام از آن‌ها پرسید که آیا کسی در میان شما است که به تورات تسلط بیشتری داشته باشد؟ آن‌ها پاسخ دادند که مردی نابینا از دانشمندان فدک به نام ابن صوریا وجود دارد. پیامبر او را فراخواند و از او خواست که تورات را بخواند. ابن صوریا تأیید کرد که عالم یهودی است. پیامبر خدا، بخشی از تورات را که مربوط به مجازات رجم بود طلب کرد و ابن صوریا آن را خواند تا به آیه مربوط به رجم رسید. او دستش را روی آن گذاشت و آن را پنهان کرد. سپس عبدالله ابن سلمان دست او را گرفت و آیه رجم را برای پیامبر و دیگر یهودیان خواند. آیه بدین صورت بود: «زنی و مردی که متأهل هستند، اگر زنا نمایند و شهادت بر آنان در دست باشد، رجم می‌شوند، حتی اگر زن باردار باشد، باید تا زمان زایمان صبر کرد.» سپس پیامبر فرمود که باید آن دو یهودی که زنا کرده بودند رجم شوند. یهودیان از این حکم ناراحت شدند و بیرون رفتند. خداوند به خاطر این رفتار ایشان آیه‌ای نازل کرد که می‌فرماید: «سپس گروهی از آن‌ها برگشتند و از حق روی گرداندند»، یعنی علما و سران آن‌ها بعد از آنکه دانستند رجم حقیقی و حکم تورات است.
و بهر آن گروهی باعراض مخصوص کرد، نه همه که لختی از علمای ایشان چون عبد اللَّه بن سلام و اصحاب او مسلمان شده بودند و ایمان آورده.
هوش مصنوعی: و برای گروهی خاص احترام قائل شد، نه همه افراد، زیرا برخی از علمای آن‌ها مانند عبدالله بن سلام و یارانش مسلمان شده و ایمان آورده بودند.
و گفته‌اند که فرق میان تولّی و اعراض آنست که: تولی آنست که حاجتی را برگردد بر عقد و نیّت آن که باز آید، و اعراض آنست که بدل و همت برگردد و روی برگرداند یعنی یترک المنهج و یاخذ فی عرض الطریق متخبّطا. گفته‌اند تولی آنست که دوستی و هواخواهی بگذارد، اما بتن برنگردد. و اعراض آنست که دوستی بگذارد و بتن نیز برگردد.
هوش مصنوعی: تولّی به معنای آن است که کسی به دنبال برآورده شدن یک نیاز یا خواسته خود برمی‌گردد و به نیّت و هدف خود پایبند می‌ماند. در حالی که اعراض به معنای آن است که شخص از هدف و مسیر خود منحرف شده و به جای آن به سمت دیگری می‌رود و تمام تلاشش را برای رسیدن به آن هدف جدید صرف می‌کند. به عبارت دیگر، تولّی نشان‌دهنده‌ وفاداری و اراده برای دنبال کردن یک هدف است، در حالی که اعراض نشان‌دهنده‌ تغییر مسیر و ترک آن هدف اولیه می‌باشد. در تولّی، دوستی و علاقه به هدف ادامه دارد، اما در اعراض، شخص به طور کامل از آن دوستی و علاقه فاصله می‌گیرد.
ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا ای ذلک الاعراض عن حکمک بسبب اغترارهم، حیث قالوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ این ایام معدودات آن چهل روز خواهند که در آن گوساله می‌پرستیدند یعنی بعدد آن روزها که گوساله پرستیدیم ما را عذاب خواهد بود. رب العالمین گفت: این دروغ ایشان را فرهیفته کرد، خود دروغ‌ فرا می‌سازند و خود بدان فرهیفته می‌گردند. و دروغ آنست که گفتند لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ و گفته‌اند آن دروغ که ایشان را فرهیفته کرد آنست که گفتند «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ».
هوش مصنوعی: این به این دلیل است که آنها گفتند: «نمی‌توان با ما نار را لمس کرد مگر چند روز معدود». در اینجا، آن چند روز به چهل روزی اشاره دارد که آنها در زمان پرستش گوساله بودند، به همین تعداد در عذاب خواهند بود. پروردگار جهان فرمود: این دروغ آنها را فریب داده است، چرا که خود دروغ می‌سازند و با آن فریب می‌خورند. دروغی که آنها گفتند این است که: «ما را آتش نمی‌سوزاند مگر چند روز معدود» و همچنین ادعایی که کردند که: «ما فرزندان خدا هستیم و محبوبان او».
