گنجور

بخش ۷۳ - ۲۳ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ کَذلِکَ همچنین جَعَلْناکُمْ أُمَّةً شما را گروهی کردیم وَسَطاً بهینه گزیده، لِتَکُونُوا شُهَداءَ تا گواهان باشید پیغامبران را، عَلَی النَّاسِ بر مردمان از امّتان ایشان، وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً و رسول شما بر شما گواه، وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ و نکردیم ترا آن قبله الَّتِی کُنْتَ عَلَیْها آنک تو اول بر آن بودی إِلَّا لِنَعْلَمَ مگر که بدانیم و به بینیم مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ آن کیست که بر پی رسول میرود مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی‌ عَقِبَیْهِ از آن کس به پس می‌باز گردد و با پاشنه می‌نشیند، وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَةً و آن از قبله بقبله گشتن کاری بزرگ و گران بود إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ مگر بریشان که اللَّه دل ایشان را راه نمود و بر راستی بداشت، وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ و اللَّه تباه کردن ایمان شما را نیست إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ اللَّه بمردمان مهربان است بخشاینده سخت مهربان‌

بخش ۷۲ - ۲۲ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ... الآیة... فرمان خداوند عالم است، خداوندی سازنده، نوازنده داننده دارنده، بخشنده پوشنده، دلگشای، رهنمای، سر آرای، مهر افزای، غالب فضل، ظاهر بذل، سابق مهر، دائم ستر، خداوند جهان، دانای آشکارا و نهان، دایم بثنای خود، قائم بسزای خود، نه افزود و نه کاست، همه آن بود که وی خواست، فرمان داد بمؤمنان فرمانی لازم و حکمی واجب وصیّتی بسزا، و به حق پیدا، بزبان کرم با خیر الامم، که قُولُوا گوئید رهیکان من، بندگان من، و چون گوئید از من گوئید، و چون خوانید مرا خوانید، همه حدیث من کنید، عهد من در جان گیرید، ایمان بمن آرید، مهر من در دل دارید، سخن من گوئید، که من نیز در ازل حدیث شما کردم، سخن شما گفتم، عطر دوستی شما سرشتم، رحمت خود را از بهر شما نبشتم.بخش ۷۴ - ۲۳ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً... گفته‌اند این آیت عطف بر آن است که گفت وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا ای کما اصطفینا ابراهیم و ذریّته کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً ای خیارا عدلا و تحقیق آنست که این کَذلِکَ در جای آفرین نهاده‌اند، چنانچه پارسی گویان گویند چیزی ستودنی را که «چنان است». شما را گروهی کردیم ای امت محمد «وسطا» بهینه و گزیده. و ازین گشاده‌تر آنست که گفت کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ و عرب بهینه هر چیز را وسط خوانند، و میان مرغزار که آب و گیاه بیشتر بود و نیکوتر وسط گویند، و مرد بهینه‌تر را وسیط خوانند و اوسط خوانند قال اللَّه تعالی قالَ أَوْسَطُهُمْ ای خیرهم و اعدلهم.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.