قوله: فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ گفته‌اند: که معنی یوم وقت است و آنچه گفت «فی ستة ایام، فی اربعة ایام، فی یومین» معنی همه وقت است، که این روز و شب بر اختلاف نزدیک ما است، و اللَّه تعالی لیس عنده لیل و نهار عبد اللَّه بن مسعود گفت. «انّ ربّکم لیس عنده لیل و لا نهار، نوّر السماوات من نور وجهه.»
هوش مصنوعی: در این متن به این نکته اشاره شده است که چگونه خداوند همه انسان‌ها را در روزی گرد هم جمع می‌کند که درباره‌اش هیچ شکی وجود ندارد. همچنین توضیح داده شده که واژه "یوم" به معنای زمان است و به صورت‌های مختلفی مانند "در شش روز"، "در چهار روز" و "در دو روز" بیان می‌شود. این زمان‌ها نشان دهنده وقت هستند و روز و شب برای ما به صورت متفاوتی تجربه می‌شود. همچنین گفته شده است که خداوند، نه شب دارد و نه روز، و نور آسمان‌ها از نور چهره او می‌تابد.
فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ الایة... میگوید: که تا چون بود حال و قصه ایشان که ما ایشان را با هم آریم لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ روزی را که در بودن آن روز گمانی نیست و نه شور دل را جایی. اگر کسی گوید چگونه شک از آن نفی کرد، و بسیار کس هست از مردمان یعنی کافران که در آن بشک‌اند، چنان که ربّ العزت حکایت کرد از قومی: إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ جواب آنست که: این آیة لا ریب بمعنی نهی است چنان که گفت فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ ای لا ترفثوا و لا تفسقوا. دلیل برین آنست که جای دیگر نهی صریح کرد: فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ، فَلا یَکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ اگر گویند این شک در قصد و اختیار مردم نیاید، چگونه نهی میکند چیزی که در آن اختیار نیاید؟ جواب آنست که: هر چند چنین گفت اما معنی آن حثّ است بر تدبر و تفکر، یعنی که تفکر کنید و نیک بیندیشید و باز دانید. و این تدبّر و تفکّر در قصد و اختیار آید، و گمان و شور دل باز برد. و روی ابو هریرة قال: قال النبی ص یجمع اللَّه الخلق یوم القیامة فی صعید و احد ثمّ یطلع علیهم ربّ العالمین، فیقول: یتبع کل انسان ما کان یعبد، و یبقی المسلمون فیطلع علیهم و یعرفهم بنفسه، ثم یقول انا ربکم فاتبعونی، و قال النبی ثم تنشق الارض عنکم فتخرجون منها شابا کلکم علی سن ثلاثین، و لسان یومئذ سریانی، فتخرجون عراتا حفاة غلفا غزلا الی ربکم تنسلون، و انا اول من تنشق عنه الارض.»
هوش مصنوعی: در روز قیامت، خداوند انسان‌ها را جمع می‌کند و در آن روز هیچ شکی وجود نخواهد داشت. برخی از افراد، به‌ویژه کافران، ممکن است در این مورد شک داشته باشند. اما در قرآن به وضوح آمده است که در آن روز، هیچ‌کس نمی‌تواند تردیدی داشته باشد. نهی از شک و تردید، به معنای تشویق به تفکر و تأمل درباره این موضوع است. انسان‌ها باید در این مورد فکر کنند و با عقل خود درک کنند که روز قیامت واقعی است. همچنین، پیامبر (ص) گفته است که در آن روز، خداوند خود را به بندگانش معرفی می‌کند و آنان را به پیروی از خود دعوت می‌کند. در این روز، همه مردم در وضعیتی جوان و تازه‌ نفس به محضر خداوند می‌آیند و به‌گونه‌ای ظاهر می‌شوند که با وضعیت کنونی متفاوت است.
وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ: ای جزاء ما کسبت وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ بنقصان حسناتهم و زیادة سیّئاتهم. قال الضحاک عن ابن عباس: فاول رایة ترفع لاهل الموقف ذلک الیوم من رایات الکفار رایة الیهود، فیفضحهم اللَّه علی رؤس الاشهاد ثمّ یأمر بهم الی النار.
هوش مصنوعی: هر انسانی به آنچه که به دست آورده است خواهد رسید و به آنها ظلمی نخواهد شد، نه در کم شدن حسناتشان و نه در افزایش سیئاتشان. به نقل از ضحاک از ابن عباس: اولین پرچمی که در روز قیامت برای اهل موقف بلند خواهد شد، پرچم یهودیان است، و خداوند آنها را در برابر دیگران رسوا خواهد کرد و سپس دستور خواهد داد که به سوی آتش جهنم بروند.